یاری نشدن امام حسین(ع) توسط خداوند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا در كربلا خداوند نمي توانست كمك امام حسين كند تا اين واقعه تاريك اتفاق نيافتد چرا كمكي نكرد در حالي كه خداوند هميشه پيامبران و امامان خود را ياري ميكند.
آیا در کربلا خداوند نمی‌توانست کمک امام حسین کند تا این واقعه تاریک اتفاق نیافتد چرا کمکی نکرد در حالی که خداوند همیشه پیامبران و امامان خود را یاری می‌کند.
  {{پایان سوال}}
  {{پایان سوال}}
{{درگاه|اندازه=گوچک|امام حسین}}
{{درگاه|اندازه=گوچک|امام حسین}}
خداوند هر كاري را بر اساس مصلحت و حكمت خاصي انجام مي دهد و حقيقت اسرار و حكمت كارهاي خدا را هيچ كسي نمي‌داند و اگر نظر عرفاني و فلسفي احياناً براي برخي مسايل طرح مي شود تنها در حد يك احتمال است، و اگر در برخي روايات گاهي مسايل عنوان شده است در حد يك جلوه اي از اسرار فراوان آن مسايل است، وگرنه حقيقت اسرار كارهاي خداوند را غير خود خداوند سبحان كسي نمي داند. جريان حضرت امام حسين نيز از اين قاعده بيرون نيست و كسي نمي داند كه در اين مورد چرا خداوند چنین اراده نموده است، تنها در برخي روايات آمده است كه در يك حالت روحاني و معنوي و با الهام الهي به آن حضرت گفته شد «يا حسين اخرج الي العراق، فان الله قدشاء أن يراك قيلاً»<ref>مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، نشر دارالحياء لتراث العربي، ۱۴۰۳ق، ج۴۴، ص۳۶۴، باب۳۷.</ref>
خداوند هر کاری را بر اساس مصلحت و حکمت خاصی انجام می‌دهد و حقیقت اسرار و حکمت کارهای خدا را هیچ‌کسی نمی‌داند و اگر نظر عرفانی و فلسفی احیاناً برای برخی مسایل طرح می‌شود تنها در حد یک احتمال است، و اگر در برخی روایات گاهی مسایل عنوان شده است در حد یک جلوه ای از اسرار فراوان آن مسایل است، وگرنه حقیقت اسرار کارهای خداوند را غیر خود خداوند سبحان کسی نمی‌داند. جریان حضرت امام حسین نیز از این قاعده بیرون نیست و کسی نمی‌داند که در این مورد چرا خداوند چنین اراده نموده است، تنها در برخی روایات آمده است که در یک حالت روحانی و معنوی و با الهام الهی به آن حضرت گفته شد «یا حسین اخرج الی العراق، فان الله قدشاء أن یراک قیلاً»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، نشر دارالحیاء لتراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۴، ص۳۶۴، باب۳۷.</ref>
يا حسين به سوي عراق حركت نما كه خدا خواسته است كه در آن سرزمين شهادت نصيب تو بشود. از اين معلوم مي شود كه جريان شهادت امام حسين مورد مشيّت الهي بوده است. در متون و منابع اسلامي آمده كه وقتي برخي افراد به حضور امام حسين(ع) رسيدند تا او را از رفتن به عراق باز دارند، حضرت به همان كلام الهام شده استناد مي كرد و آنها را قانع مي نمود كه جريان رفتن به عراق و شهادت مورد مشيّت و خواست خداوند قرار گرفته لذا بايد بروم.<ref>مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، نشر دارالحياء لتراث العربي، ۱۴۰۳ق، ج۴۴، ص۳۶۴، باب۳۷.</ref>
یا حسین به سوی عراق حرکت نما که خدا خواسته است که در آن سرزمین شهادت نصیب تو بشود. از این معلوم می‌شود که جریان شهادت امام حسین مورد مشیّت الهی بوده است. در متون و منابع اسلامی آمده که وقتی برخی افراد به حضور امام حسین(ع) رسیدند تا او را از رفتن به عراق بازدارند، حضرت به همان کلام الهام شده استناد می‌کرد و آنها را قانع می‌نمود که جریان رفتن به عراق و شهادت مورد مشیّت و خواست خداوند قرار گرفته لذا باید بروم.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، نشر دارالحیاء لتراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۴، ص۳۶۴، باب۳۷.</ref>
 
گذشته از اين قبل از جريان كربلا حتي در زمان كودكي امام حسين(ع) در روايات متعدد آمده كه رسول خدا از جريان شهادت او خبر داده است<ref>مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، ص۲۳۸، باب۳۰، حديث۳۰.</ref> از مجموع اين حقايق بدست مي آيد همان طور كه مشيت خداوند بر نجات حضرت عيسي قرار گرفت، مشيت او بر شهادت امام حسين تعلق گرفت. در نتيجه چرايي اين دو مسأله را بايد به مشيت و خواست خداوند حواله داد و كسي از اسرار اين دو گونه انتخاب آگاهي ندارد.
گذشته از این قبل از جریان کربلا حتی در زمان کودکی امام حسین(ع) در روایات متعدد آمده که رسول خدا از جریان شهادت او خبر داده است<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ص۲۳۸، باب۳۰، حدیث۳۰.</ref> از مجموع این حقایق بدست می‌آید همان‌طور که مشیت خداوند بر نجات حضرت عیسی قرار گرفت، مشیت او بر شهادت امام حسین تعلق گرفت. در نتیجه چرایی این دو مسئله را باید به مشیت و خواست خداوند حواله داد و کسی از اسرار این دو گونه انتخاب آگاهی ندارد.
 
۲. نكته ديگر تحليل نقش و تأثير شهادت است يعني بعيد نيست كه اگر مثلا در زمان حضرت عيسي(ع) وی بدست كفار شهيد مي شد اثر چنداني براي حفظ معارف وحياني نمي داشت لذا خداوند او را نجات داد. اما در جريان امام حسين(ع) قضيه برعكس است يعني شهادت او به اندازه اي در حفظ دين و معارف وحياني اثر داشت كه خداوند خواست، آخرين دين آسماني را با خون و شهادت بهترين بنده خود حفظ كند و اگر امام حسين(ع) همانند حضرت عيسي به آسمان برده مي شد، شايد دين خدا از بين مي رفت و مورد نابودي قرار مي گرفت لذا خداوند از طريق شهادت امام حسين دين خاتم را تا ابد حفظ كرد. حضرت امام خميني (ره) درباره تأثير شهادت امام حسين(ع) در حفظ اسلام مي گويد: سيدالشهداء مذهب را بيمه كرد، با عمل خودش اسلام را بيمه كرده و با فداكاري بي نظير و نهضت الهي خود واقعه بزرگ را بوجود آورد كه كاخ ستمگران را فرو ريخت و مكتب اسلام را نجات بخشيد<ref>امام خميني، تبيان، (دفتر۱۲) تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، ۱۳۷۸ش، ص۲۷۴.</ref> و از آن جا كه حفظ دين در زمان امام حسين(ع) تنها از طريق شهادت بهترين انسان ها تأمين مي شد خداوند امام حسين(ع) را همچون عيسي نجات نداد، لذا گفته شده: «در دوران سيدالشهداء شرايطي پيش آمده بود كه جز با حماسه شهادت، بيداري امت فراهم نمي شد وجز با خون عزيز ترين انسان ها، نهال دين خدا جان نمي گرفت اين بود كه امام و اصحاب شهيدش، عاشقانه آگاهانه به استقبال شمشيرها و نيزه ها رفتند تا با مرگ خونين خويش طراوت و سرسبزي اسلام را تأمين و تضمين كنند و اين سنت هم چنان در تاريخ باقي ماند و شهادت درس بزرگ و ماندگار عاشورا براي همه نسلها و عصرها گشت»<ref>محدثي، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶ش، ص۲۸۱.</ref> پس بنابر فلسفه عدم نجات حضرت امام حسين(ع) مي توان چنين تعبير و تحليل كرد كه بقاء دين خاتم انبياء تنها از طريق شهادت امام حسين تأمين مي شد لذا خداوند او را عيسي گونه نجات نداد بلكه براي حفظ و بقاي دينش شهادت در راه خدا را نصيب او نمود.
۲. نکته دیگر تحلیل نقش و تأثیر شهادت است یعنی بعید نیست که اگر مثلاً در زمان حضرت عیسی(ع) وی بدست کفار شهید می‌شد اثر چندانی برای حفظ معارف وحیانی نمی‌داشت لذا خداوند او را نجات داد. اما در جریان امام حسین(ع) قضیه برعکس است یعنی شهادت او به اندازه ای در حفظ دین و معارف وحیانی اثر داشت که خداوند خواست، آخرین دین آسمانی را با خون و شهادت بهترین بنده خود حفظ کند و اگر امام حسین(ع) همانند حضرت عیسی به آسمان برده می‌شد، شاید دین خدا از بین می‌رفت و مورد نابودی قرار می‌گرفت لذا خداوند از طریق شهادت امام حسین دین خاتم را تا ابد حفظ کرد. حضرت امام خمینی (ره) درباره تأثیر شهادت امام حسین(ع) در حفظ اسلام می‌گوید: سیدالشهداء مذهب را بیمه کرد، با عمل خودش اسلام را بیمه کرده و با فداکاری بی نظیر و نهضت الهی خود واقعه بزرگ را بوجود آورد که کاخ ستمگران را فرو ریخت و مکتب اسلام را نجات بخشید<ref>امام خمینی، تبیان، (دفتر۱۲) تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸ش، ص۲۷۴.</ref> و از آن جا که حفظ دین در زمان امام حسین(ع) تنها از طریق شهادت بهترین انسان‌ها تأمین می‌شد خداوند امام حسین(ع) را همچون عیسی نجات نداد، لذا گفته شده: «در دوران سیدالشهداء شرایطی پیش آمده بود که جز با حماسه شهادت، بیداری امت فراهم نمی‌شد وجز با خون عزیزترین انسان‌ها، نهال دین خدا جان نمی‌گرفت این بود که امام و اصحاب شهیدش، عاشقانه آگاهانه به استقبال شمشیرها و نیزه‌ها رفتند تا با مرگ خونین خویش طراوت و سرسبزی اسلام را تأمین و تضمین کنند و این سنت هم چنان در تاریخ باقی ماند و شهادت درس بزرگ و ماندگار عاشورا برای همه نسلها و عصرها گشت»<ref>محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶ش، ص۲۸۱.</ref> پس بنابر فلسفه عدم نجات حضرت امام حسین(ع) می‌توان چنین تعبیر و تحلیل کرد که بقاء دین خاتم انبیاء تنها از طریق شهادت امام حسین تأمین می‌شد لذا خداوند او را عیسی گونه نجات نداد بلکه برای حفظ و بقای دینش شهادت در راه خدا را نصیب او نمود.
 
۳. نكته ديگر آن است كه شهادت يك هلاكت نيست و عدم شهادت به مفهوم نجات از مهلكه نيست، بلكه شهادت بالاترين، زيباترين و آگاهانه ترين سعادت و حيات است لذا قرآن كريم هرگز اجازه نداده است كه شهادت مرگ تلقي شود؛ بلكه فرمود شهادت زندگي برتر انسان هاست: «ولاتقولوا لمن يقتل في سبيل الله امواتٌ بل احياءٌ ولكن لاتشعرون»<ref>محدثي، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶ش، ص۲۸۱.</ref> يعني به كساني كه در راه خدا كشته مي شوند، مرده نگوييد، بلكه آنان زنده اند، ولي شما درك نمي كنيد. فيض شهادت چنان ارزشمند است كه اولياء دين همواره از خداوند، آرزوي آن را داشته اند، در مكت خاندان وحي شهادت مطلوب و معشوق آنان است و امامان همه مرگ شان با شهادت بود است<ref>محدثي، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶ش، ص۲۸۱.</ref> پس طبق اين تفسير امام حسين با شهادت خود نه تنها به حيات و نجات برتر رسيد بلكه دين خدا را نيز حفظ نمود و تا ابد از خطر نابودي نجات داد.  
۳. نکته دیگر آن است که شهادت یک هلاکت نیست و عدم شهادت به مفهوم نجات از مهلکه نیست، بلکه شهادت بالاترین، زیباترین و آگاهانه‌ترین سعادت و حیات است لذا قرآن کریم هرگز اجازه نداده است که شهادت مرگ تلقی شود؛ بلکه فرمود شهادت زندگی برتر انسان هاست: «ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتٌ بل احیاءٌ ولکن لاتشعرون»<ref>محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶ش، ص۲۸۱.</ref> یعنی به کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده نگویید، بلکه آنان زنده اند، ولی شما درک نمی‌کنید. فیض شهادت چنان ارزشمند است که اولیاء دین همواره از خداوند، آرزوی آن را داشته‌اند، در مکت خاندان وحی شهادت مطلوب و معشوق آنان است و امامان همه مرگ شان با شهادت بود است<ref>محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶ش، ص۲۸۱.</ref> پس طبق این تفسیر امام حسین با شهادت خود نه تنها به حیات و نجات برتر رسید بلکه دین خدا را نیز حفظ نمود و تا ابد از خطر نابودی نجات داد.
 
==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۴

سؤال

آیا در کربلا خداوند نمی‌توانست کمک امام حسین کند تا این واقعه تاریک اتفاق نیافتد چرا کمکی نکرد در حالی که خداوند همیشه پیامبران و امامان خود را یاری می‌کند.

درگاه‌ها
امام حسین.png


خداوند هر کاری را بر اساس مصلحت و حکمت خاصی انجام می‌دهد و حقیقت اسرار و حکمت کارهای خدا را هیچ‌کسی نمی‌داند و اگر نظر عرفانی و فلسفی احیاناً برای برخی مسایل طرح می‌شود تنها در حد یک احتمال است، و اگر در برخی روایات گاهی مسایل عنوان شده است در حد یک جلوه ای از اسرار فراوان آن مسایل است، وگرنه حقیقت اسرار کارهای خداوند را غیر خود خداوند سبحان کسی نمی‌داند. جریان حضرت امام حسین نیز از این قاعده بیرون نیست و کسی نمی‌داند که در این مورد چرا خداوند چنین اراده نموده است، تنها در برخی روایات آمده است که در یک حالت روحانی و معنوی و با الهام الهی به آن حضرت گفته شد «یا حسین اخرج الی العراق، فان الله قدشاء أن یراک قیلاً»[۱] یا حسین به سوی عراق حرکت نما که خدا خواسته است که در آن سرزمین شهادت نصیب تو بشود. از این معلوم می‌شود که جریان شهادت امام حسین مورد مشیّت الهی بوده است. در متون و منابع اسلامی آمده که وقتی برخی افراد به حضور امام حسین(ع) رسیدند تا او را از رفتن به عراق بازدارند، حضرت به همان کلام الهام شده استناد می‌کرد و آنها را قانع می‌نمود که جریان رفتن به عراق و شهادت مورد مشیّت و خواست خداوند قرار گرفته لذا باید بروم.[۲]

گذشته از این قبل از جریان کربلا حتی در زمان کودکی امام حسین(ع) در روایات متعدد آمده که رسول خدا از جریان شهادت او خبر داده است[۳] از مجموع این حقایق بدست می‌آید همان‌طور که مشیت خداوند بر نجات حضرت عیسی قرار گرفت، مشیت او بر شهادت امام حسین تعلق گرفت. در نتیجه چرایی این دو مسئله را باید به مشیت و خواست خداوند حواله داد و کسی از اسرار این دو گونه انتخاب آگاهی ندارد.

۲. نکته دیگر تحلیل نقش و تأثیر شهادت است یعنی بعید نیست که اگر مثلاً در زمان حضرت عیسی(ع) وی بدست کفار شهید می‌شد اثر چندانی برای حفظ معارف وحیانی نمی‌داشت لذا خداوند او را نجات داد. اما در جریان امام حسین(ع) قضیه برعکس است یعنی شهادت او به اندازه ای در حفظ دین و معارف وحیانی اثر داشت که خداوند خواست، آخرین دین آسمانی را با خون و شهادت بهترین بنده خود حفظ کند و اگر امام حسین(ع) همانند حضرت عیسی به آسمان برده می‌شد، شاید دین خدا از بین می‌رفت و مورد نابودی قرار می‌گرفت لذا خداوند از طریق شهادت امام حسین دین خاتم را تا ابد حفظ کرد. حضرت امام خمینی (ره) درباره تأثیر شهادت امام حسین(ع) در حفظ اسلام می‌گوید: سیدالشهداء مذهب را بیمه کرد، با عمل خودش اسلام را بیمه کرده و با فداکاری بی نظیر و نهضت الهی خود واقعه بزرگ را بوجود آورد که کاخ ستمگران را فرو ریخت و مکتب اسلام را نجات بخشید[۴] و از آن جا که حفظ دین در زمان امام حسین(ع) تنها از طریق شهادت بهترین انسان‌ها تأمین می‌شد خداوند امام حسین(ع) را همچون عیسی نجات نداد، لذا گفته شده: «در دوران سیدالشهداء شرایطی پیش آمده بود که جز با حماسه شهادت، بیداری امت فراهم نمی‌شد وجز با خون عزیزترین انسان‌ها، نهال دین خدا جان نمی‌گرفت این بود که امام و اصحاب شهیدش، عاشقانه آگاهانه به استقبال شمشیرها و نیزه‌ها رفتند تا با مرگ خونین خویش طراوت و سرسبزی اسلام را تأمین و تضمین کنند و این سنت هم چنان در تاریخ باقی ماند و شهادت درس بزرگ و ماندگار عاشورا برای همه نسلها و عصرها گشت»[۵] پس بنابر فلسفه عدم نجات حضرت امام حسین(ع) می‌توان چنین تعبیر و تحلیل کرد که بقاء دین خاتم انبیاء تنها از طریق شهادت امام حسین تأمین می‌شد لذا خداوند او را عیسی گونه نجات نداد بلکه برای حفظ و بقای دینش شهادت در راه خدا را نصیب او نمود.

۳. نکته دیگر آن است که شهادت یک هلاکت نیست و عدم شهادت به مفهوم نجات از مهلکه نیست، بلکه شهادت بالاترین، زیباترین و آگاهانه‌ترین سعادت و حیات است لذا قرآن کریم هرگز اجازه نداده است که شهادت مرگ تلقی شود؛ بلکه فرمود شهادت زندگی برتر انسان هاست: «ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتٌ بل احیاءٌ ولکن لاتشعرون»[۶] یعنی به کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده نگویید، بلکه آنان زنده اند، ولی شما درک نمی‌کنید. فیض شهادت چنان ارزشمند است که اولیاء دین همواره از خداوند، آرزوی آن را داشته‌اند، در مکت خاندان وحی شهادت مطلوب و معشوق آنان است و امامان همه مرگ شان با شهادت بود است[۷] پس طبق این تفسیر امام حسین با شهادت خود نه تنها به حیات و نجات برتر رسید بلکه دین خدا را نیز حفظ نمود و تا ابد از خطر نابودی نجات داد.

منابع

  1. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، نشر دارالحیاء لتراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۴، ص۳۶۴، باب۳۷.
  2. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، نشر دارالحیاء لتراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۴، ص۳۶۴، باب۳۷.
  3. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ص۲۳۸، باب۳۰، حدیث۳۰.
  4. امام خمینی، تبیان، (دفتر۱۲) تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸ش، ص۲۷۴.
  5. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶ش، ص۲۸۱.
  6. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶ش، ص۲۸۱.
  7. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۶ش، ص۲۸۱.