فلسفه اخلاق: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} فلسفه اخلاق چيست؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} همه فيلسوفان و مكتب داران تاريخ بشر همواره در صدد بوده اند كه برنامه و دستورالعملي براي رفتار انسان ها عرضه كنند، تا آنان را به سرمنزل سعادت و خوشبختي هدايت نمايند. اين خود ب...» ایجاد کرد)
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
فلسفه اخلاق چيست؟
فلسفه اخلاق چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
همه فيلسوفان و مكتب داران تاريخ بشر همواره در صدد بوده اند كه برنامه و دستورالعملي براي رفتار انسان ها عرضه كنند، تا آنان را به سرمنزل سعادت و خوشبختي هدايت نمايند. اين خود بيانگر اين نكته است كه اخلاق، هميشه مورد توجه متفكران و انديشمندان جامعه بشري بوده و هست. اصولاً فلسفه ها، افكار و انديشه ها براي اين ظهور كرده و مي كنند كه رفتار و كردار آدميان را تنظيم كنند و نحوه سلوك او را مشخص سازند. لذاست كه بسياري از بزرگان حكمت نظري را مقدمه حكمت عملي دانسته و ارج و مرتبه حكمت عملي را بالاتر از حكمت نظري شمرده اند.  
همه فیلسوفان و مکتب داران تاریخ بشر همواره در صدد بوده‌اند که برنامه و دستورالعملی برای رفتار انسان‌ها عرضه کنند، تا آنان را به سرمنزل سعادت و خوشبختی هدایت نمایند. این خود بیانگر این نکته است که اخلاق، همیشه مورد توجه متفکران و اندیشمندان جامعه بشری بوده و هست. اصولاً فلسفه‌ها، افکار و اندیشه‌ها برای این ظهور کرده و می‌کنند که رفتار و کردار آدمیان را تنظیم کنند و نحوه سلوک او را مشخص سازند؛ لذاست که بسیاری از بزرگان حکمت نظری را مقدمه حکمت عملی دانسته و ارج و مرتبه حکمت عملی را بالاتر از حکمت نظری شمرده‌اند.
 
اهميّت اخلاق تا آن جاست كه پيامبر گرامي اسلام _ صلّي الله عليه و آله _ مي فرمايند: «انّما بعثتُ لاتمم مكارم الاخلاق؛ بدرستي من مبعوث شده ام تا ارزش هاي اخلاقي را به تمام و كمال محقق سازم».
اهمیّت اخلاق تا آن جاست که پیامبر گرامی اسلام _ صلّی الله علیه و آله _ می‌فرمایند: «انّما بعثتُ لاتمم مکارم الاخلاق؛ بدرستی من مبعوث شده‌ام تا ارزش‌های اخلاقی را به تمام و کمال محقق سازم».
 
به همان ميزان كه اخلاق اهميّت دارد. فلسفه اخلاق نيز اهميت دارد. عصر ما عصر چون و چراست. انسان امروز  
به همان میزان که اخلاق اهمیّت دارد. فلسفه اخلاق نیز اهمیت دارد. عصر ما عصر چون و چراست. انسان امروز
  مي خواهد كه در حدّ توان خويش، فلسفه رفتار خود را بداند و با منطق و استدلال و تعقّل تا آن جا كه مي تواند، چرايي اعمال و رفتار اخلاقي خود را درك نمايد. انساني كه با تعقّل و انديشه يك نظام رفتاري را مي پذيرد و به آن عمل  
  می‌خواهد که در حدّ توان خویش، فلسفه رفتار خود را بداند و با منطق و استدلال و تعقّل تا آن جا که می‌تواند، چرایی اعمال و رفتار اخلاقی خود را درک نماید. انسانی که با تعقّل و اندیشه یک نظام رفتاری را می‌پذیرد و به آن عمل
  مي كند، همواره با شوق و انگيزه عمل مي كند و هيچگاه در رفتار خود، دچار ترديد و دودلي نمي شود.  
  می‌کند، همواره با شوق و انگیزه عمل می‌کند و هیچگاه در رفتار خود، دچار تردید و دودلی نمی‌شود.
 
از اين رو براي ما مسلمانان نيز بسيار مهم و ضروري است كه مباني عقلي و استدلالي نظام اخلاقي خود را بدانيم تا بتوانيم در برابر مكاتب و نظام هاي اخلاقي ديگر كه بشريت امروز را به سوي خود دعوت مي كنند، با برهان و احتجاج استوار و متين از نظام رفتاري خود دفاع كنيم و محاسن و امتيازات آن را نسبت به ساير نظام ها بيان نمائيم و اين مهم در فلسفه اخلاق تأمين مي گردد.<ref>غرويان، محسن، فلسفه اخلاق از ديدگاه اسلام، انتشارات مؤسسه فرهنگي يمين، ص۱۰.</ref>  
از این رو برای ما مسلمانان نیز بسیار مهم و ضروری است که مبانی عقلی و استدلالی نظام اخلاقی خود را بدانیم تا بتوانیم در برابر مکاتب و نظام‌های اخلاقی دیگر که بشریت امروز را به سوی خود دعوت می‌کنند، با برهان و احتجاج استوار و متین از نظام رفتاری خود دفاع کنیم و محاسن و امتیازات آن را نسبت به سایر نظام‌ها بیان نمائیم و این مهم در فلسفه اخلاق تأمین می‌گردد.<ref>غرویان، محسن، فلسفه اخلاق از دیدگاه اسلام، انتشارات مؤسسه فرهنگی یمین، ص۱۰.</ref>
 
علمي كه عهده دار بحث از مباني علم اخلاق مي باشد، فلسفه اخلاق است و اساسي ترين و محوري ترين مسايل مورد نياز براي ورود به علم اخلاق و تبيين يك نظام اخلاقي درست، در فلسفه اخلاق مورد بحث و بررسي واقع  
علمی که عهده‌دار بحث از مبانی علم اخلاق می‌باشد، فلسفه اخلاق است و اساسی‌ترین و محوری‌ترین مسایل مورد نیاز برای ورود به علم اخلاق و تبیین یک نظام اخلاقی درست، در فلسفه اخلاق مورد بحث و بررسی واقع
  مي شود.  
  می‌شود.
 
بطور مثال يكي از مهمترين پرسش ها كه قبل از پرداختن به مسايل علم اخلاق و پذيرفتن يك نظام اخلاقي خاص مطرح مي باشد، اين است كه اساساً چرا بايد از يك نظام اخلاقي صحيح، سخن گفت و آيا نمي توان اخلاق را نسبي و تابع سلايق فردي يا قراردادهاي قومي و اجتماعي دانست و همه نظام هاي اخلاقي را نسبت به افراد و اقوام مختلف با فرهنگ هاي گوناگون، به گونه اي درست تلقّي نمود و در امور ارزشي، اصل تساهل را پذيرفت و در صدد مقابله و ردّ مباني ارزشي ديگران نبود؟ آيا در آن صورت نيازي به بحث هاي علم اخلاق خواهد بود و دفاع از يك نظام ارزشي و اخلاقي در برابر ديگر نظام ها مفهومي خواهد داشت؟<ref>مصباح، مجتبي، فلسفه اخلاق، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره).</ref>  
به‌طور مثال یکی از مهمترین پرسش‌ها که قبل از پرداختن به مسایل علم اخلاق و پذیرفتن یک نظام اخلاقی خاص مطرح می‌باشد، این است که اساساً چرا باید از یک نظام اخلاقی صحیح، سخن گفت و آیا نمی‌توان اخلاق را نسبی و تابع سلایق فردی یا قراردادهای قومی و اجتماعی دانست و همه نظام‌های اخلاقی را نسبت به افراد و اقوام مختلف با فرهنگ‌های گوناگون، به گونه ای درست تلقّی نمود و در امور ارزشی، اصل تساهل را پذیرفت و در صدد مقابله و ردّ مبانی ارزشی دیگران نبود؟ آیا در آن صورت نیازی به بحث‌های علم اخلاق خواهد بود و دفاع از یک نظام ارزشی و اخلاقی در برابر دیگر نظام‌ها مفهومی خواهد داشت؟<ref>مصباح، مجتبی، فلسفه اخلاق، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).</ref>
 
بديهي است تا اين گونه مسايل حل نگردد و پاسخ صحيحي براي آن ها ارائه نشود، نوبت به طرح مسايل علم اخلاق و دفاع از اصول اخلاقي و ارزشي اسلام در برابر نظام هاي اخلاقي و ارزشي ديگر نمي رسد؛ چنانكه بدون حلّ اين مسايل، امر به معروف و نهي از منكر و گذشتن از جان و مال و آبرو براي دفاع از ارزش هاي والاي دين نيز تبيين معقولي نخواهد داشت.  
بدیهی است تا این گونه مسایل حل نگردد و پاسخ صحیحی برای آن‌ها ارائه نشود، نوبت به طرح مسایل علم اخلاق و دفاع از اصول اخلاقی و ارزشی اسلام در برابر نظام‌های اخلاقی و ارزشی دیگر نمی‌رسد؛ چنان‌که بدون حلّ این مسایل، امر به معروف و نهی از منکر و گذشتن از جان و مال و آبرو برای دفاع از ارزش‌های والای دین نیز تبیین معقولی نخواهد داشت.
 
به عبارت ديگر، بدون دريافت پاسخ مناسب از مباحث فلسفه اخلاق، ممكن است هر گونه تلاش فكري و نظري در راه اثبات يا ردّ مباني ارزشي و اخلاقي و نيز هر گونه جهاد عملي در راه حفظ ارزش ها و برقراري آن ها در جامعه ديني و دفاع در برابر تهاجم فرهنگ ها و ارزش هاي معارض، پوچ بي حاصل و موهوم به حساب آيند.<ref>همان.</ref>  
به عبارت دیگر، بدون دریافت پاسخ مناسب از مباحث فلسفه اخلاق، ممکن است هر گونه تلاش فکری و نظری در راه اثبات یا ردّ مبانی ارزشی و اخلاقی و نیز هر گونه جهاد عملی در راه حفظ ارزش‌ها و برقراری آن‌ها در جامعه دینی و دفاع در برابر تهاجم فرهنگ‌ها و ارزش‌های معارض، پوچ بی‌حاصل و موهوم به حساب آیند.<ref>همان.</ref>
 
به طور كلّي در تعريف فلسفه اخلاق گفته مي شود كه «اين علم از مبادي تصوريه و تصديقيه علم اخلاق بحث  
به‌طور کلّی در تعریف فلسفه اخلاق گفته می‌شود که «این علم از مبادی تصوریه و تصدیقیه علم اخلاق بحث
  مي كند».
  می‌کند».
 
پس بايد ديد منظور از مبادي تصوريه و تصديقيه اخلاق چيست؟
پس باید دید منظور از مبادی تصوریه و تصدیقیه اخلاق چیست؟
 
مبادي تصوريه به طور كلّي به مفاهيمي گفته مي شود كه پيش از ورود در يك علم، بايست به صورت تصور ارائه شوند؛ مثلاً مفهوم جسم از مبادي تصوريه علم فيزيك است و مفهوم وجود از مبادي تصوريه فلسفه است.
مبادی تصوریه به‌طور کلّی به مفاهیمی گفته می‌شود که پیش از ورود در یک علم، بایست به صورت تصور ارائه شوند؛ مثلاً مفهوم جسم از مبادی تصوریه علم فیزیک است و مفهوم وجود از مبادی تصوریه فلسفه است.
 
و اما مبادي تصديقيّه، به طور كلّي به قضايايي گفته مي شود كه پيش از ورود در يك علم مي بايست، مورد اذعان واقع شوند، تا مسايل آن علم بر آن ها مبتني گردد.
و اما مبادی تصدیقیّه، به‌طور کلّی به قضایایی گفته می‌شود که پیش از ورود در یک علم می‌بایست، مورد اذعان واقع شوند، تا مسایل آن علم بر آن‌ها مبتنی گردد.
 
براي علم اخلاق همچون ساير شاخه هاي علمي، يك سري مفاهيم و تعاريف پيشين و يك دسته قضاياي قبلي مطرح است كه بايد پيش از ورود در اين علم مورد تصوّر و مورد قبول قرار گيرند.
برای علم اخلاق همچون سایر شاخه‌های علمی، یک سری مفاهیم و تعاریف پیشین و یک دسته قضایای قبلی مطرح است که باید پیش از ورود در این علم مورد تصوّر و مورد قبول قرار گیرند.
 
مفاهيمي مثل سعادت، كمال، مسئوليّت، الزام، ضرورت، حسن، قبح، خير و شر و ... از مبادي تصوريه علم اخلاق به شمار مي روند كه در فلسفه اخلاق تبيين مي شوند.
مفاهیمی مثل سعادت، کمال، مسئولیّت، الزام، ضرورت، حسن، قبح، خیر و شر و از مبادی تصوریه علم اخلاق به‌شمار می‌روند که در فلسفه اخلاق تبیین می‌شوند.
 
همين طور قضايايي مثل اين كه: انسان طالب كمال است، انسان داراي مسئوليت است، عقل قادر به درك حسن و قبح اخلاقي مي باشد و ... از مبادي تصديقيه علم اخلاق، به شمار مي روند كه در فلسفه اخلاق مورد بررسي و اثبات قرار مي گيرند.<ref>فلسفه اخلاق از ديدگاه اسلام، همان، ص۱۵.</ref>  
همین‌طور قضایایی مثل این که: انسان طالب کمال است، انسان دارای مسئولیت است، عقل قادر به درک حسن و قبح اخلاقی می‌باشد و از مبادی تصدیقیه علم اخلاق، به‌شمار می‌روند که در فلسفه اخلاق مورد بررسی و اثبات قرار می‌گیرند.<ref>فلسفه اخلاق از دیدگاه اسلام، همان، ص۱۵.</ref>
 
با توجه به آنچه گفتيم، برخي در تعريف فلسفه اخلاق گفته اند: فلسفه اخلاق علمي است كه از مبادي تصوريه و تصديقيه علم اخلاق بحث مي كند.
با توجه به آنچه گفتیم، برخی در تعریف فلسفه اخلاق گفته‌اند: فلسفه اخلاق علمی است که از مبادی تصوریه و تصدیقیه علم اخلاق بحث می‌کند.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر ==
 
== مطالعه بیشتر ==
۱. فلسفه اخلاق و دين، مريم صانع پور، مركز مطالعات و انتشارات آفتاب توسعه.  
# فلسفه اخلاق و دین، مریم صانع پور، مرکز مطالعات و انتشارات آفتاب توسعه.
# درآمدی بر فلسفه اخلاق از دیدگاه متفکران مسلمان معاصر ایران، مسعود امید، ناشر: مؤسسه تحقیقاتی علوم اسلامی انسانی دانشگاه تبریز.
۲. درآمدي بر فلسفه اخلاق از ديدگاه متفكران مسلمان معاصر ايران، مسعود اميد، ناشر: مؤسسه تحقيقاتي علوم اسلامي انساني دانشگاه تبريز.  
# فلسفه اخلاق، سید محمدرضا مدرسی، ناشر: سروش.
# فلسفه اخلاق، ویلیام کِی فرنکنا، ترجمه هادی صادقی، نشر طه.
۳. فلسفه اخلاق، سيد محمدرضا مدرسي، ناشر: سروش.  
۴. فلسفه اخلاق، ويليام كِي فرنكنا، ترجمه هادي صادقي، نشر طه.  
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}
 
==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۶ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۶

سؤال

فلسفه اخلاق چیست؟

همه فیلسوفان و مکتب داران تاریخ بشر همواره در صدد بوده‌اند که برنامه و دستورالعملی برای رفتار انسان‌ها عرضه کنند، تا آنان را به سرمنزل سعادت و خوشبختی هدایت نمایند. این خود بیانگر این نکته است که اخلاق، همیشه مورد توجه متفکران و اندیشمندان جامعه بشری بوده و هست. اصولاً فلسفه‌ها، افکار و اندیشه‌ها برای این ظهور کرده و می‌کنند که رفتار و کردار آدمیان را تنظیم کنند و نحوه سلوک او را مشخص سازند؛ لذاست که بسیاری از بزرگان حکمت نظری را مقدمه حکمت عملی دانسته و ارج و مرتبه حکمت عملی را بالاتر از حکمت نظری شمرده‌اند.

اهمیّت اخلاق تا آن جاست که پیامبر گرامی اسلام _ صلّی الله علیه و آله _ می‌فرمایند: «انّما بعثتُ لاتمم مکارم الاخلاق؛ بدرستی من مبعوث شده‌ام تا ارزش‌های اخلاقی را به تمام و کمال محقق سازم».

به همان میزان که اخلاق اهمیّت دارد. فلسفه اخلاق نیز اهمیت دارد. عصر ما عصر چون و چراست. انسان امروز

می‌خواهد که در حدّ توان خویش، فلسفه رفتار خود را بداند و با منطق و استدلال و تعقّل تا آن جا که می‌تواند، چرایی اعمال و رفتار اخلاقی خود را درک نماید. انسانی که با تعقّل و اندیشه یک نظام رفتاری را می‌پذیرد و به آن عمل
می‌کند، همواره با شوق و انگیزه عمل می‌کند و هیچگاه در رفتار خود، دچار تردید و دودلی نمی‌شود.

از این رو برای ما مسلمانان نیز بسیار مهم و ضروری است که مبانی عقلی و استدلالی نظام اخلاقی خود را بدانیم تا بتوانیم در برابر مکاتب و نظام‌های اخلاقی دیگر که بشریت امروز را به سوی خود دعوت می‌کنند، با برهان و احتجاج استوار و متین از نظام رفتاری خود دفاع کنیم و محاسن و امتیازات آن را نسبت به سایر نظام‌ها بیان نمائیم و این مهم در فلسفه اخلاق تأمین می‌گردد.[۱]

علمی که عهده‌دار بحث از مبانی علم اخلاق می‌باشد، فلسفه اخلاق است و اساسی‌ترین و محوری‌ترین مسایل مورد نیاز برای ورود به علم اخلاق و تبیین یک نظام اخلاقی درست، در فلسفه اخلاق مورد بحث و بررسی واقع

می‌شود.

به‌طور مثال یکی از مهمترین پرسش‌ها که قبل از پرداختن به مسایل علم اخلاق و پذیرفتن یک نظام اخلاقی خاص مطرح می‌باشد، این است که اساساً چرا باید از یک نظام اخلاقی صحیح، سخن گفت و آیا نمی‌توان اخلاق را نسبی و تابع سلایق فردی یا قراردادهای قومی و اجتماعی دانست و همه نظام‌های اخلاقی را نسبت به افراد و اقوام مختلف با فرهنگ‌های گوناگون، به گونه ای درست تلقّی نمود و در امور ارزشی، اصل تساهل را پذیرفت و در صدد مقابله و ردّ مبانی ارزشی دیگران نبود؟ آیا در آن صورت نیازی به بحث‌های علم اخلاق خواهد بود و دفاع از یک نظام ارزشی و اخلاقی در برابر دیگر نظام‌ها مفهومی خواهد داشت؟[۲]

بدیهی است تا این گونه مسایل حل نگردد و پاسخ صحیحی برای آن‌ها ارائه نشود، نوبت به طرح مسایل علم اخلاق و دفاع از اصول اخلاقی و ارزشی اسلام در برابر نظام‌های اخلاقی و ارزشی دیگر نمی‌رسد؛ چنان‌که بدون حلّ این مسایل، امر به معروف و نهی از منکر و گذشتن از جان و مال و آبرو برای دفاع از ارزش‌های والای دین نیز تبیین معقولی نخواهد داشت.

به عبارت دیگر، بدون دریافت پاسخ مناسب از مباحث فلسفه اخلاق، ممکن است هر گونه تلاش فکری و نظری در راه اثبات یا ردّ مبانی ارزشی و اخلاقی و نیز هر گونه جهاد عملی در راه حفظ ارزش‌ها و برقراری آن‌ها در جامعه دینی و دفاع در برابر تهاجم فرهنگ‌ها و ارزش‌های معارض، پوچ بی‌حاصل و موهوم به حساب آیند.[۳]

به‌طور کلّی در تعریف فلسفه اخلاق گفته می‌شود که «این علم از مبادی تصوریه و تصدیقیه علم اخلاق بحث

می‌کند».

پس باید دید منظور از مبادی تصوریه و تصدیقیه اخلاق چیست؟

مبادی تصوریه به‌طور کلّی به مفاهیمی گفته می‌شود که پیش از ورود در یک علم، بایست به صورت تصور ارائه شوند؛ مثلاً مفهوم جسم از مبادی تصوریه علم فیزیک است و مفهوم وجود از مبادی تصوریه فلسفه است.

و اما مبادی تصدیقیّه، به‌طور کلّی به قضایایی گفته می‌شود که پیش از ورود در یک علم می‌بایست، مورد اذعان واقع شوند، تا مسایل آن علم بر آن‌ها مبتنی گردد.

برای علم اخلاق همچون سایر شاخه‌های علمی، یک سری مفاهیم و تعاریف پیشین و یک دسته قضایای قبلی مطرح است که باید پیش از ورود در این علم مورد تصوّر و مورد قبول قرار گیرند.

مفاهیمی مثل سعادت، کمال، مسئولیّت، الزام، ضرورت، حسن، قبح، خیر و شر و … از مبادی تصوریه علم اخلاق به‌شمار می‌روند که در فلسفه اخلاق تبیین می‌شوند.

همین‌طور قضایایی مثل این که: انسان طالب کمال است، انسان دارای مسئولیت است، عقل قادر به درک حسن و قبح اخلاقی می‌باشد و … از مبادی تصدیقیه علم اخلاق، به‌شمار می‌روند که در فلسفه اخلاق مورد بررسی و اثبات قرار می‌گیرند.[۴]

با توجه به آنچه گفتیم، برخی در تعریف فلسفه اخلاق گفته‌اند: فلسفه اخلاق علمی است که از مبادی تصوریه و تصدیقیه علم اخلاق بحث می‌کند.


مطالعه بیشتر

  1. فلسفه اخلاق و دین، مریم صانع پور، مرکز مطالعات و انتشارات آفتاب توسعه.
  2. درآمدی بر فلسفه اخلاق از دیدگاه متفکران مسلمان معاصر ایران، مسعود امید، ناشر: مؤسسه تحقیقاتی علوم اسلامی انسانی دانشگاه تبریز.
  3. فلسفه اخلاق، سید محمدرضا مدرسی، ناشر: سروش.
  4. فلسفه اخلاق، ویلیام کِی فرنکنا، ترجمه هادی صادقی، نشر طه.


منابع

  1. غرویان، محسن، فلسفه اخلاق از دیدگاه اسلام، انتشارات مؤسسه فرهنگی یمین، ص۱۰.
  2. مصباح، مجتبی، فلسفه اخلاق، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).
  3. همان.
  4. فلسفه اخلاق از دیدگاه اسلام، همان، ص۱۵.