و لقد کرمنا بنی آدم: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
'''وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ''' بخش آغازین آیه ۷۰ سوره اسراء که در بیان تکریم انسان است. اعطای قوه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده، سلطه او بر تمام موجودات روی زمین و شناخت خدا و قدرت بر اطاعت فرمان او از جمله تفسیرهای تکریم انسان در این آیه است. | '''وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ''' بخش آغازین آیه ۷۰ سوره اسراء که در بیان تکریم انسان است. اعطای قوه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده، سلطه او بر تمام موجودات روی زمین و شناخت خدا و قدرت بر اطاعت فرمان او از جمله تفسیرهای تکریم انسان در این آیه است. | ||
شهید مطهری تکریم انسان را کرامت و شرافت در سرشت و آفرینش انسان میداند. گفته شده این تکریم، تکریم وجودی و تکوینی آدمیت است و مسلمان و غیر مسلمان را شامل میشود. | |||
مفسران این آیه را نوعی منتنهادن دانستهاند که با عتاب همراه است؛ در این آیه خلاصهای از کرامتها و فضل خدا بیان میشود تا انسان شکرگزار باشد، اما انسان این عنایت را نیز مانند همه نعمتهای الهی کفران میکند. | مفسران این آیه را نوعی منتنهادن دانستهاند که با عتاب همراه است؛ در این آیه خلاصهای از کرامتها و فضل خدا بیان میشود تا انسان شکرگزار باشد، اما انسان این عنایت را نیز مانند همه نعمتهای الهی کفران میکند. | ||
== شناخت آیه == | == شناخت آیه == | ||
در آیه ۷۰ سوره اسراء آمده که خداوند میگوید ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکبها) حمل کردیم و از چیزهای پاکیزه روزیشان دادیم و آنان را بر بسیاری از آفریدههای خود برتری کامل دادیم.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۳.</ref> | در آیه ۷۰ سوره اسراء آمده که خداوند میگوید ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکبها) حمل کردیم و از چیزهای پاکیزه روزیشان دادیم و آنان را بر بسیاری از آفریدههای خود برتری کامل دادیم.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۳.</ref> مفسران صدر این آیه را ناظر بر کرامت نفسی انسان دانسته اند: «و لقد کرمنا بنی آدم»؛ و ذیل آیه، ناظر به کرامت نسبی است: «فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا».<ref>جوادی آملی، عبدالله، کرامت در قرآن، بیجا، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۹ش، ص۱۸.</ref> | ||
این آیه را نوعی منتنهادن دانستهاند که با عتاب همراه است. در آیات گذشته مسخر شدن کشتی به انسان و طلب روزی خدا و اعراض از خدا مطرح بود، در این آیه فرموده: حق آنست که انسان را مورد عنایت و موهبت خود قرار دادهایم ولی باز او اهل اعراض و کفران است.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.</ref> در این آیه خلاصهای از کرامتها و فضل خود را میشمارد، باشد که انسان بفهمد پروردگارش نسبت به وی عنایت بیشتری دارد، اما انسان این عنایت را نیز مانند همه نعمتهای الهی کفران میکند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۵۵.</ref> | این آیه را نوعی منتنهادن دانستهاند که با عتاب همراه است. در آیات گذشته مسخر شدن کشتی به انسان و طلب روزی خدا و اعراض از خدا مطرح بود، در این آیه فرموده: حق آنست که انسان را مورد عنایت و موهبت خود قرار دادهایم ولی باز او اهل اعراض و کفران است.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.</ref> در این آیه خلاصهای از کرامتها و فضل خود را میشمارد، باشد که انسان بفهمد پروردگارش نسبت به وی عنایت بیشتری دارد، اما انسان این عنایت را نیز مانند همه نعمتهای الهی کفران میکند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۵۵.</ref> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۷: | ||
در اینکه خداوند در آیه ۷۰ سوره اسراء، انسان را به چه چیز گرامی داشته، در میان مفسران گفتگو است: اعطای قوه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده، سلطه او بر تمام موجودات روی زمین و شناخت خدا و قدرت بر اطاعت فرمان او از جمله تفسیرهای تکریم انسان در این آیه است. گفته شده همه این مواهب در انسان جمع است و هیچگونه تضادی با هم ندارند، از این جهت گرامیداشت خدا نسبت به انسان با همه این مواهب و غیر این مواهب است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۱۹۸.</ref> | در اینکه خداوند در آیه ۷۰ سوره اسراء، انسان را به چه چیز گرامی داشته، در میان مفسران گفتگو است: اعطای قوه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده، سلطه او بر تمام موجودات روی زمین و شناخت خدا و قدرت بر اطاعت فرمان او از جمله تفسیرهای تکریم انسان در این آیه است. گفته شده همه این مواهب در انسان جمع است و هیچگونه تضادی با هم ندارند، از این جهت گرامیداشت خدا نسبت به انسان با همه این مواهب و غیر این مواهب است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۱۹۸.</ref> | ||
کرامت انسان را هم در خلقت و هوش و عقل و استعداد دانستهاند، و هم در مقام و منزلت و مسجود فرشتگان واقعشدن.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۴.</ref> کرامت، گاهی کرامت معنوی و اکتسابی و نزد خداست، مثل کرامتی که خاص اهل تقواست: «گرامیترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست. (سوره حجرات، آیه ۱۳.)» و گاهی کرامت در آفرینش است: «بهراستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم. (سوره تین، آیه ۴.)» گفته شده مراد از «کَرَّمْنا» در این آیه وجه دوّم است.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۳.</ref> | کرامت انسان را هم در خلقت و هوش و عقل و استعداد دانستهاند، و هم در مقام و منزلت و مسجود فرشتگان واقعشدن.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۴.</ref> کرامت، گاهی کرامت معنوی و اکتسابی و نزد خداست، مثل کرامتی که خاص اهل تقواست: «گرامیترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست. (سوره حجرات، آیه ۱۳.)» و گاهی کرامت در آفرینش است: «بهراستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم. (سوره تین، آیه ۴.)» گفته شده مراد از «کَرَّمْنا» در این آیه وجه دوّم است.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۳.</ref> این مقام مربوط به انسانیت ماست و این تکریم، تکریم وجودی و تکوینی آدمیت است و مسلمان و غیر مسلمان را شامل میشود.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، عاشورا و اهمیت دین، کابل، رسالات، ۱۴۳۴ق، ص۱۰.</ref> | ||
در این آیه، برای انسان هم کرامت مطرح است، هم فضیلت. درباره تفاوت این دو، گفته شده: الف: کرامت، امتیازی است که در دیگران نیست، امّا فضیلت، امتیازی است که در دیگران نیز هست. ب: کرامت اشاره به نعمتهای خدادادی در وجود انسان است، بدون تلاش. ولی فضیلت اشاره به نعمتهایی است که با تلاش خود انسان همراه با توفیق الهی بدست آمده است. ج: کرامت مربوط به نعمتهای مادّی است، ولی فضیلت مربوط به نعمتهای معنوی است.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۴.</ref> | در این آیه، برای انسان هم کرامت مطرح است، هم فضیلت. درباره تفاوت این دو، گفته شده: الف: کرامت، امتیازی است که در دیگران نیست، امّا فضیلت، امتیازی است که در دیگران نیز هست. ب: کرامت اشاره به نعمتهای خدادادی در وجود انسان است، بدون تلاش. ولی فضیلت اشاره به نعمتهایی است که با تلاش خود انسان همراه با توفیق الهی بدست آمده است. ج: کرامت مربوط به نعمتهای مادّی است، ولی فضیلت مربوط به نعمتهای معنوی است.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۴.</ref> | ||
مقصود این است که | [[شهید مطهری]] (درگذشت: ۱۳۵۸ش) درباره این آیه میگوید مقصود این است که در خلقت و آفرینش، انسان را تکریم یافته است، یعنی این کرامت و شرافت را در سرشت و آفرینش او قرار داده شده است، و کرامت و عزت جزئی از سرشت انسان و در سرشت انسان است.<ref>مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، ص۲۳۰.</ref> [[جوادی آملی]]، مفسر قرآن، معتقد است انسان، فی نفسه، کریم خلق شده و شایستگی کرامت زائد را هم دارد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، کرامت در قرآن، بیجا، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۹ش، ص۱۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۱
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
و لقد کرمنا بنی آدم در چه آیهای آمده و به چه معناست؟
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | اسراء |
شماره آیه | ۷۰ |
جزء | ۱۵ |
اطلاعات محتوایی | |
مکان نزول | مکه |
موضوع | کرامت انسان |
وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ بخش آغازین آیه ۷۰ سوره اسراء که در بیان تکریم انسان است. اعطای قوه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده، سلطه او بر تمام موجودات روی زمین و شناخت خدا و قدرت بر اطاعت فرمان او از جمله تفسیرهای تکریم انسان در این آیه است.
شهید مطهری تکریم انسان را کرامت و شرافت در سرشت و آفرینش انسان میداند. گفته شده این تکریم، تکریم وجودی و تکوینی آدمیت است و مسلمان و غیر مسلمان را شامل میشود.
مفسران این آیه را نوعی منتنهادن دانستهاند که با عتاب همراه است؛ در این آیه خلاصهای از کرامتها و فضل خدا بیان میشود تا انسان شکرگزار باشد، اما انسان این عنایت را نیز مانند همه نعمتهای الهی کفران میکند.
شناخت آیه
در آیه ۷۰ سوره اسراء آمده که خداوند میگوید ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکبها) حمل کردیم و از چیزهای پاکیزه روزیشان دادیم و آنان را بر بسیاری از آفریدههای خود برتری کامل دادیم.[۱] مفسران صدر این آیه را ناظر بر کرامت نفسی انسان دانسته اند: «و لقد کرمنا بنی آدم»؛ و ذیل آیه، ناظر به کرامت نسبی است: «فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا».[۲]
این آیه را نوعی منتنهادن دانستهاند که با عتاب همراه است. در آیات گذشته مسخر شدن کشتی به انسان و طلب روزی خدا و اعراض از خدا مطرح بود، در این آیه فرموده: حق آنست که انسان را مورد عنایت و موهبت خود قرار دادهایم ولی باز او اهل اعراض و کفران است.[۳] در این آیه خلاصهای از کرامتها و فضل خود را میشمارد، باشد که انسان بفهمد پروردگارش نسبت به وی عنایت بیشتری دارد، اما انسان این عنایت را نیز مانند همه نعمتهای الهی کفران میکند.[۴]
تکریم در آیه را موهبت و عنایتی دانستهاند که مخصوص انسان است و در چیز دیگری یافت نمیشود. تکریم و شرافت انسان که خدا به او مخصوص کرده به واسطه عقل و تفکر است که بوسیله آن حق و باطل و مضرّ و نافع و خیر و شرّ را از هم تشخیص میدهد، و موجودات را به تسخیر خود درمیآورد و در جهان به دلخواه خود تصرف میکند.[۵]
این آیه مصادیق تکریم را برمیشمرد؛ یعنی خداوند انسان را با موهبت عقل مکرم و محترم کرد و نیز با پیمودن راههای دریا و خشکی و دست یافتن به آنها، محترم شد و همچنین با دست یافتن به خوردنیها و پوشیدنیها و لذتهای گوناگون.[۶] از این تکریم، تفضیل و برتری که در آیه آمده روشن میشود؛ یعنی اگر انسان در حد خود با موهبت عقل حساب شود دارای تکریم است و اگر او در این مرحله با موجودات دیگر مقایسه شود او بر موجوداتی از قبیل حیوانات و جنّ برتری دارد.[۷] انسان امتیازات فراوانی بر مخلوقات دیگر دارد؛ از جمله روح انسان که مجموعهای است از استعدادهای عالی و توانایی بسیار برای پیمودن مسیر تکامل بهطور نامحدود.[۸]
متن و ترجمه آیه
﴿ | وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَیٰ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا
ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم و بر دریا و خشکی سوار کردیم و از چیزهای خوش و پاکیزه روزی دادیم و بر بسیاری از مخلوقات خویش برتریشان نهادیم. اسراء:۷۰ |
﴾ |
تکریم انسان
در اینکه خداوند در آیه ۷۰ سوره اسراء، انسان را به چه چیز گرامی داشته، در میان مفسران گفتگو است: اعطای قوه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده، سلطه او بر تمام موجودات روی زمین و شناخت خدا و قدرت بر اطاعت فرمان او از جمله تفسیرهای تکریم انسان در این آیه است. گفته شده همه این مواهب در انسان جمع است و هیچگونه تضادی با هم ندارند، از این جهت گرامیداشت خدا نسبت به انسان با همه این مواهب و غیر این مواهب است.[۹]
کرامت انسان را هم در خلقت و هوش و عقل و استعداد دانستهاند، و هم در مقام و منزلت و مسجود فرشتگان واقعشدن.[۱۰] کرامت، گاهی کرامت معنوی و اکتسابی و نزد خداست، مثل کرامتی که خاص اهل تقواست: «گرامیترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست. (سوره حجرات، آیه ۱۳.)» و گاهی کرامت در آفرینش است: «بهراستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم. (سوره تین، آیه ۴.)» گفته شده مراد از «کَرَّمْنا» در این آیه وجه دوّم است.[۱۱] این مقام مربوط به انسانیت ماست و این تکریم، تکریم وجودی و تکوینی آدمیت است و مسلمان و غیر مسلمان را شامل میشود.[۱۲]
در این آیه، برای انسان هم کرامت مطرح است، هم فضیلت. درباره تفاوت این دو، گفته شده: الف: کرامت، امتیازی است که در دیگران نیست، امّا فضیلت، امتیازی است که در دیگران نیز هست. ب: کرامت اشاره به نعمتهای خدادادی در وجود انسان است، بدون تلاش. ولی فضیلت اشاره به نعمتهایی است که با تلاش خود انسان همراه با توفیق الهی بدست آمده است. ج: کرامت مربوط به نعمتهای مادّی است، ولی فضیلت مربوط به نعمتهای معنوی است.[۱۳]
شهید مطهری (درگذشت: ۱۳۵۸ش) درباره این آیه میگوید مقصود این است که در خلقت و آفرینش، انسان را تکریم یافته است، یعنی این کرامت و شرافت را در سرشت و آفرینش او قرار داده شده است، و کرامت و عزت جزئی از سرشت انسان و در سرشت انسان است.[۱۴] جوادی آملی، مفسر قرآن، معتقد است انسان، فی نفسه، کریم خلق شده و شایستگی کرامت زائد را هم دارد.[۱۵]
منابع
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۳.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، کرامت در قرآن، بیجا، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۹ش، ص۱۸.
- ↑ قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۵۵.
- ↑ قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.
- ↑ قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.
- ↑ قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۱۹۸.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۱۹۸.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۴.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۳.
- ↑ محسنی، شیخ محمد آصف، عاشورا و اهمیت دین، کابل، رسالات، ۱۴۳۴ق، ص۱۰.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۴.
- ↑ مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، صدرا، ص۲۳۰.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، کرامت در قرآن، بیجا، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۹ش، ص۱۸.