اخلاق بندگی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
* راز بندگی ـ راز آفرینش، سید عبدالحسین دستغیب، انتشارات کانون تربیت. | |||
* اسرار عبادات، عبدالله جوادی آملی، انتشارات الزهرا. | |||
* آئین بندگی، حسین ساروی غفاری، انتشارات بنیاد معارف اسلامی قم. | |||
* اخلاق عبادی، علی اصغر الهامی نیا، انتشارات مرکز تحقیقات اسلامی. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |
نسخهٔ ۲ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۱
بندگی و اخلاق بندگی چیست؟
اخلاق بندگی فضایل و رذایل اخلاقی است که مربوط به رابطه انسان و خدا باشد و موارد متعددی را شامل میشود.
ایمان
شهید مطهری در تعریف ایمان، آنرا گرایش و تسلیم معرفی میکند. او معتقد است در ایمان عنصر گرایش، تسلیم، خضوع، علاقه و محبت نیز وجود دارد.[۱] در قرآن پیرامون ایمان آمده: ﴿«آیا شما را به یک تجارت و بازرگانی که شما را از شکنجههای دردناک نجات میدهد راهنمایی کنم؟ آن این است که به خدا و پیامبر او ایمان بیاورید».﴾(صف:۱۰–۱۱.) قرآن از ایمان به خدا و پیامبر به عنوان تجارت و سرمایه یاد کرده است.[۲] اولین اثر ایمان این است که پشتوانه اخلاق قرار میگیرد.[۳]
توکل
توکل اعتماد کردن و مطمئن بودن دل انسان به خداوند و واگذاری کارها به پروردگار است. از سوی دیگر بیزاری و دوری جستن از هر قدرت دیگر و تکیه بر قدرت الهی نیز در معنای توکل دانسته شده است.
عبادت
عبادت عبارت است از هرگونه تذلل و خضوع قولی یا عملی در برابر موجودی، با اعتقاد به اینکه او دارای همه یا برخی از ویژگیهای زیر است:
- در وجود و کمالات وجودی خود مستقل است.
- خالق و پدید آورنده انسان، جهان یا برخی از موجودات است.
- مالک سود و زیان انسان و سایر موجودات است.
- در سرنوشت انسان و جهان بهطور مستقل دخالت داشته و دارای مقام ربوبیت است. بنابر این حقیقت عبادت از دو رکن تشکیل میشود: ۱. عقیده؛ ۲. عمل.[۴]
امام علی(ع) عبادت کنندگان را سه دسته خواندهاند: آنهایی که از ترسِ دوزخ، خدا را میپرستند، این عبادت بردگان است؛ آنهایی که برای پاداش، خدا را میپرستند، این عبادت مزد بگیران است و آنها که برای عشق و محبت او را عبادت میکنند، این عبادت آزادگان است».[۵]
من اگر چه بندگی را به خدا رسانده باشم | همه بندهام خدایا به تو میرسد خدایی[۶] |
اخلاص و تقوا
اخلاص به این معنا است که فقط برای خدا کارهایت را انجام بدهی و هیچکس یا چیز دیگر در نظرت نباشد. پرستشی که میکنی تنها برای رضای خدا باشد اگر چنانچه در این عبادت نظرت به چیز دیگر شد از خلوص میافتد. در حدیثی آمده «روزه تثبیت کننده اخلاص است».[۷]
تقوا در یک معنا اهمیتدادن به واجبات و دوریکردن از محرمات است.[۸] در قرآن کریم پیرامون اهمیت تقوا آمده که «زاد وتوشه تهیه کنید که بهترین زاد و توشه پرهیزکاری است»[۹] و «ما بهشت را مخصوص باتقوایان قرار دادیم».[۱۰] علی(ع)نیز فرمودند: «عملی که همراه با تقوا باشد کم نمیشود (هرچند به نظر ناچیز بیاید) چگونه کم خواهد بود عملی که مقبول درگاه خداست؟».[۱۱]
خدمت به بندگان خدا
از اخلاق بندگی خدمت به بندگان خدا است. همانگونه که انسان خالق خویش را در همه جوانب میپذیرد، باید مخلوق او را نیز بپذیرد و کمککار و یاریکننده آنها باشد. در روایتی از پیامبر(ص) عابدترین مردم را کسی دانسته که نسبت به مردم خیرخواهتر از دیگران و نسبت به تمام مسلمین سلیم القلبتر و باصفاتر باشد.[۱۲]
یقین
یقین بخشی از اخلاق بندگی است. از رسول خدا(ص) نقل شده که از جبرئیل تفسیر یقین را پرسید. او چنین گفت که مؤمن به گونهای برای خدا عمل کند که گویا او را میبیند.[۱۳]
امید به خدا
روایات تأکید بسیاری بر امید به خداوند داشتهاند. شایسته هر انسان مؤمنی دانسته شده که نسبت به خداوند امید داشته باشد. در روایت از امام علی(ع) نقل شده که «هر چه امید دارید، به خداوند داشته باشید و به کسی جز او امید نبندید؛ زیرا هیچکس به غیر خدا امید نبست، مگر آن که ناامید برگشت».[۱۴]
مطالعه بیشتر
- راز بندگی ـ راز آفرینش، سید عبدالحسین دستغیب، انتشارات کانون تربیت.
- اسرار عبادات، عبدالله جوادی آملی، انتشارات الزهرا.
- آئین بندگی، حسین ساروی غفاری، انتشارات بنیاد معارف اسلامی قم.
- اخلاق عبادی، علی اصغر الهامی نیا، انتشارات مرکز تحقیقات اسلامی.
منابع
- ↑ مطهری، مرتضی، انسان کامل، ج۱، ص۱۵۶.
- ↑ مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ج۱، ص۲۱۷.
- ↑ مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ج۱، ص۲۲۱.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی، ص۱۲۱.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۴.
- ↑ «دکلمه استاد شهریار رهی از نوای نایم بزن»، لیوا.
- ↑ دستغیب، عبدالحسین، بندگی، راز آفرینش، ص۴۱۰.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، گفتار معصومین(ع)، ص۱۴.
- ↑ بقره / ۱۹۱.
- ↑ مریم / ۶۳.
- ↑ نهج البلاغه، کلمات قصار، ۹۵.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۶۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۷۳.
- ↑ محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۴، ص۱۹۸۹.