برخورد قاطع امام علی(ع) با معاویه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
'''احتمال نپذیرفش خلافت امام علی(ع)''' | '''احتمال نپذیرفش خلافت امام علی(ع)''' | ||
«ابن ابی الحدید» (۵۸۶- ۶۵۶ ق) عالم اهلسنت این احتمال را تقویت کرده که با ابقای معاویه، او همچنان از پذیرش خلافت علی(ع) سرباز میزد و حاضر نمیشد با علی(ع) بیعت کند. او به پیشینه روابط علی(ع) و معاویه اشاره کرده و با استناد به کشته شدن برادر، دایی و پدربزرگ مادری معاویه به دست علی(ع) به دشمنی و تضاد معاویه با علی(ع) ورداخته است.<ref>ابن ابی الحدید، | «ابن ابی الحدید» (۵۸۶- ۶۵۶ ق) عالم اهلسنت این احتمال را تقویت کرده که با ابقای معاویه، او همچنان از پذیرش خلافت علی(ع) سرباز میزد و حاضر نمیشد با علی(ع) بیعت کند. او به پیشینه روابط علی(ع) و معاویه اشاره کرده و با استناد به کشته شدن برادر، دایی و پدربزرگ مادری معاویه به دست علی(ع) به دشمنی و تضاد معاویه با علی(ع) ورداخته است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح ابن ابیالحدید، ج۱۰، ص۲۳۲- ۲۳۳.</ref> | ||
محققان معتقدند اگر امام علی(ع)، مانند دو خلیفه پیشین، نسبت به عملکرد معاویه هیچ مخالفتی نمیورزید، و نسبت به او تساهل و مدارا داشت، بیتردید معاویه نیز حاضر بود که با علی(ع) بیعت کند. اما علی(ع) هیچ گاه به خود اجازه نمیداد که معاویه را بر این کار بگمارد.<ref>اظهارات امام علی(ع) در یکی از نامه های خود، گواه بر این امر است. ر. ک: نصربن | محققان معتقدند اگر امام علی(ع)، مانند دو خلیفه پیشین، نسبت به عملکرد معاویه هیچ مخالفتی نمیورزید، و نسبت به او تساهل و مدارا داشت، بیتردید معاویه نیز حاضر بود که با علی(ع) بیعت کند. اما علی(ع) هیچ گاه به خود اجازه نمیداد که معاویه را بر این کار بگمارد.<ref>اظهارات امام علی(ع) در یکی از نامه های خود، گواه بر این امر است. ر. ک: نصربن مزاحم، وقعة صفین، ص۸۱.</ref> | ||
'''درخواست قیام کنندگان بر عزل معاویه''' | '''درخواست قیام کنندگان بر عزل معاویه''' | ||
یکی از درخواستهای [[قیام بر ضد عثمان|قیام کنندگان بر ضد عثمان]]، برکناری معاویه از حکومت شام بود. قیامکنندگان معتقد بودند که معاویه آشکارا ستم میکند و با احکام دین مخالفت میورزد. [[مروان بن حکم]] در نامه به معاویه، از جمله اعتراضهای قیام کنندگان بر عثمان را سپردن شام به معاویه بر شمرد.<ref>ابن ابیالحدید، شرح ابن ابیالحدید، ج۱۰، ص۲۳۴ و ۲۴۷.</ref> به این جهت، مجالی برای ابقای معاویه نبود. همچنین علی(ع) هرگز معاویه را شایسته امارت نمیدید و معاویه در نگاه علی(ع) «فاسق» بود، و اساسیترین مبنای حکومتیِ علی(ع) این بود که فاسقان را به کار نگمارد. | یکی از درخواستهای [[قیام بر ضد عثمان|قیام کنندگان بر ضد عثمان]]، برکناری معاویه از حکومت شام بود. قیامکنندگان معتقد بودند که معاویه آشکارا ستم میکند و با احکام دین مخالفت میورزد. [[مروان بن حکم]] در نامه به معاویه، از جمله اعتراضهای قیام کنندگان بر عثمان را سپردن شام به معاویه بر شمرد.<ref>ابن ابیالحدید، شرح ابن ابیالحدید، ج۱۰، ص۲۳۴ و ۲۴۷.</ref> به این جهت، مجالی برای ابقای معاویه نبود. همچنین علی(ع) هرگز معاویه را شایسته امارت نمیدید و معاویه در نگاه علی(ع) «فاسق» بود، و اساسیترین مبنای حکومتیِ علی(ع) این بود که فاسقان را به کار نگمارد. | ||
'''قدرت فزاینده معاویه در شام''' | '''قدرت فزاینده معاویه در شام''' | ||
مهمترین علت عزل معاویه این بود که او در زمان دو خلیفه پیش از علی(ع) ، کمابیش به گونهای «خودمختار» امارت میکرد. با گذشت زمانی طولانی از امارت معاویه بر شام از سال ۱۸ تا ۳۶ق او در اندیشه توسعه قلمرو خود بود و لذا در یکی از آخرین نامههایش به علی(ع) (پیش از جنگ صفین) خواستار آن شد که به جُز شام، امارت مصر نیز از آنِ او باشد.<ref>ر. ک: ابن عساکر، | مهمترین علت عزل معاویه این بود که او در زمان دو خلیفه پیش از علی(ع) ، کمابیش به گونهای «خودمختار» امارت میکرد. با گذشت زمانی طولانی از امارت معاویه بر شام از سال ۱۸ تا ۳۶ق او در اندیشه توسعه قلمرو خود بود و لذا در یکی از آخرین نامههایش به علی(ع) (پیش از جنگ صفین) خواستار آن شد که به جُز شام، امارت مصر نیز از آنِ او باشد.<ref>ر. ک: ابن عساکر، تاریخ ابنعساکر، ج۶۲، ص۹۱</ref> بی گمان، اینگونه فرمانروایی معاویه، در نهایت به «تجزیه» حاکمیت و قلمرو اسلام میانجامید.<ref>ر. ک: ابن ابی الحدید، شرح ابن ابیالحدید، ج۱۰، ص۲۳۲.</ref> | ||
همچنین این نگرانی وجود داشت که معاویه پس از استقرار کامل در امارت شام و نیز مصر به همان مناطق بسنده نکند، و هر از چند گاهی نسبت به اراضی دیگر دست اندازی نماید، و حتی نسبت به اصل «خلافت» مدعی شود؛ بنابراین، علی(ع) به دلایل مزبور نتوانست با معاویه کنار بیاید.<ref>قسمت دوم این نوشتار(عدم مدارای علی(ع) با معاویه) برگرفته ازمقاله آقای حامد منتظری مقدم است. فصلنامه معرفت، ش۵۲.</ref> | همچنین این نگرانی وجود داشت که معاویه پس از استقرار کامل در امارت شام و نیز مصر به همان مناطق بسنده نکند، و هر از چند گاهی نسبت به اراضی دیگر دست اندازی نماید، و حتی نسبت به اصل «خلافت» مدعی شود؛ بنابراین، علی(ع) به دلایل مزبور نتوانست با معاویه کنار بیاید.<ref>قسمت دوم این نوشتار(عدم مدارای علی(ع) با معاویه) برگرفته ازمقاله آقای حامد منتظری مقدم است. فصلنامه معرفت، ش۵۲.</ref> |
نسخهٔ ۱۵ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۰
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
چرا امام علی(ع) در مقابل معاویه انعطافی نداشت و کاملا قاطع بود؟
امام علی(ع) در روزهای نخستین خلافت خود، معاویه را از قدرت عزل و او را به مدینه فرا خواند. امام نمیخواست جریانی که معاویه سردمدار آن است، در اسلام و به نام دین اسلام رسمیت داشته باشد. ابقای موقت یا دائم معاویه بر حکمرانی شام، به خودی خود میتوانست دارای ابعاد گسترده و پیامدهای پیچیدهای باشد.
امام به دلائل مختلف، معاویه را عزل کرد:
احتمال نپذیرفش خلافت امام علی(ع)
«ابن ابی الحدید» (۵۸۶- ۶۵۶ ق) عالم اهلسنت این احتمال را تقویت کرده که با ابقای معاویه، او همچنان از پذیرش خلافت علی(ع) سرباز میزد و حاضر نمیشد با علی(ع) بیعت کند. او به پیشینه روابط علی(ع) و معاویه اشاره کرده و با استناد به کشته شدن برادر، دایی و پدربزرگ مادری معاویه به دست علی(ع) به دشمنی و تضاد معاویه با علی(ع) ورداخته است.[۱]
محققان معتقدند اگر امام علی(ع)، مانند دو خلیفه پیشین، نسبت به عملکرد معاویه هیچ مخالفتی نمیورزید، و نسبت به او تساهل و مدارا داشت، بیتردید معاویه نیز حاضر بود که با علی(ع) بیعت کند. اما علی(ع) هیچ گاه به خود اجازه نمیداد که معاویه را بر این کار بگمارد.[۲]
درخواست قیام کنندگان بر عزل معاویه
یکی از درخواستهای قیام کنندگان بر ضد عثمان، برکناری معاویه از حکومت شام بود. قیامکنندگان معتقد بودند که معاویه آشکارا ستم میکند و با احکام دین مخالفت میورزد. مروان بن حکم در نامه به معاویه، از جمله اعتراضهای قیام کنندگان بر عثمان را سپردن شام به معاویه بر شمرد.[۳] به این جهت، مجالی برای ابقای معاویه نبود. همچنین علی(ع) هرگز معاویه را شایسته امارت نمیدید و معاویه در نگاه علی(ع) «فاسق» بود، و اساسیترین مبنای حکومتیِ علی(ع) این بود که فاسقان را به کار نگمارد.
قدرت فزاینده معاویه در شام
مهمترین علت عزل معاویه این بود که او در زمان دو خلیفه پیش از علی(ع) ، کمابیش به گونهای «خودمختار» امارت میکرد. با گذشت زمانی طولانی از امارت معاویه بر شام از سال ۱۸ تا ۳۶ق او در اندیشه توسعه قلمرو خود بود و لذا در یکی از آخرین نامههایش به علی(ع) (پیش از جنگ صفین) خواستار آن شد که به جُز شام، امارت مصر نیز از آنِ او باشد.[۴] بی گمان، اینگونه فرمانروایی معاویه، در نهایت به «تجزیه» حاکمیت و قلمرو اسلام میانجامید.[۵]
همچنین این نگرانی وجود داشت که معاویه پس از استقرار کامل در امارت شام و نیز مصر به همان مناطق بسنده نکند، و هر از چند گاهی نسبت به اراضی دیگر دست اندازی نماید، و حتی نسبت به اصل «خلافت» مدعی شود؛ بنابراین، علی(ع) به دلایل مزبور نتوانست با معاویه کنار بیاید.[۶]
منابع
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح ابن ابیالحدید، ج۱۰، ص۲۳۲- ۲۳۳.
- ↑ اظهارات امام علی(ع) در یکی از نامه های خود، گواه بر این امر است. ر. ک: نصربن مزاحم، وقعة صفین، ص۸۱.
- ↑ ابن ابیالحدید، شرح ابن ابیالحدید، ج۱۰، ص۲۳۴ و ۲۴۷.
- ↑ ر. ک: ابن عساکر، تاریخ ابنعساکر، ج۶۲، ص۹۱
- ↑ ر. ک: ابن ابی الحدید، شرح ابن ابیالحدید، ج۱۰، ص۲۳۲.
- ↑ قسمت دوم این نوشتار(عدم مدارای علی(ع) با معاویه) برگرفته ازمقاله آقای حامد منتظری مقدم است. فصلنامه معرفت، ش۵۲.