تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم

از ویکی پاسخ
سؤال
آیا روایت ذیل معتبر است؟ و منظور از هفت امام در متن حدیث، کدام یک از ائمه هستند؟: «عن المفضل بن محمد الجعفی قال سألت أبا عبد الله ع عن قول الله «کَمَثَلِ حَبَّه أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ» قال: الحبه فاطمه صو السبع السنابل سبعه من ولدها سابعهم قائمهم» ؟


متن و ترجمه

«عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ ﴿كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنٰابِلَ‌ قَالَ: الْحَبَّةُ فَاطِمَةُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا وَ السَّبْعُ السَّنَابِلُ سَبْعَةٌ مِنْ وُلْدِهَا سَابِعُهُمْ قَائِمُهُمْ، قُلْتُ: الْحَسَنُ قَالَ: إِنَّ الْحَسَنَ إِمَامٌ مِنَ اللَّهِ مُفْتَرَضُ طَاعَتُهُ وَ لَکِنْ لَیْسَ مِنَ السَّنَابِلِ السَّبْعَةِ أَوَّلُهُمْ اَلْحُسَیْنُ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ، فَقُلْتُ: قَوْلُهُ ﴿فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ‌ قَالَ: یُولِدُ الرَّجُلُ مِنْهُمْ فِی اَلْکُوفَةِ مِائَةً مِنْ صُلْبِهِ وَ لَیْسَ ذَاکَ إِلاَّ هَؤُلاَءِ السَّبْعَةُ‌»

بررسی سند

حدیث تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم، در کتاب تفسیر عیاشی از مُفَضَّل بن محمد جُعْفی و او از امام صادق(ع) نقل کرده است. دیگر کتاب‌ها مانند تفسیر برهان، نورالثقلین، کنز الدقایق و بحار الانوار همین روایت را از عیاشی نقل کرده‌اند.

تفسیر عیاشی از تفسیرهای کهن شیعه و متعلق به عصر غیبت صغری است، که ابو نصر محمد بن مسعود عیّاشی آن را تألیف کرده است.[۱] در تفسیر عیاشی، اسناد احادیث ذکر نشده و همه روایات آن مرسل است. روایات این کتاب را هنگامی معتبر دانسته‌اند که با سلسه‌سند در دیگر کتاب‌های روایی ذکر شده باشد. محمد عیاشی حدیث تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم را مانند دیگر روایات این کتاب، با حذف راویان آورده و تنها راوی اصلی آن را ذکر کرده است؛ در دیگر کتاب‌های روایی نیز سلسله‌سندی برای این روایت ذکر نشده است؛ از این رو، این حدیث را از نظر سند نامعتبر دانسته‌اند.

درباره مفضل بن محمد جعفی راوی این روایت نیز اختلاف‌نظر است. به گفته سید ابوالقاسم خویی فقیه و رجال‌شناس شیعه، برخی به حدیث او اعتنا نکرده‌اند؛[۲] بنابراین اشکال دومی نیز به سند روایت وارد شده است.

الف) توجیهی از شیخ حر عاملی:

در پاورقی البرهان آمده:

قال الحرّ العاملی فی (إثبات الهداه ۷: ۹۵/ ۵۵۰): هؤلاء السبعه من جمله الاثنی عشر، و لیس فیه إشعار بالحصر کما هو واضح، و لعلّ المراد السابع من الصادق (علیه السّلام)، لأنّه هو المتکلّم بهذا الکلام، انتهی.[۳]

یعنی حر عاملی در کتاب اثباه الهداه می‌نویسد که این هفت امام از امام صادق «ع» تا امام دوازدهم می‌باشد و البته منظور این نیست که امامان هفت نفر هستند و بلکه چون گوینده این کلام امام صادق «ع» می‌باشد، لذا به امامان بعد از خود اشاره دارد.

این توجیه درست نمی‌باشد چرا که در متن روایت آمده اول آنها امام حسین «ع» می‌باشد و امام حسین «ع» قبل از امام صادق «ع» می‌باشد نه بعد از آن.

ب) اشاره به هفت نام ائمه:

برخی گفته‌اند که نام ائمه اطهار «ع» از هفت نام تشکیل یافته:

  1. علی (امام اول، چهارم، هشتم و دهم)؛
  2. حسن (امام دوم و یازدهم)
  3. حسین (امام سوم)؛
  4. محمد (امام پنجم و نهم)؛
  5. جعفر (امام ششم)؛
  6. موسی (امام هفتم)؛
  7. قائم (امام دوازدهم).

و مراد از هفت امام یعنی هفت نام مبارک ائمه اطهار «ع».

این توجیه نیز درست نمی‌باشد، زیرا:

اولا: نام مبارک امام دوازدهم قائم نیست و بلکه قائم لقب حضرت می‌باشد و لذا نام ائمه اطهار «ع» شش نام می‌شود نه هفت نام.

ثانیاً: اگر اینگونه بود لزومی نداشت امام حسن مجتبی(ع) را کم کند، بلکه نام آن حضرت با امام حسن عسکری یکی می‌شد.

نکته سوم: مراد از هفت یعنی کثرت نه تعیین عدد هفت:

در پاورقی تفسیر البرهان آمده است: حدیث مجهول است و در آن اضطراب وجود دارد زیرا ظاهرش با مسلمات مدهب شیعه ناسازگار می‌باشد مگر اینکه کسی بگوید مراد از هفت به معنای کثرت است و عرب گاهی از کلمه هفت زیادتر از هفت را مد نظر قرار می‌گیرد و منظورش منحصر کردن در هفت نیست.[۴]

این سخن خالی از اشکال نمی‌باشد زیرا:

اول: این پاورقی از مصحح کتاب است نه خود صاحب البرهان؛ لذا نمی‌توان گفت صاحب البرهان چنین نظری را داشته است.

دوم: استعمال عدد هفت به بیشتر از هفت جایی مصداق پیدا می‌کند که عدد مورد نظر معلوم نباشد و با توجه به روایاتی که ائمه اطهار «ع» را منحصر در دوازده می‌داند، نمی‌توان از هفت استفاده کرد و عدد دوازده را منظور کرد.

سوم: در متن روایت امام حسن مجتبی «ع» را خارج می‌کند و اگر مراد همه امامان بود لازم نبود که آن حضرت را خارج کند.

نکته چهارم: منظور آیه:

اگر در خود آیه دقت شود، اصلاً آیه درباره انفاق کردن است و ارتباطی با امامت ندارد و اگر آن را به امامت تفسیر کنیم آیه معنا نمی‌دهد و معنای آیه این می‌شود:

«کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند، همانند بذری هستند که هفت امام را برویاند؛ که هر امامی ‏، صد فرزند در کوفه خواهد داشت یا یکی از آنها صد فرزند در کوف خواهد داشتباشد؛ و خداوند آن را برای هر کس بخواهد، دو یا چند برابر می‌کند؛ (یعنی چهارده امام و دویست فرزند یا چندین برابر) و خدا وسیع و داناست‏».

بنابراین اینگونه روایات چون:

  • مرسل هستند؛
  • راوی اصلی آن مورد وثوق نیست؛
  • با ظاهر آیه ناسازگارند؛
  • معنای مبهمی دارند؛
  • و با مبانی مسلم و غیرقابل انکار شیعه در تضاد می‌باشند.

نمی‌تواند مورد استناد باشد و ضعیف است و همانگونه که ابو حاتم می‌گوید روایات مفضل بن محمد را علما ترک کرده و بدان اهمیتی نمی‌دهند، ما نیز باید چنین روایات ضعیف را کنار گذاشته و آیات قرآن را با روایات مستند و مبانی درست تفسیر کنیم.


منابع

  1. زرکلی، الأعلام.
  2. خوئی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، چاپ پنحم، ۱۴۱۳ ه. ق ، ج۱۹، ص۳۳۲.
  3. البرهان ج۱، ص۵۴۲، ذیل آیه ۲۶۱ سوره بقره.
  4. البرهان ج۱، ص۵۴۲، ذیل آیه ۲۶۱ سوره بقره.