مذهب شیعه در عصر ظهور: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{نیازمند گسترش}}
{{سوال}}آیا در هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) یک دین و یک مذهب در جهان رسمی خواهد شد؟ {{پایان سوال}}
{{سوال}}آیا در هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) یک دین و یک مذهب در جهان رسمی خواهد شد؟ {{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}

نسخهٔ ‏۸ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۱۴

سؤال
آیا در هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) یک دین و یک مذهب در جهان رسمی خواهد شد؟
درگاه‌ها
درگاه مهدویت.png


از آیات و روایات استفاده شده پس از ظهور امام زمان(ع)، اسلام دین جهانی خواهد شد و دین دیگری باقی نخواهد ماند. عالمان شیعه و شیعیان بر اساس روایات مختلف در منابع شیعه و اهل سنت، معتقدند فرقه ناجیه و مذهب حق، مذهب شیعه است و شیعه همان اسلام است؛[۱] بنابراین معنای این که اسلام جهان‌گیر می‌شود را جهانی شدن مذهب شیعه می‌دانند.

امام مهدی(ع):

سنت تخلف ناپذیر خداوند صاحب عزت و جلال بر این است که حق را به فرجام رساند و باطل را نابود کند.

غیبت شیخ طوسی، ص۱۷۴.

از آیات قرآن[۲] و روایات استفاده شده تنها دین حق، اسلام است و خواست الهی است که دین اسلام در عالم بشریت انتشار یابد. بر اساس آیه ۳۳ سوره توبه، دین حق بر همه دین‌ها پیروز خواهد شد. در تفسیر برهان از امام صادق(ع) نقل شده این آیه پس از ظهور قائم(ع) محقق خواهد شد و کافران و منکرانِ امامان(ع)، از قیام او ناراحت خواهند بود.[۳][نیازمند منبع]بر اساس روایتی دیگر در تفسیر الدر المنثور، هنگامی که این آیه محقق شود، هیچ یهودی و مسیحی و صاحب ملتی جز اسلام نمی‌ماند.[۳][نیازمند منبع]

روایتی نیز از امام کاظم(ع) نقل شده که وقتی قائم(ع) ظهور کند، اسلام را به یهودیان، مسیحیان، ستاره‌پرستان، بی‌دینان و کافران، در شرق و غرب جهان ارائه می‌کند. هر کس داوطلبانه اسلام را بپذیرد او را به انجام دستورات اسلامی مکلف می‌کند و هر کس نپذیرفت گردنش را می‌زند؛ به‌طوری که در سراسر جهان فقط یکتاپرست باقی می‌ماند. وقتی راوی گفت ولی کافران زیادند، امام کاظم پاسخ داد: «اگر خدا بخواهد بسیار را اندک و اندک را بسیار می‌کند».[۴]

منابع

  1. برای نمونه نگاه کنید به امامت و مهدویت، آیت الله صافی،انتشارات حضرت معصومه، قم، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۵۳ و ۵۴.
  2. برای نمونه آل عمران: آیه ۱۹ و ۸۵.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ نگاه کنید به المیزان، ج۹، ص۳۲۹.
  4. عصر ظهور، علی کورانی، ترجمه عباس جلالی، ص۳۵۸.