فتح یمن توسط مسلمانان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
اطلاعاتی در مورد فتح یمن و مصرارسال فرمایید؟
فتح یمن و مصر توسط مسلمانان چگونه بود؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}مردم سرزمین [[یمن]] بدون جنگ و به دست [[امام علی(ع)]] مسلمان شدند. [[پیامبر اسلام(ص)]]، امام علی(ع) را با نامه‌ای به سرزمین یمن فرستاد. قبیله همدان در یک روز اسلام را پذیرفتند و به دنبال آن دیگر قبایل یمن نیز به اسلام گرویدند.
 
سرزمین [[مصر]] نیز در زمان عمر توسط [[عمروعاص]] و [[زبیر بن عوام]] فتح شد. عمروعاص پس از فتح قیساریه بدون اطلاع دادن به خلیفه عازم مصر شد. عمر پس از توبیخ او زبیر را به همراه لشکری برای کمک به سمت او فرستاد. مصر در آن زمان زیر نظر حکومت بیزانس بود و به علت اختلافات مذهبی در هرج و مرج قرار داشت. والی مصر با عمروعاص صلح کرد و به موجب آن مسلمانان بدون جنگ وارد اسکندریه شدند.


== فتح بدون جنگ یمن ==
== فتح بدون جنگ یمن ==
گفته شده است سرزمین یمن بدون جنگ فتح شد و مردم آن اسلام را پذیرفتند. همدانیان به عنوان یکی از قبایل بزرگ و صاحب نفوذ یمن، پیش از اسلام از فرمانروایان حکومت [[سبأیان]]<ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد، مکتبة النهضة، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۳۶۸-۳۶۹؛ شیرودی، مرتضی، مجتبی سلطانی و محمدتقی آقایی، «تحلیل عملکرد جنبش حوثی‌های یمن بر اساس رویکرد جابری»، شماره ۳۳، بهار و تابستان ۱۴۰۰، ص۱۷۲.</ref> و قبل از ظهور [[اسلام]] از متحدان [[ساسانیان|حکومت ساسانی]] بودند.<ref> رازی، احمد بن عبدالله، تاریخ مدینة صنعاء للرازی و کتاب الاختصاص للعرشانی، دمشق، دارالفکر، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق، ۱۴۰۹ق، ص۹۴.</ref> بر طبق پاره‌ای از گزارش‌ها پس از [[غزوه تبوک]] گروهی از سران قبیله همدان نزد [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] آمده و به اختیار خود دین اسلام را برگزیدند؛<ref>ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۶.</ref> اما مسلمان شدن همه مردم [[یمن]] زمانی بود که پیامبر اسلام(ص)، [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] را به این سرزمین فرستاد. پیامبر(ص) ابتدا [[خالد بن ولید]] را به سرزمین یمن روانه کرد، اما پس از شش ماه ناکامی، پیامبر(ص)، امام علی(ع) را با نامه‌ای به سرزمین یمن فرستاد که نتیجه آن مسلمان شدن همه مردم همدان در یک روز بود.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق؛ ج۳، ص۱۳۲.</ref> بر اساس گزارش بلاذری در فتوح البلدان: پیامبر اکرم(ص) در نامه آورده بود: هر کس مثل ما نماز بگذارد و به سوی قبله ما نماز کند و از ذبیحه مسلمانان بخورد او مسلمان است و در راه خدا و رسول قرار گرفته است.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۸۰۷۹.</ref>
گفته شده است سرزمین [[یمن]] بدون جنگ فتح شد و مردم آن [[اسلام]] را پذیرفتند. همدانیان به عنوان یکی از قبایل بزرگ و صاحب نفوذ یمن، پیش از اسلام از فرمانروایان حکومت [[سبأیان]]<ref>علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد، مکتبة النهضة، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۳۶۸-۳۶۹؛ شیرودی، مرتضی، مجتبی سلطانی و محمدتقی آقایی، «تحلیل عملکرد جنبش حوثی‌های یمن بر اساس رویکرد جابری»، شماره ۳۳، بهار و تابستان ۱۴۰۰، ص۱۷۲.</ref> و قبل از ظهور [[اسلام]] از متحدان [[ساسانیان|حکومت ساسانی]] بودند.<ref> رازی، احمد بن عبدالله، تاریخ مدینة صنعاء للرازی و کتاب الاختصاص للعرشانی، دمشق، دارالفکر، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق، ۱۴۰۹ق، ص۹۴.</ref> بر طبق پاره‌ای از گزارش‌ها پس از [[غزوه تبوک]] گروهی از سران قبیله همدان نزد [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] آمده و به اختیار خود دین اسلام را برگزیدند؛<ref>ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۶.</ref> اما مسلمان شدن همه مردم [[یمن]] زمانی بود که پیامبر اسلام(ص)، [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] را به این سرزمین فرستاد. پیامبر(ص) ابتدا [[خالد بن ولید]] را به سرزمین یمن روانه کرد، اما پس از شش ماه ناکامی، پیامبر(ص)، امام علی(ع) را با نامه‌ای به سرزمین یمن فرستاد که نتیجه آن مسلمان شدن همه مردم همدان در یک روز بود.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق؛ ج۳، ص۱۳۲.</ref> بر اساس گزارش بلاذری در فتوح البلدان: پیامبر اکرم(ص) در نامه آورده بود: هر کس مثل ما [[نماز]] بگذارد و به سوی قبله ما نماز کند و از ذبیحه مسلمانان بخورد او مسلمان است و در راه خدا و رسول قرار گرفته است.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۸۰۷۹.</ref>


دیگر قبایل یمن نیز به تبعیت از قبیله همدان، به اسلام گرویدند.<ref> حجری یمانی، محمد بن احمد، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، صنعا، دارالحکمه الیمانیه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۵۳.</ref> پیامبر(ص) پس از اطلاع از موضوع، [[سجده شکر]] به‌جای آورد و به قبیله همدان درود فرستاد.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۲؛ حجری یمانی، محمد بن احمد، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، صنعا، دارالحکمه الیمانیه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۵۳.</ref>  
دیگر قبایل یمن نیز به تبعیت از قبیله همدان، به اسلام گرویدند.<ref> حجری یمانی، محمد بن احمد، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، صنعا، دارالحکمه الیمانیه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۵۳.</ref> پیامبر(ص) پس از اطلاع از موضوع، [[سجده شکر]] به‌جای آورد و به قبیله همدان درود فرستاد.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۲؛ حجری یمانی، محمد بن احمد، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، صنعا، دارالحکمه الیمانیه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۵۳.</ref>  
خط ۱۳: خط ۱۵:


== فتح مصر ==
== فتح مصر ==
مصر در [[سال ۲۰ هجری قمری]] و در دوره خلافت عمر به فرماندهی [[عمرو بن عاص]] به دست [[مسلمانان]] فتح شد.<ref>بلاذری،  احمد بن یحیی، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۴۲۱۵.</ref> گفته شده است که فتح مصر توسط عمروعاص بدون دستور عمر و خودسرانه انجام گرفت که سبب عصبانیت عمر شد و نامه‌ای توبیخ آمیز به او نوشت. طبق پاره‌ای از گزارش‌ها عمر پس از این که عمرو بن عاص را از پیش‌روی نهی کرد، زبیر را جهت فتح مصر گسیل داشت.
[[مصر]] در [[سال ۲۰ هجری قمری]] و در دوره خلافت [[عمر بن خطاب|عمر]] به فرماندهی [[عمرو بن عاص]] به دست [[مسلمانان]] فتح شد.<ref>بلاذری،  احمد بن یحیی، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۴۲۱۵.</ref> گفته شده است که فتح مصر توسط [[عمروعاص]]، بدون دستور عمر و خودسرانه انجام گرفت که سبب عصبانیت عمر شد و نامه‌ای توبیخ آمیز به او نوشت. طبق پاره‌ای از گزارش‌ها عمر پس از این که عمروعاص را از پیش‌روی نهی کرد، [[زبیر بن عوام|زبیر]] را جهت فتح مصر گسیل داشت.


برخی گفته‌اند عمرو عاص در سال ۱۹ق به سوی مصر حرکت کرد و عمر، زبیر را به کمک او فرستاد و دو نیروی بزرگ از سپاه مسلمانان به فرماندهی عمروعاص و زبیر در فتح آن دخیل بودند و این منطقه را پس از محاصره، فتح کردند.<ref>بلاذری،  احمد بن یحیی، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۴۲۱۵.</ref> عمروعاص قصد داشت آنجا را ملک خودش قرار دهد و زبیر نیز به آن چشم دوخته بود. آنها پس از فتح می‌خواستند این منطقه را بین خود تقسیم کنند؛ همان‌طوری که پیامبر خیبر را تقسیم کرد.<ref>بلاذری،  احمد بن یحیی، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۴۲۱۵.</ref>
برخی گفته‌اند عمرو عاص در سال ۱۹ق به سوی مصر حرکت کرد و عمر، زبیر را به کمک او فرستاد و دو نیروی بزرگ از سپاه [[مسلمانان]] به فرماندهی عمروعاص و زبیر در فتح آن دخیل بودند و این منطقه را پس از محاصره، فتح کردند.<ref>بلاذری،  احمد بن یحیی، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۴۲۱۵.</ref> عمروعاص قصد داشت آنجا را ملک خودش قرار دهد و زبیر نیز به آن چشم دوخته بود. آنها پس از فتح می‌خواستند این منطقه را بین خود تقسیم کنند؛ همان‌طوری که پیامبر [[خیبر]] را تقسیم کرد.<ref>بلاذری،  احمد بن یحیی، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۴۲۱۵.</ref>


برخی از محقان معاصر نوشته‌اند، عمروبن عاص در زمان محاصره قیساریه، به ابتکار شخصی خود عازم مصر شد. در آن وقت این منطقه تحت فرمان امپراطوری بیزانس بود و اختلافات مذهبی بیزانسی‌ها به آنجا نیز سرایت کرده بود و مردم دچار هرج و مرج بودند. عمرو شهر (باب الیول) بابلیون را محاصره کرد و از خلیفه استمداد نمود و او زبیر را به یاری عمرو فرستاد که پس از آن قسمتی از مصر گشوده شد و زمینه را برای فتح همه مناطق مصر آماده کرد. والی مصر که مقوقس بود با عمروعاص صلح کرد و به موجب آن مسلمانان بدون جنگ وارد اسکندریه شدند.<ref>فیاض، تاریخ اسلام، تهران، دانشگاه، چاپ هفتم، ۱۳۷۴ش، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref>
برخی از محققان معاصر نوشته‌اند، عمروبن عاص در زمان محاصره قیساریه، به ابتکار شخصی خود عازم مصر شد. در آن وقت این منطقه تحت فرمان امپراطوری بیزانس بود و اختلافات مذهبی بیزانسی‌ها به آنجا نیز سرایت کرده بود و مردم دچار هرج و مرج بودند. عمرو شهر (باب الیول) بابلیون را محاصره کرد و از خلیفه استمداد نمود و او زبیر را به یاری عمرو فرستاد که پس از آن قسمتی از مصر گشوده شد و زمینه را برای فتح همه مناطق مصر آماده کرد. والی مصر که مقوقس بود با عمروعاص صلح کرد و به موجب آن مسلمانان بدون جنگ وارد اسکندریه شدند.<ref>فیاض، تاریخ اسلام، تهران، دانشگاه، چاپ هفتم، ۱۳۷۴ش، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}

نسخهٔ ‏۹ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۵

سؤال

فتح یمن و مصر توسط مسلمانان چگونه بود؟

مردم سرزمین یمن بدون جنگ و به دست امام علی(ع) مسلمان شدند. پیامبر اسلام(ص)، امام علی(ع) را با نامه‌ای به سرزمین یمن فرستاد. قبیله همدان در یک روز اسلام را پذیرفتند و به دنبال آن دیگر قبایل یمن نیز به اسلام گرویدند.

سرزمین مصر نیز در زمان عمر توسط عمروعاص و زبیر بن عوام فتح شد. عمروعاص پس از فتح قیساریه بدون اطلاع دادن به خلیفه عازم مصر شد. عمر پس از توبیخ او زبیر را به همراه لشکری برای کمک به سمت او فرستاد. مصر در آن زمان زیر نظر حکومت بیزانس بود و به علت اختلافات مذهبی در هرج و مرج قرار داشت. والی مصر با عمروعاص صلح کرد و به موجب آن مسلمانان بدون جنگ وارد اسکندریه شدند.

فتح بدون جنگ یمن

گفته شده است سرزمین یمن بدون جنگ فتح شد و مردم آن اسلام را پذیرفتند. همدانیان به عنوان یکی از قبایل بزرگ و صاحب نفوذ یمن، پیش از اسلام از فرمانروایان حکومت سبأیان[۱] و قبل از ظهور اسلام از متحدان حکومت ساسانی بودند.[۲] بر طبق پاره‌ای از گزارش‌ها پس از غزوه تبوک گروهی از سران قبیله همدان نزد پیامبر اسلام(ص) آمده و به اختیار خود دین اسلام را برگزیدند؛[۳] اما مسلمان شدن همه مردم یمن زمانی بود که پیامبر اسلام(ص)، امام علی(ع) را به این سرزمین فرستاد. پیامبر(ص) ابتدا خالد بن ولید را به سرزمین یمن روانه کرد، اما پس از شش ماه ناکامی، پیامبر(ص)، امام علی(ع) را با نامه‌ای به سرزمین یمن فرستاد که نتیجه آن مسلمان شدن همه مردم همدان در یک روز بود.[۴] بر اساس گزارش بلاذری در فتوح البلدان: پیامبر اکرم(ص) در نامه آورده بود: هر کس مثل ما نماز بگذارد و به سوی قبله ما نماز کند و از ذبیحه مسلمانان بخورد او مسلمان است و در راه خدا و رسول قرار گرفته است.[۵]

دیگر قبایل یمن نیز به تبعیت از قبیله همدان، به اسلام گرویدند.[۶] پیامبر(ص) پس از اطلاع از موضوع، سجده شکر به‌جای آورد و به قبیله همدان درود فرستاد.[۷]

قبیله همدان پس از رحلت رسول خدا(ص) و فتنه پیامبران دروغین، با راهنمایی‌های بزرگان خود چون مران بن ذی عمیر و عبدالله بن مالک ارحبی در دین اسلام ثابت‌قدم ماندند.[۸]

فتح مصر

مصر در سال ۲۰ هجری قمری و در دوره خلافت عمر به فرماندهی عمرو بن عاص به دست مسلمانان فتح شد.[۹] گفته شده است که فتح مصر توسط عمروعاص، بدون دستور عمر و خودسرانه انجام گرفت که سبب عصبانیت عمر شد و نامه‌ای توبیخ آمیز به او نوشت. طبق پاره‌ای از گزارش‌ها عمر پس از این که عمروعاص را از پیش‌روی نهی کرد، زبیر را جهت فتح مصر گسیل داشت.

برخی گفته‌اند عمرو عاص در سال ۱۹ق به سوی مصر حرکت کرد و عمر، زبیر را به کمک او فرستاد و دو نیروی بزرگ از سپاه مسلمانان به فرماندهی عمروعاص و زبیر در فتح آن دخیل بودند و این منطقه را پس از محاصره، فتح کردند.[۱۰] عمروعاص قصد داشت آنجا را ملک خودش قرار دهد و زبیر نیز به آن چشم دوخته بود. آنها پس از فتح می‌خواستند این منطقه را بین خود تقسیم کنند؛ همان‌طوری که پیامبر خیبر را تقسیم کرد.[۱۱]

برخی از محققان معاصر نوشته‌اند، عمروبن عاص در زمان محاصره قیساریه، به ابتکار شخصی خود عازم مصر شد. در آن وقت این منطقه تحت فرمان امپراطوری بیزانس بود و اختلافات مذهبی بیزانسی‌ها به آنجا نیز سرایت کرده بود و مردم دچار هرج و مرج بودند. عمرو شهر (باب الیول) بابلیون را محاصره کرد و از خلیفه استمداد نمود و او زبیر را به یاری عمرو فرستاد که پس از آن قسمتی از مصر گشوده شد و زمینه را برای فتح همه مناطق مصر آماده کرد. والی مصر که مقوقس بود با عمروعاص صلح کرد و به موجب آن مسلمانان بدون جنگ وارد اسکندریه شدند.[۱۲]


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱. تاریخ سیاسی - اجتماعی مصر پس از اسلام: از فتح اسلام تا پایان حکومت سفیانیان (20-64 ق) نوشته فیروز آزادی

۲. «تحلیل و بررسی ابعاد سریة امام علی بن ابی‌طالب (ع) به یمن و پیامدهای آن»، فصلنامه شیعه‌شناسی، نوشته مریم سعیدیان جزی


منابع

  1. علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد، مکتبة النهضة، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۳۶۸-۳۶۹؛ شیرودی، مرتضی، مجتبی سلطانی و محمدتقی آقایی، «تحلیل عملکرد جنبش حوثی‌های یمن بر اساس رویکرد جابری»، شماره ۳۳، بهار و تابستان ۱۴۰۰، ص۱۷۲.
  2. رازی، احمد بن عبدالله، تاریخ مدینة صنعاء للرازی و کتاب الاختصاص للعرشانی، دمشق، دارالفکر، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق، ۱۴۰۹ق، ص۹۴.
  3. ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۶.
  4. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق؛ ج۳، ص۱۳۲.
  5. بلاذری، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۸۰۷۹.
  6. حجری یمانی، محمد بن احمد، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، صنعا، دارالحکمه الیمانیه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۵۳.
  7. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۳۲؛ حجری یمانی، محمد بن احمد، مجموع البلدان الیمن و قبائلها، صنعا، دارالحکمه الیمانیه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۵۳.
  8. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۲۲۲-۲۲۳.
  9. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۴۲۱۵.
  10. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۴۲۱۵.
  11. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۴۲۱۵.
  12. فیاض، تاریخ اسلام، تهران، دانشگاه، چاپ هفتم، ۱۳۷۴ش، ص۱۵۰-۱۵۱.