رسیدن از خودشناسی به خداشناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ویرایش ساختاری.)
خط ۱۰: خط ۱۰:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
بر اساس قرآن، یکی از راه‌های شناخت خدا، خودشناسی است، که از آن به «آیات اَنْفُسی» تعبیر شده است.<ref>حميد رضا، كتاب خودشناسي عرفاني، سيري در الميزان.</ref> در روایتی، امام علی(ع) نیز، شناخت خویش را، سودمندترین شناخت دانسته است.<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج۶، ص۲۵۰.</ref>


حال سؤال اينست كه سير دروني و باطني انسان چيست؟ جواب اينست كه سير انسان براي شناخت خود، از دو مرحله تشكيل مي شود. ۱. شناخت اعضاء و جوارح كه مربوط به جسم و امور مادي انسان است. انسان با انديشه در وجود خود و عجايب خلقت خويش، به شناخت و علم و قدرت بي انتهاي خداوند متعال دست مي يابد. در ابتدا با دقت در اعضاء و اجزاء بسيار دقيق و ظريف فرد و سپس با تفكّر در عملكرد و هماهنگي بين آنها، نشانه هاي عظمت پروردگار را در وجود خويش درك مي كند. و با ديدن زيبايي هاي وجود خود، جمال و زيبائي بي انتهاي آفريننده خود را مشاهده مي كند. {{قرآن|لقد خلقنا الانسان في احسن تقويم}}<ref>تين/ ۴.</ref>، ما انسان را در زيباترين صورت وجودي خلق كرديم.
== شناخت جسم ==
خودشناسی سیر درونی و باطنی است که از دو مرحله تشکیل شده و یکی از مراحل آن شناخت جسم است.


۲. در مرحله دوم، شناخت انسان به روح و روان خويشتن است. پس از شناخت بعد جسماني، نوبت به معرفت روح و نفس، و مراتب و مراحل سير در آن مي رسد.  
شناخت اعضاء و جوارح كه مربوط به جسم و امور مادي انسان است. انسان با انديشه در جسم خود و چگونگی آفرینش خويش، به علم و قدرت خداوند شناخت پیدا می‌کند. با دقت در اعضاء بسيار دقيق و ظريف، و تفكّر در هماهنگي بين آنها، بزرگی پروردگار، به اندازه ظرفیت انسان، درک می‌شود. انسان با ديدن زيبايي‌هاي خود، جمال و زيبائي آفريننده خود را مشاهده مي‌كند؛ چنانچه آیه {{قرآن|لقد خلقنا الانسان في احسن تقويم}}<ref>تين/ ۴.</ref>، به این اشاره دارد که خدا انسان را در زیباترین صورت آفریده است.


{{قرآن|سنريهم آياتنا في الافاق و في انفسهم حتي يتبيّن انه الحق}}<ref>فصّلت/ ۵۳.</ref>، }}ما آيات قدرت و حكمت خويش را در آفاق جهان و جانهاي بندگان هويدا و روشن مي گردانيم، تا ظاهر و آشكار شود كه خداوند بر حق است.
== شناخت روح ==
یکی دیگر از مراحل خودشناسی، شناخت روح است. این مرحله، پس از شناخت انسان به جسم و بُعد جسمانی او است.  


اگر انسان سير دروني در وجود خويش نمايد و باطن روح را بشناسد، این معرفت و آگاهي دروني براي او بوجود مي آيد كه پروردگار عالم حق است، آنهم شناختي كه بسيار روشن و واضح است. خداوند متعال در قرآن انسان را به معرفت نفس، امر فرموده است.  
در آیه {{قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقّ|ترجمه=به زودی نشانه های خود را در کرانه ها و اطراف جهان و در نفوس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای آنان روشن شود که بی تردید او حق است.|سوره=فصلت|آیه=۵۳}}، به این مرحله از خودشناسی اشاره شده است و مقدمه خداشناسی دانسته شده است. از این مرحله به «آیات اَنْفُسی» نیز تعبیر شده است.<ref>حميد رضا، كتاب خودشناسي عرفاني، سيري در الميزان.</ref>


{{قرآن|يا ايها الذين امنوا عليكم انفسكم}}<ref>مائده/ ۱۰۵.</ref>، اي كساني كه ايمان آورده ايد، بر شما باد توجه به نفس خود؛ در اين آيه شريفه، در واقع به شناخت نفس و آگاهي از حقيقت آن، و اصلاح و مراقبت از آن، دستور داده است. زيرا انسان در اين راه با شناخت توانائي ها و ابزار و امكانات روح در مرحله اول، و تهذيب و پاك كردن آن از خصلت ها و صفت هاي ناپسند در مرحله دوم، مي تواند به خداوند متعال معرفت پيدا كند.  
برای شناخت روح، دو مرحله عملی و نظری برشمرده‌اند. آنچه در رسیدن به خداشناسی مؤثرتر دانسته شده مرحله عملی آن است.  


اي آينه جمال شاهي كه توئي
در مرحله عملي، انسان با شناخت روح خود و پاکسازی آن از آلودگي‌ها، خود را آماده دریافت نور معرفت خدا می‌کند؛ زيرا آنچه بين انسان و خدا، فاصله ايجاد مي‌كند، و از شناخت خدا جلوگیری می‌کند، اعمال و اخلاق ناپسند انسان است. بر اساس دعایی از امام سجاد(ع) مانعی بین انسان و خدا، جز اعمال او نیست.<ref>دعاي ابوحمزه ثمالي، مفاتيح الجنان.</ref>


و اي مظهر اسرار الهي كه توئي
در آیه {{قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِين|ترجمه=پروردگار خود را عبادت كن تا به يقين برسي.|سوره=حجر|آیه=۹۹}}<ref> . حجر/ ۹۹.</ref> به مرحله عملی از شناخت روح اشاره شده است. در این مرحله، انسان با عبادت و عمل نیک، به فقر و نیاز محض خود نسبت به خدا آگاه شده و اعمال خود را فقط براي رضايت او انجام مي‌دهد. این شناخت، از جنس [[علم حضوری]] و شهودی است. 


بيرون ز تو نيست هر چه در عالم است  
بر اساس آیه {{قرآن|و نفخت فيه من روحي|ترجمه=در انسان از روح خود دميدم.|سوره=ص|آیه=۱۹}}<ref>ص/ ۷۲.</ref>، . پس در حقيقت، روح انسان از جلوه هاي وجود بي انتهاي خداست و انسان از خود هيچ ندارد، بلكه مرتبه اي از تجلّي و ظهور حق است. براي نزديك شدن اين مطلب به ذهن، مثالي ذكر مي شود. خورشيد در اين عالم، مركز نور و حرارت است، وقتي كه اين نور، به هر جائي برسد، آنجا را روشن مي كند؛ بعنوان مثال: نور از فضاي بيرون منزل، وارد اطاقها مي شود و از آنجا به جاهاي ديگر. در اين صورت، نوري كه وارد خانه مي شود، پرتوي از نور خورشيد است كه در اطاقها و جاهاي ديگر ظاهر شده است.


در خود بطلب هر آنچه خواهي كه توئي}}<ref>خود شناسي عرفاني، ص۱۵.</ref>
اكنون در مطلب مورد بحث، آنچه كه انسان از نفس خود دريافت مي كند، يعني (منِ) او، كه حقيقت اوست و در همه لحظات وجودش آنرا احساس و مشاهده مي كند.<ref>خود شناسي عرفاني، ص۲۰.</ref> به تعبير قرآن از روح خداست، يعني جلوه حق تعالي است و پرتوي از وجود اوست. پس وقتي كه انسان خود را درك مي كند در واقع، نموداري از قدرت و عظمت الهي را مورد ادراك قرار مي دهد. زيرا وجود او از حق است. پس در حقيقت توجه به (نفس) و سير در آن، مشاهده جلوه اي از هنر نمائي و ظهور حق تعالي است. در نتيجه (مَن) در انسان بعنوان موجود مستقل وجود ندارد. بلكه (خرد) انسان از خداست و مشاهده روح و نفس، در حقيقت، شهود جلوه و كمالي از وجود بي انتهاي حق است، در اين صورت، انسان فقر و بي چاره گي خود و عظمت و علم بي پايان الهي را در وجود خود درك مي كند.
 
چگونگي اين سير دروني اين گونه است كه انسان با شناخت خود حقيقي (كه خداست) و متمايز كردن آن از خوديّت كاذب خويش، سعي مي كند، با عبادت و بندگي حق تعالي، پشت پا، به خود وهمي و خيالي خويش زده و با تصفيه نفس و روح، از غير حق تعالي، پاك شود، تا معرفت شهودي حق در دل او طلوع كرده، و با ديدن فقر و نياز و ذلت خويش، عظمت و جلال خداوند را در درون خويش مشاهده كند.
 
توضيح مطلب اين كه، سير در نفس و روح انسان، دو گونه است. ۱. مرحله عملي ۲. مرحله نظري. در مرحله عملي انسان با شناخت حقيقت وجودي خود، كه روح اوست و تنزيه و تهذيب آن از آلودگيها، آينه وجود خود را آماده تابش انوار معرفت الهي مي نمايد. زيرا آنچه كه بين انسان و خداي متعال، فاصله ايجاد مي كند، و باعث محجوب شدن انسان مي شود، اعمال و اخلاق ناپسند اوست، امام سجاد(ع) در دعا به خداوند عرض مي كنند:
 
و انَّكَ لا تَحتَجِبُ عَن خَلقِكَ الاّ اَن عجُبَهُمُ الاَعمالُ دُونَكَ<ref>دعاي ابوحمزه ثمالي، مفاتيح الجنان.</ref>، همانا حجابي بين تو و خلق نيست، مگر اعمال ايشان، كه بين آنها و تو، فاصله ايجاد مي كند.
 
انسان با كنار زدن حجابها و ظلمات از دل، زيبائي و جمال حق را مشاهده كرده، و به مقام يقين نائل مي شود.
 
{{قرآن|واعبد ربّك حتي يأتيك اليقين}}<ref> . حجر/ ۹۹.</ref>، پروردگار خود را عبادت كن تا به يقين برسي. در اين راه انسان، بسوي رهائي از خوديّت خيالي، و رسيدن به معرفت هر چه بيشتر نسبت به خداوند، پيش مي رود، به گونه اي مي شود كه هر لحظه خود را فقير و محتاج محض، نسبت به خداوند مي يابد. و در اين راه خود را و اعمال خويش را فقط براي رضايت او انجام مي دهد. و اين شناخت، البته معرفتي حضوري و شهودي است نه استدلالي و حصولي.
 
توضيح اين كه فرق بين علم حصولي و علم حضوري، آنست كه علم و معرفت حصولي محتاج به استفاده از برهان و ترتيب قياس بوده و پايداري معرفت حصولي به اين مقدمات است.}}<ref>خود شناسي عرفاني، ص۱۳۴.</ref> ولي معرفت حضوري چنين نيست. چون مراد از آن، عارف شدن به نفس خود و نيروها و عوالم وجودي آن است و اين علم، از قبيل مشاهده دل است. بعبارت ديگر وقتي انسان به مطالعه و سير در نفس خود مي پردازد، احتياج خود را به پروردگارش مي بيند و مي فهمد كه چگونه در تمامي مراحل وجود خود، نيازمند و محتاج به حضرت حق است و در باطن خويش مي يابد كه وجود او از خداوند است. البته اين شهود در معرفت، در اثر بندگي و عبوديّت حق تعالي حاصل مي شود. اما در مرحله معرفت نظري انسان، اگر در نفس سير كند، مي تواند ظهور حق تعالي را در وجود خود مشاهده كند.
 
{{قرآن|و نفخت فيه من روحي}}<ref>ص/ ۷۲.</ref>، در انسان از روح خود دميدم. پس در حقيقت، روح انسان از جلوه هاي وجود بي انتهاي خداست و انسان از خود هيچ ندارد، بلكه مرتبه اي از تجلّي و ظهور حق است. براي نزديك شدن اين مطلب به ذهن، مثالي ذكر مي شود. خورشيد در اين عالم، مركز نور و حرارت است، وقتي كه اين نور، به هر جائي برسد، آنجا را روشن مي كند؛ بعنوان مثال: نور از فضاي بيرون منزل، وارد اطاقها مي شود و از آنجا به جاهاي ديگر. در اين صورت، نوري كه وارد خانه مي شود، پرتوي از نور خورشيد است كه در اطاقها و جاهاي ديگر ظاهر شده است.
 
اكنون در مطلب مورد بحث، آنچه كه انسان از نفس خود دريافت مي كند، يعني (منِ) او، كه حقيقت اوست و در همه لحظات وجودش آنرا احساس و مشاهده مي كند.<ref>خود شناسي عرفاني، ص۲۰.</ref> اين (خود) غير بدن مادي است كه در بند احكام و شرائط ماده است. انسان از اين جهت كه انسان است، چنين شعور و دركي از خود دارد، و نفس خود را وجداناً درك مي كند. اين انسان، كه حقيقت او روح و نفس اوست، به تعبير قرآن از روح خداست، يعني جلوه حق تعالي است و پرتوي از وجود اوست. پس وقتي كه انسان خود را درك مي كند در واقع، نموداري از قدرت و عظمت الهي را مورد ادراك قرار مي دهد. زيرا وجود او از حق است. پس در حقيقت توجه به (نفس) و سير در آن، مشاهده جلوه اي از هنر نمائي و ظهور حق تعالي است. در نتيجه (مَن) در انسان بعنوان موجود مستقل وجود ندارد. بلكه (خرد) انسان از خداست و مشاهده روح و نفس، در حقيقت، شهود جلوه و كمالي از وجود بي انتهاي حق است، در اين صورت، انسان فقر و بي چاره گي خود و عظمت و علم بي پايان الهي را در وجود خود درك مي كند.


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}

نسخهٔ ‏۱۵ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۰۵

سؤال

چگونه مي توان از خود شناسي به خدا شناسي رسيد؟


شناخت جسم

خودشناسی سیر درونی و باطنی است که از دو مرحله تشکیل شده و یکی از مراحل آن شناخت جسم است.

شناخت اعضاء و جوارح كه مربوط به جسم و امور مادي انسان است. انسان با انديشه در جسم خود و چگونگی آفرینش خويش، به علم و قدرت خداوند شناخت پیدا می‌کند. با دقت در اعضاء بسيار دقيق و ظريف، و تفكّر در هماهنگي بين آنها، بزرگی پروردگار، به اندازه ظرفیت انسان، درک می‌شود. انسان با ديدن زيبايي‌هاي خود، جمال و زيبائي آفريننده خود را مشاهده مي‌كند؛ چنانچه آیه ﴿لقد خلقنا الانسان في احسن تقويم[۱]، به این اشاره دارد که خدا انسان را در زیباترین صورت آفریده است.

شناخت روح

یکی دیگر از مراحل خودشناسی، شناخت روح است. این مرحله، پس از شناخت انسان به جسم و بُعد جسمانی او است.

در آیه ﴿سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقّ؛ به زودی نشانه های خود را در کرانه ها و اطراف جهان و در نفوس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای آنان روشن شود که بی تردید او حق است.(فصلت:۵۳)، به این مرحله از خودشناسی اشاره شده است و مقدمه خداشناسی دانسته شده است. از این مرحله به «آیات اَنْفُسی» نیز تعبیر شده است.[۲]

برای شناخت روح، دو مرحله عملی و نظری برشمرده‌اند. آنچه در رسیدن به خداشناسی مؤثرتر دانسته شده مرحله عملی آن است.

در مرحله عملي، انسان با شناخت روح خود و پاکسازی آن از آلودگي‌ها، خود را آماده دریافت نور معرفت خدا می‌کند؛ زيرا آنچه بين انسان و خدا، فاصله ايجاد مي‌كند، و از شناخت خدا جلوگیری می‌کند، اعمال و اخلاق ناپسند انسان است. بر اساس دعایی از امام سجاد(ع) مانعی بین انسان و خدا، جز اعمال او نیست.[۳]

در آیه ﴿وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِين؛ پروردگار خود را عبادت كن تا به يقين برسي.(حجر:۹۹)[۴] به مرحله عملی از شناخت روح اشاره شده است. در این مرحله، انسان با عبادت و عمل نیک، به فقر و نیاز محض خود نسبت به خدا آگاه شده و اعمال خود را فقط براي رضايت او انجام مي‌دهد. این شناخت، از جنس علم حضوری و شهودی است.

بر اساس آیه ﴿و نفخت فيه من روحي؛ در انسان از روح خود دميدم.(ص:۱۹)[۵]، . پس در حقيقت، روح انسان از جلوه هاي وجود بي انتهاي خداست و انسان از خود هيچ ندارد، بلكه مرتبه اي از تجلّي و ظهور حق است. براي نزديك شدن اين مطلب به ذهن، مثالي ذكر مي شود. خورشيد در اين عالم، مركز نور و حرارت است، وقتي كه اين نور، به هر جائي برسد، آنجا را روشن مي كند؛ بعنوان مثال: نور از فضاي بيرون منزل، وارد اطاقها مي شود و از آنجا به جاهاي ديگر. در اين صورت، نوري كه وارد خانه مي شود، پرتوي از نور خورشيد است كه در اطاقها و جاهاي ديگر ظاهر شده است.

اكنون در مطلب مورد بحث، آنچه كه انسان از نفس خود دريافت مي كند، يعني (منِ) او، كه حقيقت اوست و در همه لحظات وجودش آنرا احساس و مشاهده مي كند.[۶] به تعبير قرآن از روح خداست، يعني جلوه حق تعالي است و پرتوي از وجود اوست. پس وقتي كه انسان خود را درك مي كند در واقع، نموداري از قدرت و عظمت الهي را مورد ادراك قرار مي دهد. زيرا وجود او از حق است. پس در حقيقت توجه به (نفس) و سير در آن، مشاهده جلوه اي از هنر نمائي و ظهور حق تعالي است. در نتيجه (مَن) در انسان بعنوان موجود مستقل وجود ندارد. بلكه (خرد) انسان از خداست و مشاهده روح و نفس، در حقيقت، شهود جلوه و كمالي از وجود بي انتهاي حق است، در اين صورت، انسان فقر و بي چاره گي خود و عظمت و علم بي پايان الهي را در وجود خود درك مي كند.


مطالعه بيشتر

۱. خود شناسي عرفاني (سيري در الميزان)، حميد رضا مظاهري سيف، انتشارات نشاط.

۲. طريق عرفان، استاد علامه طباطبائي، انتشارات كتابسراي اشراق.

منابع

  1. تين/ ۴.
  2. حميد رضا، كتاب خودشناسي عرفاني، سيري در الميزان.
  3. دعاي ابوحمزه ثمالي، مفاتيح الجنان.
  4. . حجر/ ۹۹.
  5. ص/ ۷۲.
  6. خود شناسي عرفاني، ص۲۰.