فلسفه توسل: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = |شاخه فرعی۱ = |شاخه فرعی۲ = |شاخه فرعی۳ = }} {{س...» ایجاد کرد)
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =کلام
  |شاخه فرعی۱ =  
  |شاخه فرعی۱ =امامت عامه
  |شاخه فرعی۲ =  
  |شاخه فرعی۲ =توسل
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}


{{سوال}}
{{سوال}}
حقیقت توسل و فلسفه آن چیست؟
حقیقت و فلسفه [[توسل]] چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
توسل در لغت به معناي تقرب و نزديکي بواسطه چيزي به غير مي باشد.<ref>قرشي، سيد علي اکبر، قاموس قرآن، دارالکتب الاسلاميه، تهران،۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۱۸.</ref>
بدون تردید برکات مادی و معنوی خداوند از مجاری خاصی فرود می‌آید و یک انسان موحد و مسلمان همان طوری که برای رسیدن به خواسته‌های خود در امور مادی به جستجوی وسیله می‌افتد، در جنبه‌ها و امور معنوی از قبیل آمرزش گناهان، رسیدن به [[بهشت]] و نجات از [[جهنم]] و رسیدن به مقامات عالیتر اخروی، نیز در جستجوی وسیله به دنبال وسیله مناسب با این امور می‌گردد و در این زمینه انجام [[مستحبات]] و [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] و [[مکروهات]] هر کدام در جای خودش وسیله تقرب به [[خداوند]] می‌باشد، همان طوری که پیوند با اولیاء الهی و محبت آنان که به حکم [[قرآن]] بر ما فرض است<ref>شوری/۲۳</ref> و وسیله قرار دادن آنان در جهت جلب رحمت و مغفرت خداوند، از بهترین وسائلی است که موجب دستیابی انسان به مقامات عالی اخروی و نیز موجب رسیدن انسان به اهداف مشروع مادی می‌گردد.


و در اصطلاح رائج بين مسلمانان، توسل تمسک به اولياء الهي و بزرگان ديني به منظور برآورده شدن حاجات مشروع و رفع مشکلات و نيازها و تقرب به درگاه رحمت الهي مي باشد.<ref>سبحاني، جعفر، توسل، نشر قدر، ۱۳۶۲ش، ص۱۱۰.</ref>
===حقیقت توسل===
به بیان دیگر علل و اسباب منحصر در اسباب ظاهری نمی‌باشد، (هر چند بشر با علل مادی و ظاهری مأنوس است) بلکه علل و عواملی فوق این اسباب و عوامل وجود دارد که از جمله آنها، توسل به معصومین(ع) و مقام آنان می‌باشد و [[توسل]] به آنها در حقیقت در سلسله علل فرود آمدن رحمت و نزول لطف الهی است و مطابق روایات زیادی و تصریح مفسرین شیعه<ref>فیض کاشانی، ملامحسن، التفسیر الصافی، انتشارات الصدر، تهران، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۶۶.</ref> و سنی<ref>حسکانی، عبیدالله، شواهد التنزیل، وزارت ارشاد اسلامی، تهران، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۶۸.</ref> تمسک و اعتصام به «حبل الله» که در [[قرآن]] آمده است و [[خداوند]] مسلمانان را امر فرموده است که به آن متوسل شوند، همان تمسک به [[اهل بیت(ع)]] می‌باشد. بنابراین مسئله توسل علاوه بر سیره مسلمین از پشتوانه [[قرآنی]] و روائی برخوردار است.


بدون ترديد برکات مادي و معنوي خداوند از مجاري خاصي فرود مي آيد و يک انسان موحد و مسلمان همان طوري که براي رسيدن به خواسته هاي خود در امور مادي به جستجوي وسيله مي افتد، در جنبه ها و امور معنوي از قبيل آمرزش گناهان، رسيدن به بهشت و نجات از جهنم و رسيدن به مقامات عاليتر اخروي، نيز در جستجوي وسيله به دنبال وسيله مناسب با اين امور مي گردد و در اين زمينه انجام مستحبات و واجبات و ترک محرمات و مکروهات هر کدام در جاي خودش وسيله تقرب به خداوند مي باشد، همان طوري که پيوند با اولياء الهي و محبت آنان که به حکم قرآن بر ما فرض است<ref>شوری/۲۳</ref> و وسيله قرار دادن آنان در جهت جلب رحمت و مغفرت خداوند، از بهترين وسائلي است که موجب دستيابي انسان به مقامات عالي اخروي و نيز موجب رسيدن انسان به اهداف مشروع مادي مي گردد.
===فلسفه توسل===
اما بخش دیگر سؤال که فلسفه توسل چیست و چرا در عین حالی که وسائل دیگری از قبیل [[توبه]]، [[دعا]]، انجام [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] برای تقرب به بارگاه الهی وجود دارد، به اولیاء الله متوسل شده و برای نیل به هدف، آنان را بین خود و خداوند واسطه قرار می‌دهیم؟


به بيان ديگر علل و اسباب منحصر در اسباب ظاهري نمي باشد، (هر چند بشر با علل مادي و ظاهري مأنوس است) بلکه علل و عواملی فوق اين اسباب و عوامل وجود دارد که از جمله آنها، توسل به ذوات مقدس معصومين (ع) و مقام آنان مي باشد و توسل به آنها در حقيقت در سلسله علل فرود آمدن رحمت و نزول لطف الهي است و مطابق روايات زيادي و تصريح مفسرين شيعه<ref>فيض کاشاني، ملامحسن، التفسير الصافي، انتشارات الصدر، تهران،۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۶۶.</ref> و سني<ref>حسکاني، عبيدالله، شواهد التنزيل، وزارت ارشاد اسلامي، تهران،۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۶۸.</ref> تمسک و اعتصام به «حبل الله» که در قرآن آمده است و خداوند مسلمانان را امر فرموده است که به آن متوسل شوند، همان تمسک به اهل بيت عصمت و طهارت مي باشد.
پاسخ این پرسش به‌طور اجمال از آنچه در مورد توسل گفته شد روشن گشت و می‌توان به برخی از امور زیر به عنوان فلسفه توسل اشاره کرد:
۱. مهم‌ترین و اصلی‌ترین فلسفه توسل این نکته است که اولیاء الهی واسطه بین خالق و خلق است و واسطه همه برکاتی است که شامل حال انسان می‌گردد و همان طوری که در قوس نزول از نظر فلسفی واسطه بین ثابت و متغیر لازم است که وجهه ثبات و تغیّر را داشته باشد و اگر آن واسطه نباشد رسیدن فیض از ثابت و قدیم به متغیر و حادث از نظر سنت الهی محال است، هم چنین در قوس صعود و ترقی انسان و رسیدن او به مقام قرب خداوند، واسطه بین قلوب ناقصه و ارواح نازله و بین موجود تام و تمام از جمیع جهات، لازم است و اگر اولیاء الهی که واسطه روحانی و رابطه غیبی بین خدا و بندگانش هست نباشد، عروج و ترقی به مقام قرب الهی میسر نخواهد بود، لذا اگر کسی گمان کند که بدون توسل و تمسک به اولیاء الله که خود راه عروج به معارج را یافته و سیر الی الله را به اتمام رسانده‌اند، می‌تواند با اعمال ناقصه خود نجات پیدا کرده و بخدا برسد، سخت در اشتباه است، چون برای تقرب به خدا بین ما و خدا سنخیتی لازم است و آن با تبعیت از وسائط فیض ممکن است. روی همین جهت در روایات معتبر و فراوان شرط قبولی اعمال قبول ولایت شمرده شده است. در روایتی از امام محمد باقر (ع) این گونه آمده است: «اگر کسی شبها را به عبادت قیام کند و روزها را به روزه سپری نماید و تمام مالش را تصدق بدهد، و در تمام عمر حج کند، ولی ولایت ولیّ الله را نداشته باشد تا به دلالت و راهنمایی او اعمالش را انجام بدهد، او از اهل ایمان نبوده و نزد خدا ثوابی ندارد و نیز ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (ع) روایت نموده است که فرمود: «کدام یک از بقعه‌ها افضل است؟


بنابراين مسأله توسل علاوه بر سيره مسلمين از پشتوانه قرآني و روائي برخوردار است، اما بخش ديگر  سوال  که فلسفه توسل چيست و چرا در عين حالي که وسائل ديگري از قبيل توبه، دعا، انجام واجبات و ترک محرمات براي تقرب به بارگاه الهي وجود دارد، به اولياء الله متوسل شده و براي نيل به هدف، آنان را بين خود و خداوند واسطه قرار مي دهيم؟
گفتیم خدا و رسول خدا و فرزند رسول خدا (ص) بهتر می‌دانند. فرمود: افضل بقعه‌ها برای ما، بین رکن و مقام است. اگر کسی عمر کند به اندازه عمر نوح و تمام عمرش را روزه بگیرد و شب‌ها به عبادت بپردازد در همان مکان، ولی خدا را بدون ولایت ما ملاقات کند، اعمال او به او نفعی نرساند».<ref>امام خمینی (ره)، روح الله، آداب نماز، مؤسسه نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۵.</ref>


پاسخ اين پرسش به طور اجمال از آنچه در مورد توسل گفته شد روشن گشت و مي توان به برخي از امور به عنوان فلسفه توسل اشاره کرد:
آری تمسک و توسل به معصومین و واسطه قرار دادن آنان در شخص توسل جوینده دگرگونی ایجاد می‌کند و سبب می‌شود که انسان به آنچه آنها احترام می‌گذارند، احترام بگذارد و سرانجام از جهتی یا جهاتی شبیه آنان گردد.


۱. مهم ترين و اصلي ترين فلسفه توسل اين نکته است که اولياء الهي واسطه بين خالق و خلق است و واسطه همه برکاتي است که شامل حال انسان مي گردد و همان طوري که در قوس نزول از نظر فلسفي واسطه بين ثابت و متغير لازم است که وجهه ثبات و تغيّر را داشته باشد و اگر آن واسطه نباشد رسيدن فيض از ثابت و قديم به متغير و حادث از نظر سنت الهي محال است، هم چنين در قوس صعود و ترقي انسان و رسيدن او به مقام قرب خداوند، واسطه بين قلوب ناقصه و ارواح نازله و بين موجود تام و تمام از جميع جهات، لازم است و اگر اولياء الهي که واسطه روحاني و رابطه غيبي بين خدا و بندگانش هست نباشد، عروج و ترقي به مقام قرب الهي ميسر نخواهد بود، لذا اگر کسي گمان کند که بدون توسل و تمسک به اولياء الله که خود راه عروج به معارج را يافته و سير الي الله را به اتمام رسانده اند، مي تواند با اعمال ناقصه خود نجات پيدا کرده و بخدا برسد، سخت در اشتباه است، چون براي تقرب به خدا بين ما و خدا سنخيتي لازم است و آن با تبعيت از وسائط فيض ممکن است. روي همين جهت در روايات معتبر و فراوان شرط قبولي اعمال قبول ولايت شمرده شده است. در روايتي از امام محمد باقر (ع) اين گونه آمده است : «اگر کسي شبها را به عبادت قيام کند و روزها را به روزه سپري نمايد و تمام مالش را تصدق بدهد، و در تمام عمر حج کند، ولي ولايت وليّ الله را نداشته باشد تا به دلالت و راهنمايي او اعمالش را انجام بدهد، او از اهل ايمان نبوده و نزد خدا ثوابي ندارد و نيز ابوحمزه ثمالي از امام سجاد (ع) روايت نموده است که فرمود: «کدام يک از بقعه ها افضل است؟
و از این جهت مایه قرب و شایستگی روحی انسان می‌گردد و بدون تمسک به معصومین (ع) ایمان و عمل ما ناقص است، لذا لازمه قطعی سیر به سوی خدا تمسک و اقتداء به آنان است که اگر آنان نبودند خدا پرستش نمی‌شد. روی همین جهت شرط اینکه یک عمل وجهه ملکوتی پیدا کند و باعث نجات انسان شود، این است که از روی معرفت خدا و کسانی که شناختن آنها از شئوون شناخت خداست، صورت بگیرد وگرنه بدون شناخت آنان شناخت خدا کامل نخواهد بود و نیز برنامه صحیحی که مطابق آن وظائف خود را انسان انجام بدهد در دست نخواهد داشت یا نبود این دو رسیدن به خدا مقدور نخواهد بود.


گفتيم خدا و رسول خدا و فرزند رسول خدا (ص) بهتر مي دانند. فرمود: افضل بقعه ها براي ما، بين رکن و مقام است. اگر کسي عمر کند به اندازه عمر نوح و تمام عمرش را روزه بگيرد و شب ها به عبادت بپردازد در همان مکان، ولی  خدا را بدون ولايت ما ملاقات کند ، اعمال او به او نفعي نرساند».<ref>امام خميني (ره)، روح الله، آداب نماز، موسسه نشر آثار امام خميني (ره)، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۵.</ref>
۲. یکی دیگر از فلسفه‌های توسل از معصومین (ع) ایجاد تقویت روح بندگی و خضوع است، چون وقتی برگزیده ای از برگزیدگان خدا را به وساطت می‌طلبیم و او را بین خود و خدا برای تشرف به بارگاه الهی وسیله قرار می‌دهیم، این امر به این معنی است که خود را کمتر از آن می‌بینیم که مستقیماً در برابر ذات حق تعالی بایستیم و با او راز بگوییم و حاجت خود را از وی طلب کنیم و این خود خضوع و عبودیت بنده در برابر معبود است؛ بنابراین توسل، انسان را از اوج غرور و استکبار به زیر می‌کشد و این ذلت و نداشتن خوی خود بزرگ بینی موجب تقرب انسان به درگاه خدا می‌گردد.


آري تمسک و توسل به معصومين و واسطه قرار دادن آنان در شخص توسل جوينده دگرگوني ايجاد مي کند و سبب مي شود که انسان به آنچه آنها احترام مي گذارند، احترام بگذارد و سرانجام از جهتي يا جهاتي شبيه آنان گردد.
توسل ما به معصومین (ع) و سر بر آستان آنان نهادن به این معنی است که آنان را بندگان مقرب خدا یافته‌ایم و خود را لایق آن ندیده‌ایم که برای حضور در محضر ربوبی، بی واسطه برویم، لذا آنان را واسطه قرار می‌دهیم؛ همان بندگان صالح و شایسته خدا که قرآن محبت و مودت واقعی آنان را از ما خواسته.<ref>شوری/۲۳.</ref>
 
و از اين جهت مايه قرب و شايستگي روحي انسان مي گردد و بدون تمسک به معصومين (ع) ايمان و عمل ما ناقص است، لذا لازمه قطعي سير به سوي خدا تمسک و اقتداء به آنان است که اگر آنان نبودند خدا پرستش نمي شد. روي همين جهت شرط اينکه يک عمل وجهه ملکوتي پيدا کند و باعث نجات انسان شود، اين است که از روي معرفت خدا و کساني که شناختن آنها از شئوون شناخت خداست، صورت بگيرد وگرنه بدون شناخت آنان شناخت خدا کامل نخواهد بود و نيز برنامه صحيحي که مطابق آن وظائف خود را انسان انجام بدهد در دست نخواهد داشت و يا نبود اين دو رسيدن به خدا مقدور نخواهد بود.
 
۲. يکي ديگر از فلسفه هاي توسل از معصومين (ع) ايجاد تقويت روح بندگي و خضوع است، چون وقتي برگزيده ای از برگزيدگان خدا را به وساطت مي طلبيم و او را بين خود و خدا براي تشرف به بارگاه الهي وسيله قرار مي دهيم، اين امر به اين معني است که خود را کمتر از آن مي بينيم که مستقيما در برابر ذات حق تعالي بايستيم و با او راز بگويیم و حاجت خود را از وي طلب کنيم و اين خود خضوع و عبوديت بنده در برابر معبود است. بنابراين توسل، انسان را از اوج غرور و استکبار به زير مي کشد و اين ذلت و نداشتن خوي خود بزرگ بيني موجب تقرب انسان به درگاه خدا مي گردد.
 
توسل ما به معصومين (ع) و سر بر آستان آنان نهادن به اين معني است که آنان را بندگان مقرب خدا يافته ايم و خود را لايق آن نديده ایم که براي حضور در محضر ربوبي، بی واسطه برویم،   لذا آنان را واسطه قرار مي دهيم؛ همان بندگان صالح و شايسته خدا که قرآن محبت و مودت واقعي آنان را از ما خواسته.<ref>شوری/۲۳.</ref> .


و روشن است که محبت، جدا از عمل و اطاعت از آنان و تمسک به آنان نخواهد بود.
و روشن است که محبت، جدا از عمل و اطاعت از آنان و تمسک به آنان نخواهد بود.


۳. درخواست حاجت، شفاعت و وسيله قرار دادن اولياء به معناي اعتقاد ما به ولايت تکويني و تشريعي آنان است؛ يعني آنان متکي به اذن و قدرت الهي بوده و در عالم تکوين مي توانند تصرف کنند، مثلا مريضي را از راههاي غير عادي شفا بدهند و توسل موجب تقويت اين اعتقاد حقّه ما مي شود و نيز موجب قرب به وسائلي مي شود که به اذن و قدرت الهي قدرت معنوي بيشتری دارند.
۳. درخواست حاجت، شفاعت و وسیله قرار دادن اولیاء به معنای اعتقاد ما به ولایت تکوینی و تشریعی آنان است؛ یعنی آنان متکی به اذن و قدرت الهی بوده و در عالم تکوین می‌توانند تصرف کنند، مثلاً مریضی را از راه‌های غیرعادی شفا بدهند و توسل موجب تقویت این اعتقاد حقّه ما می‌شود و نیز موجب قرب به وسائلی می‌شود که به اذن و قدرت الهی قدرت معنوی بیشتری دارند.
 
۴. اينکه خدا سرباز زدن منافقين و نرفتن  نزد پيامبر اکرم (ص) براي آنکه آن حضرت براي آنان  استغفار کند، مذمت نموده<ref>منافقون / ۵.</ref> و از طرفي به مسلمانان دستور داده که دنبال وسيله باشند،<ref>مائده / ۳۵.</ref> نشان مي دهد که انسان نبايد به اعمال ناقص خود بدون وساطت معصومين دل ببندد و مغرور شود.
 
همان طوري که اشاره شد توسل به معصومين (ع) و اولياء و مقربان درگاه قرب حق تعالي در قالب هايي از قبيل زيارت نمودن آنان، حاجت خواستن و وسيله قرار دادن آنها به منظور جلب رضايت خداوند، ممکن است صورت بگيرد که در اين ميان يکي از مظاهر توسل، عزاداري و گريه بر آنان است که اين نوع از توسل علاوه بر اموري که به عنوان فلسفه توسل به آن اشاره مي شد، فلسفه هاي ديگري مي تواند داشته باشد که در ذيل اشاره به برخي از اين امور مي شود:


۱. فلسفه گريه بر ائمه معصومين (ع) و به خصوص امام حسين (ع) ايجاد پيوند عميق عاطفي بين امت و الگوهاي راستين به منظور توجه و پيروي عملي از آنان مي باشد و اين کار ما تأسي و اقتداء به پيامبر اکرم (ص) که بهترين الگوي ماست مي باشد، زيرا قرآن آن حضرت را اسوه قرار داده و به تأسي به آن حضرت ترغيب فرموده است<ref>احزاب/۳۱.</ref>.
۴. اینکه خدا سرباز زدن منافقین و نرفتن نزد پیامبر اکرم (ص) برای آنکه آن حضرت برای آنان استغفار کند، مذمت نموده<ref>منافقون / ۵.</ref> و از طرفی به مسلمانان دستور داده که دنبال وسیله باشند،<ref>مائده / ۳۵.</ref> نشان می‌دهد که انسان نباید به اعمال ناقص خود بدون وساطت معصومین دل ببندد و مغرور شود.


۲. اقامه مجلس عزاداري به منظور تصفيه و تزکيه روح ها و برقرار نمودن ارتباط معنوي بين امام و امت و فراهم نمودن زمينه تابش شعاع نور حسيني بر قلب ها به هدف صيقلي شدن آن.
همان طوری که اشاره شد توسل به معصومین (ع) و اولیاء و مقربان درگاه قرب حق تعالی در قالب‌هایی از قبیل زیارت نمودن آنان، حاجت خواستن و وسیله قرار دادن آنها به منظور جلب رضایت خداوند، ممکن است صورت بگیرد که در این میان یکی از مظاهر توسل، عزاداری و گریه بر آنان است که این نوع از توسل علاوه بر اموری که به عنوان فلسفه توسل به آن اشاره می‌شد، فلسفه‌های دیگری می‌تواند داشته باشد که در ذیل اشاره به برخی از این امور می‌شود:


۳. اظهار عشق و محبت نسبت به مظلوم و تنفر و انزجار نسبت به ظالم و باطل.
۱. فلسفه گریه بر ائمه معصومین (ع) و به خصوص امام حسین (ع) ایجاد پیوند عمیق عاطفی بین امت و الگوهای راستین به منظور توجه و پیروی عملی از آنان می‌باشد و این کار ما تأسی و اقتداء به پیامبر اکرم (ص) که بهترین الگوی ماست می‌باشد، زیرا قرآن آن حضرت را اسوه قرار داده و به تأسی به آن حضرت ترغیب فرموده است.<ref>احزاب/۳۱.</ref>


۴. زنده نگهداشتن تاريخ پرشکوه نهضت حسيني به منظور جلوگيري از وقوع انحراف در مسير دين و توجه به اهداف نهضت امام حسين (ع) به هدف درس گرفتن از آن.<ref>شهيد مطهري، مرتضي، مجموعه آثار (حماسه حسيني) صدرا، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش، ج۱۷، ص۱۱۰ و ۱۸۹ و ۴۷۸ و ج۱۶، ص۵۷.</ref>
# اقامه مجلس عزاداری به منظور تصفیه و تزکیه روح‌ها و برقرار نمودن ارتباط معنوی بین امام و امت و فراهم نمودن زمینه تابش شعاع نور حسینی بر قلب‌ها به هدف صیقلی شدن آن.
# اظهار عشق و محبت نسبت به مظلوم و تنفر و انزجار نسبت به ظالم و باطل.
۴. زنده نگهداشتن تاریخ پرشکوه نهضت حسینی به منظور جلوگیری از وقوع انحراف در مسیر دین و توجه به اهداف نهضت امام حسین (ع) به هدف درس گرفتن از آن.<ref>شهید مطهری، مرتضی، مجموعه آثار (حماسه حسینی) صدرا، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش، ج۱۷، ص۱۱۰ و ۱۸۹ و ۴۷۸ و ج۱۶، ص۵۷.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:==


۱ـ ضياء آبادي، سيد محمد، توسل، بنياد بعثت، ۱۳۸۴ش، ص۲۷ به بعد.
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
۱ـ ضیاء آبادی، سید محمد، توسل، بنیاد بعثت، ۱۳۸۴ش، ص۲۷ به بعد.


۲ـ طاهري خرم آبادي، سيد حسن طاهري، دعا و توسل، قم، دفتر تبليغات، ۱۳۸۶ تمام کتاب.  
۲ـ طاهری خرم‌آبادی، سید حسن طاهری، دعا و توسل، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۸۶ تمام کتاب.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۵ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۵

سؤال

حقیقت و فلسفه توسل چیست؟


بدون تردید برکات مادی و معنوی خداوند از مجاری خاصی فرود می‌آید و یک انسان موحد و مسلمان همان طوری که برای رسیدن به خواسته‌های خود در امور مادی به جستجوی وسیله می‌افتد، در جنبه‌ها و امور معنوی از قبیل آمرزش گناهان، رسیدن به بهشت و نجات از جهنم و رسیدن به مقامات عالیتر اخروی، نیز در جستجوی وسیله به دنبال وسیله مناسب با این امور می‌گردد و در این زمینه انجام مستحبات و واجبات و ترک محرمات و مکروهات هر کدام در جای خودش وسیله تقرب به خداوند می‌باشد، همان طوری که پیوند با اولیاء الهی و محبت آنان که به حکم قرآن بر ما فرض است[۱] و وسیله قرار دادن آنان در جهت جلب رحمت و مغفرت خداوند، از بهترین وسائلی است که موجب دستیابی انسان به مقامات عالی اخروی و نیز موجب رسیدن انسان به اهداف مشروع مادی می‌گردد.

حقیقت توسل

به بیان دیگر علل و اسباب منحصر در اسباب ظاهری نمی‌باشد، (هر چند بشر با علل مادی و ظاهری مأنوس است) بلکه علل و عواملی فوق این اسباب و عوامل وجود دارد که از جمله آنها، توسل به معصومین(ع) و مقام آنان می‌باشد و توسل به آنها در حقیقت در سلسله علل فرود آمدن رحمت و نزول لطف الهی است و مطابق روایات زیادی و تصریح مفسرین شیعه[۲] و سنی[۳] تمسک و اعتصام به «حبل الله» که در قرآن آمده است و خداوند مسلمانان را امر فرموده است که به آن متوسل شوند، همان تمسک به اهل بیت(ع) می‌باشد. بنابراین مسئله توسل علاوه بر سیره مسلمین از پشتوانه قرآنی و روائی برخوردار است.

فلسفه توسل

اما بخش دیگر سؤال که فلسفه توسل چیست و چرا در عین حالی که وسائل دیگری از قبیل توبه، دعا، انجام واجبات و ترک محرمات برای تقرب به بارگاه الهی وجود دارد، به اولیاء الله متوسل شده و برای نیل به هدف، آنان را بین خود و خداوند واسطه قرار می‌دهیم؟

پاسخ این پرسش به‌طور اجمال از آنچه در مورد توسل گفته شد روشن گشت و می‌توان به برخی از امور زیر به عنوان فلسفه توسل اشاره کرد: ۱. مهم‌ترین و اصلی‌ترین فلسفه توسل این نکته است که اولیاء الهی واسطه بین خالق و خلق است و واسطه همه برکاتی است که شامل حال انسان می‌گردد و همان طوری که در قوس نزول از نظر فلسفی واسطه بین ثابت و متغیر لازم است که وجهه ثبات و تغیّر را داشته باشد و اگر آن واسطه نباشد رسیدن فیض از ثابت و قدیم به متغیر و حادث از نظر سنت الهی محال است، هم چنین در قوس صعود و ترقی انسان و رسیدن او به مقام قرب خداوند، واسطه بین قلوب ناقصه و ارواح نازله و بین موجود تام و تمام از جمیع جهات، لازم است و اگر اولیاء الهی که واسطه روحانی و رابطه غیبی بین خدا و بندگانش هست نباشد، عروج و ترقی به مقام قرب الهی میسر نخواهد بود، لذا اگر کسی گمان کند که بدون توسل و تمسک به اولیاء الله که خود راه عروج به معارج را یافته و سیر الی الله را به اتمام رسانده‌اند، می‌تواند با اعمال ناقصه خود نجات پیدا کرده و بخدا برسد، سخت در اشتباه است، چون برای تقرب به خدا بین ما و خدا سنخیتی لازم است و آن با تبعیت از وسائط فیض ممکن است. روی همین جهت در روایات معتبر و فراوان شرط قبولی اعمال قبول ولایت شمرده شده است. در روایتی از امام محمد باقر (ع) این گونه آمده است: «اگر کسی شبها را به عبادت قیام کند و روزها را به روزه سپری نماید و تمام مالش را تصدق بدهد، و در تمام عمر حج کند، ولی ولایت ولیّ الله را نداشته باشد تا به دلالت و راهنمایی او اعمالش را انجام بدهد، او از اهل ایمان نبوده و نزد خدا ثوابی ندارد و نیز ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (ع) روایت نموده است که فرمود: «کدام یک از بقعه‌ها افضل است؟

گفتیم خدا و رسول خدا و فرزند رسول خدا (ص) بهتر می‌دانند. فرمود: افضل بقعه‌ها برای ما، بین رکن و مقام است. اگر کسی عمر کند به اندازه عمر نوح و تمام عمرش را روزه بگیرد و شب‌ها به عبادت بپردازد در همان مکان، ولی خدا را بدون ولایت ما ملاقات کند، اعمال او به او نفعی نرساند».[۴]

آری تمسک و توسل به معصومین و واسطه قرار دادن آنان در شخص توسل جوینده دگرگونی ایجاد می‌کند و سبب می‌شود که انسان به آنچه آنها احترام می‌گذارند، احترام بگذارد و سرانجام از جهتی یا جهاتی شبیه آنان گردد.

و از این جهت مایه قرب و شایستگی روحی انسان می‌گردد و بدون تمسک به معصومین (ع) ایمان و عمل ما ناقص است، لذا لازمه قطعی سیر به سوی خدا تمسک و اقتداء به آنان است که اگر آنان نبودند خدا پرستش نمی‌شد. روی همین جهت شرط اینکه یک عمل وجهه ملکوتی پیدا کند و باعث نجات انسان شود، این است که از روی معرفت خدا و کسانی که شناختن آنها از شئوون شناخت خداست، صورت بگیرد وگرنه بدون شناخت آنان شناخت خدا کامل نخواهد بود و نیز برنامه صحیحی که مطابق آن وظائف خود را انسان انجام بدهد در دست نخواهد داشت یا نبود این دو رسیدن به خدا مقدور نخواهد بود.

۲. یکی دیگر از فلسفه‌های توسل از معصومین (ع) ایجاد تقویت روح بندگی و خضوع است، چون وقتی برگزیده ای از برگزیدگان خدا را به وساطت می‌طلبیم و او را بین خود و خدا برای تشرف به بارگاه الهی وسیله قرار می‌دهیم، این امر به این معنی است که خود را کمتر از آن می‌بینیم که مستقیماً در برابر ذات حق تعالی بایستیم و با او راز بگوییم و حاجت خود را از وی طلب کنیم و این خود خضوع و عبودیت بنده در برابر معبود است؛ بنابراین توسل، انسان را از اوج غرور و استکبار به زیر می‌کشد و این ذلت و نداشتن خوی خود بزرگ بینی موجب تقرب انسان به درگاه خدا می‌گردد.

توسل ما به معصومین (ع) و سر بر آستان آنان نهادن به این معنی است که آنان را بندگان مقرب خدا یافته‌ایم و خود را لایق آن ندیده‌ایم که برای حضور در محضر ربوبی، بی واسطه برویم، لذا آنان را واسطه قرار می‌دهیم؛ همان بندگان صالح و شایسته خدا که قرآن محبت و مودت واقعی آنان را از ما خواسته.[۵]

و روشن است که محبت، جدا از عمل و اطاعت از آنان و تمسک به آنان نخواهد بود.

۳. درخواست حاجت، شفاعت و وسیله قرار دادن اولیاء به معنای اعتقاد ما به ولایت تکوینی و تشریعی آنان است؛ یعنی آنان متکی به اذن و قدرت الهی بوده و در عالم تکوین می‌توانند تصرف کنند، مثلاً مریضی را از راه‌های غیرعادی شفا بدهند و توسل موجب تقویت این اعتقاد حقّه ما می‌شود و نیز موجب قرب به وسائلی می‌شود که به اذن و قدرت الهی قدرت معنوی بیشتری دارند.

۴. اینکه خدا سرباز زدن منافقین و نرفتن نزد پیامبر اکرم (ص) برای آنکه آن حضرت برای آنان استغفار کند، مذمت نموده[۶] و از طرفی به مسلمانان دستور داده که دنبال وسیله باشند،[۷] نشان می‌دهد که انسان نباید به اعمال ناقص خود بدون وساطت معصومین دل ببندد و مغرور شود.

همان طوری که اشاره شد توسل به معصومین (ع) و اولیاء و مقربان درگاه قرب حق تعالی در قالب‌هایی از قبیل زیارت نمودن آنان، حاجت خواستن و وسیله قرار دادن آنها به منظور جلب رضایت خداوند، ممکن است صورت بگیرد که در این میان یکی از مظاهر توسل، عزاداری و گریه بر آنان است که این نوع از توسل علاوه بر اموری که به عنوان فلسفه توسل به آن اشاره می‌شد، فلسفه‌های دیگری می‌تواند داشته باشد که در ذیل اشاره به برخی از این امور می‌شود:

۱. فلسفه گریه بر ائمه معصومین (ع) و به خصوص امام حسین (ع) ایجاد پیوند عمیق عاطفی بین امت و الگوهای راستین به منظور توجه و پیروی عملی از آنان می‌باشد و این کار ما تأسی و اقتداء به پیامبر اکرم (ص) که بهترین الگوی ماست می‌باشد، زیرا قرآن آن حضرت را اسوه قرار داده و به تأسی به آن حضرت ترغیب فرموده است.[۸]

  1. اقامه مجلس عزاداری به منظور تصفیه و تزکیه روح‌ها و برقرار نمودن ارتباط معنوی بین امام و امت و فراهم نمودن زمینه تابش شعاع نور حسینی بر قلب‌ها به هدف صیقلی شدن آن.
  2. اظهار عشق و محبت نسبت به مظلوم و تنفر و انزجار نسبت به ظالم و باطل.

۴. زنده نگهداشتن تاریخ پرشکوه نهضت حسینی به منظور جلوگیری از وقوع انحراف در مسیر دین و توجه به اهداف نهضت امام حسین (ع) به هدف درس گرفتن از آن.[۹]



معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ ضیاء آبادی، سید محمد، توسل، بنیاد بعثت، ۱۳۸۴ش، ص۲۷ به بعد.

۲ـ طاهری خرم‌آبادی، سید حسن طاهری، دعا و توسل، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۸۶ تمام کتاب.


منابع

  1. شوری/۲۳
  2. فیض کاشانی، ملامحسن، التفسیر الصافی، انتشارات الصدر، تهران، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۶۶.
  3. حسکانی، عبیدالله، شواهد التنزیل، وزارت ارشاد اسلامی، تهران، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۶۸.
  4. امام خمینی (ره)، روح الله، آداب نماز، مؤسسه نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۵.
  5. شوری/۲۳.
  6. منافقون / ۵.
  7. مائده / ۳۵.
  8. احزاب/۳۱.
  9. شهید مطهری، مرتضی، مجموعه آثار (حماسه حسینی) صدرا، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش، ج۱۷، ص۱۱۰ و ۱۸۹ و ۴۷۸ و ج۱۶، ص۵۷.