انگیزههای ادعای ارتباط با امام زمان(ع)
چه دلایلی باعث میشود عده ای از اعتقادات مردم سوء استفاده کرده و مدعی ارتباط با امام عصر(عج) شوند؟
در پاسخ به سؤال لازم است به این نکته اشاره نماییم که: در اوایل غیبت که هنوز مدتی از عهد سفارت ناحیه مقدسه نگذشته بود که این دستگاه مقدس مبتلا به مصیبت مدعیان دروغین سفارت و نیابت گشت، عوامل متعددی در پیدایش مدعیان بابیت و نیابت موثرند که در این نوشتار کوتاه به اهم این عوامل اشاره میکنیم:
۱. تضعیف اصل و اساس عقیده امامت
یکی از عوامل عمده و اساسی طرح مهدویت دروغین و بابیت و نیابت کاذب که در طول تاریخ دشمنان اسلام و مکتب اهل بیت(ع) روی آن سرمایهگذاری کردهاند، بیگانه نگه داشتن تودهٔ مردم مسلمان و چه بسا بد بین کردن و سست نمودن پایههای دینی و اعتقادی آنان نسبت به اصل امامت و مهدویت واقعی بوده تا از این طریق تشیع اصیل را به چالش کشانده و مذاهب و نحلههای ساختگی و باطل خود را برای رسیدن به خواستههای بیارزش دنیوی شان، رسمیت ببخشند. چنانچه در به وجود آمدن بهائیت و امثال آن به وضوح مشاهد میگردد.
مرحوم آیت الله لنکرانی درباره گرایش مردم به علی محمد باب میگوید:
«این باور تحرک بخش اسلامی و شیعی مهدویت بود که البته با خطای تشخیص مصداق و صحنه گردانی بازیگران (پیدا و پنهان) سیاسی، غوغای بابیت را در ایران اسلامی و شیعه برانگیخت و (در این رهگذر) جمعی از شیعیان ساده لوح را حول پرچم کسی گرد آورد که مدعی باب امام عصر بود.»[۱] و بر اهل تحقیق و تشخیص صحیح پوشیده نیست که دعوای بابیت توسط علی محمد یک طرح حساب شده و توطئه پنهان برای تحریف عقیده ناب امامت و مهدویت و به انگیزهٔ اضلال و گمراه ساختن مسلمانان بود چنانچه آثار شوم آن حالا هم مانند وهابیت در میان مذاهب عامه نمایان است.[۲]
۲. سوء استفادههای مالی
طمع به دست آوردن اموال مردم و حقوق شرعیه. یکی از عوامل شایع این پدیده، سوء استفاده برخی اشخاص سستعنصر مذهبی و اهل ریا و تزویر در لباس علم و ایمان برای به دست آوردن متاع ناچیز و پست دنیا بوده و هست. زیرا از آن جا که امام زمان(عج) در غیبت به سر میبرند و دست مردم در ظاهر از آن حضرت کوتاه است اینها میتوانند با دعواهای دروغین از عقاید صاف و بی پیرایه عوام شیعه سوء استفاده کرده و به جمعآوری هدایا و نذورات آنان بپردازند و از این طریق جیبهای خود را پر کنند همان گونه که در اتفاقاتی که رخ داده و در خیلی از موارد در حال حاضر هم شاهد هستیم، این عامل نه تنها در ادعای بابیت و نیابت بلکه در اصل مهدویت دروغین نیز منشأ اثر بوده چنانچه در به وجود آمدن برخی تحلهها مانند واقفیه و… میبینیم.
۳. کسب شهرت و موقعیت اجتماعی
زیرا برخی با این ادعا و انتساب خود به امام مهدی(عج) در صدد گسترش شهرت خود بر میآیند.[۳] و این هم یکی از عوامل شایع در میان اهل شهوت و هوای نفس محسوب میشود که سعی دارند خود را به مراکز مهم و مورد توجه عمومی اعم از مذهبی و غیر آن منتسب نمایند تا مورد توجه قرار گرفته و به شهرت و ریاستی دست یابند.
و نکته پایانی که تذکر آن لازم به نظر میرسد این است که یکی از عواملی که بیشتر به سوء استفادهکنندگان میدان داده و موجب گرایش مردم به این گونه افراد، گردیده جهل و نادانی مردم است. بدین معنا که دین، بسیاری اوقات، آماج بهرهبرداریهای نادرست قرار میگیرد. مردم، با عشق و احساس، بر گرد دین حلقه میزنند و اگر از آموزههای آن به درستی آگاهی نداشته باشند، نه تنها در دام شیادان گرفتار خواهند شد بلکه باعث سوء استفاده سوء استفادهکنندگان میگردد. علت اصلی تأثیرگذاری و رشد مدعیان دروغین مهدویت، جهل مردم است. بسیاری از افرادی که در دام چنین مدعیانی گرفتار میشوند، در حقیقت جویندگان آب هستند؛ اما چون آب واقعی را ندیده و نشناختهاند، به دنبال سراب راه افتادهاند.
ناآگاهیهای مردم ایران در زمان قاجاریه، یکی از مهمترین علل گرایش عده ای به سید علی محمدباب بود. مرحوم آیت الله لنکرانی بر این باور است:
«بابیان فداکار و جان فشان اولیه که در قیامهای خونی زمان باب شرکت داشتند و خود را به آب و آتش میزدند، بابی و بهائی به معنایی که امروزه از این کلمات مراد میکنیم، نبودند؛ بلکه شیعیانی ساده لوح و ره گم کرده بودند که در تشخیص «مصداق» به خطا رفته، به عشق هواداری از صاحب الزمان و قائم موعود، اسیر مشتی بازیگران سیاسی شده بودند.
” یکی از علل اصلی تأثیرگذاری و رشد مدعیان دروغین مهدویت، جهل مردم است. بسیاری از افرادی که در دام چنین مدعیانی گرفتار میشوند، در حقیقت جویندگان آب هستند؛ اما چون آب واقعی را ندیده و نشناختهاند، به دنبال سراب راه افتادهاند. “»[۴]
منابع
- ↑ کوچک زاده، عبدالله. حوزههای علمیه و مبارزه با انحرافات، تهران، نشر مهر، ۱۳۸۷ه. ش
- ↑ همه کسانی که درک عمیق و دقیقی از تاریخ معاصر دارند، میدانند که بابیه، بهائیه و ازلیه در ایران مسلکهایی هستند که دست سیاست، آنها را به صورت دین درآورد و به جان ملت مسلمان ایران انداخت، تا از رهگذر تفسیرهای ارتجاعی و خرافاتی آنها، و ایجاد اختلاف در جامعه اسلامی، هسته پویایی دین اسلام و مذهب تشیّع در ایران گرفته شود و راه برای سیطره استعمار هموار گردد. در تهاجم پیروان مسلکهای استعماری به دین و هویت ملی، سه هدف اساسی دنبال میشد:
- خارج کردن دین از حوزه اجتماعی و در رأس آن، سیاست و حکومت
- توجیه حضور استعمار در کشور به عنوان یگانه عامل تجدد و ترقی
- تثبیت نیروهای غربگرا در ارکان سیاست گذاری و تصمیمگیری کشور
- ↑ با استفاده از سیره پیشوایان، پیشوایی، مهدی، مؤسسه امام صادق(ع)، با تلخیص و دخل و تصرف، ج۱۸، ص۶۸۹.
- ↑ عبداللهی، عبدالکریم. اندیشه و مبنای مبارزات روحانیت شیعه، تهران، نشر نیک، ۱۳۷۱ه. ش