عزاداری امامان شیعه بر امام حسین(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} آيا در دوره‎ي معصومين(ع) عزاداري امام حسين(ع) در ايام محرم...» ایجاد کرد)
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا در دوره‎ي معصومين(ع) عزاداري امام حسين(ع) در ايام محرم برگزار مي‎شده و اگر چنين است، به چه صورت بوده است؟  
آیا در دورهٔ معصومین(ع) عزاداری امام حسین(ع) در ایام محرم برگزار می‌شده و اگر چنین است، به چه صورت بوده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
اقامه‎ي عزا و گريه بر عزيزان از دست رفته، از جانب معصومين(ع) رايج بوده است؛ چنان‎كه حضرت فاطمه زهرا(س) به خاطر گريه شبانه روزي براي پدر بزرگوارش، مورد اعتراض قرار گرفت و به ناچار بيت الاحزان را به وجود آورده، دست حسن و حسين(ع) را مي‎گرفت، و براي عزاداري و گريه به آن‎جا مي‎رفت. ائمه‎ي اطهار(ع) نيز براي امام حسين(ع) سوگواري مي‎كردند.
اقامهٔ عزا و گریه بر عزیزان از دست رفته، از جانب معصومین(ع) رایج بوده است؛ چنان‌که حضرت فاطمه زهرا(س) به خاطر گریه شبانه‌روزی برای پدر بزرگوارش، مورد اعتراض قرار گرفت و به ناچار بیت الاحزان را به وجود آورده، دست حسن و حسین(ع) را می‌گرفت، و برای عزاداری و گریه به آن‌جا می‌رفت. ائمهٔ اطهار(ع) نیز برای امام حسین(ع) سوگواری می‌کردند.


اما درباره‎ي چگونگي عزاداري آن‎ها و اين‎كه آيا اين عزاداري در ايام محرم بوده است يا خير، لازم است در سيره‎ي ائمه معصومين(ع) و چگونگي سوگواري آن‎ها تحقيق و بررسي لازم انجام شود. در اين زمينه، سيره‎ي امام سجاد(ع) و امامان پس از او را به اجمال بررسي خواهيم كرد:
اما دربارهٔ چگونگی عزاداری آن‌ها و این‌که آیا این عزاداری در ایام محرم بوده است یا خیر، لازم است در سیرهٔ ائمه معصومین(ع) و چگونگی سوگواری آن‌ها تحقیق و بررسی لازم انجام شود. در این زمینه، سیرهٔ امام سجاد(ع) و امامان پس از او را به اجمال بررسی خواهیم کرد:


۱. عزاداري امام سجاد(ع): از آن‎جايي كه حضرت امام زين‎العابدين(ع) هنگام شهادت پدر بزرگوارش، در كربلا حضور داشت و از عمق فاجعه آگاه و چگونگي شهادت آن عزيزان را مشاهده كرده بود؛ بنابراين، بر اساس روايات معتبر، آن حضرت تمام عمر باقي مانده‎ي خويش را عزادار بود و بر شهداي كربلا گريه مي‎‎كرد، چنان‎كه اگرغذايي را خدمت حضرت سجاد(ع) قرار مي‎دادند، اشك از چشمان مبارك‎شان جاري مي‎شد، تا جايي كه گاه غلامي از او مي‎پرسد: آيا حزن و اندوه شما تمام نمي‎شود؟ حضرت مي‎فرمايد: واي بر تو! همانا يعقوب(ع) دوازده فرزند داشت، يكي از آن‎ها ناپديد شد و يعقوب از شدّت اندوه چشمانش سفيد (ونابينا) گرديد، در حالي كه فرزندش يوسف زنده بود! ولي من پدر و برادر و عمو و هفده نفر از اهل بيتم و تعدادي از ياران پدرم را ديدم كه ذبح شده و به خون آغشته بودند؛ پس چگونه حزن و اندوهم تمام شود؟<ref>تاريخ النياحه علي الامام الشهيد الحسين بن علي(ع)، السيد صالح الشهرستاني، تحقيق و اعداد، الشيخ نبيل رضا علوان، ص۱۱۸بيروت، دارالزهراء، چاپ اول، ۱۴۱۹ق ، و مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۶۶.</ref>
۱. عزاداری امام سجاد(ع): از آن‌جایی که حضرت امام زین‌العابدین(ع) هنگام شهادت پدر بزرگوارش، در کربلا حضور داشت و از عمق فاجعه آگاه و چگونگی شهادت آن عزیزان را مشاهده کرده بود؛ بنابراین، بر اساس روایات معتبر، آن حضرت تمام عمر باقی ماندهٔ خویش را عزادار بود و بر شهدای کربلا گریه می‌کرد، چنان‌که اگرغذایی را خدمت حضرت سجاد(ع) قرار می‌دادند، اشک از چشمان مبارک‌شان جاری می‌شد، تا جایی که گاه غلامی از او می‌پرسد: آیا حزن و اندوه شما تمام نمی‌شود؟ حضرت می‌فرماید: وای بر تو! همانا یعقوب(ع) دوازده فرزند داشت، یکی از آن‌ها ناپدید شد و یعقوب از شدّت اندوه چشمانش سفید (ونابینا) گردید، در حالی که فرزندش یوسف زنده بود! ولی من پدر و برادر و عمو و هفده نفر از اهل بیتم و تعدادی از یاران پدرم را دیدم که ذبح شده و به خون آغشته بودند؛ پس چگونه حزن و اندوهم تمام شود؟<ref>تاریخ النیاحه علی الامام الشهید الحسین بن علی(ع)، السید صالح الشهرستانی، تحقیق و اعداد، الشیخ نبیل رضا علوان، ص۱۱۸بیروت، دارالزهراء، چاپ اول، ۱۴۱۹ق، و مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۶۶.</ref>


در «المجالس‎السنيّه» آمده است كه امام صادق(ع) درباره‎ي جدش ـ امام سجاد(ع) ـ ‎فرمود: او چهل سال بر پدرش گريه كرد، در حالي‎كه روزها روزه مي‎گرفت و شب‎ها شب‎زنده‎داري مي‎كرد و هنگامي كه زمان افطار فرا مي‎رسيد و يكي از غلامانش براي او غذا مي‎آورد و عرض مي‎كرد: اي مولاي من! ميل كنيد؛ حضرت مي‎فرمود: فرزند رسول خدا گرسنه شهيد شد، فرزند رسول خدا تشنه شهيد شد، و همين‎طور اين كلام را تكرار و گريه مي‎كرد تا اين كه غذا و آب با اشك چشمش مخلوط مي‎شد و اين وضعيت همچنان ادامه داشت تا اين‎كه خداي خويش را ملاقات كرد و به ديدار حق شتافت.<ref>المجالس السنيّه، سيد محسن امين، بيروت، دارالتعارف، چاپ ششم ۱۳۹۸ ق، ج۱، ص۱۵۵.</ref>
در «المجالس‌السنیّه» آمده است که امام صادق(ع) دربارهٔ جدش ـ امام سجاد(ع) ـ فرمود: او چهل سال بر پدرش گریه کرد، در حالی‌که روزها روزه می‌گرفت و شب‌ها شب‌زنده‌داری می‌کرد و هنگامی که زمان افطار فرا می‌رسید و یکی از غلامانش برای او غذا می‌آورد و عرض می‌کرد: ای مولای من! میل کنید؛ حضرت می‌فرمود: فرزند رسول خدا گرسنه شهید شد، فرزند رسول خدا تشنه شهید شد، و همین‌طور این کلام را تکرار و گریه می‌کرد تا این که غذا و آب با اشک چشمش مخلوط می‌شد و این وضعیت همچنان ادامه داشت تا این‌که خدای خویش را ملاقات کرد و به دیدار حق شتافت.<ref>المجالس السنیّه، سید محسن امین، بیروت، دارالتعارف، چاپ ششم ۱۳۹۸ ق، ج۱، ص۱۵۵.</ref>


۲. عزاداري امام باقر(ع): در كتاب «نهضه الحسين» (ص ۱۵۲ ) آمده است: با آمدن ماه محرم، حزن و اندوه در اهل‎بيت نبوي(ع) ظاهر مي‎گشت و آنان از شعرا مي‎خواستند تا براي جدشان ـ امام حسين(ع) ـ مرثيه‎سرايي كنند.<ref>كامل الزيارات، ابن قولويه قمي، ص۱۱۱ تا ۱۱۴، تهران، چاپ‎ صدوق، چاپ اول، سال۱۳۷۵.</ref> همچنين در كامل‎الزيارات ابن ‎قولويه آمده است كه امام باقر(ع) در روز عاشورا به سوگواري براي امام حسين(ع) امر فرموده، و در خانه‎ي خويش مجلس عزا اقامه مي‎كرد و…<ref> . ر.ك: تاريخ النياحه علي الامام الشهيد الحسين بن علي(ع)، ص۱۲۰، المجالس السنيه، ج۵، ص۱۲۳.</ref>
۲. عزاداری امام باقر(ع): در کتاب «نهضه الحسین» (ص ۱۵۲) آمده است: با آمدن ماه محرم، حزن و اندوه در اهل‌بیت نبوی(ع) ظاهر می‌گشت و آنان از شعرا می‌خواستند تا برای جدشان ـ امام حسین(ع) ـ مرثیه‌سرایی کنند.<ref>کامل الزیارات، ابن قولویه قمی، ص۱۱۱ تا ۱۱۴، تهران، چاپ صدوق، چاپ اول، سال۱۳۷۵.</ref> همچنین در کامل‌الزیارات ابن قولویه آمده است که امام باقر(ع) در روز عاشورا به سوگواری برای امام حسین(ع) امر فرموده، و در خانهٔ خویش مجلس عزا اقامه می‌کرد و…<ref>. ر.ک. تاریخ النیاحه علی الامام الشهید الحسین بن علی(ع)، ص۱۲۰، المجالس السنیه، ج۵، ص۱۲۳.</ref>


۳. عزاداري امام صادق(ع): درباره‎ي عزاداري امام صادق‎(ع) نيز روايات زيادي وارد شده است كه از شاعران درخواست مي‎نمود براي جدّش مرثيه‎سرايي كنند و آنان را بر اين امر مقدّس تشويق مي‎كرد و اهل‎بيت او از پس پرده به مرثيه‎سرايي شاعران گوش مي‎دادند و گريه و ناله مي‎كردند.<ref>تاريخ سيدالشهدا، عباس صفائي حائري، ص۵۶۶، قم، انتشارات مسجد مقدس جمكران، چاپ اول، سال ۱۳۷۹، امالي صدوق، مجلسي، ج۶، ص۲۰۵.</ref>
۳. عزاداری امام صادق(ع): دربارهٔ عزاداری امام صادق‎(ع) نیز روایات زیادی وارد شده است که از شاعران درخواست می‌نمود برای جدّش مرثیه‌سرایی کنند و آنان را بر این امر مقدّس تشویق می‌کرد و اهل‌بیت او از پس پرده به مرثیه‌سرایی شاعران گوش می‌دادند و گریه و ناله می‌کردند.<ref>تاریخ سیدالشهدا، عباس صفائی حائری، ص۵۶۶، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ اول، سال ۱۳۷۹، آمالی صدوق، مجلسی، ج۶، ص۲۰۵.</ref>


۴.عزاداري امام موسي كاظم(ع): در اين باره، امام رضا(ع) مي‎فرمايد: هنگامي كه محرم فرا مي‎رسيد، پدرم هرگز با حالت خنده و تبسم ديده نمي‎شد و ده روز اول محرم به همين شكل بود تا اين كه روز دهم و روز عاشورا فرا مي‎رسيد و اين روز، روز مصيبت و حزن و گريه او بود و مي‎فرمود: عاشورا روزي است كه جدّم حسين(ع) را شهيد كردند.<ref>تاريخ النياحه…، همان، ص۱۳۲، امالي صدوق، ج۲، ص۱۱۱.</ref>  
۴. عزاداری امام موسی کاظم(ع): در این باره، امام رضا(ع) می‌فرماید: هنگامی که محرم فرا می‌رسید، پدرم هرگز با حالت خنده و تبسم دیده نمی‌شد و ده روز اول محرم به همین شکل بود تا این که روز دهم و روز عاشورا فرا می‌رسید و این روز، روز مصیبت و حزن و گریه او بود و می‌فرمود: عاشورا روزی است که جدّم حسین(ع) را شهید کردند.<ref>تاریخ النیاحه…، همان، ص۱۳۲، آمالی صدوق، ج۲، ص۱۱۱.</ref>


۵. عزاداري امام رضا(ع): دعبل خزاعي مي‎گويد: در ايام دهه‎ي محرم به محضر آقا و مولاي خود، علي بن موسي(ع)، در مرو شرفياب شدم و آن حضرت را در حالي كه اصحابش دور او نشسته بودند، محزون يافتم. وقتي حضرت مرا ديد فرمود: مرحبا بر تو دعبل! مرحبا بر كسي كه با دست و زبانش ما را ياري مي‎كند؛ سپس حضرت مرا در كنار خودش جاي داد و فرمود: اي دعبل! دوست داري شعر بخواني؛ زيرا اين روزها ايام غم و اندوه بر ما اهل بيت و روز شادي دشمنان ما، به ويژه بني‎اميه، است؛ سپس برخاست و پرده‎اي بين ما و اهل‎بيتش زد و آنان را پشت پرده نشاند تا بر مصيبت جدّش حسين(ع) گريه كنند؛ آن‎گاه رو به من كرد و فرمود: اي دعبل! مرثيه بخوان! تو ياور ما و مرثيه‎سراي ما هستي، تا زماني كه زنده‎اي.<ref>بحارالانوار، ج۴۰، ص۲۵۷.</ref> در اين هنگام دعبل مرثيه‎سرايي را آغاز كرد.<ref>همان، ص۱۵۷.</ref>
۵. عزاداری امام رضا(ع): دعبل خزاعی می‌گوید: در ایام دههٔ محرم به محضر آقا و مولای خود، علی بن موسی(ع)، در مرو شرفیاب شدم و آن حضرت را در حالی که اصحابش دور او نشسته بودند، محزون یافتم. وقتی حضرت مرا دید فرمود: مرحبا بر تو دعبل! مرحبا بر کسی که با دست و زبانش ما را یاری می‌کند؛ سپس حضرت مرا در کنار خودش جای داد و فرمود: ای دعبل! دوست داری شعر بخوانی؛ زیرا این روزها ایام غم و اندوه بر ما اهل بیت و روز شادی دشمنان ما، به ویژه بنی‌امیه، است؛ سپس برخاست و پرده‌ای بین ما و اهل‌بیتش زد و آنان را پشت پرده نشاند تا بر مصیبت جدّش حسین(ع) گریه کنند؛ آن‌گاه رو به من کرد و فرمود: ای دعبل! مرثیه بخوان! تو یاور ما و مرثیه‌سرای ما هستی، تا زمانی که زنده‌ای.<ref>بحارالانوار، ج۴۰، ص۲۵۷.</ref> در این هنگام دعبل مرثیه‌سرایی را آغاز کرد.<ref>همان، ص۱۵۷.</ref>


۶. عزاداري در زمان چهار امام ديگر: در آن زمان‎ها، عزاداري گاه سير صعودي و گاه نزولي داشته است؛ مثلاً در زمان امام جواد(ع)، تا حدي امكان عزاداري براي شيعيان فراهم بود و اين حالت تا زمان معتصم ادامه داشت؛ اما پس از آن، سير نزولي يافت و شيعه براي عزاداري و احياي شعائر حسيني در فشار بود.<ref>همان، ص۱۳۶ و ۱۳۷.</ref> در اين دوران نيز عزاداري در ايام محرم نسبت به ماه‎ها و ايام ديگر بيشتر بود.
۶. عزاداری در زمان چهار امام دیگر: در آن زمان‌ها، عزاداری گاه سیر صعودی و گاه نزولی داشته است؛ مثلاً در زمان امام جواد(ع)، تا حدی امکان عزاداری برای شیعیان فراهم بود و این حالت تا زمان معتصم ادامه داشت؛ اما پس از آن، سیر نزولی یافت و شیعه برای عزاداری و احیای شعائر حسینی در فشار بود.<ref>همان، ص۱۳۶ و ۱۳۷.</ref> در این دوران نیز عزاداری در ایام محرم نسبت به ماه‌ها و ایام دیگر بیشتر بود.


با توجه به بررسي سيره امامان معصوم(ع)، عزاداري سيد‎الشهدا در طول سال در مناسبت‎هاي ويژه برپا بود، ولي در ايام محرم، مجالس سوگواري هر روز بر پا مي‎شد و برخي از آن‎ها، مانند امام سجاد(ع)، در ايام محرم سياه‎پوش نيز بودند.<ref>سياه‎پوش در سوگ ائمه نور، علي ابوالحسني، منذر، ص۱۲۷ و ۱۲۸، قم، مؤلف، چاپ اول، سال ۱۳۷۵. براي آگاهي بيشتر ر. ك: مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۶۶، امالي صدوق، مجلسي ۲۹، ج۶، ص۲۰۵.</ref>  
با توجه به بررسی سیره امامان معصوم(ع)، عزاداری سیدالشهدا در طول سال در مناسبت‌های ویژه برپا بود، ولی در ایام محرم، مجالس سوگواری هر روز بر پا می‌شد و برخی از آن‌ها، مانند امام سجاد(ع)، در ایام محرم سیاه‌پوش نیز بودند.<ref>سیاه‌پوش در سوگ ائمه نور، علی ابوالحسنی، منذر، ص۱۲۷ و ۱۲۸، قم، مؤلف، چاپ اول، سال ۱۳۷۵. برای آگاهی بیشتر ر.ک. مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۶۶، آمالی صدوق، مجلسی ۲۹، ج۶، ص۲۰۵.</ref>


<span></span>
== منابع ==
==منابع==
{{پانویس|۲}}
<references />
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =  
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۹ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۷

سؤال

آیا در دورهٔ معصومین(ع) عزاداری امام حسین(ع) در ایام محرم برگزار می‌شده و اگر چنین است، به چه صورت بوده است؟

اقامهٔ عزا و گریه بر عزیزان از دست رفته، از جانب معصومین(ع) رایج بوده است؛ چنان‌که حضرت فاطمه زهرا(س) به خاطر گریه شبانه‌روزی برای پدر بزرگوارش، مورد اعتراض قرار گرفت و به ناچار بیت الاحزان را به وجود آورده، دست حسن و حسین(ع) را می‌گرفت، و برای عزاداری و گریه به آن‌جا می‌رفت. ائمهٔ اطهار(ع) نیز برای امام حسین(ع) سوگواری می‌کردند.

اما دربارهٔ چگونگی عزاداری آن‌ها و این‌که آیا این عزاداری در ایام محرم بوده است یا خیر، لازم است در سیرهٔ ائمه معصومین(ع) و چگونگی سوگواری آن‌ها تحقیق و بررسی لازم انجام شود. در این زمینه، سیرهٔ امام سجاد(ع) و امامان پس از او را به اجمال بررسی خواهیم کرد:

۱. عزاداری امام سجاد(ع): از آن‌جایی که حضرت امام زین‌العابدین(ع) هنگام شهادت پدر بزرگوارش، در کربلا حضور داشت و از عمق فاجعه آگاه و چگونگی شهادت آن عزیزان را مشاهده کرده بود؛ بنابراین، بر اساس روایات معتبر، آن حضرت تمام عمر باقی ماندهٔ خویش را عزادار بود و بر شهدای کربلا گریه می‌کرد، چنان‌که اگرغذایی را خدمت حضرت سجاد(ع) قرار می‌دادند، اشک از چشمان مبارک‌شان جاری می‌شد، تا جایی که گاه غلامی از او می‌پرسد: آیا حزن و اندوه شما تمام نمی‌شود؟ حضرت می‌فرماید: وای بر تو! همانا یعقوب(ع) دوازده فرزند داشت، یکی از آن‌ها ناپدید شد و یعقوب از شدّت اندوه چشمانش سفید (ونابینا) گردید، در حالی که فرزندش یوسف زنده بود! ولی من پدر و برادر و عمو و هفده نفر از اهل بیتم و تعدادی از یاران پدرم را دیدم که ذبح شده و به خون آغشته بودند؛ پس چگونه حزن و اندوهم تمام شود؟[۱]

در «المجالس‌السنیّه» آمده است که امام صادق(ع) دربارهٔ جدش ـ امام سجاد(ع) ـ فرمود: او چهل سال بر پدرش گریه کرد، در حالی‌که روزها روزه می‌گرفت و شب‌ها شب‌زنده‌داری می‌کرد و هنگامی که زمان افطار فرا می‌رسید و یکی از غلامانش برای او غذا می‌آورد و عرض می‌کرد: ای مولای من! میل کنید؛ حضرت می‌فرمود: فرزند رسول خدا گرسنه شهید شد، فرزند رسول خدا تشنه شهید شد، و همین‌طور این کلام را تکرار و گریه می‌کرد تا این که غذا و آب با اشک چشمش مخلوط می‌شد و این وضعیت همچنان ادامه داشت تا این‌که خدای خویش را ملاقات کرد و به دیدار حق شتافت.[۲]

۲. عزاداری امام باقر(ع): در کتاب «نهضه الحسین» (ص ۱۵۲) آمده است: با آمدن ماه محرم، حزن و اندوه در اهل‌بیت نبوی(ع) ظاهر می‌گشت و آنان از شعرا می‌خواستند تا برای جدشان ـ امام حسین(ع) ـ مرثیه‌سرایی کنند.[۳] همچنین در کامل‌الزیارات ابن قولویه آمده است که امام باقر(ع) در روز عاشورا به سوگواری برای امام حسین(ع) امر فرموده، و در خانهٔ خویش مجلس عزا اقامه می‌کرد و…[۴]

۳. عزاداری امام صادق(ع): دربارهٔ عزاداری امام صادق‎(ع) نیز روایات زیادی وارد شده است که از شاعران درخواست می‌نمود برای جدّش مرثیه‌سرایی کنند و آنان را بر این امر مقدّس تشویق می‌کرد و اهل‌بیت او از پس پرده به مرثیه‌سرایی شاعران گوش می‌دادند و گریه و ناله می‌کردند.[۵]

۴. عزاداری امام موسی کاظم(ع): در این باره، امام رضا(ع) می‌فرماید: هنگامی که محرم فرا می‌رسید، پدرم هرگز با حالت خنده و تبسم دیده نمی‌شد و ده روز اول محرم به همین شکل بود تا این که روز دهم و روز عاشورا فرا می‌رسید و این روز، روز مصیبت و حزن و گریه او بود و می‌فرمود: عاشورا روزی است که جدّم حسین(ع) را شهید کردند.[۶]

۵. عزاداری امام رضا(ع): دعبل خزاعی می‌گوید: در ایام دههٔ محرم به محضر آقا و مولای خود، علی بن موسی(ع)، در مرو شرفیاب شدم و آن حضرت را در حالی که اصحابش دور او نشسته بودند، محزون یافتم. وقتی حضرت مرا دید فرمود: مرحبا بر تو دعبل! مرحبا بر کسی که با دست و زبانش ما را یاری می‌کند؛ سپس حضرت مرا در کنار خودش جای داد و فرمود: ای دعبل! دوست داری شعر بخوانی؛ زیرا این روزها ایام غم و اندوه بر ما اهل بیت و روز شادی دشمنان ما، به ویژه بنی‌امیه، است؛ سپس برخاست و پرده‌ای بین ما و اهل‌بیتش زد و آنان را پشت پرده نشاند تا بر مصیبت جدّش حسین(ع) گریه کنند؛ آن‌گاه رو به من کرد و فرمود: ای دعبل! مرثیه بخوان! تو یاور ما و مرثیه‌سرای ما هستی، تا زمانی که زنده‌ای.[۷] در این هنگام دعبل مرثیه‌سرایی را آغاز کرد.[۸]

۶. عزاداری در زمان چهار امام دیگر: در آن زمان‌ها، عزاداری گاه سیر صعودی و گاه نزولی داشته است؛ مثلاً در زمان امام جواد(ع)، تا حدی امکان عزاداری برای شیعیان فراهم بود و این حالت تا زمان معتصم ادامه داشت؛ اما پس از آن، سیر نزولی یافت و شیعه برای عزاداری و احیای شعائر حسینی در فشار بود.[۹] در این دوران نیز عزاداری در ایام محرم نسبت به ماه‌ها و ایام دیگر بیشتر بود.

با توجه به بررسی سیره امامان معصوم(ع)، عزاداری سیدالشهدا در طول سال در مناسبت‌های ویژه برپا بود، ولی در ایام محرم، مجالس سوگواری هر روز بر پا می‌شد و برخی از آن‌ها، مانند امام سجاد(ع)، در ایام محرم سیاه‌پوش نیز بودند.[۱۰]

منابع

  1. تاریخ النیاحه علی الامام الشهید الحسین بن علی(ع)، السید صالح الشهرستانی، تحقیق و اعداد، الشیخ نبیل رضا علوان، ص۱۱۸بیروت، دارالزهراء، چاپ اول، ۱۴۱۹ق، و مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۶۶.
  2. المجالس السنیّه، سید محسن امین، بیروت، دارالتعارف، چاپ ششم ۱۳۹۸ ق، ج۱، ص۱۵۵.
  3. کامل الزیارات، ابن قولویه قمی، ص۱۱۱ تا ۱۱۴، تهران، چاپ صدوق، چاپ اول، سال۱۳۷۵.
  4. . ر.ک. تاریخ النیاحه علی الامام الشهید الحسین بن علی(ع)، ص۱۲۰، المجالس السنیه، ج۵، ص۱۲۳.
  5. تاریخ سیدالشهدا، عباس صفائی حائری، ص۵۶۶، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ اول، سال ۱۳۷۹، آمالی صدوق، مجلسی، ج۶، ص۲۰۵.
  6. تاریخ النیاحه…، همان، ص۱۳۲، آمالی صدوق، ج۲، ص۱۱۱.
  7. بحارالانوار، ج۴۰، ص۲۵۷.
  8. همان، ص۱۵۷.
  9. همان، ص۱۳۶ و ۱۳۷.
  10. سیاه‌پوش در سوگ ائمه نور، علی ابوالحسنی، منذر، ص۱۲۷ و ۱۲۸، قم، مؤلف، چاپ اول، سال ۱۳۷۵. برای آگاهی بیشتر ر.ک. مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۶۶، آمالی صدوق، مجلسی ۲۹، ج۶، ص۲۰۵.