اندوه و حسرت پیامبر(ص) به سبب گمراهی مردم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (۱ نسخه واردشده)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۳۸

سؤال
آیاتی از قرآن که حزن و اندوه پیامبر(ص) بر عدم هدایت انسان‌ها است را توضیح دهید؟

اندوه و حسرت پیامبر(ص) به سبب گمراهی مردم در آیات متعدد قرآن، نقل شده و حتی در آیه‌ای خطاب به پیامبر(ص) آمده که نزدیک است جان خود را از شدت اندوه بر گمراهی برخی انسان‌ها از دست بدهی:

براساس این آیه، پیامبر از ایمان نیاوردن مردم، نزدیک است جان خود را از دست بدهد.[۲] اگر افرادی، گمراهی و هلاکت را انتخاب می‌کردند، پیامبر غمگین می‌شد.[۳]

در آیه دیگری از سوره فاطر می‌گوید که ای پیامبر، مبادا از حسرت خوردن بر ایمان مردم، جانت را از دست بدهی. خداوند بر عمل مردم آگاه است.[۴]

در این نوع آیات، دلسوزی پیامبر اسلام(ص) نسبت به گمراهان و منحرفان را به‌دست آورده‌اند.[۵] این دلسوزی و خیرخواهی در حق کافر و مؤمن را از صفات پیامبر دانسته‌اند.[۶] در آیات قرآن به این اشاره شده که پیامبر(ص) بر ایمان آوردن و هدایت شدن مردم، حرص و رغبت شدیدی داشت.[۷]

آیات زیادی در قرآن، به حزن و اندوه پیامبر(ص) اشاره کرده که به سبب انکار قوم دچار آن‌ها شده است.[۸] در سوره لقمان آمده: ﴿وَمَنْ کَفَرَ فَلَا یَحْزُنْکَ کُفْرُهُ؛ و هر کس کفر ورزد، نباید کفر او تو را غمگین گرداند.(لقمان:۲۳) چنین تعبیراتی در آیات مختلف قرآن نقل شده [۹] و نشان می‌دهد پیامبر اسلام (ص) از مشاهده گروهی جاهل و لجوج، سخت رنج می‌برد، و آن قدر غمگین، و اندوهناک می‌شد که بارها خداوند او را دلداری می‌داد.[۱۰]


مطالعه بیشتر

  • محمد فی القرآن، سید رضا صدر.
  • سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم، محسن قرائتی.

منابع

  1. سوره کهف، آیه۶.
  2. طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج۲، ص ۳۵۳. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۳، ص ۲۳۱.
  3. مغنیه محمد جواد، التفسیر الکاشف، ج۵، ص ۱۰۳.
  4. سوره فاطر، آیه ۸.
  5. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص: ۱۹۰.
  6. محسنی، شیخ محمد آصف، روش جدید اخلاق اسلامی، ص۲۶۲
  7. سوره توبه آیه ۱۲۸. سوره نحل آیه ۳۷.
  8. حزن، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۶۰۹۱.
  9. سوره یس آیه ۷۶، سوره مائده ۴۱، سوره نمل آیه ۷۰، سوره انعام آیه ۳۳، سوره لقمان ۲۳. آیه ۸۸ حجر. آیه ۶۸ و ۴۱ مائده. آیه ۱۲۸ توبه. سوره آل عمران آیه ۱۷۶.
  10. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۶۹.