عقاید اخباری‌گری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی = فقه
| شاخه فرعی۱ =
| شاخه فرعی۱ =
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
خط ۳۴: خط ۳۴:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۵۱


سؤال

اخباری‌گری و ویژگی‌های آن چیست؟

اخباری‌گری رویکردی در مباحث فقهی است که در آن، تمایلی به اصول کلی عقلی و شرعی در استنباط احکام شرعی نیست و تنها، بر اساس نصِّ احادیث عمل می‌شود. اخباریان معتقدند عقل جایزالخطا است و نباید از آن در شناخت اصول و فروع دین بهره برد. به باور آنها، فهم غیر معصوم از ظاهر قرآن حجت نیست. آنها ظنون معتبره را نیز نپذیرفته‌اند.

عالمان اخباری، معتقد به تواتر روایات کتب اربعه بلکه همه کتاب‌های روایی شیعه شدند؛ بنابراین علم رجال را بی‌فایده شمرده‌اند. به اعتقاد آنها، اجتهاد جایز نیست و مکلفان باید خود، به کتاب‌های حدیثی مراجعه کرده و تکلیف خود را بفهمند و اگر در موضوعی روایتی یافت نشد احتیاط کنند.

مفهوم‌شناسی و پیشینه

اخباری‌گری رویکردی در مباحث فقهی است که در آن، تمایلی به اصول کلّی عقلی و شرعی در استنباط احکام شرعی نیست و تنها، بر اساس نصِّ احادیث عمل می‌شود.[۱] مفهوم مقابل اخباری‌گری، اصولی‌گری است.

در دوره بعد از غیبت صغرا در افکار و آراء برخی از عالمان شیعه رگه‌هایی از اخباری‌گری به وجود آمد، ولی با توجه به وجود عالمانی چون شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی اندیشه‌های اخباری‌گری قدرت و تداوم نیافت. اخباری‌گری با شروع دوره صفویه، به‌تدریج قدرت یافت و در قرن دوازدهم با ظهور محمدامین استرآبادی (درگذشت ۱۰۳۶ق)، بر بیشتر حوزه‌های شیعه سیطره یافت.

پیشینه حدیث‌گرایی که رگه‌هایی از اخباری‌گری دانسته شده در میان عالمان شیعه، به زمان شهید ثانی (۹۱۱–۹۵۶ق) بازگردانده شده است.

ویژگی‌ها

برخی از ویژگی‌های اخبارگری را چنین دانسته‌اند:

  • انکار حجیت عقل: اخباریان عقل را جایزالخطا شمرده و به او در شناخت اصول و فروع دین نقشی نمی‌دهند. محمدامین استرآبادی بنیان‌گذار اخباری‌گری، مدعی است عقل فقط در اموری که مبدأ حسی یا نزدیک به حس دارند (مانند ریاضیات) حجت است.[۲]
  • انکار حجیت ظواهر قرآن: اخباریان فهم غیر معصوم از قرآن را حجت نمی‌دانند. دلیل آنها روایاتی است که فهم قرآن را مختص معصومان(ع) شمرده و نیز روایاتی که از تفسیر به رأی نهی کرده است.
  • انکار حجت ظنون معتبر: اخباری‌ها حجیت هر گمانی حتی ظنون معتبره را نفی کرده‌اند. آنها برای این نظر، به آیات و روایات نهی کننده از عمل به گمان استناد کرده‌اند.
  • تواتر کتب اربعه و حجیت احادیث: عالمان اخباری، معتقد به تواتر روایات کتب اربعه بلکه همه کتاب‌های روایی شیعه شدند. آنها با توجه به این اعتقاد، احتیاج به علم رجال را منکر شدند؛ زیرا با توجه به متواتر شمردن کتب اربعه، بحث‌های رجالی فایده نخواهد داشت. همچنین علم رجال حداکثر به ما گمان قوی به صدور حدیث از معصوم(ع) می‌دهد و گمان هم که حجت نیست.
  • عدم اعتبار و جواز اجتهاد: اخباریان معتقدند دلیلی برای تقلید از فتاوای مجتهد نیست و افراد باید با رجوع به کتاب‌های حدیث، وظیفه خود را بفهمند. زیرا اجتهاد به معنای به کار بردن دقت‌های عقلی و رجالی برای درک احکام از مضمون آیات و روایات است؛ با اینکه از نظر اخباریان دقت عقلی اعتبار نداشته و مباحث رجالی نیز فایده‌ای ندارد.
  • لزوم احتیاط: به باور اخباری‌ها، درباره موضوعاتی که برای آن روایتی در کتب اربعه نیست، باید احتیاط شود (واجب احتمالی انجام شود و حرام احتمالی ترک شود).

منابع

  1. فائز، قاسم و محمد شریفی، پیدایش سیر تطور و تداوم اخباری‌گری، در کتاب قیم، شماره ۱۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۳ش، ص۲۱۴.
  2. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.