گریه حضرت فاطمه(س): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
چگونه است که می گویند کسی صدای زهرا(س) را نمی شنیده اما گریه آن حضرت در عزای پیامبر اکرم(ص) را همسایه ها می شنیدند؟
چگونه است که می گویند کسی صدای زهرا(س) را نمی شنیده اما گریه آن حضرت در عزای پیامبر اکرم(ص) را همسایه ها می شنیدند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
اولاً حضرت فاطمه زهرا(س) به جهت مقام والایی که داشتند مورد مراجعه اقشار مختلف مردم قرار می گرفتند؛ لذا ایشان منزوی و محبوس نبودند به طوری که کسی صدای ایشان را نشنیده باشد. ثانیاً نمی توان مطلقاً شنیده شدن صدای زن توسط مردان را قبیح دانست بلکه گاهی حتی ضرورت دارد که صدا به آن ها برسد.
اولاً [[حضرت فاطمه زهرا(س)]] به جهت مقام والایی که داشتند مورد مراجعه اقشار مختلف مردم قرار می گرفتند؛ لذا ایشان منزوی و محبوس نبودند به طوری که کسی صدای ایشان را نشنیده باشد. ثانیاً نمی توان مطلقاً شنیده شدن صدای زن توسط مردان را قبیح دانست بلکه گاهی حتی ضرورت دارد که صدا به آن ها برسد.


=== موارد حضور حضرت فاطمه زهرا(س) در اجتماع ===
=== موارد حضور حضرت فاطمه زهرا(س) در اجتماع ===
# آن حضرت در جنگ احد همراه با زنان مدینه به منطقه جنگی رفته و بعد از جنگ به مداوای رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) که جراحاتی برداشته بودند پرداختند.
# آن حضرت در جنگ احد همراه با زنان مدینه به منطقه جنگی رفته و بعد از جنگ به مداوای رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) که جراحاتی برداشته بودند پرداختند.
# بعد از جنگ احد، آن حضرت به زیارت شهدای جنگ می رفت.
# بعد از جنگ احد، آن حضرت به زیارت شهدای جنگ می رفت.
# بعد از این که غوغای سقیفه به راه افتاد، عمر با عده ای به در خانه آن حضرت آمد و فریاد می کشید که بیرون بیائید. حضرت زهرا(س) به پشت در حجره آمدند و عمر را دیدند که آتش در دست دارد. پس فرمود: عمر ـ مگر از خدا نمی ترسی چه شده است؟ عمر گفت: باید علی و بنی هاشم بیایند و با خلیفة رسول خدا بیعت کنند. ایشان گفتند: خلیفه کیست؟ خلیفه رسول اکنون در کنار پیکر اوست. عمر گفت: ابوبکر پیشوای مسلمین است، مردم با او بیعت کرده اند، شما نیز باید بیعت کنید و گرنه خانه را به آتش می کشم. حضرت فرمود: آیا خانه ما را به آتش می کشی و او گفت آری.
# بعد از این که غوغای [[جریان سقیفه|سقیفه]] به راه افتاد، عمر با عده ای به در خانه آن حضرت آمد و فریاد می کشید که بیرون بیائید. حضرت زهرا(س) به پشت در حجره آمدند و عمر را دیدند که آتش در دست دارد. پس فرمود: عمر ـ مگر از خدا نمی ترسی چه شده است؟ عمر گفت: باید علی و بنی هاشم بیایند و با خلیفة رسول خدا بیعت کنند. ایشان گفتند: خلیفه کیست؟ خلیفه رسول اکنون در کنار پیکر اوست. عمر گفت: ابوبکر پیشوای مسلمین است، مردم با او بیعت کرده اند، شما نیز باید بیعت کنید و گرنه خانه را به آتش می کشم. حضرت فرمود: آیا خانه ما را به آتش می کشی و او گفت آری.
# ده روز بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) فاطمه زهرا(س) برای اعتراض به مصادره فدک نزد ابوبکر رفته و با او به گفتگو و بحث پرداختند. این کار دوبار صورت گرفت.
# ده روز بعد از رحلت [[پیامبر اکرم(ص)]] فاطمه زهرا(س) برای اعتراض به مصادره فدک نزد ابوبکر رفته و با او به گفتگو و بحث پرداختند. این کار دوبار صورت گرفت.
# همچنین بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) و غصب خلافت مسلمین توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به مسجد رفتند و در حالی که مسجد مملو از مرد و زن بود، در پشت پرده ای خطبه ای ایراد فرمود که معروف است.
# همچنین بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) و غصب خلافت مسلمین توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به مسجد رفتند و در حالی که مسجد مملو از مرد و زن بود، در پشت پرده ای خطبه ای ایراد فرمود که معروف است.
۶. زمانی که آن حضرت بعد از قضیه آتش زدن در خانه، در بستر مریضی بودند، عمر و ابوبکر به عیادتشان رفتند. وقتی آن ها وارد شدند و نشستند حضرت صورتشان را از آن ها برگرداندند و فرمودند: آیا شنیده اید که پدرم فرمود رضای فاطمه رضای من است و خشم او خشم من، هرکه او را بیازارد مرا آزرده است و هر که او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زندگانی فاطمه زهرا(س) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی|عنوان کتاب=زندگانی فاطمه زهرا(س) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی|سال=1372|نام=محمد قاسم|نام خانوادگی=نصیرپور|ناشر=دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی|صفحه=45-108|مکان=قم}}</ref>
۶. زمانی که آن حضرت بعد از قضیه آتش زدن در خانه، در بستر مریضی بودند، عمر و ابوبکر به عیادتشان رفتند. وقتی آن ها وارد شدند و نشستند حضرت صورتشان را از آن ها برگرداندند و فرمودند: آیا شنیده اید که پدرم فرمود رضای فاطمه رضای من است و خشم او خشم من، هرکه او را بیازارد مرا آزرده است و هر که او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=زندگانی فاطمه زهرا(س) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی|عنوان کتاب=زندگانی فاطمه زهرا(س) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی|سال=1372|نام=محمد قاسم|نام خانوادگی=نصیرپور|ناشر=دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی|صفحه=45-108|مکان=قم}}</ref>
خط ۱۹: خط ۱۹:
۷. جابر می گوید روزی همراه رسول اکرم(ص) به در خانه حضرت فاطمه(س) رفتیم، پیامبر اکرم اجازه خواست طلبید و وارد شدیم، دیدم چهره زهرا آنچنان زرد بود که مانند… بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی، تصحیح علی اکبر غفاری|عنوان کتاب=کافی، تصحیح علی اکبر غفاری|سال=1367|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=انتشارات دارالکتب الاسلامیه|جلد=5|صفحه=528|مکان=تهران}}</ref>
۷. جابر می گوید روزی همراه رسول اکرم(ص) به در خانه حضرت فاطمه(س) رفتیم، پیامبر اکرم اجازه خواست طلبید و وارد شدیم، دیدم چهره زهرا آنچنان زرد بود که مانند… بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی، تصحیح علی اکبر غفاری|عنوان کتاب=کافی، تصحیح علی اکبر غفاری|سال=1367|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=انتشارات دارالکتب الاسلامیه|جلد=5|صفحه=528|مکان=تهران}}</ref>


۸. روزی سلمان خدمت آن حضرت بود، حضرت زهرا دعای نور را به او تعلیم فرمود و گفتند اگر می خواهی هرگز ترا تب نگیرد بر این دعا مداومت کن.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهی الآمال|عنوان کتاب=منتهی الآمال|سال=1372|نام=عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=انتشارات هجرت|جلد=1|صفحه=257|مکان=قم}}</ref>
۸. روزی [[سلمان]] خدمت آن حضرت بود، حضرت زهرا [[دعای نور]] را به او تعلیم فرمود و گفتند اگر می خواهی هرگز ترا تب نگیرد بر این دعا مداومت کن.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منتهی الآمال|عنوان کتاب=منتهی الآمال|سال=1372|نام=عباس|نام خانوادگی=قمی|ناشر=انتشارات هجرت|جلد=1|صفحه=257|مکان=قم}}</ref>


=== محدوده فعالیت زن در جامعه ===
=== محدوده فعالیت زن در جامعه ===
از سوی دیگر آنچه که از طرف شارع مقدس مورد نهی قرار گرفته است و از زنان خواسته شده از آن بپرهزیند، آن نوع سخن گفتنی است که باعث تحریک شهوت مردان گردد؛ لذا به زنان دستور می دهد: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض»<ref>احزاب/32.</ref> در حرف زدن صدا را نازک و مهیج نکنید که موجب طمع بیماردلان گردد. و مفهوم آیه این است که اگر در سخن ناز و کرشمه نباشد جایز است یعنی خود آیه دلیل بر جواز سخن گفتن با مرد نامحرم است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسئله حجاب|عنوان کتاب=مسئله حجاب|سال=|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=243|مکان=قم}}</ref> بر همین اساس است که فقهای عظیم الشأن چنین فتوا داده اند که شنیدن صدای زن در صورتی که تلذذ و ریبه – وسوسیه نباشد جایز است. البته مادامیکه ضرورت نباشد ترک آن بهتر است و بر زن حرام است که بخواهد صوت خود را نازک و مهیج گرداند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عروة الوثقی|عنوان کتاب=عروة الوثقی|سال=١٤١٧|نام=محمد کاظم|نام خانوادگی=طباطبایی یزدی|ناشر=جامعه مدرسین|جلد=1|صفحه=33|مکان=قم}}</ref>
از سوی دیگر آنچه که از طرف شارع مقدس مورد نهی قرار گرفته است و از زنان خواسته شده از آن بپرهزیند، آن نوع سخن گفتنی است که باعث تحریک شهوت مردان گردد؛ لذا به زنان دستور می دهد: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض»<ref>احزاب/32.</ref> در حرف زدن صدا را نازک و مهیج نکنید که موجب طمع بیماردلان گردد. و مفهوم آیه این است که اگر در سخن ناز و کرشمه نباشد جایز است یعنی خود آیه دلیل بر جواز سخن گفتن با مرد نامحرم است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسئله حجاب|عنوان کتاب=مسئله حجاب|سال=|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=صدرا|صفحه=243|مکان=قم}}</ref> بر همین اساس است که فقهای عظیم الشأن چنین فتوا داده اند که شنیدن صدای زن در صورتی که تلذذ و [[ریبه]] – وسوسیه نباشد جایز است. البته مادامی که ضرورت نباشد ترک آن بهتر است و بر زن حرام است که بخواهد صوت خود را نازک و مهیج گرداند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عروة الوثقی|عنوان کتاب=عروة الوثقی|سال=١٤١٧|نام=محمد کاظم|نام خانوادگی=طباطبایی یزدی|ناشر=جامعه مدرسین|جلد=1|صفحه=33|مکان=قم}}</ref>


=== جایگاه گریه در فراق عزیزان ===
=== جایگاه گریه در فراق عزیزان ===
خط ۳۱: خط ۳۱:


=== منزه بودن اهل بیت(ع) از تمام عیب ها ===
=== منزه بودن اهل بیت(ع) از تمام عیب ها ===
اما نکته مهمتر از همه اینکه، حضرات چهارده معصوم که از هرگونه خطا و عیبی منزه هستند، الگوی تمامی رفتارهای ما می باشند و ما باید اعمال خود را با اعمال و فرمایشات آنها بسنجیم و حضرت زهرا نیز از جمله معصومین هستند که باید به ایشان اقتدا نمود. از این روست که فقهای عظام وقتی می خواهند به جایز بودن گریه بر مرده فتوا بدهند از جمله دلایلی که برای آن می آورند گریة حضرت زهرا در رحلت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التنقیح|عنوان کتاب=التنقیح|سال=1414|نام=ابوالقاسم|نام خانوادگی=خوئی|ناشر=مدرسه دارالعلم|جلد=9|صفحه=228|مکان=قم}}</ref>
اما نکته مهمتر از همه اینکه، حضرات چهارده معصوم که از هرگونه خطا و عیبی منزه هستند، الگوی تمامی رفتارهای ما می باشند و ما باید اعمال خود را با اعمال و فرمایشات آنها بسنجیم و حضرت زهرا نیز از جمله معصومین هستند که باید به ایشان اقتدا نمود. از این روست که فقهای عظام وقتی می خواهند به جایز بودن گریه بر مرده فتوا بدهند از جمله دلایلی که برای آن می آورند گریه حضرت زهرا در رحلت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التنقیح|عنوان کتاب=التنقیح|سال=1414|نام=ابوالقاسم|نام خانوادگی=خوئی|ناشر=مدرسه دارالعلم|جلد=9|صفحه=228|مکان=قم}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۶

علت گریه های بلند و با صدای حضرت زهرا(س)

سؤال
درگاه‌ها
فاطمیه.png


چگونه است که می گویند کسی صدای زهرا(س) را نمی شنیده اما گریه آن حضرت در عزای پیامبر اکرم(ص) را همسایه ها می شنیدند؟

اولاً حضرت فاطمه زهرا(س) به جهت مقام والایی که داشتند مورد مراجعه اقشار مختلف مردم قرار می گرفتند؛ لذا ایشان منزوی و محبوس نبودند به طوری که کسی صدای ایشان را نشنیده باشد. ثانیاً نمی توان مطلقاً شنیده شدن صدای زن توسط مردان را قبیح دانست بلکه گاهی حتی ضرورت دارد که صدا به آن ها برسد.

موارد حضور حضرت فاطمه زهرا(س) در اجتماع

  1. آن حضرت در جنگ احد همراه با زنان مدینه به منطقه جنگی رفته و بعد از جنگ به مداوای رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) که جراحاتی برداشته بودند پرداختند.
  2. بعد از جنگ احد، آن حضرت به زیارت شهدای جنگ می رفت.
  3. بعد از این که غوغای سقیفه به راه افتاد، عمر با عده ای به در خانه آن حضرت آمد و فریاد می کشید که بیرون بیائید. حضرت زهرا(س) به پشت در حجره آمدند و عمر را دیدند که آتش در دست دارد. پس فرمود: عمر ـ مگر از خدا نمی ترسی چه شده است؟ عمر گفت: باید علی و بنی هاشم بیایند و با خلیفة رسول خدا بیعت کنند. ایشان گفتند: خلیفه کیست؟ خلیفه رسول اکنون در کنار پیکر اوست. عمر گفت: ابوبکر پیشوای مسلمین است، مردم با او بیعت کرده اند، شما نیز باید بیعت کنید و گرنه خانه را به آتش می کشم. حضرت فرمود: آیا خانه ما را به آتش می کشی و او گفت آری.
  4. ده روز بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) فاطمه زهرا(س) برای اعتراض به مصادره فدک نزد ابوبکر رفته و با او به گفتگو و بحث پرداختند. این کار دوبار صورت گرفت.
  5. همچنین بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) و غصب خلافت مسلمین توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به مسجد رفتند و در حالی که مسجد مملو از مرد و زن بود، در پشت پرده ای خطبه ای ایراد فرمود که معروف است.

۶. زمانی که آن حضرت بعد از قضیه آتش زدن در خانه، در بستر مریضی بودند، عمر و ابوبکر به عیادتشان رفتند. وقتی آن ها وارد شدند و نشستند حضرت صورتشان را از آن ها برگرداندند و فرمودند: آیا شنیده اید که پدرم فرمود رضای فاطمه رضای من است و خشم او خشم من، هرکه او را بیازارد مرا آزرده است و هر که او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»[۱]

۷. جابر می گوید روزی همراه رسول اکرم(ص) به در خانه حضرت فاطمه(س) رفتیم، پیامبر اکرم اجازه خواست طلبید و وارد شدیم، دیدم چهره زهرا آنچنان زرد بود که مانند… بود.[۲]

۸. روزی سلمان خدمت آن حضرت بود، حضرت زهرا دعای نور را به او تعلیم فرمود و گفتند اگر می خواهی هرگز ترا تب نگیرد بر این دعا مداومت کن.[۳]

محدوده فعالیت زن در جامعه

از سوی دیگر آنچه که از طرف شارع مقدس مورد نهی قرار گرفته است و از زنان خواسته شده از آن بپرهزیند، آن نوع سخن گفتنی است که باعث تحریک شهوت مردان گردد؛ لذا به زنان دستور می دهد: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض»[۴] در حرف زدن صدا را نازک و مهیج نکنید که موجب طمع بیماردلان گردد. و مفهوم آیه این است که اگر در سخن ناز و کرشمه نباشد جایز است یعنی خود آیه دلیل بر جواز سخن گفتن با مرد نامحرم است.[۵] بر همین اساس است که فقهای عظیم الشأن چنین فتوا داده اند که شنیدن صدای زن در صورتی که تلذذ و ریبه – وسوسیه نباشد جایز است. البته مادامی که ضرورت نباشد ترک آن بهتر است و بر زن حرام است که بخواهد صوت خود را نازک و مهیج گرداند.[۶]

جایگاه گریه در فراق عزیزان

مطلب قابل توجه دیگر این است که گریه در فراق عزیزان خود جایگاه خاصی دارد و از استثنائی برخوردار است، آن چنانکه روایت است روزی یک زن به دنبال جنازه یکی از خویشان خود می رفت و بی تابی می کرد. عمر به او نهیب زد که برگردد اما رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: او را به حال خود بگذار دلش داغدار است و چشم گریان و عهد (ش به مرده) نزدیک.[۷] و نیز امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرموده اند: انما تحتاج المرأه فی الماتم الی النوح لتسیلَ دمعها: زن در ماتم نیاز به نوحه و شیون دارد تا اشک هایش را بریزید.[۸] چون این عمل از بار سنگین سختی ها او می کاهد.

عظمت مصیبت رسول اکرم(ص)

توجه به این نکته هم ضروری است، که گریه حضرت زهرا در مصیبتی بوده است که بزرگتر از آن مصیبتی نبوده و عظمت آن آسمانیان را به شیون آورده بود. امام باقر ـ علیه السّلام ـ در جایی دیگر می فرماید، اگر مصیبتی بر خودت یا مالت یا فرزندت پیش آمد، مصیبت رحلت پیامبر خدا را بیاد آر، همانا خلائق مصیبتی (عظیم تر) از آن هیچوقت ندیده اند.[۹]

منزه بودن اهل بیت(ع) از تمام عیب ها

اما نکته مهمتر از همه اینکه، حضرات چهارده معصوم که از هرگونه خطا و عیبی منزه هستند، الگوی تمامی رفتارهای ما می باشند و ما باید اعمال خود را با اعمال و فرمایشات آنها بسنجیم و حضرت زهرا نیز از جمله معصومین هستند که باید به ایشان اقتدا نمود. از این روست که فقهای عظام وقتی می خواهند به جایز بودن گریه بر مرده فتوا بدهند از جمله دلایلی که برای آن می آورند گریه حضرت زهرا در رحلت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می باشد.[۱۰]

منابع

  1. نصیرپور، محمد قاسم (۱۳۷۲). زندگانی فاطمه زهرا(س) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی. قم: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی. ص. ۴۵-۱۰۸.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۷). کافی، تصحیح علی اکبر غفاری. ج. ۵. تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه. ص. ۵۲۸.
  3. قمی، عباس (۱۳۷۲). منتهی الآمال. ج. ۱. قم: انتشارات هجرت. ص. ۲۵۷.
  4. احزاب/32.
  5. مطهری، مرتضی. مسئله حجاب. قم: صدرا. ص. ۲۴۳.
  6. طباطبایی یزدی، محمد کاظم (١٤١٧). عروة الوثقی. ج. ۱. قم: جامعه مدرسین. ص. ۳۳.
  7. مطهری، مرتضی. مسئله حجاب. قم: صدرا. ص. ۲۱۲.
  8. طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم (۱۴۱۷). العروة الوثقی. ج. ۱. قم: جامعه مدرسین. ص. ۳۳.
  9. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۷). کافی، تصحیح علی اکبر غفاری، ج 5، ص 528،. ج. ۳. تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه. ص. ۲۲۰.
  10. خوئی، ابوالقاسم (۱۴۱۴). التنقیح. ج. ۹. قم: مدرسه دارالعلم. ص. ۲۲۸.