توحید از نظر اسلام (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
کتاب دیگر کواکبی به نام «امالقری» مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.<ref>طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۳۸.</ref> بررسی زندگینامه و برخی افکار ونظریات کواکبی نیز در این کتاب نقل گردیده است. | کتاب دیگر کواکبی به نام «امالقری» مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.<ref>طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۳۸.</ref> بررسی زندگینامه و برخی افکار ونظریات کواکبی نیز در این کتاب نقل گردیده است. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۲
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
ت توحید در کتاب توحید از نظر اسلام نوشته طالقانی چگونه تبیین گردیده است؟
توحید از نظر اسلام | |
---|---|
اطلاعات کتاب | |
نویسنده | سید محمود طالقانی |
زبان | فارسی |
اطلاعات نشر | |
ناشر | پیام آزادی |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | ۱۳۵۸ شمسی |
کلیات
توحید از نظر اسلام تألیف سید محمود طالقانی که در سال ۱۳۵۸ شمسی چاپ گردید.
دیدگاه طالقانی درباره توحید اجتماعی-سیاسی در کلیت و در عدم پذیرش اربابی و سلطهگری انسانهای دیگر مشابه دیدگاه شریعتی و بازرگان است، اما در بعد دیگر چنانچه بازرگان به عدم پذیرش سلطه دینی و شریعتی بر رویکرد رفع تبعیض توحید انگشت نهادند، طالقانی نیز در پروژه فکری خود بر مقوله رهاییبخشی و ایجاد همبستگی و پیوستگی توحید در میان انسانها تاکید میکند. آیتالله طالقانی نیز مانند دکتر شریعتی توحید را زیربنای دیانت و دعوت پیامبران و پایداری آنان برای تغییر جهت افکار و اعمال مردمان را در جهت بسط توحید میدانست[۱]
در دیدگاه طالقانی توحید معادل آزادی از بندها و استبداد معادل شرک و در بند کشیدن آدمیان بود.[۲]
کتاب با فصلی تحت عنوان «تربیت از نظر قرآن» آغاز میشود. نویسنده معتقد است احتیاج انسان را با محیط بیرون مرتبط میسازد و محیط عواطف و میلها را بیدار مینماید. در نتیجه انسان به رنگ محیط و منطبق با آن در میآید. محیط بیرونی هر یک از قوههای درونی انسان را تقویت نماید، همان بزرگ و نیرومند میگردد. پس تربیت همان ایجاد محیط است البته برای بیپاری شهوات حیوانی ایجاد محیط لازم نیست و همان احتیاج در حد ضرورت انگیزنده است.[۳]
فصل دوم با عنوان «طبیعت غریزه فطرت» است. نویسنده این سه موضوع را عامل کون و فساد و در عین حال عامل نظم و تکامل میداند.[۴]
اولین قدمی که موجود زنده برای آزادی از حکومت خواص طبیعت و قوای نباتی و غرائز حیوانی بر میدارد این است که خود را به عقل استعدادی و فطری برساند.[۵]
فطرت نخستین ظهور عقل است[۶] و اصل و مبدأ همه معلومات و ادراکات است.[۷] و پیامبران مبعوث شدهاند تا انسان را به «بهشت ادراکات لطیف فطرت» متوجه سازند.[۸]
فصل سوم عنوان «پدیده دین آیه فطرت» را دارد.[۹]
دانشهای محدود غرور انگیز مانند چراغی است بدست رهنوردی در بیابان تاریک که محیط محدود را روشن میسازد ولی حجابِ محیط دورتر است و همان چراغ موجب گمراهی و سقط در پرتگاه خواهد شد. ولی چشم عادی مانند فطرت است که همه فضای بیابان و موجودات را دور و نزدیک را یکسان مینگرد و هرچه جلوتر میرود قدرت تشخیص قویتر میگردد.[۱۰]
فصل چهارم کتاب به «مسئولیت انسان نسبت به خود» نام نهاده شده است.[۱۱]
تبیینی ضد ظلم از توحید
نویسنده از صفحه ۲۵ به توحید از نظر اسلام میپردازد و کلام خود را با آیه ۶۴ آلعمران آغاز میکند که دعوتی به توحید است.[۱۲]
طالقانی معتقد است از همان وقتی که عقل فطری آدمی آمادهی درافت حقیقت توحید شد و از محکومیت کامل غرائز برتر گردید خداوند پیامبران را برانگیخت تا توحید را میان مردم نشر دهند و تحول و انقلابی در درون انسانها پدید آورند.[۱۳] وی معتقد است پیامبران با تذکرات پی در پی و دستور به انجام اعمال صالح تلاش کردند ریشه توحید را در میان مردم محکم کنند.[۱۴] نویسنده معتقد است اسلام به جهت اینکه آخرین دین بوده، کلمه توحید را از هر جهت کامل نموده و آنها را محدوده اعتقادی صِرف بیرون کشیده و در حیطه عبادات و اراده در آورده است.[۱۵]
توحید اسلام خلق را از تاریکی اوهام بسوی نور ایمان و از ذلت بندگی بشر و زیر بار قوانین و عادات بشری رفتن بسوی عزت اسلام و بندگی و بندگی آفریننده جهان پیش میبرد. حقیقت توحید از اعتراف بزبان و تاثیر در وجدان شروع شود آنگاه در مظاره حیاتی تججلی نموده انسان را از بندگی شهوات و اوهام و اربابهای ساختگی برهاند. بندگی دیگران و تن به قوانین و رسوم و عادات بشری دادن صورت دیگری از بتپرستی جاهلی است.[۱۶]
نویسنده در متنی مهم اعتقاد خود را چنین میاورد که توحید تنها یک عقیده قلبی و درونی نیست که انسان را در معابد متوقف سازد. همچنین یک بحث فلسفی و کلامی نیست که در «گنجینه کتب بایگانی شود» بلکه حقیقتی است که میباید در فکر و خلق و عمل تحولی پدید آرد و جهت سیر زندگی و خط مشی اجتماعی را برگرداند، چشمانداز فکر انسانها را وسیع و شخصیتش را مستقل سازد.[۱۷]
نویسنده این سوال را مطرح میکند که آیا برای نجات بشر در دوره جاهلیت بتپرستی و در این عصر جاهلیت تمدن نمای ماده پرستی چارهای جز این تحول توحیدی و تغییر خط سیر حیاتی میتوان یافت؟[۱۸]
تبیین افکار کواکبی
نویسنده در ادامه کتاب بخش هایی از کتاب «طبایع الاستبداد» نوشته کواکبی را میآورد. وی از این کتاب نقل میکند که علماء امت اجتماع نمودهاند که منکرتر از هر منکر ظلم پس چرا نباید از این منکر جلوگیری شود، و باید با ریشه این منکر مبارزه کرد زیرا تا ریشه آن ثابت است ثمرات زهرآگین آن با کمک شیطان بصورتهای گوناگون باقی است. بدینجهت باید در اصل و فرع و آثار و نتایج استبداد که ریشهی ظلم است بررسی نمود.[۱۹]
کتاب دیگر کواکبی به نام «امالقری» مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.[۲۰] بررسی زندگینامه و برخی افکار ونظریات کواکبی نیز در این کتاب نقل گردیده است.
منابع
- ↑ «طالقانی و رهاییبخشی توحید اجتماعی-سیاسی»، صدانت، تاریخ بازدید: ۱ اسفند ۱۴۰۲ش.
- ↑ «طالقانی و رهاییبخشی توحید اجتماعی-سیاسی»، صدانت، تاریخ بازدید: ۱ اسفند ۱۴۰۲ش.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۶- ۷.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۱۱.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۱۲.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۱۲.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۱۳.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۱۳.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۱۵.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۱۸.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۱.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۶.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۶.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۷.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۷.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۹.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۳۰.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۳۱.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۳۵.
- ↑ طالقانی، توحید از نظر اسلام، ۱۳۵۸ش، ص۳۸.