اصول دین: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
اصول دین چیست؟ | اصول دین چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}توحید، نبوت و معاد از اصول دین | {{پاسخ}}'''اصول دین''' اسلام را توحید، نبوت و معاد دانستهاند. گفته شده این سه اصل اساس و بنیان دین است. عالمان شیعه، اصل عدل و امامت را به این سه اصل اضافه کردهاند؛ از این جهت اصول دین نزد شیعه، پنج اصل است. عدم شناخت و اعتقاد به اصول دین انسان را از اسلام خارج مىسازد. | ||
اصطلاح اصول دین در قرآن و احادیث نیامده است و این اصطلاح را برخی از متکلمان وضع کردهاند. مشخص نیست که اصطلاح اصول دین از چه زمانی متداول شده، و چه کسی آن را وضع کرده است. واضعان این اصطلاح از اینرو این اعتقادات را اصول دین نامیدهاند که به نظر ایشان علوم دینی مثل حدیث، فقه و تفسیر مبتنی بر آنهاست. | |||
== تاریخچه اصطلاح == | == تاریخچه اصطلاح == | ||
با آنکه اصطلاح اصول دین شهرت بسیاری دارد و در تاریخ اندیشههای دینی در اسلام نقش برجستهای ایفا کرده است، اما در ''قرآن'' کریم و نیز در احادیث شیعه و اهل سنت، چیزی بهعنوان تقسیمبندی معارف دینی بهصورت اصول و فروع وجود ندارد و این امر نشان میدهد که این دو اصطلاح را برخی از متکلمان وضع کردهاند. برخی از دانشمندان مسلمان مانند ابنتیمیه (درگذشته ۷۲۸ق) که اساساً علم کلام و علوم عقلی و فلسفی را مخالف دین و دینداری میانگارند و در این زمینه دیدگاهی بسیار افراطی دارند، به این دلیل که اصول دین تعبیری قرآنی یا حدیثی نیست، وضع چنین اصطلاحی را مخالف با تعالیم پیامبر(ص) میدانند. به هر حال، مشخص نیست که اصطلاح اصول دین از چه زمانی متداول شده، و چه کسی آن را وضع کرده است. ابنندیم نیز رسالهای با نام ''اصول الدین'' به ابوموسى مردار نسبت داده است و این امر نشان میدهد که این اصطلاح در اوایل قرن ۳ قمری تعبیری آشنا و جاافتاده بوده است.<ref>گذشته، ناصر، «اصول دین»، دانشنامه ایران، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ذیل مدخل.</ref> | |||
با آنکه | |||
== جایگاه == | == جایگاه == | ||
اصول اعتقادی اسلام یعنی ایمان و اعتقاد به توحید، نبوت و معاد است. این ۳ اصل در واقع شالودۀ دیانت اسلام را تشكیل میدهند، به گونهای كه كلیۀ | اصول اعتقادی اسلام یعنی ایمان و اعتقاد به توحید، نبوت و معاد است. این ۳ اصل در واقع شالودۀ دیانت اسلام را تشكیل میدهند، به گونهای كه كلیۀ گزارههایی كه در این آیین آمده، معنابخشی خود را وامدار یكی از این اصلها یا هر سۀ آنهاست. بدینقرار، همۀ افرادی كه به دین اسلام گرویدهاند، با آنكه اختلاف نظرهای بسیار چشمگیر و گاه كاملاً متعارضی دربارۀ جزئیات و تفسیر این باورها دارند، اما همگی به این اصلها معتقد هستند و تردیدی در این ندارند.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref> | ||
متکلمان امامیه در اینکه شمار اصول دین چند است و شامل چه موضوعاتی میشود، اختلاف نظر دارند. عقیدۀ مشهور این است که اصول دین شامل ۳ موضوع است: توحید، نبوت و معاد؛ اما باید عدل و امامت را نیز بهعنوان اصول مذهب، به آن ۳ افزود.<ref>گذشته، ناصر، «اصول دین»، دانشنامه ایران، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ذیل مدخل.</ref> عدم شناخت و اعتقاد به اصول دین انسان را از اسلام خارج مىسازد، و عدم شناخت و اعتقاد به اصول مذهب او را از مذهب تشيع بيرون مىكند.<ref>جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.</ref> | |||
اصول | بسيارى از عالمان اسلامى بر اين باورند كه در اصول دين تقليد جايز نيست، و يقين يا اطمينان در اصول دين بايد مبتنى بر دليل باشد. بر اين مطلب ادعاى اجماع نيز شده است. گروهى ديگر كه ابوحنيفه، سفيان ثورى، اوزاعى، مالك، شافعى، احمد بن حنبل و اهل حديث از آن جملهاند معتقدند اگر چه استدلال بر اصول اعتقادى واجب است، و ترک آن معصيت به شمار مىرود، ولى ايمان حاصل از تقليد پذيرفته است.<ref>جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.</ref> | ||
به نظر بسیاری از عالمان دینی، مسلمانی بدون باور به اصول دین، میسر نیست و انکار هر یک از آنها موجب کفر و استحقاق عذاب است. واضعان این اصطلاح از اینرو این اعتقادات را اصول دین نامیدهاند که به نظر ایشان علوم دینی مثل حدیث، فقه و تفسیر مبتنی بر آنهاست؛ گفته شده دین همچون درختی است که ریشههایی دارد و اصول دین، ریشه دین است که حیات درخت منوط به وجود آن است.<ref>گذشته، ناصر، «اصول دین»، دانشنامه ایران، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ذیل مدخل.</ref> | |||
== مصادیق اصول دین == | == مصادیق اصول دین == | ||
=== توحید === | === توحید === | ||
توحید یعنی خداوند تعالی آفرینندۀ جهان بوده و هست و در ذات، صفات و افعال یگانه است و هیچ كس به هیچ وجه همكار و انباز او نیست. | توحید یعنی خداوند تعالی آفرینندۀ جهان بوده و هست و در ذات، صفات و افعال یگانه است و هیچ كس به هیچ وجه همكار و انباز او نیست.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref> | ||
=== معاد === | === معاد === | ||
باور به معاد یعنی معاد یا روز قیامت بدون شک رخ خواهد داد و در پیشگاه محكمۀ الهی به خوب و بد كردارها و انگاشتههای مردم رسیدگی خواهد شد و سرانجام، نیكان به بهشت، و بدكاران به دوزخ خواهند رفت. | باور به معاد یعنی معاد یا روز قیامت بدون شک رخ خواهد داد و در پیشگاه محكمۀ الهی به خوب و بد كردارها و انگاشتههای مردم رسیدگی خواهد شد و سرانجام، نیكان به بهشت، و بدكاران به دوزخ خواهند رفت.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref> | ||
=== نبوت === | === نبوت === | ||
باور به نبوت به این معناست که حضرت محمد (ص) پیام آور و فرستادۀ خداست و به دنبال زنجیرهای از پیامبران و به عنوان واپسین آنها از سوی خداوند برگزیده شده است. قرآن كریم مجموعهای از گفتارهای خداوند است كه به او وحی گردیده است.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref> | باور به نبوت به این معناست که حضرت محمد (ص) پیام آور و فرستادۀ خداست و به دنبال زنجیرهای از پیامبران و به عنوان واپسین آنها از سوی خداوند برگزیده شده است. قرآن كریم مجموعهای از گفتارهای خداوند است كه به او وحی گردیده است.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref> | ||
=== عدل === | |||
... | |||
=== امامت === | |||
... | |||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
نسخهٔ ۳۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۱
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
اصول دین چیست؟
اصول دین اسلام را توحید، نبوت و معاد دانستهاند. گفته شده این سه اصل اساس و بنیان دین است. عالمان شیعه، اصل عدل و امامت را به این سه اصل اضافه کردهاند؛ از این جهت اصول دین نزد شیعه، پنج اصل است. عدم شناخت و اعتقاد به اصول دین انسان را از اسلام خارج مىسازد.
اصطلاح اصول دین در قرآن و احادیث نیامده است و این اصطلاح را برخی از متکلمان وضع کردهاند. مشخص نیست که اصطلاح اصول دین از چه زمانی متداول شده، و چه کسی آن را وضع کرده است. واضعان این اصطلاح از اینرو این اعتقادات را اصول دین نامیدهاند که به نظر ایشان علوم دینی مثل حدیث، فقه و تفسیر مبتنی بر آنهاست.
تاریخچه اصطلاح
با آنکه اصطلاح اصول دین شهرت بسیاری دارد و در تاریخ اندیشههای دینی در اسلام نقش برجستهای ایفا کرده است، اما در قرآن کریم و نیز در احادیث شیعه و اهل سنت، چیزی بهعنوان تقسیمبندی معارف دینی بهصورت اصول و فروع وجود ندارد و این امر نشان میدهد که این دو اصطلاح را برخی از متکلمان وضع کردهاند. برخی از دانشمندان مسلمان مانند ابنتیمیه (درگذشته ۷۲۸ق) که اساساً علم کلام و علوم عقلی و فلسفی را مخالف دین و دینداری میانگارند و در این زمینه دیدگاهی بسیار افراطی دارند، به این دلیل که اصول دین تعبیری قرآنی یا حدیثی نیست، وضع چنین اصطلاحی را مخالف با تعالیم پیامبر(ص) میدانند. به هر حال، مشخص نیست که اصطلاح اصول دین از چه زمانی متداول شده، و چه کسی آن را وضع کرده است. ابنندیم نیز رسالهای با نام اصول الدین به ابوموسى مردار نسبت داده است و این امر نشان میدهد که این اصطلاح در اوایل قرن ۳ قمری تعبیری آشنا و جاافتاده بوده است.[۱]
جایگاه
اصول اعتقادی اسلام یعنی ایمان و اعتقاد به توحید، نبوت و معاد است. این ۳ اصل در واقع شالودۀ دیانت اسلام را تشكیل میدهند، به گونهای كه كلیۀ گزارههایی كه در این آیین آمده، معنابخشی خود را وامدار یكی از این اصلها یا هر سۀ آنهاست. بدینقرار، همۀ افرادی كه به دین اسلام گرویدهاند، با آنكه اختلاف نظرهای بسیار چشمگیر و گاه كاملاً متعارضی دربارۀ جزئیات و تفسیر این باورها دارند، اما همگی به این اصلها معتقد هستند و تردیدی در این ندارند.[۲]
متکلمان امامیه در اینکه شمار اصول دین چند است و شامل چه موضوعاتی میشود، اختلاف نظر دارند. عقیدۀ مشهور این است که اصول دین شامل ۳ موضوع است: توحید، نبوت و معاد؛ اما باید عدل و امامت را نیز بهعنوان اصول مذهب، به آن ۳ افزود.[۳] عدم شناخت و اعتقاد به اصول دین انسان را از اسلام خارج مىسازد، و عدم شناخت و اعتقاد به اصول مذهب او را از مذهب تشيع بيرون مىكند.[۴]
بسيارى از عالمان اسلامى بر اين باورند كه در اصول دين تقليد جايز نيست، و يقين يا اطمينان در اصول دين بايد مبتنى بر دليل باشد. بر اين مطلب ادعاى اجماع نيز شده است. گروهى ديگر كه ابوحنيفه، سفيان ثورى، اوزاعى، مالك، شافعى، احمد بن حنبل و اهل حديث از آن جملهاند معتقدند اگر چه استدلال بر اصول اعتقادى واجب است، و ترک آن معصيت به شمار مىرود، ولى ايمان حاصل از تقليد پذيرفته است.[۵]
به نظر بسیاری از عالمان دینی، مسلمانی بدون باور به اصول دین، میسر نیست و انکار هر یک از آنها موجب کفر و استحقاق عذاب است. واضعان این اصطلاح از اینرو این اعتقادات را اصول دین نامیدهاند که به نظر ایشان علوم دینی مثل حدیث، فقه و تفسیر مبتنی بر آنهاست؛ گفته شده دین همچون درختی است که ریشههایی دارد و اصول دین، ریشه دین است که حیات درخت منوط به وجود آن است.[۶]
مصادیق اصول دین
توحید
توحید یعنی خداوند تعالی آفرینندۀ جهان بوده و هست و در ذات، صفات و افعال یگانه است و هیچ كس به هیچ وجه همكار و انباز او نیست.[۷]
معاد
باور به معاد یعنی معاد یا روز قیامت بدون شک رخ خواهد داد و در پیشگاه محكمۀ الهی به خوب و بد كردارها و انگاشتههای مردم رسیدگی خواهد شد و سرانجام، نیكان به بهشت، و بدكاران به دوزخ خواهند رفت.[۸]
نبوت
باور به نبوت به این معناست که حضرت محمد (ص) پیام آور و فرستادۀ خداست و به دنبال زنجیرهای از پیامبران و به عنوان واپسین آنها از سوی خداوند برگزیده شده است. قرآن كریم مجموعهای از گفتارهای خداوند است كه به او وحی گردیده است.[۹]
عدل
...
امامت
...
مطالعه بیشتر
- اصول دین، محقق اردبیلی
- آشنایی با اصول دین. وحید خراسانی
- اصول دین در پرتو کلام معصومین، زین العابدین قربانی
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ گذشته، ناصر، «اصول دین»، دانشنامه ایران، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ذیل مدخل.
- ↑ جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.
- ↑ گذشته، ناصر، «اصول دین»، دانشنامه ایران، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ذیل مدخل.
- ↑ جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.
- ↑ جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.
- ↑ گذشته، ناصر، «اصول دین»، دانشنامه ایران، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ذیل مدخل.
- ↑ جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.
- ↑ جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.
- ↑ جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.