قاتلان عثمان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=Golpoor }} | {{در دست ویرایش|کاربر=Golpoor}} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
قاتلین، عثمان بن عفان، خلیفه سوم چه افراد یا چه گروههایی بودند؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
طبق گزارشهای تاریخی قاتل [[عثمان ین عفان|عثمان]] فرد واحدی دانسته نشده و گفته شده است که در جریان یک انقلاب مردمی و محاصره منزل او توسط افرادی از [[مصر]]، [[بصره]]، [[کوفه]] و [[مدینه]]، کشته شد. برخی از منابع به شخصی با نام اسوران بن حمران که از اهالی مصر بود به عنوان قاتل عثمان یاد کردهاند. | |||
واگذاری ولایات مختلف به [[امویان]]، بدعتها و بیعدالتیها و بخشش [[بیتالمال]] به خویشاوندان از جمله زمینههای خشم و انقلاب مردم و کشته شدنش عنوان شده است. | |||
عثمان چهل و نه روز در محاصره مخالفان بود تا | == مشخص نبودن قاتل == | ||
قاتل عثمان طبق منابع تاریخی<ref>مسعودی، علیبنحسین، مروج الذهب، ج۱، ص۷۰۳.</ref> و تعابیر [[امام علی(ع)]]<ref>سید رضی، نهجالبلاغه، خطبه ۱۶۴، نامه۹.</ref> شخص واحدی نبود و در جریان یک انقلاب که افراد زیادی از مردم حضور داشتند، کشته شد.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ش، ج4، ص365؛ ابنمسکویه، تجاربالأمم، مترجم ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، 1369ش، ج۱، ص419.</ref> محاصرهکنندگان افرادی از [[مصر]]، [[بصره]]، [[کوفه]] و بخشی از اهالی [[مدینه]] بودند.<ref>ابناثیر، عزالدین، اسد الغابة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴89.</ref> عثمان چهل و نه روز در محاصره مخالفان بود تا آنکه در روز جمعه ۱۸ ذیالحجه سال ۳۵ق به قتل رسید. نام قاتل وی مشخص نیست.<ref>ابناثیر، عزالدین، اسد الغابة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴89.</ref> | |||
امام علی(ع) در جمع مردم فرمود: قاتلان عثمان بلند شوند. در این هنگام همه حاضران جز افراد کمی به پا خاستند.<ref>علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق، ج۳۱، ص۵۰۳.</ref> | |||
برخی منابع از شخصی به نام اسوران بن حمران (یا سودان بن رومان یا اسود بن حمران) که اهل تجیب مصر بود، یاد کرده و او را قاتل عثمان معرفی کردهاند. از شخصی با نام کنانه نقل شده که صدای مردی مصری را شنیده که اطراف خانه عثمان فریاد میزد که من نعثل<ref>نعثل فردی یهودی در مدینه بود که ریش بلندی داشت و احتمالاً از آنجا که عثمان ریش خود را بلند میکرد او را به آن فرد یهودی تشبیه کردهاند.</ref> را کشتم و کسی با او کاری نداشت.<ref>ابن اثیر، الکامل، بیروت، دارالصادر، چاپ اول، ۱۳۹۹، ج۳، ص۱۷۹ و ۱۷۸؛ ابو زید عمر ابن شبه النیمری، تاریخ المدینه المنوره، قم، دارالفکر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۳۰۸.</ref> | |||
عثمان به | این قتیبه دینوری مینویسد: مردی از اهل مصر وارد جایگاه عثمان شد و پس از گرفتن ریش او و کندن مشتی از آن، شمشیرش را از غلاف بیرون کشید، عثمان دستش را جلوی شمشیر قرار داد، مرد مصری با ضربهای دست عثمان را قطع کرد. در این هنگام مرد دیگری وارد شد و نوک شمشیر خود را بر روی شکم عثمان قرار داد و با فشار محکمی او را به قتل رسانید.<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، قم، منشورات شریف رضی، ۱۳۸۸ق، ص۴۴ و ۴۳.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | |||
{{مطالعه بیشتر}} | == زمینههای قتل عثمان== | ||
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر | خلیفه سوّم (عثمان) پس از رسیدن به [[خلافت]]، فرمانداری شهرها و ولایات را به [[امویان]] واگذار کرد و آنها را بر امور [[بیتالمال]] مسلط ساخت. بدعتها و بیعدالتیهای او و بذل و بخششهایی که به اقوام و بستگانش داشت، نفرت عموم مردم را به دنبال داشت؛ به گونهای که مخالفانش از وی خواستند که از خلافت کنارهگیری کند. او گفت اگر گردنم را بزنید حاضر به چنین کاری نیستم. او معتقد بود که لباس خلافت را [[خداوند]] به وی عطا کرده است و حتی اگر مردم او را نپذیرند، نباید آن را از تن به درآورد.<ref>جعفریان، رسول، تاریخ خلفا، قم، انتشارات الهادی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۸۷ ۱۵۰.</ref> | ||
امام علی(ع) در خطبه سوم نهجالبلاغه میفرماید: «... خویشاوندان پدری او (عثمان) از بنیامیه بپا خواستند و همراه او بیتالمال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنهای که به جان گیاه بهاری بیفتد. عثمان آن قدر اسراف کرد که ریسمان بافته او باز شد و اعمال او مردم را برانگیخت، و شکمبارگی او نابودش ساخت.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، قم، نشر سنبله، چاپ اول، ۱۳۸۶ش، ص۳۱.</ref>{{پایان پاسخ}}{{مطالعه بیشتر}} | |||
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر== | |||
تاریخ الامم و الملوک نوشته محمد بن جریر طبری | |||
اسد الغابه نوشته ابن اثیر | |||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{پانویس|۲}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = تاریخ | | شاخه اصلی = تاریخ | ||
خط ۳۲: | خط ۳۹: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | |||
| تیترها = | |||
| ویرایش = | |||
| لینکدهی = | |||
| ناوبری = | |||
| نمایه = | |||
| تغییر مسیر = | |||
| ارجاعات = | |||
| بازبینی = | |||
| تکمیل = | |||
| اولویت = | |||
| کیفیت = | |||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ ۳۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۵۳
این مقاله هماکنون به دست Golpoor در حال ویرایش است. |
قاتلین، عثمان بن عفان، خلیفه سوم چه افراد یا چه گروههایی بودند؟
طبق گزارشهای تاریخی قاتل عثمان فرد واحدی دانسته نشده و گفته شده است که در جریان یک انقلاب مردمی و محاصره منزل او توسط افرادی از مصر، بصره، کوفه و مدینه، کشته شد. برخی از منابع به شخصی با نام اسوران بن حمران که از اهالی مصر بود به عنوان قاتل عثمان یاد کردهاند.
واگذاری ولایات مختلف به امویان، بدعتها و بیعدالتیها و بخشش بیتالمال به خویشاوندان از جمله زمینههای خشم و انقلاب مردم و کشته شدنش عنوان شده است.
مشخص نبودن قاتل
قاتل عثمان طبق منابع تاریخی[۱] و تعابیر امام علی(ع)[۲] شخص واحدی نبود و در جریان یک انقلاب که افراد زیادی از مردم حضور داشتند، کشته شد.[۳] محاصرهکنندگان افرادی از مصر، بصره، کوفه و بخشی از اهالی مدینه بودند.[۴] عثمان چهل و نه روز در محاصره مخالفان بود تا آنکه در روز جمعه ۱۸ ذیالحجه سال ۳۵ق به قتل رسید. نام قاتل وی مشخص نیست.[۵]
امام علی(ع) در جمع مردم فرمود: قاتلان عثمان بلند شوند. در این هنگام همه حاضران جز افراد کمی به پا خاستند.[۶]
برخی منابع از شخصی به نام اسوران بن حمران (یا سودان بن رومان یا اسود بن حمران) که اهل تجیب مصر بود، یاد کرده و او را قاتل عثمان معرفی کردهاند. از شخصی با نام کنانه نقل شده که صدای مردی مصری را شنیده که اطراف خانه عثمان فریاد میزد که من نعثل[۷] را کشتم و کسی با او کاری نداشت.[۸]
این قتیبه دینوری مینویسد: مردی از اهل مصر وارد جایگاه عثمان شد و پس از گرفتن ریش او و کندن مشتی از آن، شمشیرش را از غلاف بیرون کشید، عثمان دستش را جلوی شمشیر قرار داد، مرد مصری با ضربهای دست عثمان را قطع کرد. در این هنگام مرد دیگری وارد شد و نوک شمشیر خود را بر روی شکم عثمان قرار داد و با فشار محکمی او را به قتل رسانید.[۹]
زمینههای قتل عثمان
خلیفه سوّم (عثمان) پس از رسیدن به خلافت، فرمانداری شهرها و ولایات را به امویان واگذار کرد و آنها را بر امور بیتالمال مسلط ساخت. بدعتها و بیعدالتیهای او و بذل و بخششهایی که به اقوام و بستگانش داشت، نفرت عموم مردم را به دنبال داشت؛ به گونهای که مخالفانش از وی خواستند که از خلافت کنارهگیری کند. او گفت اگر گردنم را بزنید حاضر به چنین کاری نیستم. او معتقد بود که لباس خلافت را خداوند به وی عطا کرده است و حتی اگر مردم او را نپذیرند، نباید آن را از تن به درآورد.[۱۰]
امام علی(ع) در خطبه سوم نهجالبلاغه میفرماید: «... خویشاوندان پدری او (عثمان) از بنیامیه بپا خواستند و همراه او بیتالمال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنهای که به جان گیاه بهاری بیفتد. عثمان آن قدر اسراف کرد که ریسمان بافته او باز شد و اعمال او مردم را برانگیخت، و شکمبارگی او نابودش ساخت.[۱۱]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر
تاریخ الامم و الملوک نوشته محمد بن جریر طبری
اسد الغابه نوشته ابن اثیر
منابع
- ↑ مسعودی، علیبنحسین، مروج الذهب، ج۱، ص۷۰۳.
- ↑ سید رضی، نهجالبلاغه، خطبه ۱۶۴، نامه۹.
- ↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ش، ج4، ص365؛ ابنمسکویه، تجاربالأمم، مترجم ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، 1369ش، ج۱، ص419.
- ↑ ابناثیر، عزالدین، اسد الغابة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴89.
- ↑ ابناثیر، عزالدین، اسد الغابة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴89.
- ↑ علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق، ج۳۱، ص۵۰۳.
- ↑ نعثل فردی یهودی در مدینه بود که ریش بلندی داشت و احتمالاً از آنجا که عثمان ریش خود را بلند میکرد او را به آن فرد یهودی تشبیه کردهاند.
- ↑ ابن اثیر، الکامل، بیروت، دارالصادر، چاپ اول، ۱۳۹۹، ج۳، ص۱۷۹ و ۱۷۸؛ ابو زید عمر ابن شبه النیمری، تاریخ المدینه المنوره، قم، دارالفکر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۳۰۸.
- ↑ ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، قم، منشورات شریف رضی، ۱۳۸۸ق، ص۴۴ و ۴۳.
- ↑ جعفریان، رسول، تاریخ خلفا، قم، انتشارات الهادی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۸۷ ۱۵۰.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغه، قم، نشر سنبله، چاپ اول، ۱۳۸۶ش، ص۳۱.