ذات انسان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
در باب حقيقت انسان دو ديدگاه وجود دارد: مادي و الهي. کساني که هستي را با ماده برابر مي دانند انسان را پديده اي کاملا مادي تلقي مي کنند، تمام قوانين حاکم بر حقيقت انسان را مادي مي دانند و معتقدند که با قوانين مادي، که مبتني بر حس و تجربه است، | در باب حقيقت انسان دو ديدگاه وجود دارد: مادي و الهي. کساني که هستي را با ماده برابر مي دانند انسان را پديده اي کاملا مادي تلقي مي کنند، تمام قوانين حاکم بر حقيقت انسان را مادي مي دانند و معتقدند که با قوانين مادي، که مبتني بر حس و تجربه است، ميتوان انسان را شناخت و اصولا تمام تحليل هاي آنها در باب انسان، مادي گرايانه است، بر اساس اين تحليل انسان با مردن و متلاشي شدن جسمش، نابود مي گردد. | ||
گروه ديگر علاوه بر بعد مادي انسان، به بعد غير مادي او نيز اعتقاد دارند و براي انسان علاوه بر بدن مادي، حقيقتي به نام روح، قائلند. اديان الهي به ويژه دين اسلام با نظر دوم همراهند. | گروه ديگر علاوه بر بعد مادي انسان، به بعد غير مادي او نيز اعتقاد دارند و براي انسان علاوه بر بدن مادي، حقيقتي به نام روح، قائلند. اديان الهي به ويژه دين اسلام با نظر دوم همراهند. |
نسخهٔ ۲۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۴۷
این مقاله هماکنون به دست Hosseiney4030 در حال ویرایش است. |
آيا انسان ذاتا مادي است يا معنوي يا هر دو؟
در باب حقيقت انسان دو ديدگاه وجود دارد: مادي و الهي. کساني که هستي را با ماده برابر مي دانند انسان را پديده اي کاملا مادي تلقي مي کنند، تمام قوانين حاکم بر حقيقت انسان را مادي مي دانند و معتقدند که با قوانين مادي، که مبتني بر حس و تجربه است، ميتوان انسان را شناخت و اصولا تمام تحليل هاي آنها در باب انسان، مادي گرايانه است، بر اساس اين تحليل انسان با مردن و متلاشي شدن جسمش، نابود مي گردد.
گروه ديگر علاوه بر بعد مادي انسان، به بعد غير مادي او نيز اعتقاد دارند و براي انسان علاوه بر بدن مادي، حقيقتي به نام روح، قائلند. اديان الهي به ويژه دين اسلام با نظر دوم همراهند.
محور همه تعاليم اديان الهي روح آدمي است و اگر به جسم انسان نيز توجه مي کنند به دليل تأثير آن در روح است. اين روح غير مادي را نمي توان با قوانين برخاسته از علوم حسي و تجربي و يا با ابزارهاي حسي مطالعه و بررسي گذاشت. ابزار شناخت آن غير تجربي و غير حسي است. بر اساس اين تحليل، روح يا بعد غير مادي انسان با بردن و متلاشي شدن جسم از بين نمي رود بلکه حياتي جاودانه را در عالم آخرت پيش مي گيرد.[۱]
بر اساس ديدگاه اول، انسان، فقط و فقط مادي است و بر اساس ديدگاه دوم انسان مادي و معنوي «روحاني» است. و خداوند ذاتا او را مادي معنوي خلق فرموده است.
در تفاسير مباحث اسلامي يکي از دلايل برتري انسان بر ساير موجودات همين بعد او عنوان شده است يعني بعد مادي و معنوي. در حديث معروفي از امير مؤمنان علي ـ عليه السلام ـ نقل شده که فرمود:
خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفريد: فرشتگان و حيوانات و انسان، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حيوانات مجموعه اي از شهوت و غضبند و عقل ندارند اما انسان مجموعه اي است از هر دو تا کدامين غالب آيد. اگر عقل او بر شهوتش غالب شود از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چيره گردد از حيوانات پست تر.[۲]
جماعت بسياري از دانشمندان علوم اسلامي شيعه بر اين باورند که هر چند انسان مرکب از دو بعد بدن و نفس مجرد مي باشد لکن حقيقت انسان را همان نفس مجرد و روح او تشکيل مي دهد که نه جسم است و نه جسماني بلکه بالقوه عاقل بوده و تعلق تدبيري به بدن دارد. و اين حقيقت هرگز نمي ميرد لکن بعد از مرگ بدن از او جدا شده و باقي مي ماند.
ملا احمد نراقيمي فرمايند: اگر بخواهي خود را بشناسي بدانکه هر کسي را از دو چيز آفريده اند يکي اين بدن ظاهر که آن را تن گويند و مرکب است از گوشت و پوست و استخوان و رگ و پي و غير اينها و آن از جنس همين مخلوقات عالم محسوس است که عالم مادّيات است و يکي ديگر نفس است که آن را روح و جان و عقل و دل نيز گويند و آن جوهري است مجرد از عالم ملکوت و گوهري است بس عزيز از جنس فرشتگان که خداي تعالي به قدرت کامله خود ربطي ميان آن و اين بدن ظاهري قرار داده پس ذاتا انسان هم مادّي است و هم معنوي، ماديات او وابسته است به تن او و معنويتش وابسته به روح او.[۳]
مطالعه بیشتر
- ترجمه تفسير الميزان، سيد محمد باقر موسوي، دفتر انتشارات اسلامي، 1374ش، ج1، ص58.
- تفسير نمونه، آيت الله مکارم شيرازي، ج12، ص199.