صفت مظلوم برای امام حسین(ع): تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
مظلوم به کسی گفته میشود که مورد ظلم واقع شده است. صفت «مظلوم» از القاب و صفاتی است که در بسیاری از زیارتنامهها و روایات برای امام حسین(ع) نقل شدهاست. سیدالشهداء مصداق کامل صفت مظلوم دانسته شدهاست؛ زیرا مظلومانه به شهادت رسید. | |||
امیرالمؤمنین | امیرالمؤمنین در روایتی صفت مظلوم را درباره امام حسین به کاره بردهاست؛ امام در این روایت جایگاه و منزلت امام حسین پس از امام حسن مجتبی را بیان کرده و به شهادت او و یارانش در کربلا اشاره میکند.<ref>صدوق، محمد بن ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، تهران، اسلامیه، ج۱، ص۲۵۹، ۱۳۹۵ق.</ref> | ||
در روایتی امام صادق(ع)، دوستداران بهشت را به زیارت مظلوم توصیه کردهاست. از امام در مورد اینکه مرادشان از مظلوم چه کسی است، سوال شد؛ ایشان فرمود؛ مظلوم حسین بن علی(ع) است.<ref>ابنقولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه محمدجواد ذهنی تهرانی، نجف، دار المرتضویه، ص۱۳۷، ۱۳۵۶ش.</ref> | |||
خود | خود سیدالشهداء نیز این صفت را درباره خود به کار برده است. شیخ صدوق در کتاب امالی در توصیف و بیان لحظات پیش از شهادت حضرت عباراتی را از امام نقل کردهاست. در این عبارات امام حسین فرمود: «من خدا را مظلوم و خون آلود ملاقات میکنم».<ref>صدوق، محمد بن ابن بابویه، الأمالی، تهران، کتابچی، ص۱۶۳، ۱۳۷۶ش.</ref> | ||
همچنین در ماجرای معروف دیر راهب که در مسیر عبور سرهای مبارک شهدا و اسراء کربلا به شام اتفاق افتاده است، چنین آمده است: «هنگامی که سر امام حسین (علیه السلام) را وارد قِنَّسْرِین کردند، راهبی از صومعه خود متوجه سر مقدس آن حضرت شد و دید نوری از دهان مبارک امام حسین خارج میشود و بطرف آسمان صعود میکند. آن راهب مبلغ ده هزار درهم آورد و سر مبارک حضرت را از مأموران گرفت و داخل صومعه خویش برد. راهب صدائی شنید، ولی صاحب آن صدا را ندید. آن گوینده به راهب میگفت: خوشا بحال تو! و خوشا بحال آن کسی که از حرمت این حسین آگاه شد. راهب سر خود را بلند کرد و گفت: پروردگارا! تو را بحق عیسی قسم میدهم که این سر را مأمور کنی با من تکلم نماید. آن سر تکلم کرد و گفت: ای راهب! چه میخواهی؟ راهب گفت: تو کیستی؟ فرمود: انا بن محمّد المصطفی، و انا بن علی المرتضی، و انا بن فاطمه الزهراء، انا المقتول بکربلاء، انا المظلوم، انا العطشان، بعداً آن سر مقدس ساکت شد. راهب صورت به صورت امام حسین نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو برنخواهم داشت تا اینکه بگوئی: من روز قیامت شفیع تو خواهم بود. آن سر مقدس بسخن آمد و فرمود: بدین جدم محمّد مصطفی (صلّی اللَّه علیه و آله) باز گرد. راهب گفت: اشهد ان لا اله الا اللَّه و اشهد ان محمدا رسول اللَّه. امام حسین قبول کرد که شفیع وی شود. هنگامی که صبح شد موکلین آن سر مبارک را با درهمها از آن راهب گرفتند. وقتی به وادی رسیدند دیدند آن درهمها بسنگ تبدیل شدهاند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. جلد ۴۴، ص۳۲۱.</ref> | همچنین در ماجرای معروف دیر راهب که در مسیر عبور سرهای مبارک شهدا و اسراء کربلا به شام اتفاق افتاده است، چنین آمده است: «هنگامی که سر امام حسین (علیه السلام) را وارد قِنَّسْرِین کردند، راهبی از صومعه خود متوجه سر مقدس آن حضرت شد و دید نوری از دهان مبارک امام حسین خارج میشود و بطرف آسمان صعود میکند. آن راهب مبلغ ده هزار درهم آورد و سر مبارک حضرت را از مأموران گرفت و داخل صومعه خویش برد. راهب صدائی شنید، ولی صاحب آن صدا را ندید. آن گوینده به راهب میگفت: خوشا بحال تو! و خوشا بحال آن کسی که از حرمت این حسین آگاه شد. راهب سر خود را بلند کرد و گفت: پروردگارا! تو را بحق عیسی قسم میدهم که این سر را مأمور کنی با من تکلم نماید. آن سر تکلم کرد و گفت: ای راهب! چه میخواهی؟ راهب گفت: تو کیستی؟ فرمود: انا بن محمّد المصطفی، و انا بن علی المرتضی، و انا بن فاطمه الزهراء، انا المقتول بکربلاء، انا المظلوم، انا العطشان، بعداً آن سر مقدس ساکت شد. راهب صورت به صورت امام حسین نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو برنخواهم داشت تا اینکه بگوئی: من روز قیامت شفیع تو خواهم بود. آن سر مقدس بسخن آمد و فرمود: بدین جدم محمّد مصطفی (صلّی اللَّه علیه و آله) باز گرد. راهب گفت: اشهد ان لا اله الا اللَّه و اشهد ان محمدا رسول اللَّه. امام حسین قبول کرد که شفیع وی شود. هنگامی که صبح شد موکلین آن سر مبارک را با درهمها از آن راهب گرفتند. وقتی به وادی رسیدند دیدند آن درهمها بسنگ تبدیل شدهاند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. جلد ۴۴، ص۳۲۱.</ref> |
نسخهٔ ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۱
این مقاله هماکنون به دست Rezvani در حال ویرایش است. |
آیا عبارت «انا مظلوم» کلام امام حسین(ع) است؟ و در چه منابعی نقل شدهاست؟
مظلوم به کسی گفته میشود که مورد ظلم واقع شده است. صفت «مظلوم» از القاب و صفاتی است که در بسیاری از زیارتنامهها و روایات برای امام حسین(ع) نقل شدهاست. سیدالشهداء مصداق کامل صفت مظلوم دانسته شدهاست؛ زیرا مظلومانه به شهادت رسید.
امیرالمؤمنین در روایتی صفت مظلوم را درباره امام حسین به کاره بردهاست؛ امام در این روایت جایگاه و منزلت امام حسین پس از امام حسن مجتبی را بیان کرده و به شهادت او و یارانش در کربلا اشاره میکند.[۱]
در روایتی امام صادق(ع)، دوستداران بهشت را به زیارت مظلوم توصیه کردهاست. از امام در مورد اینکه مرادشان از مظلوم چه کسی است، سوال شد؛ ایشان فرمود؛ مظلوم حسین بن علی(ع) است.[۲]
خود سیدالشهداء نیز این صفت را درباره خود به کار برده است. شیخ صدوق در کتاب امالی در توصیف و بیان لحظات پیش از شهادت حضرت عباراتی را از امام نقل کردهاست. در این عبارات امام حسین فرمود: «من خدا را مظلوم و خون آلود ملاقات میکنم».[۳]
همچنین در ماجرای معروف دیر راهب که در مسیر عبور سرهای مبارک شهدا و اسراء کربلا به شام اتفاق افتاده است، چنین آمده است: «هنگامی که سر امام حسین (علیه السلام) را وارد قِنَّسْرِین کردند، راهبی از صومعه خود متوجه سر مقدس آن حضرت شد و دید نوری از دهان مبارک امام حسین خارج میشود و بطرف آسمان صعود میکند. آن راهب مبلغ ده هزار درهم آورد و سر مبارک حضرت را از مأموران گرفت و داخل صومعه خویش برد. راهب صدائی شنید، ولی صاحب آن صدا را ندید. آن گوینده به راهب میگفت: خوشا بحال تو! و خوشا بحال آن کسی که از حرمت این حسین آگاه شد. راهب سر خود را بلند کرد و گفت: پروردگارا! تو را بحق عیسی قسم میدهم که این سر را مأمور کنی با من تکلم نماید. آن سر تکلم کرد و گفت: ای راهب! چه میخواهی؟ راهب گفت: تو کیستی؟ فرمود: انا بن محمّد المصطفی، و انا بن علی المرتضی، و انا بن فاطمه الزهراء، انا المقتول بکربلاء، انا المظلوم، انا العطشان، بعداً آن سر مقدس ساکت شد. راهب صورت به صورت امام حسین نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو برنخواهم داشت تا اینکه بگوئی: من روز قیامت شفیع تو خواهم بود. آن سر مقدس بسخن آمد و فرمود: بدین جدم محمّد مصطفی (صلّی اللَّه علیه و آله) باز گرد. راهب گفت: اشهد ان لا اله الا اللَّه و اشهد ان محمدا رسول اللَّه. امام حسین قبول کرد که شفیع وی شود. هنگامی که صبح شد موکلین آن سر مبارک را با درهمها از آن راهب گرفتند. وقتی به وادی رسیدند دیدند آن درهمها بسنگ تبدیل شدهاند.[۴]
منابع
- ↑ صدوق، محمد بن ابن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، تهران، اسلامیه، ج۱، ص۲۵۹، ۱۳۹۵ق.
- ↑ ابنقولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه محمدجواد ذهنی تهرانی، نجف، دار المرتضویه، ص۱۳۷، ۱۳۵۶ش.
- ↑ صدوق، محمد بن ابن بابویه، الأمالی، تهران، کتابچی، ص۱۶۳، ۱۳۷۶ش.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. جلد ۴۴، ص۳۲۱.