دلایل وجود باطن برای قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | | بازبینی نویسنده = | ||
| | | ارزیابی کمی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت =ج | | اولویت =ج |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۶
چه دلایلی وجود دارد که قران دارای باطن است؟
روایات متواتر را دلیل اصلی وجود باطن برای قرآن کریم دانستهاند. علامه مجلسی در بحار الانوار، جلد ۲۳ و ۲۴، حدود هزار و پانصد و هفت روایت را ذکر کرده که در آنها، برای آیات قرآن معنایی بیان شده که از ظاهر الفاظ فهمیده نمیشود. بسیاری از آن روایات، روایاتی در فضایل ائمه(ع) است.
در برخی منابع نقل شده که باطن قرآن نیز باطنی دارد[۱] در کتابهای متأخر، مانند تفسیر صافی هفت بطن برای قرآن ذکر شده است.[۲] برخی دانشمندان مانند سید حیدر آملی در کتاب نص النصوص، بالاتر از آن نیز به روایات نسبت دادهاند که قرآن هفتاد هزار بطن دارد.[۳]
عالمان مسلمان معتقدند، باطن قرآن، تنها با آشنایی به معانی لغوی الفاظ، قواعد و ادبیات عربی بهدست نمیآید. همچنین تمام آن را فقط خدا و راسخان در علم میدانند و دست یابی به تمام آن از توان افراد عادی خارج است.[۴]
برخی محققان معتقدند «ظاهر و باطن» از اختصاصات قرآن نیست؛ بلکه هر کلامی میتواند دارای ظاهر و باطن باشد. آنچه اختصاص به قرآن دارد، این است که باطن قرآن از معانی فوقالعادهای برخوردار است. امام علی(ع) فرمودند: «عجایب آن سپری نگردد و غرایب آن به پایان نرسد.»[۵]
همچنین به ظاهر برخی آیات، بر وجود باطن قرآن استناد شده است: ﴿این قرآن، بیانگر همه چیز است.﴾(نحل:۸۹) در وجه استدلال به این آیه آمده که قرآن با توجه به معانی باطنی خود، بیانگر همه چیز است. البته استناد به این آیه قرآن بر وجود باطن قرآن، مخالفانی نیز دارد.
پیوند به بیرون
- این مدخل برگرفته شده از کتاب «باطن و تأویل قرآن» گفتگو با علیاکبر بابایی و دکتر محمد کاظم شاکری، قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزهٔ علمیه، ۱۳۸۱ش.
منابع
- ↑ ابن أبي جمهور، محمد بن زين الدين، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۱۰۷.
- ↑ فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، تفسير الصافي، 5تهران، مكتبة الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۶۰.
- ↑ سید حیدر آملی: جامع الاسرار و منبع الانوار، ص ۱۰۴، ۵۳۰، ۶۱۰ و نص النصوص، ص ۱۲ و ۷۲.
- ↑ مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۱۹۷.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه۱۸.
.