تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
متن و ترجمه
«عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ ﴿كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنٰابِلَ﴾ قَالَ: الْحَبَّةُ فَاطِمَةُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا وَ السَّبْعُ السَّنَابِلُ سَبْعَةٌ مِنْ وُلْدِهَا سَابِعُهُمْ قَائِمُهُمْ، قُلْتُ: الْحَسَنُ قَالَ: إِنَّ الْحَسَنَ إِمَامٌ مِنَ اللَّهِ مُفْتَرَضُ طَاعَتُهُ وَ لَکِنْ لَیْسَ مِنَ السَّنَابِلِ السَّبْعَةِ أَوَّلُهُمْ اَلْحُسَیْنُ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ، فَقُلْتُ: قَوْلُهُ ﴿فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ﴾ قَالَ: یُولِدُ الرَّجُلُ مِنْهُمْ فِی اَلْکُوفَةِ مِائَةً مِنْ صُلْبِهِ وَ لَیْسَ ذَاکَ إِلاَّ هَؤُلاَءِ السَّبْعَةُ»
« | مُفَضَّل بن محمد جُعْفی میگوید: از امام صادق(ع) تفسیر آیه: ﴿کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنٰابِلَ﴾ را پرسیدم؟ امام فرمود: «حبه (دانه)، فاطمه است و هفت سنبل هفت فرزند او هستند که هفتمینشان قائم آنها است».
پرسیدم: امام حسن(ع) هم از آنها است؟ فرمود: «امام حسن امامی از سوی خدا است که طاعتش واجب است؛ ولی از هفت سنبل نیست؛ بلکه اول آنها امام حسین(ع) و آخرشان قائم آنها است». پرسیدم: تفسیر ﴿فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ﴾ چیست؟ فرمود: «مردی از آنها در کوفه متولد میشود که از صلبش صد نفر بیاید و این نیست مگر از این هفت نفر». |
» |
بررسی سند
حدیث تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم، در کتاب تفسیر عیاشی از مُفَضَّل بن محمد جُعْفی و او از امام صادق(ع) نقل کرده است. دیگر کتابها مانند تفسیر برهان، نورالثقلین، کنز الدقایق و بحار الانوار همین روایت را از عیاشی نقل کردهاند.
تفسیر عیاشی از تفسیرهای کهن شیعه و متعلق به عصر غیبت صغری است، که ابو نصر محمد بن مسعود عیّاشی آن را تألیف کرده است.[۱] در تفسیر عیاشی، اسناد احادیث ذکر نشده و همه روایات آن مرسل است. روایات این کتاب را هنگامی معتبر دانستهاند که با سلسهسند در دیگر کتابهای روایی ذکر شده باشد. محمد عیاشی حدیث تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم را مانند دیگر روایات این کتاب، با حذف راویان آورده و تنها راوی اصلی آن را ذکر کرده است؛ در دیگر کتابهای روایی نیز سلسلهسندی برای این روایت ذکر نشده است؛ از این رو، این حدیث را از نظر سند نامعتبر دانستهاند.
درباره مفضل بن محمد جعفی راوی این روایت نیز اختلافنظر است. به گفته سید ابوالقاسم خویی فقیه و رجالشناس شیعه، برخی به حدیث او اعتنا نکردهاند؛[۲] بنابراین اشکال دومی نیز به سند روایت وارد شده است.
بررسی محتوا
بر اساس روایت تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم، مراد از دانه گندم در آیه ۲۶۱ سوره بقره، حضرت فاطمه(س) و منظور از هفت خوشه گندم، هفت فرزند او هستند که هفتمین آنها قائمِ آنها است. در این روایت، اولین خوشه از این هفت خوشه امام حسین(ع) دانسته شده و گفته شده اگر چه امام حسن(ع) امام است و اطاعت از او واجب است ولی یکی از هفت خوشه نیست. همچنین گفته شده یکی از این هفت نفر در کوفه به دنیا میآید و صد نفر از صُلب او متولد خواهند شد.
این حدیث به جز مرسل بودن و ضعیف بودن سند آن، از نظر محتوایی نیز رد شده است؛ زیرا مبانی مسلم و غیرقابل انکار شیعه در تضاد است. شیعیان معتقدند شمار امامان(ع) از امام حسین(ع) به بعد، ده نفر هستند با اینکه این روایت به هفت نفر اشاره کرده است.
برخی از عالمان شیعه تلاش کردهاند محتوای حدیث را اصلاح کنند؛ برخی از این تلاشها چنین است:
شروع هفت نفر از امام صادق(ع): شیخ حر عاملی معتقد است این روایت به هفت نفر از دوازده امام اشاره کرده و تعداد امامان را منحصر در هفت نفر نکرده است. همچنین احتمال داده هفت امام مورد نظر در روایت، از امام صادق(ع) شروع شود، که در این صورت به امام مهدی(ع) ختم خواهد شد. دلیل او این است که متکلم، خودِ امام صادق(ع) است. این احتمال مورد نقد قرار گرفته زیرا در روایت تصریح شده نفر اول از هفت نفر، امام حسین(ع) است.[۳]
اشاره به هفت نام امامان(ع):
برخی گفتهاند که نام ائمه اطهار «ع» از هفت نام تشکیل یافته:
- علی (امام اول، چهارم، هشتم و دهم)؛
- حسن (امام دوم و یازدهم)
- حسین (امام سوم)؛
- محمد (امام پنجم و نهم)؛
- جعفر (امام ششم)؛
- موسی (امام هفتم)؛
- قائم (امام دوازدهم).
و مراد از هفت امام یعنی هفت نام مبارک ائمه اطهار «ع».
این توجیه نیز درست نمیباشد، زیرا:
اولا: نام مبارک امام دوازدهم قائم نیست و بلکه قائم لقب حضرت میباشد و لذا نام ائمه اطهار «ع» شش نام میشود نه هفت نام.
ثانیاً: اگر اینگونه بود لزومی نداشت امام حسن مجتبی(ع) را کم کند، بلکه نام آن حضرت با امام حسن عسکری یکی میشد.
نکته سوم: مراد از هفت یعنی کثرت نه تعیین عدد هفت:
در پاورقی تفسیر البرهان آمده است: حدیث مجهول است و در آن اضطراب وجود دارد زیرا ظاهرش با مسلمات مدهب شیعه ناسازگار میباشد مگر اینکه کسی بگوید مراد از هفت به معنای کثرت است و عرب گاهی از کلمه هفت زیادتر از هفت را مد نظر قرار میگیرد و منظورش منحصر کردن در هفت نیست.[۴]
این سخن خالی از اشکال نمیباشد زیرا:
اول: این پاورقی از مصحح کتاب است نه خود صاحب البرهان؛ لذا نمیتوان گفت صاحب البرهان چنین نظری را داشته است.
دوم: استعمال عدد هفت به بیشتر از هفت جایی مصداق پیدا میکند که عدد مورد نظر معلوم نباشد و با توجه به روایاتی که ائمه اطهار «ع» را منحصر در دوازده میداند، نمیتوان از هفت استفاده کرد و عدد دوازده را منظور کرد.
سوم: در متن روایت امام حسن مجتبی «ع» را خارج میکند و اگر مراد همه امامان بود لازم نبود که آن حضرت را خارج کند.
نکته چهارم: منظور آیه:
اگر در خود آیه دقت شود، اصلاً آیه درباره انفاق کردن است و ارتباطی با امامت ندارد و اگر آن را به امامت تفسیر کنیم آیه معنا نمیدهد و معنای آیه این میشود:
«کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همانند بذری هستند که هفت امام را برویاند؛ که هر امامی ، صد فرزند در کوفه خواهد داشت یا یکی از آنها صد فرزند در کوف خواهد داشتباشد؛ و خداوند آن را برای هر کس بخواهد، دو یا چند برابر میکند؛ (یعنی چهارده امام و دویست فرزند یا چندین برابر) و خدا وسیع و داناست».
بنابراین اینگونه روایات چون:
- مرسل هستند؛
- راوی اصلی آن مورد وثوق نیست؛
- با ظاهر آیه ناسازگارند؛
- معنای مبهمی دارند؛
- و با مبانی مسلم و غیرقابل انکار شیعه در تضاد میباشند.
نمیتواند مورد استناد باشد و ضعیف است و همانگونه که ابو حاتم میگوید روایات مفضل بن محمد را علما ترک کرده و بدان اهمیتی نمیدهند، ما نیز باید چنین روایات ضعیف را کنار گذاشته و آیات قرآن را با روایات مستند و مبانی درست تفسیر کنیم.