اتهام به داوود(ع) در تورات: تفاوت میان نسخهها
جز (ابرابزار) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | |||
آیا داستان عاشق شدن حضرت داود پیامبر به زن یکی از سرداران نظامیش حقیقت دارد؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | |||
{{ | |||
آنچه در قرآن کریم در این مورد آمده است بهترین جواب این شبهه است که با مقدمهای کوتاه به طرح پاسخ میپردازیم. | آنچه در قرآن کریم در این مورد آمده است بهترین جواب این شبهه است که با مقدمهای کوتاه به طرح پاسخ میپردازیم. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
مرحوم شیخ الطائفه، طوسی نیز آن را قول مردود و جعلی دانسته و این رفتار را از مردم پست و بیمنزلت بعید دانسته چه رسد به پیامبری مثل داود که خداوند درباره انبیاء فرموده: }}الله یصطفی من الملائکه رسلاً و من الناس<ref>حج/۷۵.</ref>{{قرآن|}}و لقد اخترناهم علی علم علی العالمین<ref>دخان/۳۲.</ref>{{قرآن| خداوند چگونه فردی را که عاشق زنان مردم میشود به عنوان پیامبر و امین سرّش نموده است و کسی را که به خاطر هواپرستی راضی به کشته شدن یک انسان میشود او را به عنوان یک پیامبر انتخاب کند.<ref>طوسی، تفسیر تبیان، بیروت، دار احیاء التراث، ج۸، ص۵۵۴ و ۵۵۵.</ref> | مرحوم شیخ الطائفه، طوسی نیز آن را قول مردود و جعلی دانسته و این رفتار را از مردم پست و بیمنزلت بعید دانسته چه رسد به پیامبری مثل داود که خداوند درباره انبیاء فرموده: }}الله یصطفی من الملائکه رسلاً و من الناس<ref>حج/۷۵.</ref>{{قرآن|}}و لقد اخترناهم علی علم علی العالمین<ref>دخان/۳۲.</ref>{{قرآن| خداوند چگونه فردی را که عاشق زنان مردم میشود به عنوان پیامبر و امین سرّش نموده است و کسی را که به خاطر هواپرستی راضی به کشته شدن یک انسان میشود او را به عنوان یک پیامبر انتخاب کند.<ref>طوسی، تفسیر تبیان، بیروت، دار احیاء التراث، ج۸، ص۵۵۴ و ۵۵۵.</ref> | ||
{{پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
نسخهٔ ۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۶
آیا داستان عاشق شدن حضرت داود پیامبر به زن یکی از سرداران نظامیش حقیقت دارد؟
آنچه در قرآن کریم در این مورد آمده است بهترین جواب این شبهه است که با مقدمهای کوتاه به طرح پاسخ میپردازیم.
حضرت داود یکی از انبیای بزرگ الهی است که خداوند او را به عنوان خلیفه خویش در روی زمین نامیده است. }}یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض…[۱]﴿ای داود ما تو را در زمین خلیفه خود قرار دادیم، پس حکومت کن در بین مردم… نام این پیامبر الهی شانزده بار در قرآن به نیکی یاد شده و خداوند او را یکی از پیامبرانی معرفی میکند که دارای کتاب آسمانی به نام «زبور» میداند.[۲] و از جمله انبیایی میداند که علم لدّنی[۳] به او عطا شده است؛ بنابراین او پیامبر خدا و خلیفه الهی و دارای جایگاه رفیع در نزد پروردگار است و امین وحی و صاحب اسرار و علم لدنی و حجت الهی بر خلایق بود. کسی که در پیش خداوند از چنین جایگاهی برخوردار است، سزاوار این گفتار شنیع و نحیف و سبک نیست که به او بسته شود، و آیا توهین به نبوت نیست که درباره او چنین گفتاری نقل شود؟
اصل داستان در تورات تحریف شده آمده، وازاین راه وارد منابع و فرهنگ اسلامی بویژه منابع اهل سنت ، شده که بسیار توهینآمیز است. در این منابع تحریف شده (که توسط برخی از احبار یهود چنین کاری انجام گرفته و قرآن کریم نیز به تحریف قوم یهود اشاره میکند.[۴]) آمده است که شوهر آن زن مردی نظامی بوده است که داود در محراب خود کبوتری زیبا دید و خواست او را بگیرد تعقیب کرد و به دنبال او به پشت بام رفته و چشمش به زنی افتاد که در حال استحمام بود. زیبایی زن او را حیرت آورد و بعد از تحیر عاشق او شده و درباره او تحقیق انجام داد، معلوم شد که شوهرش از نظامیان داود و در جبهه جنگ حضور دارد و به فرمانده سپاه دستور داد که او را همیشه در پیشاپیش نظامیان و از محافظان تابوت سکینه موسی قرار دهد، و چنین شد و آن مرد در جنگ کشته شد و زنش به تصرف داود آمد و فرزندی به نام سلیمان از او متولد شد.»[۵] به دلایل متقن این داستان کذب محض و دروغ و تهمت به پیامبری عظیم الشأن است.
- داود پیامبر چگونه در حال نماز بود و از نماز غفلت ورزید و فکرش به خاطر یک کبوتر از خداوند سلب و به آن پرنده جلب شد.
- داود پیامبر چقدر غفلت داشته است که همسایهاش را نمیشناخته و فرماندهان سپاهش را نمیشناخته و چگونه از اعزام آنها به میدان نبرد آگاهی نداشته و…
- در قرآن آمده است که داود شخصاً فرماندهی نظامی را عهدهدار میشد و در میادین جنگ حاضر میشد.
- آیا از شأن یک پیامبر و خلیفه الهی بعید نیست که دنبال یک پرنده نمازش را قطع کند؟ یعنی نماز برای او اینقدر بیاهمیت بوده است، و مناجات با خداوند برایش اینقدر سهل بوده است، از داودی که در مناجات خود به قدری سوزناک با خدا راز و نیاز میکرد که تمام کائنات و هستی با او همصدا میشدند و کوهها و سایر موجودات از سوز مناجاتش تحت تأثیر قرار میگرفتند، چنین رفتاری صادر شود و به این آسانی این عرصه حال (محراب) را به هم بزند. آیا خداوند این چنین فردی را با خطاب «خلیفه» یاد میکند، و آیا اصلاً چنین فردی صلاحیت دارد که خلافت الهی را عهدهدار شود؟ این تحریف توسط عالمان یهود که برای توجیه رفتار زشت خود بدان متمسک شدهاند، در تورات انجام گرفته و توسط عدهای جاعل و محرّف وارد متون اسلامی شده است که هم با ظاهر آیات قرآن متناقض است و هم از شأن یک پیامبر کاملاً بعید است و هر عاقلی این گونه داستانها را مسخرهآمیز دانسته و به دیده انکار مینگرد و قبول نمیکند.
علما و صاحبنظران بزرگ و مفسران و دانشمندان شیعه چنین داستانی را خرافی دانسته و مردود شمردهاند. مرحوم طبرسی فرموده است: اگر یک فرد عادی مرتکب چنین عملی شود از درجه عدالت و شهادت سقوط و متهم به خیانت میشود. چه رسد به اینکه این بافتهها را در حق یک پیامبر که امانت اولین و مهمترین شرط رسالت است در حق او گفته شود، خیانت به ناموس دیگران و هوسرانی و هواپرستی…[۶]
مرحوم علامه طباطبایی (ره) داستان تورات را از این شنیعتر دانسته و بسیار سبک شمرده و از شأن پیامبر الهی بعید میداند. آن استاد فرزانه حدیثی از امام رضا(ع) نقل میکند که امام در مناظره با ابن جهم به او فرمود: پدران شما چنین ظلمی در حق پیامبر بزرگ الهی روا داشتهاند و او را سبک شمارنده نماز قلمداد کردهاند.[۷]
مرحوم شیخ الطائفه، طوسی نیز آن را قول مردود و جعلی دانسته و این رفتار را از مردم پست و بیمنزلت بعید دانسته چه رسد به پیامبری مثل داود که خداوند درباره انبیاء فرموده:﴾الله یصطفی من الملائکه رسلاً و من الناس[۸]﴿﴾و لقد اخترناهم علی علم علی العالمین[۹]{{قرآن| خداوند چگونه فردی را که عاشق زنان مردم میشود به عنوان پیامبر و امین سرّش نموده است و کسی را که به خاطر هواپرستی راضی به کشته شدن یک انسان میشود او را به عنوان یک پیامبر انتخاب کند.[۱۰]
مطالعه بیشتر
- تاریخ انبیای، عماد زاده.
- قصص القرآن، جزایری.
- تاریخ انبیا، راوندی.
- تاریخ انبیا، رسولی محلاتی.
منابع
- ↑ ص/۲۶.
- ↑ نساء/۱۶۳.
- ↑ نمل/۱۵.
- ↑ من الذین هادو یحرفون الکلم عن مواضعه؛ نساء/۴۶؛ قوم یهود تحریف مینمایند جای کلمات را و آیه مائده/۱۳.
- ↑ به نقل از طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۱۷، ص۱۷–۳۱۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، بیروت، ۱۴۱۲، ج۷–۸، ص۶۰۷.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۱۴–۳۱۵.
- ↑ حج/۷۵.
- ↑ دخان/۳۲.
- ↑ طوسی، تفسیر تبیان، بیروت، دار احیاء التراث، ج۸، ص۵۵۴ و ۵۵۵.