عمر حضرت نوح(ع): تفاوت میان نسخهها
(جایگزینی متن - ' | ارجاعات =' به ' | ارجاعات = | بازبینی نویسنده = ') |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | ||
|شاخه فرعی۱ = پیامبرشناسی در قرآن | | شاخه فرعی۱ = پیامبرشناسی در قرآن | ||
|شاخه فرعی۲ = ویژگیهای پیامبران | | شاخه فرعی۲ = ویژگیهای پیامبران | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله |
نسخهٔ ۱۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۵
به نظر میرسد عمر حضرت نوح ۶۰ الی ۷۰ سال بوده است، و ۹۵۰ سال عمر خاندان نوح بوده است، نه شخص نوح، واقعاً بعید است که یک شخص ۹۵۰ سال عمر کند.
قرآن، بیش از «۴۳» آیه را درباره حضرت نوح(ع) مطرح میکند. طبق نص صریح قرآن و کتابهای آسمانی دیگر، عمر حضرت نوح بیش از «۹۵۰» سال بوده است، نه خاندان او. و از نظر عقلی، تاریخی و علمی، داشتن عمرهای طولانی زیادی در جهان اتفاق افتاده است و این یک امر بعیدی نیست.
آیهای که درباره عمر حضرت نوح(ع) نازل شده است؛ تصریح میکند که عمر حضرت نوح(ع) «۹۵۰» سال بود: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَی قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَه إِلا خَمْسِینَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ؛ ما نوح را بسوی قومش فرستادیم و او در میان آنها «۹۵۰» سال درنگ کرد؛ امّا سرانجام طوفان آنها را فرو گرفت در حالی که ظالم بودند.﴾(عنکبوت:۱۴)
شاید این شبهه برگرفته از کسانی است که میگویند: در زمان حضرت نوح، مردم هر ماه را یک سال به حساب میآوردند، لذا «۹۵۰» سال برابر با «۸۰» سال میباشد. در حالیکه این سخن ریشه تاریخی و علمی و عقلی ندارد[۱] و چنین مطلبی از قرآن استفاده نمیشود.
با مرور گذرا به قرآن و تاریخ در مییابیم که خداوند با قدرت بیانتهای خودش، قادر است در این جهان، معجزهای را بر خلاف طبیعت، خلق نماید؛ مانند: طوفان نوح،[۲] سرد شدن آتش برای ابراهیم(ع)،[۳] تبدیل شدن عصای موسی(ع) به اژدها،[۴] تولد عیسی(ع)، و سخن گفتن او در گهواره.[۵] بنابراین خداوند قادر است به شخصی عمر طولانی عطا کند و به شخص دیگر عمر کوتاهتر. تازه اگر طول عمر آن حضرت را امر خارقالعاده و معجزه بدانیم؛ که این امر ممکن است و هیچ استبعادی ندارد؛ چون دانشمندان معتقدند عمر طبیعی او این مقدار بوده زیرا اصولاً در آن زمانها عمرها طولانی بوده است و شاهد بر این مدعا تاریخ است؛ و کتابهایی درباره زندگیهای طولانی در تاریخ نوشته شده است.
دانشمندان، یکی از علل طولانی بودن عمر انسانهای اولین را، نبود بیماریها، سالم بودن ژنها، غذای ساده و طبیعی و … میدانند و به وسیله آزمایشها، توانستهاند عمر پارهای از گیاهان یا موجودات زنده دیگر را به دوازده برابر برسانند.[۶]
مطالعه بیشتر
۱. سید محمد حسین طباطبائی، تفسیرالمیزان، ج۱۰، ص۴۱۶–۴۰۰.
۲. آیتالله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۲۳۲–۲۳۰.
۳. دکتر حبیبالله طاهری، سیمای آفتاب، ص۲۱۱.
۴. عمادالدین حسین اصفهانی، تاریخ انبیاء، (تهران؛ انتشارات اسلامی، چ ۳۳، ۱۳۷۱).
۵. محمد بن حسن الطوسی، البیان فی تفسیر القرآن، (لبنان؛ دار احیاء التراث العربی، چ۱، بی تا) ج۸، ص۱۹۲، ۲۲۵–۱۹۵.