اندوه و حسرت پیامبر(ص) به سبب گمراهی مردم: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت = ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۱
سیره رسول اکرم(ص) را از دیدگاه قرآن کریم چیست؟
قرآن اطاعت از پیامبر اسلام(ص) را واجب دانسته و به بعضی از خصایل او اشاره کرده است که باید سرمشق مسلمانان باشد؛ از جمله دلسوزی نسبت به امت، رأفت و مهربانی نسبت به دیگران، صبر و پایداری، خلق عظیم، گذشت و صبر، مشورت کردن و عبادت و...
حجیت سیره
سیره و سنت پیامبر ذیل وحی انجام میگیرد؛ لذا اطاعت از سنت و سیره اطاعت از خداوند است. از این رو سنت و سیره ایشان حجت است. ﴿مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ؛ کسی که از پیامبر اطاعت کند همانا خداوند را اطاعت نموده است.﴾(نساء:۲۱۸) پس این دو از هم جدا نخواهند بود، زیرا تمام آنچه را میگوید و انجام میدهد از ناحیه خداوند است و هرگز از روی هوا و هوس نمیباشد. ﴿وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی؛ هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید، آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است﴾(نجم:۲و۳)
و چون پیامبر(ص) برای همگان اسوه حسنه است ﴿لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَه حَسَنَه؛ قطعاً براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست.﴾(احزاب:۲۱) پس باید آنچه که رسول خدا برای مردم آورده بگیرند و اجرا کنند. ﴿ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا؛ آنچه که پیامبر(ص) برای شما آورده بگیرید و آنچه را که از آن نهی کرده، از آن خودداری کنید.﴾(حشر:۷)
سیره پیامبر(ص) در قرآن
در مورد سیره پیامبر در قرآن بحث گستردهای است که بهطور اختصار به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
۱. دلسوزی نسبت به امت: پیامبر اسلام(ص) آن قدر نسبت به مردم دلسوز بود و در صدد هدایت آنها بود که قرآن آن را این گونه بیان میفرماید: ﴿فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلی آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً؛ شاید جان خود را به دنبال آنان، آن گاه که به رسالت تو ایمان نیاوردند از دست بدهی﴾(کهف:۶) خداوند در جایی دیگر میفرماید: ﴿وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ؛ بر آنان غم مخور، از مکر و حیله آنان بر خود فشار مده.﴾(نمل:۷۰) نیز میفرماید: ﴿فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُونَ؛ جان خود را به اثر شدت تأسف به آنها از دست مده، خداوند از آنچه که انجام میدهند، آگاه است﴾(فاطر:۸۰)
۲. تطهیر امت اسلامی: یکی از کارهای پیامبر(ص) این است که مطهر امت اسلامی است چون خود پیامبر(ص) پاک و مطهر است، لذا امت خویش را پاک میکند: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَه تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ؛ از اموال آنها صدقهای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزهشان سازی، برایشان دعا کن، زیرا دعای تو برای آنان آرامش است.﴾(توبه:۱۰۳)
زکات در این آیه برای نمونه است، زیرا تمام دستورات اسلامی پاککننده است و کسی که دستورات اسلام را انجام بدهد به طهارت میرسد.[۱]
۳. رأفت و رحمت نسبت به امت: رحمت و رأفت از صفات خداوند است، رسول خدا(ص) مظهر این صفات الهی است؛ وقتی که پیامبر از مردم زکات میگیرد، خداوند به پیامبر(ص) میفرماید: وَ ﴿صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ؛ ای پیامبر(ص) برای آنها دعا کن زیرا دعای تو برای آنها آرامش است،﴾(توبه:۱۰۳) لذا آن حضرت میفرماید: «زندگی من برای شما خیر است مرگ من هم برای شما خیر است»[۲]
۴. صبر و پایداری: خداوند مسئولیت سنگینی بر عهده پیامبر(ص) قرار داد و فرمود: ﴿إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً؛ ما گفتار سنگینی را به تو وحی میکنیم.﴾(مزمل:۵) این گفتار سنگین همان رسالت جهانی اوست، انجام این رسالت جز با پایداری و صبر ممکن نیست، لذا خداوند در آیات متعددی پیامبر را دعوت به صبر میکند؛ ﴿وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ؛ برای خدا در طریق ابلاغ رسالت بردبار باش.﴾(مدثر:۷) ﴿فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ؛ بنابراين شكيبا باش همانگونه كه پيامبران اولوا العزم شكيبايى ورزيدند﴾(احقاف:۳۵) ﴿فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ؛ بنابراین همان گونه که فرمان یافتهای استقامت کن همچنین کسانی که با تو به سوی خدا آمدهاند﴾(هود:۱۱۲)
از این آیات استفاده میشود که این سیره پیامبر، همان صبر و استقامت میباشد و دیگر این که این امر فقط وظیفه پیامبر(ص) نیست بلکه تمام کسانی که از شرک به سوی ایمان بازگشتهاند، باید استقامت کنند.[۳]
۵. خلق عظیم: ﴿وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ؛ تو بر خویی بزرگ هستی﴾(قلم:۴۰) یکی از ویژگیهای برجسته پیامبر(ص) در قرآن به عنوان خلق عظیم است ﴿فَبِما رَحْمَه مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ؛ در پرتو رحمت الهی در برابر تندی آنها نرم شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده میشدند.﴾(آلعمران:۱۵۹)
در طول زندگی پیامبر(ص) موارد بسیار زیادی از عطوفت و مهربانی رسول خدا(ص) چه در رابطه با کفار و چه در رابطه با مسلمین وجود دارد، مثلاً در جریان فتح مکه، با آن که مردم مکه پیامبر(ص) را انواع آزارها و اذیتها کرده بودند اما وقتی پیامبر(ص) مکه را فتح کرد همه را آزاد کرد و فرمود: امروز بر شما سرزنشی نیست خدا همگان را میبخشد.[۴]
۶. گذشت و عفو: یکی از خصایص رسول خدا(ص) گذشت و عفو بود؛ هر چه انسانیت انسان قویتر شود گذشت او بیشتر خواهد شد، و چون پیامبر(ص) رحمه للعالمین است و از طرفی هم خدا میدانست که پیامبر(ص) اهل چنین خصلتی است لذا او را امر به عفو و گذشت کرد و فرمود: ﴿فَاعْفُ عَنْهُم؛ پس از آنها در گذر﴾(آلعمران:۱۵۹) پیامبر(ص) آن قدر اهل گذشت بود که حتی از وحشی که قاتل عمویش حمزه بود گذشت کرد، زیرا وقتی که وحشی مسلمان شد پیامبر(ص) از او سؤال کرد تو وحشی هستی؟ گفت: بله، فرمود: عمویم حمزه را چگونه کشتی؟ او جریان را برای پیامبر(ص) گفت، پیامبر(ص) گریه کرد و او را بخشید.[۵]
۷. مشورت کردن: مشورت کردن با مردم یک نوع احترام به رأی آنها است، اگر شخصی با کسی مشورت کند در حقیقت با این کارش به او میفهماند که تو دارای معرفت، عقل و درایت هستی که من با تو مشورت میکنم و اگر انسانی همچون پیامبر(ص) چنین کاری را انجام دهد، باعث افتخار آن طرف میشود؛ لذا خداوند به پیامبر(ص) میفرماید با مردم مشورت کن، ﴿وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ؛ در کارها با آنها مشورت کن﴾(آلعمران:۱۵۹) از این جهت پیامبر(ص) در جنگ بدر با اصحابش مشورت کرد.[۶]
۸. عبادت: وقتی که آیه: ﴿یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلِیلاً؛ ای جامه به خود پیچیده شب را جز کمی بپا خیز﴾(مزمل:۱و۲) بر پیامبر(ص) نازل تمام شب را به عبادت میپرداخت تا این که پاهایش متورم شد لذا خداوند فرمود: ﴿ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى؛ ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که به زحمت افتی﴾(طه:۲) و همچنین خداوند به پیامبرش فرمود: ﴿فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ؛ اكنون آنچه ميسّر است از قرآن بخوانيد﴾(مزمل:۲۰) معلوم میشود که خداوند به پیامبر(ص) دستور میدهد که به خودش آسان بگیرد.[۷]
یا این که نماز شب که برای دیگران مستحب است اما بر پیامبر واجب است، ﴿وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَك؛ مقداری از شب را برخیز و نماز بخوان که آن خاص تو است.﴾(اسراء:۷۹) و این عبارت بود که به مقام محمود رسید ﴿عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُودا؛ امید است که پروردگارت تو را به مقام در خور ستایش برانگیزد.﴾(اسراء:۷۹)
مطالعه بیشتر
۱. ناسخ التواریخ، محمد تقی سپهر، ج۴.
۲. محمد فی القرآن، سید رضا صدر.
۳. منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج۶.
منابع
- ↑ طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۱ه، ج۹، ص۳۷۷.
- ↑ سپهر، محمد تقی، ناسخ التواریخ (زندگانی پیامبر)، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ج۴، ص۱۸۱۳.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، ج۹، ص۲۵۳
- ↑ منشور جاوید، همان، ص۲۴۵
- ↑ سید رضی صدر، محمد فی القرآن، قم، مرکز انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۲۰، ص۷۸
- ↑ محمد فی القرآن، همان، ص۸۱
- ↑ محمد فی القرآن، همان، ص۱۰۹