پناه دادن امام سجاد(ع) به خانواده مروان: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
چرا امام سجاد(ع) در واقعه حرّه به مروان كه دشمن سرسخت اهل بيت بود پناه داد؟
چرا امام سجاد(ع) در واقعه حرّه به مروان که دشمن سرسخت اهل بیت بود پناه داد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
پناه دادن امام سجاد(ع) به خانواده مروان بن حکم
پناه دادن امام سجاد(ع) به خانواده مروان بن حکم
چون امام در روي زمين خليفه خداست و معدن لطف و كرامت است و لطف ائمه شامل تمام موجودات است بنابراين دشمنان ائمه نيز از اين لطف برخوردار بودند، لطف و كرامت ائمه شامل حال عموم انسانها بود لذا به دشمنان خود نيز پناه مي دادند.
چون امام در روی زمین خلیفه خداست و معدن لطف و کرامت است و لطف ائمه شامل تمام موجودات است بنابراین دشمنان ائمه نیز از این لطف برخوردار بودند، لطف و کرامت ائمه شامل حال عموم انسانها بود لذا به دشمنان خود نیز پناه می‌دادند.


موضوع پناه دادن امام سجاد(ع) به بني اميه در جريان شورش مردم مدينه در سال ۶۲ يا ۶۳ هـ رخ داد و به فاجعه «حَرّه» مشهور گرديده است. كه پس از شهادت امام حسين(ع) مردم مدينه كه محل سكونت صحابه و تابعين بود به خشم آمدند. حاكم مدينه «عثمان بن محمد بن ابي سفيان» گروهي از بزرگان شهر را به نمايندگي از طرف مردم مدينه به دمشق فرستاد تا از نزديك، خليفه جوان را ببينند و از لطف وي برخوردار شوند و پس از بازگشت به مدينه، مردم را به اطاعت از حكومت وي تشويق نمايند؛ از آنجا كه يزيد نه از تربيت اسلامي برخوردار بود و نه، مشاوراني لايقي داشته كه به او توصيه كنند كه حداقل در حضور آن هيئت رفتار سنجيده اي داشته باشد يزيد در حضور آنها از شرابخواري و سگبازي و تشكيل بزمها و مجالس ساز و آواز و فسق و فجور كوتاهي نكرده، اما پذيرايي با شكوهي از آنان در كاخ خود به عمل آورد و هدايا و خلعتهاي گرانبها و بالغ بر پنجاه هزار و صد دينار بخشيد. او فكر مي كرد كه آنان با دريافت اين پولها و با آن پذيرايي جانانه در كاخ سبز دمشق، در بازگشت به مدينه، از او تمجيد و تحسين خواهند كرد اما اين ديدار نه تنها به نفع او تمام نشد بلكه كاملاً نتيجه معكوس داشت.<ref>ر.ك: پيشوايي، مهدي، سيره پيشويان، قم، مؤسسه تعليماتي و تحقيقاتي امام صادق(ع) ، ۱۳۷۲ هـ ش، ص۲۵۵ـ۲۵۴.</ref>  
موضوع پناه دادن امام سجاد(ع) به بنی امیه در جریان شورش مردم مدینه در سال ۶۲ یا ۶۳ هـ رخ داد و به فاجعه «حَرّه» مشهور گردیده است؛ که پس از شهادت امام حسین(ع) مردم مدینه که محل سکونت صحابه و تابعین بود به خشم آمدند. حاکم مدینه «عثمان بن محمد بن ابی سفیان» گروهی از بزرگان شهر را به نمایندگی از طرف مردم مدینه به دمشق فرستاد تا از نزدیک، خلیفه جوان را ببینند و از لطف وی برخوردار شوند و پس از بازگشت به مدینه، مردم را به اطاعت از حکومت وی تشویق نمایند؛ از آنجا که یزید نه از تربیت اسلامی برخوردار بود و نه، مشاورانی لایقی داشته که به او توصیه کنند که حداقل در حضور آن هیئت رفتار سنجیده‌ای داشته باشد یزید در حضور آنها از شرابخواری و سگبازی و تشکیل بزمها و مجالس ساز و آواز و فسق و فجور کوتاهی نکرده، اما پذیرایی با شکوهی از آنان در کاخ خود به عمل آورد و هدایا و خلعتهای گرانبها و بالغ بر پنجاه هزار و صد دینار بخشید. او فکر می‌کرد که آنان با دریافت این پولها و با آن پذیرایی جانانه در کاخ سبز دمشق، در بازگشت به مدینه، از او تمجید و تحسین خواهند کرد اما این دیدار نه تنها به نفع او تمام نشد بلکه کاملاً نتیجه معکوس داشت.<ref>ر. ک. پیشوایی، مهدی، سیره پیشویان، قم، مؤسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق(ع)، ۱۳۷۲ هـ ش، ص۲۵۵–۲۵۴.</ref>


نمايندگان بجز منذر بن زبير كه «به بصره رفت» به مدينه بازگشتند و در اجتماع مردم اين شهر اعلام كردند كه: «ما از نزد شخصي برگشته ايم كه دين ندارد، شراب مي خورد، تار و طنبور مي نوازد، سگبازي مي كند و زنان خوش آواز درمجلس او دلربايي مي كنند و با مشتي دزد و خرابكار به شب نشيني مي پردازد، اينك شما را شاهد مي گيريم كه او را از خلافت بركنار كرديم.»<ref>بلاذري، احمد بن يحيي، انساب الأشراف، بغداد، مكتبه المثني، ج۴، ص۳۰.</ref> به دنبال اين جريان مردم مدينه با عبدالله پسر حنظله بيعت كردند و حاكم مدينه و همه بني اميه را از شهر بيرون راندند، ولي در نهايت قيام مدينه توسط مسلم بن عقبه مأمور يزيد سركوب شد و به شكست انجاميد.  
نمایندگان بجز منذر بن زبیر که «به بصره رفت» به مدینه بازگشتند و در اجتماع مردم این شهر اعلام کردند که: «ما از نزد شخصی برگشته ایم که دین ندارد، شراب می‌خورد، تار و تنبور می‌نوازد، سگبازی می‌کند و زنان خوش آواز درمجلس او دلربایی می‌کنند و با مشتی دزد و خرابکار به شب‌نشینی می‌پردازد، اینک شما را شاهد می‌گیریم که او را از خلافت برکنار کردیم.»<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الأشراف، بغداد، مکتبه المثنی، ج۴، ص۳۰.</ref> به دنبال این جریان مردم مدینه با عبدالله پسر حنظله بیعت کردند و حاکم مدینه و همه بنی امیه را از شهر بیرون راندند، ولی در نهایت قیام مدینه توسط مسلم بن عقبه مأمور یزید سرکوب شد و به شکست انجامید.


قبل از شكست قيام وقتي قيام كنندگان بني اميه را بيرون مي كردند، مروان از امام خواهش كرد كه همسر و خانواده او در حرم امام باشند، امام نيز با بزرگواري پذيرفت. و در طي اين مدتي كه مدينه دست خوش قتل و غارت بود خانه امام سجاد(ع) مأمن خوبي براي پناهندگان بود.<ref>ر.ك: پيشوايي، مهدي، «پيشين»، ص۲۵۹.</ref> اما اين عمل امام از خوي جوانمردي آن حضرت نشأت مي گرفت؛ براي اينكه امامان در حد اعلاي اخلاق بودند كه حتي به دشمنان نيز پناه مي دادند؛ چنانچه پيامبر ابوسفيان را بعد از آن همه دشمني در فتح مكه بخشيد و همچنين اميرالمؤمنين مروان را در جنگ جمل بخشيد زيرا آنان از خصلتهاي عاليه انساني برخوردار بودند؛ چنانكه امام سجاد مي فرمود: اگر شمشيري را كه با آن پدرم را كشته اند نزدم امانت بگذارند به آن خيانت نمي كنم؛اين يک اصل درمکتب اهل بيت است؛آنان معدن کرم وسخاوانسان کامل وچراغ هدايت هستند.  
قبل از شکست قیام وقتی قیام کنندگان بنی امیه را بیرون می‌کردند، مروان از امام خواهش کرد که همسر و خانواده او در حرم امام باشند، امام نیز با بزرگواری پذیرفت؛ و در طی این مدتی که مدینه دست‌خوش قتل و غارت بود خانه امام سجاد(ع) مأمن خوبی برای پناهندگان بود.<ref>ر. ک. پیشوایی، مهدی، «پیشین»، ص۲۵۹.</ref> اما این عمل امام از خوی جوانمردی آن حضرت نشأت می‌گرفت؛ برای اینکه امامان در حد اعلای اخلاق بودند که حتی به دشمنان نیز پناه می‌دادند؛ چنانچه پیامبر ابوسفیان را بعد از آن همه دشمنی در فتح مکه بخشید و همچنین امیرالمؤمنین مروان را در جنگ جمل بخشید زیرا آنان از خصلتهای عالیه انسانی برخوردار بودند؛ چنان‌که امام سجاد می‌فرمود: اگر شمشیری را که با آن پدرم را کشته‌اند نزدم امانت بگذارند به آن خیانت نمی‌کنم؛ این یک اصل درمکتب اهل بیت است؛ آنان معدن کرم وسخاوانسان کامل وچراغ هدایت هستند.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==
 
* امام زين العابدين، مهدي آيت اللّهي.
== مطالعه بیشتر ==
* حضرت امام زين العابدين، احمد علي عابدي.
* امام زین العابدین، مهدی آیت اللّهی.
* پيشوايان اسلام، امام چهارم پاسدار انقلاب خونين كربلا، علي اكبر حسني.
* حضرت امام زین العابدین، احمد علی عابدی.
* سيره پيشوايان، مهدي پيشوايي.
* پیشوایان اسلام، امام چهارم پاسدار انقلاب خونین کربلا، علی اکبر حسنی.
* سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =  
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۸

سؤال

چرا امام سجاد(ع) در واقعه حرّه به مروان که دشمن سرسخت اهل بیت بود پناه داد؟

پناه دادن امام سجاد(ع) به خانواده مروان بن حکم چون امام در روی زمین خلیفه خداست و معدن لطف و کرامت است و لطف ائمه شامل تمام موجودات است بنابراین دشمنان ائمه نیز از این لطف برخوردار بودند، لطف و کرامت ائمه شامل حال عموم انسانها بود لذا به دشمنان خود نیز پناه می‌دادند.

موضوع پناه دادن امام سجاد(ع) به بنی امیه در جریان شورش مردم مدینه در سال ۶۲ یا ۶۳ هـ رخ داد و به فاجعه «حَرّه» مشهور گردیده است؛ که پس از شهادت امام حسین(ع) مردم مدینه که محل سکونت صحابه و تابعین بود به خشم آمدند. حاکم مدینه «عثمان بن محمد بن ابی سفیان» گروهی از بزرگان شهر را به نمایندگی از طرف مردم مدینه به دمشق فرستاد تا از نزدیک، خلیفه جوان را ببینند و از لطف وی برخوردار شوند و پس از بازگشت به مدینه، مردم را به اطاعت از حکومت وی تشویق نمایند؛ از آنجا که یزید نه از تربیت اسلامی برخوردار بود و نه، مشاورانی لایقی داشته که به او توصیه کنند که حداقل در حضور آن هیئت رفتار سنجیده‌ای داشته باشد یزید در حضور آنها از شرابخواری و سگبازی و تشکیل بزمها و مجالس ساز و آواز و فسق و فجور کوتاهی نکرده، اما پذیرایی با شکوهی از آنان در کاخ خود به عمل آورد و هدایا و خلعتهای گرانبها و بالغ بر پنجاه هزار و صد دینار بخشید. او فکر می‌کرد که آنان با دریافت این پولها و با آن پذیرایی جانانه در کاخ سبز دمشق، در بازگشت به مدینه، از او تمجید و تحسین خواهند کرد اما این دیدار نه تنها به نفع او تمام نشد بلکه کاملاً نتیجه معکوس داشت.[۱]

نمایندگان بجز منذر بن زبیر که «به بصره رفت» به مدینه بازگشتند و در اجتماع مردم این شهر اعلام کردند که: «ما از نزد شخصی برگشته ایم که دین ندارد، شراب می‌خورد، تار و تنبور می‌نوازد، سگبازی می‌کند و زنان خوش آواز درمجلس او دلربایی می‌کنند و با مشتی دزد و خرابکار به شب‌نشینی می‌پردازد، اینک شما را شاهد می‌گیریم که او را از خلافت برکنار کردیم.»[۲] به دنبال این جریان مردم مدینه با عبدالله پسر حنظله بیعت کردند و حاکم مدینه و همه بنی امیه را از شهر بیرون راندند، ولی در نهایت قیام مدینه توسط مسلم بن عقبه مأمور یزید سرکوب شد و به شکست انجامید.

قبل از شکست قیام وقتی قیام کنندگان بنی امیه را بیرون می‌کردند، مروان از امام خواهش کرد که همسر و خانواده او در حرم امام باشند، امام نیز با بزرگواری پذیرفت؛ و در طی این مدتی که مدینه دست‌خوش قتل و غارت بود خانه امام سجاد(ع) مأمن خوبی برای پناهندگان بود.[۳] اما این عمل امام از خوی جوانمردی آن حضرت نشأت می‌گرفت؛ برای اینکه امامان در حد اعلای اخلاق بودند که حتی به دشمنان نیز پناه می‌دادند؛ چنانچه پیامبر ابوسفیان را بعد از آن همه دشمنی در فتح مکه بخشید و همچنین امیرالمؤمنین مروان را در جنگ جمل بخشید زیرا آنان از خصلتهای عالیه انسانی برخوردار بودند؛ چنان‌که امام سجاد می‌فرمود: اگر شمشیری را که با آن پدرم را کشته‌اند نزدم امانت بگذارند به آن خیانت نمی‌کنم؛ این یک اصل درمکتب اهل بیت است؛ آنان معدن کرم وسخاوانسان کامل وچراغ هدایت هستند.


مطالعه بیشتر

  • امام زین العابدین، مهدی آیت اللّهی.
  • حضرت امام زین العابدین، احمد علی عابدی.
  • پیشوایان اسلام، امام چهارم پاسدار انقلاب خونین کربلا، علی اکبر حسنی.
  • سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی.


منابع

  1. ر. ک. پیشوایی، مهدی، سیره پیشویان، قم، مؤسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق(ع)، ۱۳۷۲ هـ ش، ص۲۵۵–۲۵۴.
  2. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الأشراف، بغداد، مکتبه المثنی، ج۴، ص۳۰.
  3. ر. ک. پیشوایی، مهدی، «پیشین»، ص۲۵۹.