هول مطلع: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
هول مطلع چیست؟ | هول مطلع چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
«هول مطلع» مرکب از دو جزء هول و مطلع است. «هول» به معنای ترس و فریاد بزرگ است.<ref>همان، ج۴، ص۴۴۴.</ref> «مطلع» یعنی جایگاهی که از چیزی آگاهی حاصل میشود و این جایگاه، موقعیت بلند و مرتفعی دارد.<ref>همان، ج۳، ص۵۵.</ref> حاصل ترکیب چنین میشود: ترس و فریادی که از آگاهی یافتن در یک جایگاه بلند حاصل میشود. | «هول مطلع» مرکب از دو جزء هول و مطلع است. «هول» به معنای ترس و فریاد بزرگ است.<ref>همان، ج۴، ص۴۴۴.</ref> «مطلع» یعنی جایگاهی که از چیزی آگاهی حاصل میشود و این جایگاه، موقعیت بلند و مرتفعی دارد.<ref>همان، ج۳، ص۵۵.</ref> حاصل ترکیب چنین میشود: ترس و فریادی که از آگاهی یافتن در یک جایگاه بلند حاصل میشود. | ||
دو معنا برای هول مطلع ذکر شده است: | |||
هول مطلع، | ۱. هول مطلع، مکانی است که پس از قبض روح، فرشتگان روح انسان را به سوی آسمان میبرند. اینجا اگر شخص، کافر یا گنه کار باشد، وحشتی هولناک بر او چیره میشود.<ref>طبرسی نوری، کفایه الموحدین، ج۳، ص۲۲۴; و علم الهدی، معاد و عدل، ص۸۸ و ۸۹.</ref> | ||
از امام صادق ( | از امام صادق(ع) | ||
چون روح مؤمن از بدنش خارج شد، ملائکه آن را به آسمان میبرند و بر او ترحم و طلب مغفرت میکنند. از هفت آسمان میگذرند تا به عرش الهی میرسند. آنجا خداوند نیز بر او ترحم میکند و دستور میدهد که روح او را، نزد جسدش برگردانید؛ چون او را از زمین آفریدم و بار دیگر از زمین خارج میکنم.<ref>همان، به نقل از: اختصاص شیخ مفید.</ref> | چون روح مؤمن از بدنش خارج شد، ملائکه آن را به آسمان میبرند و بر او ترحم و طلب مغفرت میکنند. از هفت آسمان میگذرند تا به عرش الهی میرسند. آنجا خداوند نیز بر او ترحم میکند و دستور میدهد که روح او را، نزد جسدش برگردانید؛ چون او را از زمین آفریدم و بار دیگر از زمین خارج میکنم.<ref>همان، به نقل از: اختصاص شیخ مفید.</ref> | ||
امام باقر ( | امام باقر(ع) فرمود: | ||
چون روح کافر را پس از قبض به آسمان برند، درهای آن، به رویش بسته میشود و ملائکه او را لعنت میکنند.<ref>همان.</ref> | چون روح کافر را پس از قبض به آسمان برند، درهای آن، به رویش بسته میشود و ملائکه او را لعنت میکنند.<ref>همان.</ref> | ||
خط ۵۶: | خط ۳۶: | ||
ساعتهای خاک سپاری، میت مشغول است. چون به استقبال هول مطّلع و سؤال نکیر و منکر میرود.<ref>سیوطی، شرح الصدور، ص۱۵۵.</ref> | ساعتهای خاک سپاری، میت مشغول است. چون به استقبال هول مطّلع و سؤال نکیر و منکر میرود.<ref>سیوطی، شرح الصدور، ص۱۵۵.</ref> | ||
== ترس از هول مطلع == | |||
علی(ع) فرمود: | |||
خود را برای مرگ و پیشامدهای آن آماده کنید… تنگی قبرها، شدت اندوه و هول مطلع.<ref>محمد دشتی، نهج البلاغه، ص۱۰۹، خ ۱۹۰.</ref> | |||
در جای دیگر، حضرت پس از مذمت دنیا و بیان سختیهای آن فرمود: | |||
پس از دنیا، هول مطلع، سکرات موت و ایستادن در برابر عدل الهی است.<ref>همان، ص۳۳، خ ۸۳، ب ۲۴.</ref> | |||
امام حسن مجتبی (علیه السلام) هنگام مرگ، بسیار میگریست. وقتی علت را جویا شدند، فرمود: | |||
برای دو چیز می گریه میکنم، هول مطلع و جدایی از دوستان.<ref>بحار الانوار، ج۶، ص۱۶۱ و ۱۶۰، حدیث ۲۲.</ref> | |||
ابوذر غفاری وقتی فرزندش را به خاک سپرد، فرمود: | |||
اگر هول مطلع نبود، دوست داشتم به جای تو بودم.<ref>الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۵۰، باب نوادر، ح ۴.</ref> | |||
در دعاها وارد شده است: | |||
اللهم اعوذ بک من هول المطلع.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۵۵.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۷
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
هول مطلع چیست؟
مفهومشناسی
«هول مطلع» مرکب از دو جزء هول و مطلع است. «هول» به معنای ترس و فریاد بزرگ است.[۱] «مطلع» یعنی جایگاهی که از چیزی آگاهی حاصل میشود و این جایگاه، موقعیت بلند و مرتفعی دارد.[۲] حاصل ترکیب چنین میشود: ترس و فریادی که از آگاهی یافتن در یک جایگاه بلند حاصل میشود.
دو معنا برای هول مطلع ذکر شده است:
۱. هول مطلع، مکانی است که پس از قبض روح، فرشتگان روح انسان را به سوی آسمان میبرند. اینجا اگر شخص، کافر یا گنه کار باشد، وحشتی هولناک بر او چیره میشود.[۳]
از امام صادق(ع)
چون روح مؤمن از بدنش خارج شد، ملائکه آن را به آسمان میبرند و بر او ترحم و طلب مغفرت میکنند. از هفت آسمان میگذرند تا به عرش الهی میرسند. آنجا خداوند نیز بر او ترحم میکند و دستور میدهد که روح او را، نزد جسدش برگردانید؛ چون او را از زمین آفریدم و بار دیگر از زمین خارج میکنم.[۴]
امام باقر(ع) فرمود:
چون روح کافر را پس از قبض به آسمان برند، درهای آن، به رویش بسته میشود و ملائکه او را لعنت میکنند.[۵]
چنانکه همین معنا از قرآن نیز به دست میآید:
(إِنَّ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِ آیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ …).
ابن عباس میگوید:
یعنی درهای آسمان به روی کفار باز نمیشود، آن گونه که به روی مؤمنان گشوده میشود.[۶] ۳. هول مطلع سرازیری قبر است. وقتی میت را داخل قبر میکنند، هول و وحشت عظیمی بر او چیره میشود؛ گویی از آسمان به زیر میافتد. این حقیقت از سلمان فارسی و ملاقات او با روح میتی در آخر عمرش حکایت شده است:
هول مطلع سرازیری قبر است. وقتی میت را داخل قبر میکنند، هول و وحشت عظیمی بر او چیره میشود؛ گویی از آسمان به زیر میافتد. این حقیقت از سلمان فارسی و ملاقات او با روح میتی در آخر عمرش حکایت شده است:
قال فصلوا علیّ فلما فرغوا من الصلوه حملت الی قبری فعاینت هولاً عظیماً المطّلع تخیل انی سقطت من السماء الی الارض فی لحدی[۷]]روح[میت]به سلمان[گفت: بر]جنازه[ من نماز گزاردند. وقتی از نماز فارغ شدند، مرا به سوی قبرم بردند که ترس بزرگی مشاهده کردم. گویی که از آسمان به قبرم در زمین سقوط کردم.
از ترمذی نیز نقل شده است:
ساعتهای خاک سپاری، میت مشغول است. چون به استقبال هول مطّلع و سؤال نکیر و منکر میرود.[۸]
ترس از هول مطلع
علی(ع) فرمود:
خود را برای مرگ و پیشامدهای آن آماده کنید… تنگی قبرها، شدت اندوه و هول مطلع.[۹]
در جای دیگر، حضرت پس از مذمت دنیا و بیان سختیهای آن فرمود:
پس از دنیا، هول مطلع، سکرات موت و ایستادن در برابر عدل الهی است.[۱۰]
امام حسن مجتبی (علیه السلام) هنگام مرگ، بسیار میگریست. وقتی علت را جویا شدند، فرمود:
برای دو چیز می گریه میکنم، هول مطلع و جدایی از دوستان.[۱۱]
ابوذر غفاری وقتی فرزندش را به خاک سپرد، فرمود:
اگر هول مطلع نبود، دوست داشتم به جای تو بودم.[۱۲]
در دعاها وارد شده است:
اللهم اعوذ بک من هول المطلع.[۱۳]
منابع
- ↑ همان، ج۴، ص۴۴۴.
- ↑ همان، ج۳، ص۵۵.
- ↑ طبرسی نوری، کفایه الموحدین، ج۳، ص۲۲۴; و علم الهدی، معاد و عدل، ص۸۸ و ۸۹.
- ↑ همان، به نقل از: اختصاص شیخ مفید.
- ↑ همان.
- ↑ مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۴، ص۴۱۸.
- ↑ کفایه الموحدین، ج۳، ص۲۲۵; و معاد و عدل، ص۹۲.
- ↑ سیوطی، شرح الصدور، ص۱۵۵.
- ↑ محمد دشتی، نهج البلاغه، ص۱۰۹، خ ۱۹۰.
- ↑ همان، ص۳۳، خ ۸۳، ب ۲۴.
- ↑ بحار الانوار، ج۶، ص۱۶۱ و ۱۶۰، حدیث ۲۲.
- ↑ الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۵۰، باب نوادر، ح ۴.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۵۵.