آموختن دفن جنازه از زاغ: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} آيا انسان دفن كردن جنازه را از كلاغ آموخته است؟ {{...» ایجاد کرد) برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
(ابرابزار) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
آیا انسان دفن کردن جنازه را از کلاغ آموخته است؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
l خداوند سبحان در پنج | l خداوند سبحان در پنج آیه<ref>مائده: ۲۷–۳۱.</ref> از سورهٔ مائده به این داستان میپردازد که قابیل نخستین قتل را در زمین مرتکب میشود. او پس از این کار، نمیداند با جسد هابیل چه کند؟ بنابر روایات، درندگان به سوی جسد هابیل هجوم آوردند و او برای نجات جسد برادر، مدتی آن را بر دوش کشید؛ ولی جانوران منتظر بودند که قابیل جسد را رها کند. در این موقع همان گونه که قرآن میفرماید: | ||
(فَبَعَثَ اللّهُ غُراباً | (فَبَعَثَ اللّهُ غُراباً یَبْحَثُ فِی الْأَرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُوارِی سَوْأَه أَخِیهِ قالَ یا وَیْلَتی أَ عَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِیَ سَوْأَه أَخِی فَأَصْبَحَ مِنَ النّادِمِینَ); خداوند زاغی را فرستاد که در زمین، جستجو (و کند و کاو) میکرد تا به او نشان دهد چگونه برادر خود را دفن کند….<ref>همان: ۳۱.</ref> | ||
زاغ، | زاغ، خاکهای زمین را کنار میزد که با پنهان کردن جسد بی جان زاغ دیگر یا طعمه ای که به دست آورده بود ـ آن چنانکه عادت زاغ پنهان کردن دانهها و خوراکیها است ـ به قابیل نشان دهد که چگونه جسد برادر را خاک کند. هابیل با دیدن این منظره با خود گفت: | ||
وای بر من! آیا من نتوانستم مثل این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم…<ref>همان.</ref> | |||
در | در برخی روایات آمده است که خداوند دو کلاغ (زاغ) را فرستاد و آن دو در برابر قابیل با هم جنگیدند تا یکی کشته شد و آن دیگری، جسد او را دفن کرد. به این ترتیب قابیل آموخت که با جسد برادر چه کند.<ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۶۶; عبدعلی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۵۱۱; و محمد رشید رضا، المنار، ج۶، ص۳۴۶.</ref> | ||
به هرحال، چون | به هرحال، چون قابیل نمیدانست که با این جسد چه کند. هابیل نخستین مردهٔ بنی آدم بود، اینجا بود که خداوند به زاغ وظیفه داد تا چنین نمایشی برای قابیل اجرا کند و این نمایش اتفاقی و تصادفی نبود.<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۲۸۶.</ref> | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{پانویس}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی = | ||
|شاخه فرعی۱ = | |شاخه فرعی۱ = | ||
|شاخه فرعی۲ = | |شاخه فرعی۲ = | ||
|شاخه فرعی۳ = | |شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = | ||
| تیترها = | | تیترها = | ||
| ویرایش = | | ویرایش = | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = | ||
| کیفیت = | | کیفیت = | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ ۳۱ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۰:۰۱
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
آیا انسان دفن کردن جنازه را از کلاغ آموخته است؟
l خداوند سبحان در پنج آیه[۱] از سورهٔ مائده به این داستان میپردازد که قابیل نخستین قتل را در زمین مرتکب میشود. او پس از این کار، نمیداند با جسد هابیل چه کند؟ بنابر روایات، درندگان به سوی جسد هابیل هجوم آوردند و او برای نجات جسد برادر، مدتی آن را بر دوش کشید؛ ولی جانوران منتظر بودند که قابیل جسد را رها کند. در این موقع همان گونه که قرآن میفرماید:
(فَبَعَثَ اللّهُ غُراباً یَبْحَثُ فِی الْأَرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُوارِی سَوْأَه أَخِیهِ قالَ یا وَیْلَتی أَ عَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِیَ سَوْأَه أَخِی فَأَصْبَحَ مِنَ النّادِمِینَ); خداوند زاغی را فرستاد که در زمین، جستجو (و کند و کاو) میکرد تا به او نشان دهد چگونه برادر خود را دفن کند….[۲]
زاغ، خاکهای زمین را کنار میزد که با پنهان کردن جسد بی جان زاغ دیگر یا طعمه ای که به دست آورده بود ـ آن چنانکه عادت زاغ پنهان کردن دانهها و خوراکیها است ـ به قابیل نشان دهد که چگونه جسد برادر را خاک کند. هابیل با دیدن این منظره با خود گفت:
وای بر من! آیا من نتوانستم مثل این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم…[۳]
در برخی روایات آمده است که خداوند دو کلاغ (زاغ) را فرستاد و آن دو در برابر قابیل با هم جنگیدند تا یکی کشته شد و آن دیگری، جسد او را دفن کرد. به این ترتیب قابیل آموخت که با جسد برادر چه کند.[۴]
به هرحال، چون قابیل نمیدانست که با این جسد چه کند. هابیل نخستین مردهٔ بنی آدم بود، اینجا بود که خداوند به زاغ وظیفه داد تا چنین نمایشی برای قابیل اجرا کند و این نمایش اتفاقی و تصادفی نبود.[۵]
منابع