پیامدهای دلبستگی به دنیا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ویرایش}} | {{ویرایش}} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}}پیامدهای دلبستگی به دنیا چیست؟{{پایان سوال}} | ||
{{پایان سوال}} | |||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
خط ۱۷: | خط ۱۵: | ||
== ۲) دنیازدگی عامل فریب == | == ۲) دنیازدگی عامل فریب == | ||
حضرت در تمثیلی زیبا میفرمایند: «مثل دنیا همچون مار است که بدنی نرم دارد و زهری کشنده در درون آن است. فریب خورده نادان به سوی آن مایل میشود و دانای خردمند از آن حذر میکند».<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۱۹: ص۶۵۲: آمدی، ترجمه و شرح غرر الحکم و درر الکلم، هاشم رسولی محلاتی، ج۱، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ص۴۰۳.</ref> در کلامی دیگر فرمود: «دنیا منظرهای دلفریب و سرانجامی خطرناک دارد، فریبنده ودل انگیز است اما دوامی ندارد، نوری است در حال غروب، سایه ای است زوال پذیر و ستونی است مشرف بر سقوط».<ref> | حضرت در تمثیلی زیبا میفرمایند: «مثل دنیا همچون مار است که بدنی نرم دارد و زهری کشنده در درون آن است. فریب خورده نادان به سوی آن مایل میشود و دانای خردمند از آن حذر میکند».<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۱۹: ص۶۵۲: آمدی، ترجمه و شرح غرر الحکم و درر الکلم، هاشم رسولی محلاتی، ج۱، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ص۴۰۳.</ref> در کلامی دیگر فرمود: «دنیا منظرهای دلفریب و سرانجامی خطرناک دارد، فریبنده ودل انگیز است اما دوامی ندارد، نوری است در حال غروب، سایه ای است زوال پذیر و ستونی است مشرف بر سقوط».<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص۱۳۱.</ref> «محبّت و دوستی دنیا سر فتنهها و ریشه محنتها است».<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص۳۸۶.</ref> | ||
== ۳) دنیا پرستی عامل حرص و طمع و سیری ناپذیری انسان == | == ۳) دنیا پرستی عامل حرص و طمع و سیری ناپذیری انسان == | ||
امام علی(ع) فرمود: «دوستی و محبّت دنیا طمع به بار میآورد».<ref> | امام علی(ع) فرمود: «دوستی و محبّت دنیا طمع به بار میآورد».<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص۳۸۷.</ref> در کلامی دیگر از حضرت آمده است که: «حرص و آزمندی، انسان را به تباهی میکشاند. دنیاپرستان به چیزی از دنیا نمیرسند مگر این که دری از حرص به رویشان میگشاید و آتش عشق آنان تندتر میگردد».<ref>مکارم شیرازی، نهجالبلاغه، ترجمه، نامه ۴۹، ج۳، ص۱۳۴ و ۱۳۵.</ref> آن حضرت به فرزندان آدم هشدار دادند که: «ای پسر آدم! تو در آنچه بیش از معاشت به چنگ آوردهای نگهبان و انباردار دیگری هستی».<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، جملات قصار ۱۹۲، ص۳۹۴.</ref> حضرت فرمود: «آن کس که قلب او با دنیا پرستی پیوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشکل خواهد شد: اندوهی رها نشدنی، حرصی جدا نشدنی و آرزویی نایافتنی».<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ح ۲۲۸، ـ ص۶۷۷، و ح ۳۶۷، ص۷۱۶.</ref> | ||
== ۴) دنیا پرستی عامل سرکشی انسان در برابر دستورات و احکام خداوند == | == ۴) دنیا پرستی عامل سرکشی انسان در برابر دستورات و احکام خداوند == | ||
جاذبههای فریبنده دنیا، انسان را به سرکشی و عُصیان میکشد. حضرت(ع) در این زمینه از تقابل بین دنیا طلبی و جهاد نام برده، دنیا طلبی را یکی از عوامل مهمّ گریز از جهاد میشمارد.<ref>دشتی، | جاذبههای فریبنده دنیا، انسان را به سرکشی و عُصیان میکشد. حضرت(ع) در این زمینه از تقابل بین دنیا طلبی و جهاد نام برده، دنیا طلبی را یکی از عوامل مهمّ گریز از جهاد میشمارد.<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۳۴/۱ و ۲، ص۸۶.</ref> | ||
== ۵) دنیازدگی ناسازگار با سعادت اخروی == | == ۵) دنیازدگی ناسازگار با سعادت اخروی == | ||
حضرت امیر(ع) در تمثیلی دلانگیز، دنیا و آخرت را همچون دو همسر یک مرد میشمارد که هرگاه به یکی نزدیک شود، از دیگری دور شده است.<ref>محلاتی، | حضرت امیر(ع) در تمثیلی دلانگیز، دنیا و آخرت را همچون دو همسر یک مرد میشمارد که هرگاه به یکی نزدیک شود، از دیگری دور شده است.<ref>هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۷۲.</ref> در کلامی دیگر فرمود: «همانطور که شب و روز جمع شدنی نیست، دوستی خدا و دوستی دنیا نیز جمع شدنی نیست».<ref>هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۹۳.</ref> و در کلامی دیگر دنیا و آخرت را دو راه جدای از یکدیگر دانسته و فرموده: «هر کس که دنیا پرست باشد و به آن عشق ورزد، به آخرت کینه ورزد و با آن دشمنی کند».<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ح ۱۰۳، ص۶۴۷؛ هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۷۱.</ref> | ||
== ۶) دنیا پرستی عامل غفلت از خدا == | == ۶) دنیا پرستی عامل غفلت از خدا == | ||
دنیا پرستی انسان را به خود سرگرم و از دیگر چیزها بازمیدارد.<ref> | دنیا پرستی انسان را به خود سرگرم و از دیگر چیزها بازمیدارد.<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۴۹، ص۳۷۱.</ref> و امام علی(ع) فرمود: «دنیا به علت نقد بودنش جلب توجّه میکند».<ref>ناصر مکارم شیرازی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، خ ۱۱۱، ص۶۲.</ref> «اهل دنیا سوارانی در خواب ماندهاند که آنان را میراند».<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ح ۶۴، ص۶۳۶.</ref> غوطهور شدن در لذّات دنیوی و عاشق و شیدای آن بودن، انسان را از یاد خدا و لذّات معنوی بازمیدارد. | ||
== ۷) تلاش برای دستیابی به خواستههای نامشروع == | == ۷) تلاش برای دستیابی به خواستههای نامشروع == | ||
افراد آلوده به دنیا پرستی، دین را وسیلهای برای دسترسی به خواستههای نامشروع خود قرار میدهند. «فانظر فی ذلک نظرا بلیغا فان هذا الدین قد کان اسیرا فی ایدی الاشرار یعمل فیه بالهوی و تطلب به الدنیا» در دستوراتی که دادم، نیک بنگر که همانا این دین در دست بد کاران اسیر گشته بود که با نام دین به هوا پرستی پرداخته و دنیای خود را بدست میآورند.<ref> | افراد آلوده به دنیا پرستی، دین را وسیلهای برای دسترسی به خواستههای نامشروع خود قرار میدهند. «فانظر فی ذلک نظرا بلیغا فان هذا الدین قد کان اسیرا فی ایدی الاشرار یعمل فیه بالهوی و تطلب به الدنیا» در دستوراتی که دادم، نیک بنگر که همانا این دین در دست بد کاران اسیر گشته بود که با نام دین به هوا پرستی پرداخته و دنیای خود را بدست میآورند.<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۵۳/۷۰ و ۷۱، ص۵۷۷.</ref> | ||
== ۸) در تقابل با حراست و پاسداری از دین == | == ۸) در تقابل با حراست و پاسداری از دین == | ||
آگاه باشید! با حفظ اساس ایمان و دین خویش، از بین رفتن چیزی از اموال نامشروع دنیا به شما ضرر نمیرساند و آگاه باشید با تباه ساختن دین خود آنچه از دنیا برای خویش نگهداری نمودهاید سودی به حالتان نخواهد داشت».<ref>مکارم شیرازی، | آگاه باشید! با حفظ اساس ایمان و دین خویش، از بین رفتن چیزی از اموال نامشروع دنیا به شما ضرر نمیرساند و آگاه باشید با تباه ساختن دین خود آنچه از دنیا برای خویش نگهداری نمودهاید سودی به حالتان نخواهد داشت».<ref>مکارم شیرازی، نهجالبلاغه، ترجمه، ج۲، خطبه ۱۷۲، ص۳۳۲ و ۳۳۳.</ref> آن حضرت در کلامی دیگر وسیله تباهی دین را، دنیا طلبی معرفی کرده است.<ref>هاشم رسولی محلاتی، ج۱، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۳۹۱.</ref> | ||
== ۹) عامل فراموشی معاد == | == ۹) عامل فراموشی معاد == | ||
امام علی(ع) فرمود: «دنیا بیش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنیا بیش از متاع جاویدان آخرت در شما نفوذ کرده و دنیازدگی قیامت را از یادتان برده است».<ref> | امام علی(ع) فرمود: «دنیا بیش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنیا بیش از متاع جاویدان آخرت در شما نفوذ کرده و دنیازدگی قیامت را از یادتان برده است».<ref>مکارم شیرازی، نهجالبلاغه، ترجمه، خطبه ۱۱۳، ص۲۱۹.</ref> نتیجه اینکه دنیا نمیتواند آخرین مقصد و منتهای آرزوی انسان باشد و نکوهش دنیا در صورتی است که انسان دنیا را نه در جایگاه وسیله و راه؛ بلکه در جایگاه هدف و مقصد ببیند و به آن توجه داشته باشد. به بیان زیبای قرآن جز دنیا هدف و مطلوبی نداشته باشد و سطح فکرش از مادیات و دنیا فراتر نرود.<ref>یونس/ ۷، رعد/ ۲۶ و . . ..</ref> | ||
<span></span> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۴
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
مقدمه
پیش از پرداختن به جواب، ضروری است که روشن کنیم مقصود از دنیا پرستی چیست؟ شهید مطهری (ره) در این زمینه میفرماید: «منظور از علاقه به دنیا، تمایلات طبیعی و فطری نیست، مقصود از دنیاپرستی علاقه و تعلق به امور مادّی و در اسارت آنها بودن است، که توقّف و رکود است که اسلام سخت با آن مبارزه میکند، چون بر ضد نظام تکامل آفرینش است».[۱] همانطور که دنیا گریزی و گوشه نشینی پسندیده نیست دنیازدگی نیز سبب انحراف و گمراهی است، در نهج البلاغه از دنیا پرستی به شدّت نهی شده و در مقابل، از زهد، ستایش به عمل آمده است؛ بنابراین دنیا گرایی و دنیا گریزی دو سوی افراط و تفریط است. به همین دلیل در روایت میخوانیم «خیرکم من لم یترک آخرته لدنیاه و لادنیاه لاخرته و لم یکن کلا علی الناس».[۲] «بهترین شما کسی است که آخرت و کارهای اخروی را برای دنیا از دست ندهد و دنیا را هم برای آخرت رها نکند و سر بار جامعه نگردد؛ بنابراین انسان بایست در تلاش باشد که بین دنیا و آخرت جمع کند، و دنیا را پُلی برای رسیدن به آخرت قرار دهد. این سخن یعنی گریز از دو سوی افراط و تفریط. دنیا گریزی برای آخرت یا دنیا برای آخرت، کدام یک با نگرشی اسلامی مطابقت دارد؟ چه انحرافاتی با دنیا طلبی و شیفتگی به دنیا، در کمین انسان نشسته و سرمایه ارزشمند یعنی کمال طلبی او را تهدید میکند؟ اینها، نمونه سؤالهای مهمّی است که هر یک پاسخی ویژه و کنکاشی عمیق طلب میکنند.
چون این پرسش پیگیر عوامل انحراف دنیازدگی، با نگاه علوی است، برخی از این انحرافات را از منظر ایشان پی میگیریم.
قرآن کریم دنیازدگی را امری خلاف فطرت کمال خواهی انسان میداند؛ چرا که دنیا کالایی بیثبات و ناپایدار است و دل بستن به اموری ناپایدار بر خلاف فطرت کمال خواهی انسان است. میل به دنیا به معنای توقف و ایجاد مانع در مسیر حرکت انسان به سوی کمال است.[۳] در آیهای دیگر، دنیازدگی را با سعادت اخروی ناسازگار میداند.[۴] نگرش امام علی(ع) نیز درباره دنیازدگی در راستای مفاهیم بلند قرآنی است. در اینجا به برخی از پیامدها اشاره میکنیم:
۱) دنیا پرستی ریشه تمام خطاها و لغزشها
امام علی(ع) فرمود: «حبّ الدنیا رأس کلّ خطیئه»، دوستی دنیا در رأس همه اشتباهات و گناهان است. در کلامی دیگر آمده است: «رأس الآفات الوله بالدنیا»، رأس همه آفتها ولع و دوستی دنیا است.
۲) دنیازدگی عامل فریب
حضرت در تمثیلی زیبا میفرمایند: «مثل دنیا همچون مار است که بدنی نرم دارد و زهری کشنده در درون آن است. فریب خورده نادان به سوی آن مایل میشود و دانای خردمند از آن حذر میکند».[۵] در کلامی دیگر فرمود: «دنیا منظرهای دلفریب و سرانجامی خطرناک دارد، فریبنده ودل انگیز است اما دوامی ندارد، نوری است در حال غروب، سایه ای است زوال پذیر و ستونی است مشرف بر سقوط».[۶] «محبّت و دوستی دنیا سر فتنهها و ریشه محنتها است».[۷]
۳) دنیا پرستی عامل حرص و طمع و سیری ناپذیری انسان
امام علی(ع) فرمود: «دوستی و محبّت دنیا طمع به بار میآورد».[۸] در کلامی دیگر از حضرت آمده است که: «حرص و آزمندی، انسان را به تباهی میکشاند. دنیاپرستان به چیزی از دنیا نمیرسند مگر این که دری از حرص به رویشان میگشاید و آتش عشق آنان تندتر میگردد».[۹] آن حضرت به فرزندان آدم هشدار دادند که: «ای پسر آدم! تو در آنچه بیش از معاشت به چنگ آوردهای نگهبان و انباردار دیگری هستی».[۱۰] حضرت فرمود: «آن کس که قلب او با دنیا پرستی پیوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشکل خواهد شد: اندوهی رها نشدنی، حرصی جدا نشدنی و آرزویی نایافتنی».[۱۱]
۴) دنیا پرستی عامل سرکشی انسان در برابر دستورات و احکام خداوند
جاذبههای فریبنده دنیا، انسان را به سرکشی و عُصیان میکشد. حضرت(ع) در این زمینه از تقابل بین دنیا طلبی و جهاد نام برده، دنیا طلبی را یکی از عوامل مهمّ گریز از جهاد میشمارد.[۱۲]
۵) دنیازدگی ناسازگار با سعادت اخروی
حضرت امیر(ع) در تمثیلی دلانگیز، دنیا و آخرت را همچون دو همسر یک مرد میشمارد که هرگاه به یکی نزدیک شود، از دیگری دور شده است.[۱۳] در کلامی دیگر فرمود: «همانطور که شب و روز جمع شدنی نیست، دوستی خدا و دوستی دنیا نیز جمع شدنی نیست».[۱۴] و در کلامی دیگر دنیا و آخرت را دو راه جدای از یکدیگر دانسته و فرموده: «هر کس که دنیا پرست باشد و به آن عشق ورزد، به آخرت کینه ورزد و با آن دشمنی کند».[۱۵]
۶) دنیا پرستی عامل غفلت از خدا
دنیا پرستی انسان را به خود سرگرم و از دیگر چیزها بازمیدارد.[۱۶] و امام علی(ع) فرمود: «دنیا به علت نقد بودنش جلب توجّه میکند».[۱۷] «اهل دنیا سوارانی در خواب ماندهاند که آنان را میراند».[۱۸] غوطهور شدن در لذّات دنیوی و عاشق و شیدای آن بودن، انسان را از یاد خدا و لذّات معنوی بازمیدارد.
۷) تلاش برای دستیابی به خواستههای نامشروع
افراد آلوده به دنیا پرستی، دین را وسیلهای برای دسترسی به خواستههای نامشروع خود قرار میدهند. «فانظر فی ذلک نظرا بلیغا فان هذا الدین قد کان اسیرا فی ایدی الاشرار یعمل فیه بالهوی و تطلب به الدنیا» در دستوراتی که دادم، نیک بنگر که همانا این دین در دست بد کاران اسیر گشته بود که با نام دین به هوا پرستی پرداخته و دنیای خود را بدست میآورند.[۱۹]
۸) در تقابل با حراست و پاسداری از دین
آگاه باشید! با حفظ اساس ایمان و دین خویش، از بین رفتن چیزی از اموال نامشروع دنیا به شما ضرر نمیرساند و آگاه باشید با تباه ساختن دین خود آنچه از دنیا برای خویش نگهداری نمودهاید سودی به حالتان نخواهد داشت».[۲۰] آن حضرت در کلامی دیگر وسیله تباهی دین را، دنیا طلبی معرفی کرده است.[۲۱]
۹) عامل فراموشی معاد
امام علی(ع) فرمود: «دنیا بیش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنیا بیش از متاع جاویدان آخرت در شما نفوذ کرده و دنیازدگی قیامت را از یادتان برده است».[۲۲] نتیجه اینکه دنیا نمیتواند آخرین مقصد و منتهای آرزوی انسان باشد و نکوهش دنیا در صورتی است که انسان دنیا را نه در جایگاه وسیله و راه؛ بلکه در جایگاه هدف و مقصد ببیند و به آن توجه داشته باشد. به بیان زیبای قرآن جز دنیا هدف و مطلوبی نداشته باشد و سطح فکرش از مادیات و دنیا فراتر نرود.[۲۳]
منابع
- ↑ مطهری، مرتضی؛ سیری در نهج البلاغه، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۶۱، ص۱۶۹.
- ↑ فرید تنکابنی، مرتضی؛ رهنمای انسانیت سیری دیگر در نهج الفصاحه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۹، ص۲۹۳؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ب ۲۸، ح ۲۲۰۲۵، ص۷۶.
- ↑ انفال/ ۶۷.
- ↑ شوری/ ۲۰.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۱۹: ص۶۵۲: آمدی، ترجمه و شرح غرر الحکم و درر الکلم، هاشم رسولی محلاتی، ج۱، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ص۴۰۳.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص۱۳۱.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص۳۸۶.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص۳۸۷.
- ↑ مکارم شیرازی، نهجالبلاغه، ترجمه، نامه ۴۹، ج۳، ص۱۳۴ و ۱۳۵.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، جملات قصار ۱۹۲، ص۳۹۴.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ح ۲۲۸، ـ ص۶۷۷، و ح ۳۶۷، ص۷۱۶.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۳۴/۱ و ۲، ص۸۶.
- ↑ هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۷۲.
- ↑ هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۹۳.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ح ۱۰۳، ص۶۴۷؛ هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۷۱.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۴۹، ص۳۷۱.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، خ ۱۱۱، ص۶۲.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ح ۶۴، ص۶۳۶.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۵۳/۷۰ و ۷۱، ص۵۷۷.
- ↑ مکارم شیرازی، نهجالبلاغه، ترجمه، ج۲، خطبه ۱۷۲، ص۳۳۲ و ۳۳۳.
- ↑ هاشم رسولی محلاتی، ج۱، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۳۹۱.
- ↑ مکارم شیرازی، نهجالبلاغه، ترجمه، خطبه ۱۱۳، ص۲۱۹.
- ↑ یونس/ ۷، رعد/ ۲۶ و . . ..