پیش نویس:حکم وجوب حجاب: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} حکم حجاب شرعی است یا عرفی؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} ۱۲۳ == دلیل عام == وقتی از آیات قرآن، به صراحت استفاده میکنیم که حجاب، یک امر شرعی است. با استدلالهای احتمالی، نمیتوانیم بگوییم امری عرفی است. از منابع، چنین استفاده می...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
۱۲۳ | ۱۲۳ | ||
== دلیل عام == | == دلیل عام == | ||
وقتی از آیات قرآن، به صراحت استفاده میکنیم که حجاب، یک امر شرعی است. با استدلالهای احتمالی، نمیتوانیم بگوییم امری عرفی است. از منابع، چنین استفاده میکنیم که جلباب و خمار، در عصر پیامبر، عرف بوده است؛ یعنی شارع میخواهد بگوید حجاب، یک امر شرعی است و شما جلباب را به این صورتی که من میگویم استفاده کنید و اینکه عرف است را قبول ندارم. به علاوه، اگر ما حجاب را عرفی بدانیم، اصلاً نمیتوانیم برایش حدی قائل شویم. دومین پیامدش این است که حجاب یک امر ثابت نخواهد بود و دائماً متغیر خواهد بود. سومین پیامد اینکه بحث عرفی کردن، فقط مختص حجاب نیست و همه احکام را در بر | وقتی از آیات قرآن، به صراحت استفاده میکنیم که حجاب، یک امر شرعی است. با استدلالهای احتمالی، نمیتوانیم بگوییم امری عرفی است. از منابع، چنین استفاده میکنیم که جلباب و خمار، در عصر پیامبر، عرف بوده است؛ یعنی شارع میخواهد بگوید حجاب، یک امر شرعی است و شما جلباب را به این صورتی که من میگویم استفاده کنید و اینکه عرف است را قبول ندارم. به علاوه، اگر ما حجاب را عرفی بدانیم، اصلاً نمیتوانیم برایش حدی قائل شویم. دومین پیامدش این است که حجاب یک امر ثابت نخواهد بود و دائماً متغیر خواهد بود. سومین پیامد اینکه بحث عرفی کردن، فقط مختص حجاب نیست و همه احکام را در بر میگیرد. آن وقت اصلاً دین از محتوا تهی میشود و این، مخالفت با آیات و روایاتی است که اسلام را دین جهانی و جاودانی معرفی میکند. | ||
== دلیل خاص == | |||
چند دلیل میتوان به این مسئله داد: | |||
* پاسخ 1: درباره پوشش کنیز، در روایات صحیح، هیچ گاه نمیگویند پوشاندن سر، بر کنیز، ممنوع است؛ بلکه میگویند پوشاندن سر، بر کنیز، واجب نیست؛ اما روایاتی که کنیز را از پوشش سر نهی میکنند، روایات ضعیفی هستند. |
نسخهٔ ۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۸
حکم حجاب شرعی است یا عرفی؟
۱۲۳
دلیل عام
وقتی از آیات قرآن، به صراحت استفاده میکنیم که حجاب، یک امر شرعی است. با استدلالهای احتمالی، نمیتوانیم بگوییم امری عرفی است. از منابع، چنین استفاده میکنیم که جلباب و خمار، در عصر پیامبر، عرف بوده است؛ یعنی شارع میخواهد بگوید حجاب، یک امر شرعی است و شما جلباب را به این صورتی که من میگویم استفاده کنید و اینکه عرف است را قبول ندارم. به علاوه، اگر ما حجاب را عرفی بدانیم، اصلاً نمیتوانیم برایش حدی قائل شویم. دومین پیامدش این است که حجاب یک امر ثابت نخواهد بود و دائماً متغیر خواهد بود. سومین پیامد اینکه بحث عرفی کردن، فقط مختص حجاب نیست و همه احکام را در بر میگیرد. آن وقت اصلاً دین از محتوا تهی میشود و این، مخالفت با آیات و روایاتی است که اسلام را دین جهانی و جاودانی معرفی میکند.
دلیل خاص
چند دلیل میتوان به این مسئله داد:
- پاسخ 1: درباره پوشش کنیز، در روایات صحیح، هیچ گاه نمیگویند پوشاندن سر، بر کنیز، ممنوع است؛ بلکه میگویند پوشاندن سر، بر کنیز، واجب نیست؛ اما روایاتی که کنیز را از پوشش سر نهی میکنند، روایات ضعیفی هستند.