چلهنشینی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
عارفان و صوفیان مهمترین خاصیت چلهنشینی را تصفیه باطن و خلوص بر میشمردهاند؛ برای نمونه [[حافظ شیرازی]] در ابیاتی به این موضوع اشاره کرده است: | عارفان و صوفیان مهمترین خاصیت چلهنشینی را تصفیه باطن و خلوص بر میشمردهاند؛ برای نمونه [[حافظ شیرازی]] در ابیاتی به این موضوع اشاره کرده است: | ||
{{شعر|سحرگه ره روی در سرزمینی|همی گفت این معما با قرینی|که ای صوفی شراب آنگه شود صاف|که در شیشه بماند اربعینی<ref>حافظ شیرازی، شمسالدین محمد، دیوان خواجه حافظ شیرازی، بهاهتمام سید ابوالقاسم انجوی شیرازی، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۵۸ش، ص۲۵۶</ref> | {{شعر|سحرگه ره روی در سرزمینی|همی گفت این معما با قرینی|که ای صوفی شراب آنگه شود صاف|که در شیشه بماند اربعینی<ref>حافظ شیرازی، شمسالدین محمد، دیوان خواجه حافظ شیرازی، بهاهتمام سید ابوالقاسم انجوی شیرازی، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۵۸ش، ص۲۵۶.</ref> | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ ۲۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۵۲
چلهنشینی چیست؟
چلهنشینی اصطلاحى عرفانى بهمعناى خلوتنشینى سالک بهمدت چهل روز، یا در چند دوره چهلروزه، برای تصفیه باطن از طریق مراقبه و ریاضت است. به گفته عارفان و صوفیان، این مراسم دارای شرایطی مانند کمگویی، کمخوری و ذکر همیشگی و پیاپی است، که همه آنها باید زیر نظر استادی کامل انجام شود. حکمت چلهنشینی برداشتهشدن موانع برای رشد معنوی دانسته شده است.
برخی عالمان و عارفان با چلهنشینی مخالفت کردهاند. مخالفانِ چلهنشینی، آن را نوعی از رهبانیت دانستهاند که در آن انسان از اجتماع بشری غافل شده و به جای اصلاح خود و دیگران تنها به نجات خود میاندیشد.
مفهومشناسی
چلهنشینی اصطلاحى عرفانى، معادل اربعین یا اربعینیه، بهمعناى خلوتنشینى سالک بهمدت چهل روز یا در چند دوره چهل روزه است. صوفیان غالباً براى خلوتگزیدن مدت زمان معینى نداشتند، ولى برخى از آنان دوره چهل روزه را ترجیح میدادند و این انتخاب را به حدیث معروفى از پیامبر(ص) مستند میکردند كه طبق آن هر كس كه چهل بامداد خود را براى خدا خالص كند، خدا چشمههاى حكمت را از دل او بر زبانش جارى خواهد ساخت.[۱]
عارفان و صوفیان مهمترین خاصیت چلهنشینی را تصفیه باطن و خلوص بر میشمردهاند؛ برای نمونه حافظ شیرازی در ابیاتی به این موضوع اشاره کرده است:
سحرگه ره روی در سرزمینی | همی گفت این معما با قرینی | |
که ای صوفی شراب آنگه شود صاف | که در شیشه بماند اربعینی[۲] |
خصوصیت عدد چهل
برای عدد چهل در فرهنگ دینی و عرفانی در ظهور استعدادهای معنوی ویژگیهای خاصی بر شمردهاند. برای رشد و کمال معنوی طیکردن چهل مرحله اساسی بر شمرده شده است. این موضوع از تعدادی از روایات و رخدادهای دینی برداشت شده است: از جمله اینکه تخمیر سرشت انسانی در ابتدای آفرینش چهل روز به طول انجامید؛ همچنین، اینکه میقات موسی(ع) در کوه طور، که سی روز بود، با رسیدن به چهل روز تکمیل شد. همچنین، اینکه قوم موسی(ع) پس از چهل سال سرگردانی در بیابان از رنج آن خلاص شدند؛ همچنین، اینکه پیامبر اسلام(ص) پس از چهل سال خودسازی شایستگی رسیدن به مقام نبوت را پیدا کرد.[۳]
حکمت و شرایط
شهابالدین سهروردی، صوفی قرن هفتم قمری، معتقد بود که سالک در چلهنشینی به سبب اخلاصِ عمل برای خدا، در هر روز، یک حجاب (مانع برای رسیدن به شهود) را برمیدارد، تا اینکه در روز چهلم همه حجابها از میان برود و انوار حق در او تجلی پیدا کند و به مشاهده باطنیِ جمال حق برسد.[۴]
برای چلهنشینی شرایطی بر شمرده شده است.[۵] عزیزالدین نسفی، از عارفان قرن هفتم قمری، برای چلهنشینی دوازده شرط بیان کرده است. او همه این شرایط را مشروط به تلقین و ارشاد استاد راهیافته و کامل دانسته است. به باور او چلهنشینی بهصورت خودسرانه موجب گمراهی خواهد بود. شرایطی که او ذکر کرده چنین است:
مخالفان
شماری از عالمان و عارفان با چلهنشینی مخالفت کردهاند. به باور آنها، معارف اسلامی مخالف این است که انسان از اجتماع بشری غافل شده و به جای اصلاح خود و دیگران تنها به نجات خود بیاندیشد. به گفته آنها، قرآن این شکل از ریاضت را قبول ندارد[۷]. در روایات نیز از رهبانیت در اسلام نهی شده است.[۸]
شمس تبریزی و مولوی هرچند در ابتدای سیر و سلوک خود به چلهنشینی میپرداختند، اما در اواخر عمر با این کار مخالفت کردند.[۹] همچنین، برخى صوفیان تأكید میكردند كه این رسم از محمدیان نیست و نوعى بدعت بهشمار میرود.[۱۰] آنان رعایت حال مسكینان و رهاندن مظلومان از چنگ ظالمان را برای سالکان از هزاران خلوت چله بهتر میدانستند و بر آن بودند كه این رسوم اعتبارى ندارند و کار و تلاش است که سازنده و معتبر است.[۱۱]
منابع
- ↑ کاشانی بیدختی، حسینعلی، «چله/ چلهنشینی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۰۲.
- ↑ حافظ شیرازی، شمسالدین محمد، دیوان خواجه حافظ شیرازی، بهاهتمام سید ابوالقاسم انجوی شیرازی، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۵۸ش، ص۲۵۶.
- ↑ بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی، رساله سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم، شارح سید محمدحسین حسینی طهرانی، مشهد، انتشارات علامه طباطبایی، ۱۴۱۸ق، ص۲۷-۳۰.
- ↑ سهروردی، شهابالدین عمر بن عبدالله، عوارف المعارف، قاهره، مکتبة الثقافة الدينية، ۱۴۲۷ق، ص۲۳۳-۲۴۰.
- ↑ کاشانی بیدختی، «چله/ چلهنشینی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، ج۱۲، ص۱۰۲.
- ↑ مصاحب، غلامحسین، دایرةالمعارف فارسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۳ش، ج۱، ذیل واژه.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۳۶۵-۳۶۶، ذیل آیه ۲۷ سوره حدید.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج۹، ص۳۶۶، ذیل آیه ۲۷ سوره حدید.
- ↑ مصاحب، دایرةالمعارف فارسی، ج۱، ذیل واژه.
- ↑ برای نمونه ن.ک: شمس تبریزی، شمسالدین محمد بن ملکداد، مقالات شمس تبریزی، تحقیق محمدعلی موحد،تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۹۱ش، ص۳۲۳.
- ↑ کاشانی بیدختی، «چله/ چلهنشینی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، ج۱۲، ص۱۰۳.