عذاب سامری: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{سوال}}عذابی که سامری به آن مبتلا شد، چه بود؟{{پایان سوال}}
{{سوال}}عذابی که سامری به آن مبتلا شد، چه بود؟{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}سامری بر اساس [[قرآن]]، به عذابی مبتلا شد، که به مردم می‌گفت «به من دست نزنید».<ref>سوره طه: ۹۷.</ref> سامِری شخصی بود که در غیبت [[حضرت موسی(ع)]]، گوساله‌ای ساخت و [[بنی‌اسرائیل]] را به پرستش آن دعوت کرد. او به عذاب دچار شد و تعبیر «به من دست نزنید» توسط او را به صورت‌های مختلفی تفسیر شده است:
{{پاسخ}}سامری بر اساس [[قرآن]]، به عذابی مبتلا شد، که به مردم می‌گفت «به من دست نزنید».<ref>سوره طه، آیه ۹۷.</ref> سامِری شخصی بود که در غیبت [[حضرت موسی(ع)]]، گوساله‌ای ساخت و [[بنی‌اسرائیل]] را به پرستش آن دعوت کرد. او به عذاب دچار شد و تعبیر «به من دست نزنید» توسط او را به صورت‌های مختلفی تفسیر شده است:
* '''بیماری واگیر''': در برخی روایات، عذاب سامری به بیماری واگیر تفسیر شده است. [[علامه طباطبایی]]، مفسر قرآن، این تفسیر را به شرط صحیح بودن سند حدیث، خوب شمرده است.<ref>طباطبائی، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۴، ص۲۷۶.</ref> به گفته [[فضل بن حسن طبرسی|فضل بن حسن طَبْرِسی]]، دیگر مفسر قرآن، هر کسی با سامری در تماس بود به تب شدید مبتلا می‌شد.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تهران، مکتبه الاسلامیه، ۱۳۹۵ق، ج‏۱۶، ص۶۹.</ref>
* '''بیماری واگیر''': در برخی روایات، عذاب سامری به بیماری واگیر تفسیر شده است. [[علامه طباطبایی]]، مفسر قرآن، این تفسیر را به شرط صحیح بودن سند حدیث، خوب شمرده است.<ref>طباطبائی، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۴، ص۲۷۶.</ref> به گفته [[فضل بن حسن طبرسی|فضل بن حسن طَبْرِسی]]، دیگر مفسر قرآن، هر کسی با سامری در تماس بود به تب شدید مبتلا می‌شد.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تهران، مکتبه الاسلامیه، ۱۳۹۵ق، ج‏۱۶، ص۶۹.</ref>
* '''بیماری روانی''': برخی از مفسران معتقدند سامری با نفرین [[حضرت موسی(ع)]] دچار بیماری روانی به صورت وسواس و وحشت از مردم شد، به‌طوری که هر کسی نزدیک او می‌شد، فریاد می‌زد «به من دست نزنید».<ref>سید بن قطب، فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، ۱۴۲۵ق، ج۶، ص۲۳۴۹.</ref>
* '''بیماری روانی''': برخی از مفسران معتقدند سامری با نفرین [[حضرت موسی(ع)]] دچار بیماری روانی به صورت وسواس و وحشت از مردم شد، به‌طوری که هر کسی نزدیک او می‌شد، فریاد می‌زد «به من دست نزنید».<ref>سید بن قطب، فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، ۱۴۲۵ق، ج۶، ص۲۳۴۹.</ref>
* '''طَرد شدن''' (بایکوت): بعضی مفسران گفته‌اند جمله «به من دست نزنید»، اشاره به یکی از قوانین [[یهودیت|شریعت موسی(ع)]] است که بعد از صادر شدن حکم مجازات، کسی حق نزدیک شدن به فرد را نداشت.<ref>طباطبایی، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۲۲۰؛ سید بن قطب، فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، ۱۴۲۵ق، ج۵، ص۴۹۴.</ref>
* '''طَرد شدن''' (بایکوت): بعضی مفسران گفته‌اند جمله «به من دست نزنید»، اشاره به یکی از قوانین [[یهودیت|شریعت موسی(ع)]] است که بعد از صادر شدن حکم مجازات، کسی حق نزدیک شدن به فرد را نداشت.<ref>طباطبایی، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۲۲۰؛ سید بن قطب، فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، ۱۴۲۵ق، ج۵، ص۴۹۴.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
== جستارهای وابسته ==
* [[گوساله سامری]]


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۳

سؤال
عذابی که سامری به آن مبتلا شد، چه بود؟

سامری بر اساس قرآن، به عذابی مبتلا شد، که به مردم می‌گفت «به من دست نزنید».[۱] سامِری شخصی بود که در غیبت حضرت موسی(ع)، گوساله‌ای ساخت و بنی‌اسرائیل را به پرستش آن دعوت کرد. او به عذاب دچار شد و تعبیر «به من دست نزنید» توسط او را به صورت‌های مختلفی تفسیر شده است:

  • بیماری واگیر: در برخی روایات، عذاب سامری به بیماری واگیر تفسیر شده است. علامه طباطبایی، مفسر قرآن، این تفسیر را به شرط صحیح بودن سند حدیث، خوب شمرده است.[۲] به گفته فضل بن حسن طَبْرِسی، دیگر مفسر قرآن، هر کسی با سامری در تماس بود به تب شدید مبتلا می‌شد.[۳]
  • بیماری روانی: برخی از مفسران معتقدند سامری با نفرین حضرت موسی(ع) دچار بیماری روانی به صورت وسواس و وحشت از مردم شد، به‌طوری که هر کسی نزدیک او می‌شد، فریاد می‌زد «به من دست نزنید».[۴]
  • طَرد شدن (بایکوت): بعضی مفسران گفته‌اند جمله «به من دست نزنید»، اشاره به یکی از قوانین شریعت موسی(ع) است که بعد از صادر شدن حکم مجازات، کسی حق نزدیک شدن به فرد را نداشت.[۵]


جستارهای وابسته

منابع

  1. سوره طه، آیه ۹۷.
  2. طباطبائی، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۴، ص۲۷۶.
  3. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تهران، مکتبه الاسلامیه، ۱۳۹۵ق، ج‏۱۶، ص۶۹.
  4. سید بن قطب، فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، ۱۴۲۵ق، ج۶، ص۲۳۴۹.
  5. طباطبایی، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۲۲۰؛ سید بن قطب، فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، ۱۴۲۵ق، ج۵، ص۴۹۴.