دعای بخشیده شدن حقالناس
این مقاله هماکنون به دست Rezvani در حال ویرایش است. |
آیا حدیثهایی که در آن گفته میشود برای بخشیده شدن حق الناس میتوان دعایی بعد از اقامه بعد از اذان نماز واجب و قبل از تکبیرة الاحرام خواند، همچنین ۱۲ بار سوره توحید را بعد از نماز یومیه خواند و دعایی خواند تا حقالناس بخشیده شود درست است؟
حقیقت حقالناس
تقسیم حقوق به حقالله و حقالناس تقسیم دقیقی نیست. بلکه باید گفت دو حق وجود دارد: حقالله و حقالله همراه با حقالناس. گاهی انسان فقط به مخالفت با دستورات الهی می پردازد و این فقط حقالله است و رضایت مردم در آن دخالتی ندارد. مانند نماز، روزه و غیره. گاهی علاوه بر حقالله بودن، حق مردم نیز ضایع میشود، به طور مثال سرقت، کار حرامی است و دزد با دستور الهی مخالفت کرده و گنهکار است. خداوند میتواند او را مؤاخذه کند و برای بخشوده شدن بایستی توبه کند. اما علاوه بر اینکه با دستور خدا مخالفت کرده، حقی نیز از صاحب مال ضایع کرده است و توبهاش علاوه بر بخشیدن خدا، رضایت گرفتن از صاحب مال نیز هست. هیچ عبادتی نمیتواند جایگزین رضایت صاحب مال باشد و فقط باید با پس دادن مال یا با بخشیدن صاحب مال، رضایت او را جلب کند.
جبران حقالناس با دعا
روایاتی در مورد بخشیده شدن حقالناس ذکر شده است. این روایات بر فرض صحت و درستی به معنی جبران خسارت دیگران و یا جبران حقالناس نمی باشد و فقط ناظر به بخشوده شدن گناه الهی فرد است. پس ممکن است با انجام دعا حقالله جبران شود اما حق الناس باقی میماند و جز با راضی کردن صاحب حق، بخشوده نخواهد شد. برخی از این روایات اعتبار سندی ندارند.
بخشودگی حق الناس با کارهای مستحبی
شیخ صدوق در روایتی از امیرالمؤمنین، دعایی نقل کرده است که باعث پاک شدن همه گناهان انسان می شود به طوری که فرد قبل از مرگ هیچ گناهی ندارد و اینکه حقالناس هیچکس بر عهدهاش نخواهد بود.[۱]
با توجه به اینکه در حق الناس باید حق مردم پرداخت شود یا آنها با رضایت خاطر از حق خود بگذرند. اینگونه روایات بر فرض پذیرفته شدن و معتبر بودن، بدان معناست که کسی که با پایمال کردن حق مردم از دستور خدا سرپیچی کرده و مرتکب گناه شده است، بعد از رضایت گرفتن از مردم و جبران خسارتهای وارده، با خواندن و انجام این دست از دعاها، به درگاه الهی توبه کرده و گناهش بخشوده میشود و هرگز به این معنا نیست که حقالناس را ندهد و فقط این دعاها را بخواند و گمان کند حق مردم پرداخت شده است.
سند حدیث
در سند این حدیث، محمد بن حسن بن احمد بن ولید، محمد بن حسن صفار، ابراهیم بن هاشم قمی، احمد بن محمد بن عیسی، علی بن حکم الانباری و اصبغ بن نباته مورد اعتماد و ثقه و روایاتشان مورد قبول است.[۲] اما دو نفر از راویان این حدیث ثقه نیستند و روایاتشان قابل استناد نیست:
حکم بن زبیر نخعی: وی مجهول است.[۳]
سعد بن طریف الاسکاف: نجاشی مینویسد: روایات وی گاهی پذیرفته میشود و گاهی رد میشود، وی از اصبغ بن نباته نقل میکند و از امام باقر و امام صادق نیز نقل میکند.[۴] شیخ طوسی وی را صحیح الحدیث میداند.[۵] علامه حلی وی را ناووسی مذهب دانسته که در امامت امام صادق وقف کرد.[۶] با توجه به سخن نجاشی که وی از امام باقر و امام صادق روایت میکند، به نظر میرسد وی اصبغ بن نباته را که از یاران امیر مؤمنان بوده است را ندیده باشد یا اینکه زیاد عمر کرده باشد.
به هر حال سند حدیث به خاطر مجهول بودن حکم بن زبیر قابل استناد نیست، اما بر فرض قبول روایت به این معناست که در حق الناس باید دو کار انجام شود: رضایت از صاحب حق و توبه کردن به درگاه خدا و انجام دادن اعمال مستحبی از جمله مضمون این روایت.
منابع
- ↑ ابن بابویه، محمد، معانی الأخبار، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق، باب معنی المخبیات، ص۱۳۹، حدیث۱.
- ↑ نرمافزار اسناد شیخ صدوق.
- ↑ مرتضی، بسام، زبده المقال من معجم الرجال، بیروت، دار المحجه البیضاء، چاپ اول، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۳۹۱.
- ↑ نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش، ص۱۷۸.
- ↑ طوسی، محمد، رجال الطوسی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
- ↑ حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامه الحلی، قم، الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق، ص۲۶۶.