عرضه حدیث به معصوم

از ویکی پاسخ


سؤال

عرضه حدیث چیست و متعلق به چه زمانی است؟

عرضه حدیث یعنی نوشته‌ها یا گفتارهایی که به عنوان کلام پیامبر یا امام، در بین مردم وجود داشته است، به امام معصوم یا علما عرضه می‌شد، تا از درستی آن مطمئن شوند. یکی از شیوه‌ها برای تشخیص درستی یا نادرستی روایات این عمل بوده است. عرضه حدیث به دستور ائمه(ع) بوده؛ چنانچه امام باقر(ع) می‌فرمودند: هر کس گفته خود {احادیثی که شنیده} را به ما نشان دهد، سلامت می‌ماند.[۱] این عمل به دلیل وجود افراد سودجو و شیادی بود که مطالبی را به اسم اسلام و در قالب سخنان پیامبر و معصومین به مردم می‌گفتند؛لذا بحث عرضه روایات و نوشته‌ها بر معصومین و علمای بزرگ پیش آمد.

پیدایش عرضه حدیث

عرضه حدیث توسط افراد مختلف به یکایک ائمه در تاریخ ثبت شده است؛

  • عرضه بر امیرالمؤمنین(ع): یکی از صحابه پیامبر(ص) به نام ابو الطفیل عامر بن واثله روایات و نوشته‌هایش را بر امیرالمؤمنین(ع) نشان داد و آن حضرت درستی آنها را تأیید کرد.[۲]
  • عرضه بر امام کاظم(ع): اسحاق بن عمار روایاتی را که به امام صادق(ع) منسوب بود جمع‌آوری کرده و پیش امام کاظم(ع) آورد و آن حضرت علاوه بر درستی آن، توضیح بیشتری را در مورد روایات دادند.[۳]
  • عرضه بر امام عصر توسط نواب: در عصر غیبت صغری از طریق نائبان خاص امام عصر، احادیث به آن حضرت نشان داده می‌شد و درستی یا نادرستی آن مورد تأیید ایشان قرار می‌گرفت.[۴]
  • عصر غیبت کبری؛ در این دوره نیز این شیوه استمرار داشت. حسین بن روح نوبختی نائب سوم امام عصر نوشته‌هایی را برای علمای قم می‌فرستاد و علما در دوران غیبت کبری با توجه به شناخت روایت صحت روایت را تایید می‌کردند.[۵]

راه‌کار دیگر برای حفظ احادیث، پایه‌گذاری اجازه حدیث بود. علمای بزرگ پس از تربیت شاگردان برجسته و با تقوا به آنها اجازه می‌دادند تا روایاتی که از استادشان شنیده‌اند را برای دیگران نقل کنند. این کار نیز باعث می‌شد که سلسله اسناد روایت محفوظ بماند و هنگام نقل روایت این‌گونه بیان می‌شد که از استادم شنیدم که او نیز از فلان تا می‌رسید به معصوم. از سوی دیگر فقط به افراد صلاحیت‌دار علمی و دینی اجازه حدیث داده می‌شد؛ این روش جلوی انحراف‌ها و سوء استفاده‌ها را می‌گرفت.[۶]


==مطالعه بیشتر ==؛

  • جامع الرواه، محمد بن علی اردبیلی، قم، مکتبه مرعشی نجفی، ۱۴۰۳ ه‍. ق.
  • رجال العلامه، حسن بن یوسف معروف به علامه.


منابع

  1. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۳۰، باب ۱۰، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ ه‍. ق.
  2. کشی، محمد، رجال الکشی، ص۹۴، مشهد، دانشگاه.
  3. کلینی، محمد، کافی، ج۵، ص۴۲۸، حدیث ۱۰، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ ه‍. ش.
  4. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۳۴۳، حدیث ۱، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ ه‍. ق.
  5. شیخ طوسی، محمد، الغیبه الطوسی، ص۳۹۰، قم، مؤسسه معارف اسلامی، ۱۴۱۱ ه‍. ق.
  6. فصلنامه علمی تخصصی علوم حدیث، ش ۱۱، بهار ۱۳۷۸ ه‍. ش، نویسنده مقاله: ابو الفضل حافظیان، ص۱۳۳.