خودخواهی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۲: خط ۲:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
حب نفس چيست نشانه‎‎ها و درمان عملي آن چيست؟
حب نفس چیست نشانه‌ها و درمان عملی آن چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


==مفهوم‌شناسی==
== مفهوم‌شناسی ==
خودخواهی و حبّ نفس، از قوی‌ترین و اصیل‌ترین تمایلات انسانی است که می‌تواند زمینه میل به رشد و کمال یا سرچشمه تمام رذایل و مفاسد اخلاقی باشد؛ بنابراین حبّ ذات اگر در مسیر صحیح خود قرار گیرد و از حدود معیّن تجاوز نکند موجب رشد شخصیت و شکفته شدن استعدادها می‌شود و یکی از ارکان سعادت مادی و معنوی انسان محسوب می‌گردد. حبّ و علاقه به خویشتن، روح امید و عشق به زندگی را در انسان تقویت می‌کند و او را به جلب منافع و فراگرفتن دانش و کمالات نفسانی وامی‌دارد و سرانجام انسان را به اوج عزّت و سربلندی می‌رساند.


خودخواهي و حبّ نفس، از قوي‎ترين و اصيل‎ترين تمايلات انساني است كه مي‎تواند زمينه ميل به رشد و كمال و يا سرچشمه تمام رذايل و مفاسد اخلاقي باشد؛ بنابراين حبّ ذات اگر در مسير صحيح خود قرار گيرد و از حدود معيّن تجاوز نكند موجب رشد شخصيت و شكفته شدن استعدادها مي‎شود و يكي از اركان سعادت مادي و معنوي انسان محسوب مي‎گردد. حبّ و علاقه به خويشتن، روح اميد و عشق به زندگي را در انسان تقويت مي‎كند و او را به جلب منافع و فراگرفتن دانش و كمالات نفساني وامي‎دارد و سرانجام انسان را به اوج عزّت و سربلندي مي‎رساند.  
حبّ نفس و خودخواهی عیب و نقص نیست؛ بلکه یکی از مواهب عظیم و از نعمت‌های گرانبهای آفرینش است؛ امّا اگر تمایل برخورد از مسیر اصلی‌اش منحرف گردد و رنگ افراطی به خود بگیرد، به صورت بیماری خودپرستی بروز می‌کند و در صورت اصطکاک منافع خود با دیگران، منافع دیگران را نادیده گرفته و سبب ضرر و زیان به دیگران را فراهم می‌سازد. این خودخواهی، انسان را از مسیر تکامل و ترقی منحرف و از حقیقت متعالی خویش غافل می‌کند و به ضد ارزشها گرایش می‌یابد، به‌گونه‌ای که تنها به خواسته‌ها و آرزوهای حیوانی توجه می‌نماید و خود را معیار خوبی و بدی، حق و باطل می‌داند. حق و عدالتی را می‌خواهد که به نفع او و در مسیر خواسته‌های او باشد و اگر به ضرر او تمام شود خواستار چنین عدالتی نیست؛ بلکه به خود حق می‌دهد که با آن مبارزه نماید، حتی احکام و قوانین دین را طبق دلخواه خود تأویل و توجیه می‌نماید.


حبّ نفس و خودخواهي عيب و نقص نيست؛ بلكه يكي از مواهب عظيم و از نعمت‎هاي گرانبهاي آفرينش است؛ امّا اگر تمايل برخورد از مسير اصلي‎اش منحرف گردد و رنگ افراطي به خود بگيرد، به صورت بيماري خود پرستي بروز مي‎كند و در صورت اصطكاك منافع خود با ديگران، منافع ديگران را ناديده گرفته و سبب ضرر و زيان به ديگران را فراهم مي‎سازد. اين خودخواهي، انسان را از مسير تكامل و ترقي منحرف و از حقيقت متعالي خويش غافل مي‎کند و به ضد ارزشها گرايش مي‎يابد، به‎گونه‎اي كه تنها به خواسته‎ها و آرزوهاي حيواني توجه مي‎نمايد و خود را معيار خوبي و بدي، حق و باطل مي‎داند. حق و عدالتي را مي‎خواهد كه به نفع او و در مسير خواسته‎هاي او باشد و اگر به ضرر او تمام شود خواستار چنين عدالتي نيست؛ بلكه به خود حق مي‎دهد كه با آن مبارزه نمايد، حتي احكام و قوانين دين را طبق دلخواه خود تأويل و توجيه مي‎نمايد.
== آثار و نشانه‌های خودخواهی ==
== ۱. خودمحوری و ناسپاسی ==
یکی از نشانه‌های انسان‌هایی که در دام خودخواهی گرفتار هستند این است که همه چیز و همه کس را برای خود می‌خواهند و به غیر خود اعتنایی ندارند. در جلسات تنها برای خود حق سخن گفتن قائلند و توقع دارند دیگران حرف‌های آنان را گوش کنند و رأی آنان را بپذیرند و همواره از هر کس توقع خدمت دارند بی‌آنکه خود به فکر خدمت به دیگران باشند و چون دیگران از خدمت به آنان کوتاهی نمایند کینه آنان را به دل گرفته و تمامی خدمات گذشته آنها را فراموش می‌کنند؛ از این رو، این قبیل افراد نمی‌توانند دوستان خود را حفظ کنند؛ زیرا آنان به سبب توقعات نابجا، را از دست می‌دهند. انسان‌های خودخواه اگر خدمتی در حق دیگران انجام دهند، هرگز آن را فراموش نکرده و همواره آن را به رُخ طرف مقابل می‌کشند؛ امّا اگر دیگران خدمات بزرگی در حق آنان انجام دهند به زودی آن را فراموش می‌کنند و در مقابل زحمات آنان قدردان نیستند، مگر این که امید برخورداری‌های دیگر داشته و برای جلب منافع بیشتر در مقام قدردانی برآیند. اینان چون امید تمتّع را از دست دهند همه آن خدمات را فراموش می‌کنند قدر ناشناسی یکی از ویژگی‌های بارز آنها است.


==آثار و نشانه‎هاي خودخواهي ==
انسان‌های وارسته هرگز خدمات خود را به رُخ طرف مقابل نمی‌کشند و اگر کسی در حق آنان نیکی کند ولو این نیکی ظاهراً بسیار کوچک و کم اهمیّت باشد هرگز آن را فراموش نمی‌کنند و در فرصت‌های مناسب وظیفه‌شناسی را به جا می‌آورند.<ref>اکبری، محمود، خود و ناخود، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش، ص۹۱.</ref>


==۱. خودمحوري و ناسپاسي ==
== ۲. چاپلوسی و تملّق ==
یکی دیگر از نشانه‌های خودخواهی، این است که فرد مبتلا، چون نمی‌تواند کرامت نفس و مناعت طبع و عزت انسانی را درک نماید و از سویی هواهای نفسانی و جلب منافع و لذایذ مادی و حیوانی برایش مطلوب و پسندیده است، برای جلب منفعت، به ثناگویی بی‌جا و چاپلوسی و تملّق می‌پردازد و بدین وسیله شخصیت انسانی خود را تنزّل می‌دهد.


يكي از نشانه‎هاي انسان‎هايي كه در دام خودخواهي گرفتار هستند اين است كه همه چيز و همه كس را براي خود مي‎خواهند و به غير خود اعتنايي ندارند. در جلسات تنها براي خود حق سخن گفتن قائلند و توقع دارند ديگران حرف‎هاي آنان را گوش كنند و رأي آنان را بپذيرند و همواره از هر كس توقع خدمت دارند بي‎آنكه خود به فكر خدمت به ديگران باشند و چون ديگران از خدمت به آنان كوتاهي نمايند كينه آنان را به دل گرفته و تمامي خدمات گذشته آنها را فراموش مي‎كنند؛ از اين رو، اين قبيل افراد نمي‎توانند دوستان خود را حفظ كنند؛ زيرا آنان به سبب توقعات نابجا، را از دست مي‎دهند. انسان‎هاي خودخواه اگر خدمتي در حق ديگران انجام دهند، هرگز آن را فراموش نكرده و همواره آن را به رُخ طرف مقابل مي‎كشند؛ امّا اگر ديگران خدمات بزرگي در حق آنان انجام دهند به زودي آن را فراموش مي‎كنند و در مقابل زحمات آنان قدردان نيستند، مگر اين كه اميد برخورداري‎هاي ديگر داشته و براي جلب منافع بيشتر در مقام قدرداني برآيند. اينان چون اميد تمتّع را از دست دهند همه آن خدمات را فراموش مي‎كنند قدر ناشناسي يكي از ويژگي‎هاي بارز آنها است.
== ۳. شهرت طلبی ==
از دیگر نشانه‌های خودخواهی، شهرت طلبی است که گاهی ممکن است انسان را به کارهای ناروا بکشاند؛ مثلاً جنایت کند یا مرتکب کارهای جنون آمیز شود تا در میان مردم مشهور شود. مانند مسابقه بلندترین صدا، شنا درمیان سرما و یخبندان، پرخوری و مسابقات پرش و….<ref>اکبری، محمود، خود و ناخود، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش، ص۹۳.</ref>


انسان‎هاي وارسته هرگز خدمات خود را به رُخ طرف مقابل نمي‎كشند و اگر كسي در حق آنان نيكي كند ولو اين نيكي ظاهراً بسيار كوچك و كم اهميّت باشد هرگز آن را فراموش نمي‎كنند و در فرصت‎هاي مناسب وظيفه شناسي را به جا مي‎آورند.<ref>اكبری، محمود، خود و ناخود، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش، ص۹۱.</ref>
== ۴. محرومیت از آزاداندیشی ==
خودخواهی سبب می‌شود در مواردی که به نحوی پای منافع و خواسته‌های شخصی در میان است فرد نتواند آزادانه و از روی حقّ و انصاف به داوری نشسته به درک حقیقت توفیق یابد؛ بلکه قضاوت‌های او در چنین مواردی اغلب متمایل به نتیجه است که مورد خواست و علاقه اوست؛ مثلاً اگر بخواهد در یک مسئله مورد اختلاف بین یکی از بستگان خود با فردی بیگانه داوری کند یا در مسئله مالی که پای خودش در میان است یا در خصوص کسی که با او سابقه خصومت دارد قضاوت کند قضاوت آزاد و عاری از هرگونه حبّ و بغض بسیار مشکل است؛ و خودخواهی به انسان اجازه نمی‌دهد چهره حقیقت را آن چنان‌که هست ببیند.


==۲. چاپلوسي و تملّق ==
امام خمینی ـ رضوان الله علیه ـ در این زمینه می‌فرماید: «سه نظر در عالم هست: یک نظری که از روی حبّ، موجودات را مطالعه می‌کند و یک نظری که از راه بغض نظر می‌کند و یک نظر ثالث که حبّ و بغض در آن نیست و آزاد است. آن دو نظر، نظر اشخاصی است که آزاد نیستند. بزرگ‌ترین گرفتاری بشر و ماها، این گرفتاری است که خودمان داریم و از ناحیه خود ما هست. کسی که از روی حبّ نفس به مردم و اشیایی نظر می‌کند یا از راه دشمنی و بغض نظر می‌کند. این نمی‌تواند آزاد باشد و درنظر دادن گرفتار است… انسان گمان می‌کند که من خودم هر چه می‌گویم از روی آزادی و بی‌نظری است؛ لکن اگر کسی یک همچون ادّعایی کرد، این را نپذیرید. نمی‌تواند این انسان، موجود آزاد از هواهای نفسانی و از حبّ نفس که منشأ همه گرفتاری‌هاست، باشد. مدّعی آزادی از این امور زیاد است، لکن واقعیت کم است. ممکن است بسیاری از اشخاص حتی خودشان هم توجه نداشته باشند به اینکه بنده خودشان هستند، نه بنده خدا. خودشان هم خودشان را مبرّا و منزه می‌دانند و این همان حبّ نفسی است که انسان دارد و تا انسان با مجاهدتها و تبعیّت از تعلیمات انبیاء از این گرفتاری و عبودیّت نفس، خارج نشود، نه خودش اصلاح می‌شود و نه می‌تواند احکام و رأی‌هایی را که می‌دهد صحیح و مطابق با واقع باشد».<ref>امام خمینی، صحیفه نور، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸ش، ج۱۴، ص۸–۹.</ref>


يكي ديگر از نشانه‎هاي خودخواهي، اين است كه فرد مبتلا، چون نمي‎تواند كرامت نفس و مناعت طبع و عزت انساني را درك نمايد و از سويي هواهاي نفساني و جلب منافع و لذايذ مادي و حيواني برايش مطلوب و پسنديده است، براي جلب منفعت، به ثناگويي بي‎جا و چاپلوسي و تملّق مي‎پردازد و بدين وسيله شخصيت انساني خود را تنزّل مي‎دهد.
== درمان خودخواهی ==
اسلام در مبارزه همه‌جانبه و عملی با خودخواهی، اصولی را مورد توجه قرار داده است که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می‌کنیم.


==۳. شهرت طلبي ==
== ۱. تشخیص بیماری ==
در درمان بیماری‌های جسمانی، رکن اساسی تشخیص بیماری است. در معالجه و درمان بیماری‌های روحی و روانی نیز باید ریشه و منشأ بیماری کشف شود؛ در این باره امام علی(ع) فرمود: «طُوبی لِمَنْ شَغُلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النّاس»؛ خوشا به حال کسی که قبل از پرداختن به عیوب دیگران در برطرف کردن عیوب خود کوشا باشد.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱، ص۱۹۹.</ref>


از ديگر نشانه‎هاي خودخواهي، شهرت طلبي است كه گاهي ممكن است انسان را به كارهاي ناروا بكشاند؛ مثلاً جنايت كند يا مرتكب كارهاي جنون آميز شود تا در ميان مردم مشهور شود. مانند مسابقه بلندترين صدا، شنا درميان سرما و يخبندان، پرخوري و مسابقات پرش و... .<ref>اكبری، محمود، خود و ناخود، قم، مؤسسه فرهنگي سماء، ۱۳۸۱ش، ص۹۳.</ref>
== ۲. احساس وابستگی به خدا ==
بهترین راه نجات از خودخواهی این است که انسان باور کند که در وجودش نوعی وابستگی به خداوند قرار دارد و آنچه او را به راهی جز راه حق می‌کشاند خود واقعی نیست؛ به عبارتی سرچشمه اصلی خودخواهی، عدم شناخت خویشتن است؛ چرا که اگر انسان خود را به خوبی بشناسد کوچکی خود را در برابر عظمت پروردگار، و ناچیز بودن اعمالش را در برابر مسؤولیت‌های سنگین که برعهده دارد و نعمت‌های عظیمی را که خداوند به او بخشیده بداند، هرگز گام در مسیر خودخواهی نخواهد گذاشت. خودخواهی و حبّ ذات، مایه عقب ماندگی است؛ زیرا رمز تکامل، اعتراف به تقصیر و قبول وجود نقص‌ها و ضعف‌هاست.
* به همین دلیل اولیای خدا همیشه به تقصیر و قبول وجود نقص‌ها و ضعف‌ها معترف بودند. آنان همیشه به تقصیر خود در برابر وظایف الهی معترف بودند و مردم را از خودخواهی و بزرگ شمردن اعمال خویش، نهی می‌کردند.


==۴. محروميت از آزاد انديشي ==
== ۳. تعادل در آرزوها ==
اسلام با ارائه دستورهای بی‌شماری، در تمام زمینه‌ها حدود مناسب برای هر گرایش را تعیین فرموده است؛ به‌طوری که اگر این مرزها رعایت شود سهم هر آرزویی ادا شده و از هر گونه افراط و تفریط جلوگیری به عمل می‌آید.


خودخواهي سبب مي‎شود در مواردي كه به نحوي پاي منافع و خواسته‎هاي شخصي در ميان است فرد نتواند آزادانه و از روي حقّ و انصاف به داوري نشسته به درك حقيقت توفيق يابد؛ بلكه قضاوت‎هاي او در چنين مواردي اغلب متمايل به نتيجه است كه مورد خواست و علاقه اوست؛ مثلاً اگر بخواهد در يك مسئله مورد اختلاف بين يكي از بستگان خود با فردي بيگانه داوري كند يا در مسئله مالي كه پاي خودش در ميان است يا در خصوص كسي كه با او سابقه خصومت دارد قضاوت كند قضاوت آزاد و عاري از هرگونه حبّ و بغض بسيار مشكل است. و خودخواهي به انسان اجازه نمي‎دهد چهره حقيقت را آن چنان كه هست ببيند.
التزام به احکام شرعی در تمام زمینه‌ها یک راه حل عملی برای ایجاد تعادل در بین امیال گوناگون و جلوگیری از رشد بی‌رویّه خودخواهی در انسان است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱، ص۹۴–۹۵.</ref>


امام خميني ـ رضوان الله عليه ـ در اين زمينه مي‎فرمايد: «سه نظر در عالم هست: يك نظري كه از روي حبّ، موجودات را مطالعه مي‎كند و يك نظري كه از راه بغض نظر مي‎كند و يك نظر ثالث كه حبّ و بغض در آن نيست و آزاد است. آن دو نظر، نظر اشخاصي است كه آزاد نيستند. بزرگ‎ترين گرفتاري بشر و ما ها، اين گرفتاري است كه خودمان داريم و از ناحيه خود ما هست. كسي كه از روي حبّ نفس به مردم و اشيايي نظر مي‎كند و يا از راه دشمني و بغض نظر مي‎كند. اين نمي‎تواند آزاد باشد و درنظر دادن گرفتار است... انسان گمان مي‎كند كه من خودم هر چه مي‎گويم از روي آزادي و بي‎نظري است؛ لكن اگر كسي يك همچون ادّعايي كرد، اين را نپذيريد. نمي‎تواند اين انسان، موجود آزاد از هواهاي نفساني و از حبّ نفس كه منشأ همه گرفتاري‎هاست، باشد. مدّعي آزادي از اين امور زياد است، لكن واقعيت كم است. ممكن است بسياري از اشخاص حتي خودشان هم توجه نداشته باشند به اينكه بنده خودشان هستند، نه بنده خدا. خودشان هم خودشان را مبرّا و منزه مي‎دانند و اين همان حبّ نفسي است كه انسان دارد و تا انسان با مجاهدتها و تبعيّت از تعليمات انبياء از اين گرفتاري‎ و عبوديّت نفس، خارج نشود، نه خودش اصلاح مي‎شود و نه مي‎تواند احكام و رأي‎هايي را كه مي‎دهد صحيح و مطابق با واقع باشد».<ref> امام خميني، صحيفه نور، قم، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، ۱۳۷۸ش، ج۱۴، ص۸-۹.</ref>
==درمان خودخواهي ==
اسلام در مبارزه همه جانبه و عملي با خودخواهي، اصولي را مورد توجه قرار داده است كه در اينجا به چند نمونه از آنها اشاره مي‎كنيم.
==۱. تشخيص بيماري ==
در درمان بيماري‎هاي جسماني، ركن اساسي تشخيص بيماري است. در معالجه و درمان بيماري‎هاي روحي و رواني نيز بايد ريشه و منشأ بيماري كشف شود؛ در اين باره امام علي(ع) فرمود: «طُوبي لِمَنْ شَغُلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النّاس»؛ خوشا به حال كسي كه قبل از پرداختن به عيوب ديگران در برطرف كردن عيوب خود كوشا باشد.<ref>مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱، ص۱۹۹.</ref>
==۲. احساس وابستگي به خدا ==
بهترين راه نجات از خودخواهي اين است كه انسان باور كند كه در وجودش نوعي وابستگي به خداوند قرار دارد و آنچه او را به راهي جز راه حق مي‎كشاند خود واقعي نيست؛ به عبارتي سرچشمه اصلي خودخواهي، عدم شناخت خويشتن است؛ چرا كه اگر انسان خود را به خوبي بشناسد كوچكي خود را در برابر عظمت پروردگار، و ناچيز بودن اعمالش را در برابر مسؤوليت‎هاي سنگين كه برعهده دارد و نعمت‎هاي عظيمي را كه خداوند به او بخشيده بداند، هرگز گام در مسير خودخواهي نخواهد گذاشت. خودخواهي و حبّ ذات، مايه عقب ماندگي است؛ زيرا رمز تكامل، اعتراف به تقصير و قبول وجود نقص‎ها و ضعف‎هاست.
* به همين دليل اولياي خدا هميشه به تقصير و قبول وجود نقص‎ها و ضعف‎ها معترف بودند. آنان هميشه به تقصير خود در برابر وظايف الهي معترف بودند و مردم را از خودخواهي و بزرگ شمردن اعمال خويش، نهي مي‎كردند.
==۳. تعادل در آرزوها ==
اسلام با ارائه دستورهاي بي‎شماري، در تمام زمينه‎ها حدود مناسب براي هر گرايش را تعيين فرموده است؛ به‎طوري كه اگر اين مرزها رعايت شود سهم هر آرزويي ادا شده و از هر گونه افراط و تفريط جلوگيري به عمل مي‎آيد.
التزام به احكام شرعي در تمام زمينه‎ها يك راه حل عملي براي ايجاد تعادل در بين اميال گوناگون و جلوگيري از رشد بي‎رويّه خودخواهي در انسان است.<ref>مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱، ص۹۴ـ۹۵.</ref>
<span></span>
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر ==
* خود و ناخود، اكبری، محمود، چاپ اول، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش.


<span></span>
== مطالعه بیشتر ==
* خود و ناخود، اکبری، محمود، چاپ اول، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش.


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۲ = خودخواهی
|شاخه فرعی۲ = خودخواهی
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۵

سؤال

حب نفس چیست نشانه‌ها و درمان عملی آن چیست؟


مفهوم‌شناسی

خودخواهی و حبّ نفس، از قوی‌ترین و اصیل‌ترین تمایلات انسانی است که می‌تواند زمینه میل به رشد و کمال یا سرچشمه تمام رذایل و مفاسد اخلاقی باشد؛ بنابراین حبّ ذات اگر در مسیر صحیح خود قرار گیرد و از حدود معیّن تجاوز نکند موجب رشد شخصیت و شکفته شدن استعدادها می‌شود و یکی از ارکان سعادت مادی و معنوی انسان محسوب می‌گردد. حبّ و علاقه به خویشتن، روح امید و عشق به زندگی را در انسان تقویت می‌کند و او را به جلب منافع و فراگرفتن دانش و کمالات نفسانی وامی‌دارد و سرانجام انسان را به اوج عزّت و سربلندی می‌رساند.

حبّ نفس و خودخواهی عیب و نقص نیست؛ بلکه یکی از مواهب عظیم و از نعمت‌های گرانبهای آفرینش است؛ امّا اگر تمایل برخورد از مسیر اصلی‌اش منحرف گردد و رنگ افراطی به خود بگیرد، به صورت بیماری خودپرستی بروز می‌کند و در صورت اصطکاک منافع خود با دیگران، منافع دیگران را نادیده گرفته و سبب ضرر و زیان به دیگران را فراهم می‌سازد. این خودخواهی، انسان را از مسیر تکامل و ترقی منحرف و از حقیقت متعالی خویش غافل می‌کند و به ضد ارزشها گرایش می‌یابد، به‌گونه‌ای که تنها به خواسته‌ها و آرزوهای حیوانی توجه می‌نماید و خود را معیار خوبی و بدی، حق و باطل می‌داند. حق و عدالتی را می‌خواهد که به نفع او و در مسیر خواسته‌های او باشد و اگر به ضرر او تمام شود خواستار چنین عدالتی نیست؛ بلکه به خود حق می‌دهد که با آن مبارزه نماید، حتی احکام و قوانین دین را طبق دلخواه خود تأویل و توجیه می‌نماید.

آثار و نشانه‌های خودخواهی

۱. خودمحوری و ناسپاسی

یکی از نشانه‌های انسان‌هایی که در دام خودخواهی گرفتار هستند این است که همه چیز و همه کس را برای خود می‌خواهند و به غیر خود اعتنایی ندارند. در جلسات تنها برای خود حق سخن گفتن قائلند و توقع دارند دیگران حرف‌های آنان را گوش کنند و رأی آنان را بپذیرند و همواره از هر کس توقع خدمت دارند بی‌آنکه خود به فکر خدمت به دیگران باشند و چون دیگران از خدمت به آنان کوتاهی نمایند کینه آنان را به دل گرفته و تمامی خدمات گذشته آنها را فراموش می‌کنند؛ از این رو، این قبیل افراد نمی‌توانند دوستان خود را حفظ کنند؛ زیرا آنان به سبب توقعات نابجا، را از دست می‌دهند. انسان‌های خودخواه اگر خدمتی در حق دیگران انجام دهند، هرگز آن را فراموش نکرده و همواره آن را به رُخ طرف مقابل می‌کشند؛ امّا اگر دیگران خدمات بزرگی در حق آنان انجام دهند به زودی آن را فراموش می‌کنند و در مقابل زحمات آنان قدردان نیستند، مگر این که امید برخورداری‌های دیگر داشته و برای جلب منافع بیشتر در مقام قدردانی برآیند. اینان چون امید تمتّع را از دست دهند همه آن خدمات را فراموش می‌کنند قدر ناشناسی یکی از ویژگی‌های بارز آنها است.

انسان‌های وارسته هرگز خدمات خود را به رُخ طرف مقابل نمی‌کشند و اگر کسی در حق آنان نیکی کند ولو این نیکی ظاهراً بسیار کوچک و کم اهمیّت باشد هرگز آن را فراموش نمی‌کنند و در فرصت‌های مناسب وظیفه‌شناسی را به جا می‌آورند.[۱]

۲. چاپلوسی و تملّق

یکی دیگر از نشانه‌های خودخواهی، این است که فرد مبتلا، چون نمی‌تواند کرامت نفس و مناعت طبع و عزت انسانی را درک نماید و از سویی هواهای نفسانی و جلب منافع و لذایذ مادی و حیوانی برایش مطلوب و پسندیده است، برای جلب منفعت، به ثناگویی بی‌جا و چاپلوسی و تملّق می‌پردازد و بدین وسیله شخصیت انسانی خود را تنزّل می‌دهد.

۳. شهرت طلبی

از دیگر نشانه‌های خودخواهی، شهرت طلبی است که گاهی ممکن است انسان را به کارهای ناروا بکشاند؛ مثلاً جنایت کند یا مرتکب کارهای جنون آمیز شود تا در میان مردم مشهور شود. مانند مسابقه بلندترین صدا، شنا درمیان سرما و یخبندان، پرخوری و مسابقات پرش و….[۲]

۴. محرومیت از آزاداندیشی

خودخواهی سبب می‌شود در مواردی که به نحوی پای منافع و خواسته‌های شخصی در میان است فرد نتواند آزادانه و از روی حقّ و انصاف به داوری نشسته به درک حقیقت توفیق یابد؛ بلکه قضاوت‌های او در چنین مواردی اغلب متمایل به نتیجه است که مورد خواست و علاقه اوست؛ مثلاً اگر بخواهد در یک مسئله مورد اختلاف بین یکی از بستگان خود با فردی بیگانه داوری کند یا در مسئله مالی که پای خودش در میان است یا در خصوص کسی که با او سابقه خصومت دارد قضاوت کند قضاوت آزاد و عاری از هرگونه حبّ و بغض بسیار مشکل است؛ و خودخواهی به انسان اجازه نمی‌دهد چهره حقیقت را آن چنان‌که هست ببیند.

امام خمینی ـ رضوان الله علیه ـ در این زمینه می‌فرماید: «سه نظر در عالم هست: یک نظری که از روی حبّ، موجودات را مطالعه می‌کند و یک نظری که از راه بغض نظر می‌کند و یک نظر ثالث که حبّ و بغض در آن نیست و آزاد است. آن دو نظر، نظر اشخاصی است که آزاد نیستند. بزرگ‌ترین گرفتاری بشر و ماها، این گرفتاری است که خودمان داریم و از ناحیه خود ما هست. کسی که از روی حبّ نفس به مردم و اشیایی نظر می‌کند یا از راه دشمنی و بغض نظر می‌کند. این نمی‌تواند آزاد باشد و درنظر دادن گرفتار است… انسان گمان می‌کند که من خودم هر چه می‌گویم از روی آزادی و بی‌نظری است؛ لکن اگر کسی یک همچون ادّعایی کرد، این را نپذیرید. نمی‌تواند این انسان، موجود آزاد از هواهای نفسانی و از حبّ نفس که منشأ همه گرفتاری‌هاست، باشد. مدّعی آزادی از این امور زیاد است، لکن واقعیت کم است. ممکن است بسیاری از اشخاص حتی خودشان هم توجه نداشته باشند به اینکه بنده خودشان هستند، نه بنده خدا. خودشان هم خودشان را مبرّا و منزه می‌دانند و این همان حبّ نفسی است که انسان دارد و تا انسان با مجاهدتها و تبعیّت از تعلیمات انبیاء از این گرفتاری و عبودیّت نفس، خارج نشود، نه خودش اصلاح می‌شود و نه می‌تواند احکام و رأی‌هایی را که می‌دهد صحیح و مطابق با واقع باشد».[۳]

درمان خودخواهی

اسلام در مبارزه همه‌جانبه و عملی با خودخواهی، اصولی را مورد توجه قرار داده است که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می‌کنیم.

۱. تشخیص بیماری

در درمان بیماری‌های جسمانی، رکن اساسی تشخیص بیماری است. در معالجه و درمان بیماری‌های روحی و روانی نیز باید ریشه و منشأ بیماری کشف شود؛ در این باره امام علی(ع) فرمود: «طُوبی لِمَنْ شَغُلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النّاس»؛ خوشا به حال کسی که قبل از پرداختن به عیوب دیگران در برطرف کردن عیوب خود کوشا باشد.[۴]

۲. احساس وابستگی به خدا

بهترین راه نجات از خودخواهی این است که انسان باور کند که در وجودش نوعی وابستگی به خداوند قرار دارد و آنچه او را به راهی جز راه حق می‌کشاند خود واقعی نیست؛ به عبارتی سرچشمه اصلی خودخواهی، عدم شناخت خویشتن است؛ چرا که اگر انسان خود را به خوبی بشناسد کوچکی خود را در برابر عظمت پروردگار، و ناچیز بودن اعمالش را در برابر مسؤولیت‌های سنگین که برعهده دارد و نعمت‌های عظیمی را که خداوند به او بخشیده بداند، هرگز گام در مسیر خودخواهی نخواهد گذاشت. خودخواهی و حبّ ذات، مایه عقب ماندگی است؛ زیرا رمز تکامل، اعتراف به تقصیر و قبول وجود نقص‌ها و ضعف‌هاست.

  • به همین دلیل اولیای خدا همیشه به تقصیر و قبول وجود نقص‌ها و ضعف‌ها معترف بودند. آنان همیشه به تقصیر خود در برابر وظایف الهی معترف بودند و مردم را از خودخواهی و بزرگ شمردن اعمال خویش، نهی می‌کردند.

۳. تعادل در آرزوها

اسلام با ارائه دستورهای بی‌شماری، در تمام زمینه‌ها حدود مناسب برای هر گرایش را تعیین فرموده است؛ به‌طوری که اگر این مرزها رعایت شود سهم هر آرزویی ادا شده و از هر گونه افراط و تفریط جلوگیری به عمل می‌آید.

التزام به احکام شرعی در تمام زمینه‌ها یک راه حل عملی برای ایجاد تعادل در بین امیال گوناگون و جلوگیری از رشد بی‌رویّه خودخواهی در انسان است.[۵]


مطالعه بیشتر

  • خود و ناخود، اکبری، محمود، چاپ اول، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش.

منابع

  1. اکبری، محمود، خود و ناخود، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش، ص۹۱.
  2. اکبری، محمود، خود و ناخود، قم، مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱ش، ص۹۳.
  3. امام خمینی، صحیفه نور، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸ش، ج۱۴، ص۸–۹.
  4. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱، ص۱۹۹.
  5. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱، ص۹۴–۹۵.