عدم منافات عزاداری برای امام حسین(ع) با اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
خط ۳۹: خط ۳۹:


همچنین عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) مصداق تعظیم شعائر الهی و نوعی ابراز مودّت نسبت به خاندان پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) است.<ref>«[https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/407539/%d9%85%d9%86%d8%a7%d9%81%d8%a7%d8%aa-%d8%b9%d8%b2%d8%a7%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d9%be%d8%b0%db%8c%d8%b1%d8%b4-%d9%82%d8%b6%d8%a7-%d9%88-%d9%82%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d9%84%d9%87%db%8c! منافات عزاداری با پذیرش قضا و قدر الهی]»، آیین رحمت (سایت دفتر آیت الله مکارم شیرازی)، تاریخ بازدید: ۸ مرداد ۱۴۰۲ش.</ref>
همچنین عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) مصداق تعظیم شعائر الهی و نوعی ابراز مودّت نسبت به خاندان پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) است.<ref>«[https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/407539/%d9%85%d9%86%d8%a7%d9%81%d8%a7%d8%aa-%d8%b9%d8%b2%d8%a7%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d9%be%d8%b0%db%8c%d8%b1%d8%b4-%d9%82%d8%b6%d8%a7-%d9%88-%d9%82%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d9%84%d9%87%db%8c! منافات عزاداری با پذیرش قضا و قدر الهی]»، آیین رحمت (سایت دفتر آیت الله مکارم شیرازی)، تاریخ بازدید: ۸ مرداد ۱۴۰۲ش.</ref>
== تیتر ==
عزادارى، تاريخى طولانى دارد و اهل بيت - عليهم السلام - اولين عزاداران امام حسين بودند كه شيعيان را نيز به اين امر سفارش فراوان مى‌كردند تا براى زنده نگه داشتن ياد امام حسين و عاشورا هر سال به عزادارى بپردازند. <sup>(11)</sup> به همين دليل به تدريج اين عزادارى‌ها در بين شيعيان به سنتى پايدار تبديل شد و با گذشت زمان، هم ابعاد گسترده‌اى پيدا كرد. اين عزادارى‌ها در دوره‌هاى مختلف و با توجه به شرايط سياسى - اجتماعى حاكم، كاركرد متفاوت و جداگانه‌اى را ايفاء داشتند. گاه اين عزادارى‌ها صرفا آيينى مذهبى بوده است; يعنى كه شيعيان براى دلسوزى نسبت‌به امام حسين و فرزندانش به سوگوارى مى‌پرداختند و تا حد زيادى اين مراسم تهى از كاركرد سياسى اجرا مى‌شد. گاه نيز از اين مراسم، روايتى سياسى و انقلابى مطرح مى‌شد كه بر اساس آن عزاداران امام حسين (ع) در راه مبارزه با ظلم و حكومت جور بايد به تبع شهداى كربلا حركت كنند.
عزادارى‌هاى عاشورا را به عنوان عامل سازنده، حركت‌ساز و بالنده در انديشه تشيع معرفى كردند كه با گفتمان غالب در آن دوره هيچ قرابتى نداشت. شريعتى به نقد اجتماعى و سياسى و مذهبى مراسم عزادارى عاشورا از لحاظ فلسفه وجودى و روش عزادارى پرداخت و گفتمانى انقلابى را از عزادارى‌ها ارايه كرد كه در جريان انقلاب اسلامى مؤثر بود. شريعتى اصل سوگوارى را يك سنت انقلابى مى‌داند كه از نظر روحى و اعتقادى در پرورش و ايمان و تلطيف روح اخلاقى و عاطفى فرد، اثر عميق و آموزنده دارد و اين سنت‌به يك مبارزه دائمى با دستگاه حاكم و نامشروع مى‌انجاميد. شريعتى در آثار خود به اين بعد مبارزه‌جويى و ستم ستيزى عزادارى امام حسين توجه بيشترى كرده، و به دنبال احياى آثار سياسى و مذهبى عزدارى امام حسين (ع) بود تا آن را از سكون و آرامش، خارج ساخته، وسيله‌اى براى اعتراض و انقلاب و تداوم راه حسين (ع) در دوران‌هاى مختلف تبديل كند و نماد دائمى مبارزه با دستگاه‌هاى حكومتى. <sup>(14)</sup>
همچنين شهيد مطهرى روايت جديدى را از عزادارى براى امام حسين (ع) مطرح كرد كه در آن فلسفه عزادارى كاملا متفاوت بود. در گام اول از ديدگاه شهيد مطهرى هدف سوگوارى و عزادارى دريافت‌شفاعت امام حسين (ع) نيست، حتى اين فكر، انديشه‌اى كاملا خطرناك است: «اين فكر، امام حسين (ع) را به كلى مسخ مى‌كند و او را به صورت سنگر گنهكاران درمى آورد و قيام او را كفاره عمل ديگران قرار مى‌دهد.»<ref>رنجبر مقصود، با كاروان هدايت گفتمان عاشورايى و انقلاب اسلامى، پگاه حوزه، شماره ۹۱، ص۴.</ref>





نسخهٔ ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۴

سؤال

آیین‌های عزاداری بدعتی است برگرفته از مسیحیت و ساخته دست استعمار و یهود برای تخریب چهره دین و بدون پشتوانه شرعی، موجب وهن اسلام و امری ناسازگار با توحید در عبادت است.

درگاه‌ها
امام حسین.png



عزاداری از منظر روایات

پیامبر(ص) در موارد بسیاری با سخنان و سیره عملی خود گریه و نوحه بر میت و شهید را امضا نموده است؛ مثلاً در مرگ ابراهیم فرزند خودش پیامبر گریه کرد وقتی که از حضرت سؤال کردند فرمود: «چشمها اشک می‌ریزد و قلب می‌سوزد اما آنچه خدا را به خشم آورد نمی‌گوییم»[۱] در شهادت حضرت حمزه عموی پیامبر که در احد به شهادت رسید پیامبر شدیداً گریه کرد. و هنگامی که به مدینه برگشت دید زنهای انصار بر کشته‌گانشان گریه می‌کنند، حضرت فرمود: اما حمزه گریه کننده و عزادار ندارد.[۲] انصار با شنیدن این کلام و آن گریه پیغمبر (ص) به زنهایشان دستور دادند که بروند بر حمزه گریه کنند و آنها رفتند خانه پیغمبر بر حمزه گریه کردند. پیغمبر در حق آنها دعا کرد و فرمود: «خدا از شما و اولاد شما راضی باشد»[۳]

نمونه های زیادی از سیره رسول خدا(ص) در زمینه سوگواری و عزاداری نقل شده است، از جمله: سوگواری بر حضرت حمزه(2) و گریستن در شهادت جعفر بن ابی طالب(3)، گریستن به هنگام درگذشت فرزندشان ابراهیم، گریه به هنگام احتضار سعد بن عباده(4)، گریه به هنگام زیارت قبر مادرشان آمنه(5) و... . همچنین در سیره اهل بیت ایشان(علیهم السلام) نیز می توان موارد زیادی بر اقامه مجلس عزا یافت که خصوصا در مورد شهدای کربلا بسیار پر رنگ است. به عنوان مثال علقمه حضرمى نقل مى‏ كند كه امام باقر(عليه السلام) در روز عاشورا براى امام حسين(عليه السلام) در خانه ‏اش مجلس عزا برگزار مى‏ كرد: «... ثُمَّ لَيَنْدِبُ الْحُسينَ(عليه السلام) وَ يَبْكِيهِ وَ يَأْمُرُ مَنْ فِي دارِهِ مِمَّنَ لا يَتَّقِيهِ بِالْبُكاءِ عَلَيْهِ ... وَلْيَعُزِّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِمُصابِهِمْ بِالْحُسَيْنِ(عليه السلام‏)»(6)؛ (او بر امام حسين(عليهما السلام) مى ‏گريست و به افرادى كه در خانه بودند و از آنها تقيّه نمى‏ كرد، مى‏ فرمود: بر آن حضرت گریه كنند... و به آنان مى‏ فرمود: در مصيبت حسين(عليه السلام) به يكديگر تسليت بگويند).[۴]

فایده و هدف عزاداری

مجالس عزاى امام حسين ع عامل نيرومندى براى بيدارى مردم است و راه و رسمى است كه آن حضرت آن را به پيروان خود آموخته تا ضامن تداوم و بقاى اسلام باشد. اهميت برپايى اين مجالس و رمز تأكيد ائمّه اطهار ع بر حفظ آن، شيعيان در عصر حكومت امويان و عبّاسيان که در انزوا بودند را نجات داد و در پناه آن، تشكل و انسجام تازه‌اى يافتند و به صورت قدرتى چشمگير در صحنه جامعه اسلامى ظاهر شده و باقى ماندند. به همين دليل، برپايى اين مجالس در روايات به عنوان «احياى امر اهل‌بيت (ع)» تعبير شده است. امام صادق(ع) در مورد اين گونه مجالس فرمودند: «اين گونه مجالس (شما) را دوست دارم، از اين طريق مكتب ما را زنده بداريد!».[۵]

سوگوارى براى ترويج عقايد و شريعت اسلام است. و به عبارت ديگر: هدف نهايى از عزادارى نه بيان جنبه تاريخى قضيه است و نه موضوع فردى شهدا و قاتلان. بلكه حفظ خط حسينيت و ابطال خط يزيديت است.

خط امام حسين همان جهان بينى و ايدئولوژى اسلامى (عقايد و شريعت اسلامى) و عدالت اجتماعى و حكومت جهانى است و كرامت انسانى است كه هيچ كس در حسن و لزوم ترويج آن ترديدى ندارد.[۶]

اسلام اصلی دارد به نام مبارزه با ظلم و ستمگری، اصلی دارد به نام حماسه شهادت. حسین سمبل احیای عدالت اسلام است. حسین سمبل مبارزه با ظلم در دنیای اسلام است، حسین حماسه شهادت است، حسین شعار عدالت اسلامی است، شعار عدالت است. تا شما نام حسین را زنده نگه میدارید، یعنی ما طرفدار عدالت اسلامی هستیم. اینکه پرچم سیاه بالای خانهتان میزنید یعنی من وابسته به حسینم، کدام حسین؟ همان حسینی که در راه عدالت شهید شد. پس من وابسته به عدالت اسلامیام. من وابسته به حسینم، کدام حسین؟ همان حسینی که در راه خدا هرچه داشت داد، آن حسینِ پاکباخته در راه خدا. پس من طرفدار پاکباختگی در راه خدا هستم. خود همین شعار است. اسم بچهتان را هم که حسین میگذارید- اگر توجه داشته باشید- میخواهید این شعار را زنده نگه دارید.

این است که به ما گفتند نگذارید این [حادثه] فراموش بشود. سال به سال این خاطره را تجدید کنید. وقتی که این خاطره را تجدید میکنید متن وقایع را برای یکدیگر بازگو میکنید. وقتی متن وقایع را بازگو میکنید میبینید چگونه است که حسین برای عدل اسلامی قیام کرد و در مقابل ظلم ایستادگی کرد؛ صحنهای و حماسهای میبینید که نظیرش در همه دنیا هرگز وجود ندارد. این هم خودش تعظیم شعائر است. ذلِک وَ مَنْ یعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَانَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلوبِ. هرکسی که شعارهای الهی را زنده کند و بزرگ بشمارد این نشانه آن است که قلبی پاک و متقی و پرهیزکار دارد.[۷]

عزاداری در اصلْ فلسفهاش تهییج احساسات علیه یزیدها و ابن زیادها و به سود حسینها و حسینیها بوده. در شرایطی که حسین به صورت یک مکتب در یک زمان حضور دارد و سمبل راه و روش اجتماعی معین و نفی کننده راه و روش موجود معین دیگری است، یک قطره اشک برایش ریختن واقعاً نوعی سربازی است. در شرایط خشن یزیدی، در حزب حسینیها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا نوعی اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقیقت نوعی از خود گذشتگی است. اینجاست که عزاداری حسین بن علی یک حرکت است، یک موج است، یک مبارزه اجتماعی است.مطهری ج۲۴. ص۷۹.

تیتر

در مورد گریه و عزاداری شیعیان برای شهادت اهل بیت(علیهم السلام) خصوصا امام حسین(علیه السلام) لازم است بدانیم این گریه تنها از نوع گریه انفعالی و احساسات محض نیست تا به معنی اعتراض باشد. شیعه فقط به عنوان سوگواری برای اهل بیت(علیهم السلام) گریه نمی کند تا اعتراض به قضا و قدر الهی باشد؛ بلکه گریه شیعه حکمت های فراوانی دارد که هر یک به تنهایی دلیل منطقی و قابل قبولی برای آن است. برخی از این حکمت ها عبارت اند از:

گریه بر امام حسین(علیه السلام) و سایر مظلومان جهان همچنین باعث برانگیختن عواطف بر ضد حکومت طاغوت می شود

جالس عزاداری شیعیان را متحد و روحیه عدالت طلبی آنها را حفظ می کند و باعث حفظ و تقویت مکتب اهل بیت(علیهم السلام) می گردد؛

برای پیوند با یک مکتب، فقط منطق کافی نیست، بلکه پیوند عاطفی که عشق و علاقه و محبت می باشد، نیز لازم است.

نکته مهم دیگر این است که شیعیان با گريه بر مظلوميّت امام حسين(علیه السلام) و سایر اهل بیت(علیهم السلام)، آنها را الگو قرار مى‏ دهند و زمينه تطبيق اعمال خود با سيره عملى آن حضرات را فراهم مى‏ سازند.

همچنین عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) مصداق تعظیم شعائر الهی و نوعی ابراز مودّت نسبت به خاندان پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) است.[۸]

تیتر

عزادارى، تاريخى طولانى دارد و اهل بيت - عليهم السلام - اولين عزاداران امام حسين بودند كه شيعيان را نيز به اين امر سفارش فراوان مى‌كردند تا براى زنده نگه داشتن ياد امام حسين و عاشورا هر سال به عزادارى بپردازند. (11) به همين دليل به تدريج اين عزادارى‌ها در بين شيعيان به سنتى پايدار تبديل شد و با گذشت زمان، هم ابعاد گسترده‌اى پيدا كرد. اين عزادارى‌ها در دوره‌هاى مختلف و با توجه به شرايط سياسى - اجتماعى حاكم، كاركرد متفاوت و جداگانه‌اى را ايفاء داشتند. گاه اين عزادارى‌ها صرفا آيينى مذهبى بوده است; يعنى كه شيعيان براى دلسوزى نسبت‌به امام حسين و فرزندانش به سوگوارى مى‌پرداختند و تا حد زيادى اين مراسم تهى از كاركرد سياسى اجرا مى‌شد. گاه نيز از اين مراسم، روايتى سياسى و انقلابى مطرح مى‌شد كه بر اساس آن عزاداران امام حسين (ع) در راه مبارزه با ظلم و حكومت جور بايد به تبع شهداى كربلا حركت كنند.

عزادارى‌هاى عاشورا را به عنوان عامل سازنده، حركت‌ساز و بالنده در انديشه تشيع معرفى كردند كه با گفتمان غالب در آن دوره هيچ قرابتى نداشت. شريعتى به نقد اجتماعى و سياسى و مذهبى مراسم عزادارى عاشورا از لحاظ فلسفه وجودى و روش عزادارى پرداخت و گفتمانى انقلابى را از عزادارى‌ها ارايه كرد كه در جريان انقلاب اسلامى مؤثر بود. شريعتى اصل سوگوارى را يك سنت انقلابى مى‌داند كه از نظر روحى و اعتقادى در پرورش و ايمان و تلطيف روح اخلاقى و عاطفى فرد، اثر عميق و آموزنده دارد و اين سنت‌به يك مبارزه دائمى با دستگاه حاكم و نامشروع مى‌انجاميد. شريعتى در آثار خود به اين بعد مبارزه‌جويى و ستم ستيزى عزادارى امام حسين توجه بيشترى كرده، و به دنبال احياى آثار سياسى و مذهبى عزدارى امام حسين (ع) بود تا آن را از سكون و آرامش، خارج ساخته، وسيله‌اى براى اعتراض و انقلاب و تداوم راه حسين (ع) در دوران‌هاى مختلف تبديل كند و نماد دائمى مبارزه با دستگاه‌هاى حكومتى. (14)

همچنين شهيد مطهرى روايت جديدى را از عزادارى براى امام حسين (ع) مطرح كرد كه در آن فلسفه عزادارى كاملا متفاوت بود. در گام اول از ديدگاه شهيد مطهرى هدف سوگوارى و عزادارى دريافت‌شفاعت امام حسين (ع) نيست، حتى اين فكر، انديشه‌اى كاملا خطرناك است: «اين فكر، امام حسين (ع) را به كلى مسخ مى‌كند و او را به صورت سنگر گنهكاران درمى آورد و قيام او را كفاره عمل ديگران قرار مى‌دهد.»[۹]


منابع

  1. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، بی‌تا، ج۱، ص۱۴۳.
  2. «امّا حَمْزَه فَلا بَواکی لَه» ابن کثیر، اسماعیل بن‌عمر، البدایه و النهایه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ۱، ۱۴۰۸، ج۴، ص۵۵.
  3. ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه: دکترمحمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و اندیشه، ج۳، ص ۵.
  4. «منافات عزاداری با پذیرش قضا و قدر الهی»، آیین رحمت (سایت دفتر آیت الله مکارم شیرازی)، تاریخ بازدید: ۸ مرداد ۱۴۰۲ش.
  5. مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، قم، ص۷۰ و ۷۱.
  6. محسنى، شيخ محمد آصف، تبليغ عاشورا در سطح اسلامى، ص۳۹.
  7. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۵، ص۲۷۰. تهران، صدرا، ۱۳۸۹ش.
  8. «منافات عزاداری با پذیرش قضا و قدر الهی»، آیین رحمت (سایت دفتر آیت الله مکارم شیرازی)، تاریخ بازدید: ۸ مرداد ۱۴۰۲ش.
  9. رنجبر مقصود، با كاروان هدايت گفتمان عاشورايى و انقلاب اسلامى، پگاه حوزه، شماره ۹۱، ص۴.