ضمیر مذکر برای خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ویرایش کلمات برای روان شدن جملات)
(اضافه کردن پاورقی)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش|Fabbasi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۹: خط ۸:
طبق این قاعده عربی [[فهرست اسماء الهی|نام‌های خدا]] در [[قرآن]] چون نشانه‌های مؤنث را ندارند، مذکر به‌شمار می‌آیند و ضمیرهایی هم که در قرآن به خدا برمی‌گردد مطابق دستور زبان عربی مذکر آورده می‌شود.
طبق این قاعده عربی [[فهرست اسماء الهی|نام‌های خدا]] در [[قرآن]] چون نشانه‌های مؤنث را ندارند، مذکر به‌شمار می‌آیند و ضمیرهایی هم که در قرآن به خدا برمی‌گردد مطابق دستور زبان عربی مذکر آورده می‌شود.


استفاده کردن قرآن از دستور زبان عربی هم به این معنی نخواهد شد که خدا بین زن و مرد فرق گذاشته و خود را با لفظ یا ضمیر مذکر آورده است تا برتری جنس مذکر را بر مؤنث ثابت کند.
استفاده کردن قرآن از دستور زبان عربی هم به این معنی نخواهد شد که خدا بین زن و مرد فرق گذاشته و خود را با لفظ یا ضمیر مذکر آورده است تا برتری جنس مذکر را بر مؤنث ثابت کند. در منطق قرآن معیار برتری تقوای الهی است نه مذکر و مؤنث بودن و نه قوم و نژاد: {{قرآن|یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ|ترجمه= ای مردم، ما همهٔ شما را از زن و مرد آفریدیم و آنگاه شعبه‌های بسیار و فرقه‌های مختلف گردانیدیم، تا بدانید که اصل و نژاد، مایهٔ افتخار نیست و بزرگوارترین شما نزد خدا کسی است که با تقواتر است، خداوند به کار نیک و بد مردم آگاه است.|سوره=حجرات|آیه=۱۳}}


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}

نسخهٔ ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۹

سؤال

خدا در قرآن برای خودش از ضمیرهای مذکر استفاده کرده است، آیا این یعنی جنس مذکر بهتراست؟

اندیشمندان زبان عربی در مورد کلمات عربی قاعده‌ای دارند که بر اساس آن تمامی کلمات عربی به منزله مذکر هستند، مگر آن‌که دلیلی بر مؤنث بودن آنها وجود داشته باشد.[۱] از همین‌روی کلمه‌ای که نشانه‌ای بر مؤنث بودن آن نباشد، مذکر آورده می‌شود.[۲]

طبق این قاعده عربی نام‌های خدا در قرآن چون نشانه‌های مؤنث را ندارند، مذکر به‌شمار می‌آیند و ضمیرهایی هم که در قرآن به خدا برمی‌گردد مطابق دستور زبان عربی مذکر آورده می‌شود.

استفاده کردن قرآن از دستور زبان عربی هم به این معنی نخواهد شد که خدا بین زن و مرد فرق گذاشته و خود را با لفظ یا ضمیر مذکر آورده است تا برتری جنس مذکر را بر مؤنث ثابت کند. در منطق قرآن معیار برتری تقوای الهی است نه مذکر و مؤنث بودن و نه قوم و نژاد: ﴿یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ؛ ای مردم، ما همهٔ شما را از زن و مرد آفریدیم و آنگاه شعبه‌های بسیار و فرقه‌های مختلف گردانیدیم، تا بدانید که اصل و نژاد، مایهٔ افتخار نیست و بزرگوارترین شما نزد خدا کسی است که با تقواتر است، خداوند به کار نیک و بد مردم آگاه است.(حجرات:۱۳)


منابع

  1. أشمونی، نور الدین علی بن محمد، شرح الأشمونی علی الالفیة، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۳ش، ج ۴، ص ۹۵.
  2. مدنی، علیخان بن احمد، الحدائق الندیة فی شرح الفوائد الصمدیة، قم، ذوی‌القربی، چاپ اول، بی‌تا، ص۹۰.