عالمان به تأویل متشابهات: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ر.ک. ' به 'نگاه کنید به ') |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ر. ک. ' به 'نگاه کنید به ') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
اما بیشتر مفسرین از ظاهر آیه اینطور نتیجه گرفتهاند که تأویل [[متشابهات]] را [[خدا]] و [[راسخان در علم]] میدانند. راسخان در علم؛ کسانی هستند که در علم و دانش، ثابت قدم و صاحب نظراند. روایات متعددی وارد شده است که راسخان در علم را پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) تفسیر نمودهاند. این افراد معنای «واو» را عاطفه میدانند و راسخان به علم را به خدا عطف میکنند، بنابر این معنای آیه اینطور میشود که «در حالی که تأویل آن را جز خدا و راسخان در علم نمیدانند.»<ref>ر. ک؛ تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۲۵.</ref> | اما بیشتر مفسرین از ظاهر آیه اینطور نتیجه گرفتهاند که تأویل [[متشابهات]] را [[خدا]] و [[راسخان در علم]] میدانند. راسخان در علم؛ کسانی هستند که در علم و دانش، ثابت قدم و صاحب نظراند. روایات متعددی وارد شده است که راسخان در علم را پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) تفسیر نمودهاند. این افراد معنای «واو» را عاطفه میدانند و راسخان به علم را به خدا عطف میکنند، بنابر این معنای آیه اینطور میشود که «در حالی که تأویل آن را جز خدا و راسخان در علم نمیدانند.»<ref>ر. ک؛ تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۲۵.</ref> | ||
[[امام صادق(ع)]] فرمودند: «پیامبرخدا(ص) بزرگترین راسخان در علم بود و تمام آنچه را که خداوند نازل فرمود از تأویل و تنزیل قرآن میدانست، خداوند هرگز چیزی به او نازل نکرد که تأویل آن را به او تعلیم نکند، او و اوصیای وی همه اینها را میدانستهاند».<ref> | [[امام صادق(ع)]] فرمودند: «پیامبرخدا(ص) بزرگترین راسخان در علم بود و تمام آنچه را که خداوند نازل فرمود از تأویل و تنزیل قرآن میدانست، خداوند هرگز چیزی به او نازل نکرد که تأویل آن را به او تعلیم نکند، او و اوصیای وی همه اینها را میدانستهاند».<ref>نگاه کنید به العروسی الحویزی، نور الثقلین، انتشارات اسماعیلیان، ذیل سوره ال عمران آیه ۷؛ و نگاه کنید به البحرانی، هاشم، البرهان، ذیل آیه ۷ سوره آل عمران.</ref> | ||
<span></span> | <span></span> |
نسخهٔ ۱۹ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۰
در خصوص آیات محکم و متشابه که عالم به تأویل را، فقط خدا معرفی کرده است توضیح دهید؟
عالمان به محکمات و متشابهات قرآن، در آیه هفتم سوره آل عمران، «خداوند» و یا «خدا و راسخان در علم» که منظور از آنها پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است، دانسته شده است. منشأ این اختلاف در تفسیر معنای واو در عبارت ﴿وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ﴾ است، که عده ای آن را به معنای شروع جمله جدید میدادند، و علم به تأویل را منحصر در خدا دانستهاند. اما بیشتر مفسرین واو را به معنای عاطفه و عالمان به تأویل متشابهات را خدا و راسخان در علم میدانند.
متن آیه
﴿ | ... وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلا أُولُو الألْبَابِ
در حالی که تأویل آن را جز خدای نمیداند؛ و آنان که قدم در دانش استوار کردهاند میگویند: ما بدان ایمان آوردیم، همه از جانب پروردگار ماست؛ و جز خردمندان پند نمیگیرند آل عمران:۷ |
﴾ |
انحصار علم به تأویل در خدا
علامه طباطبائی میفرماید: از ظاهر تعبیر قرآن انحصار استفاده میشود و روشن میگردد که علم به تأویلات متشابهات، فقط مخصوص خداست.[۱] و تأویلات قرآن را فقط خدا میداند و به هرکسی بخواهد مانند پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) میآموزد.
در واقع منشأ اختلاف در معنای «واو» در عبارت ﴿وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ﴾ بعضی از مفسّرین که این آیه را انحصار در خداوند تفسیر میکنند و علم تأویل را مخصوص خدا گرفتهاند؛ «واو» را به معنای استیناف و به منزله شروع جمله میدانند و قائل هستند که هرچند راسخان در علم، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هستند و تأویل قرآن را میدانند، اما این مطلب از روایات و آیات دیگر قابل اثبات است نه از این آیه.[۲]
عالم به تأویل خدا و راسخان در علم
اما بیشتر مفسرین از ظاهر آیه اینطور نتیجه گرفتهاند که تأویل متشابهات را خدا و راسخان در علم میدانند. راسخان در علم؛ کسانی هستند که در علم و دانش، ثابت قدم و صاحب نظراند. روایات متعددی وارد شده است که راسخان در علم را پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) تفسیر نمودهاند. این افراد معنای «واو» را عاطفه میدانند و راسخان به علم را به خدا عطف میکنند، بنابر این معنای آیه اینطور میشود که «در حالی که تأویل آن را جز خدا و راسخان در علم نمیدانند.»[۳]
امام صادق(ع) فرمودند: «پیامبرخدا(ص) بزرگترین راسخان در علم بود و تمام آنچه را که خداوند نازل فرمود از تأویل و تنزیل قرآن میدانست، خداوند هرگز چیزی به او نازل نکرد که تأویل آن را به او تعلیم نکند، او و اوصیای وی همه اینها را میدانستهاند».[۴]
مطالعه بیشتر
- تفسیر نمونه، حضرت آیه الله مکارم شیرازی، ج۲، ص۳۱۹.
- علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، ص۳۷۷.
- المیزان، علامه طباطبائی، ج۳، ص۵۸.