حدیث فتح شهر امان به‌دست امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۳۹

سؤال

آیا داستان فتح شهر امان به دست امام علی(ع) معتبر است؟


فتح امان توسط امام علی(ع)
اطلاعات حدیث
موضوعفتح شهر امان توسط امام علی(ع)، سخن گفتن امام علی(ع) با فیل‌ها
راویان
راوی اصلیعمّار
سند
اعتبار سندمرسل، ضعیف
منابع شیعهمناقب علی بن ابی‌طالب
توضیحاتناسازگاری محتوا با برخی روایات تاریخی
درگاه‌ها
درگاه غدیر.png


فتح شهر اَمّان به‌دست امام علی(ع) مضمون حدیثی است که در کتاب المناقب نوشته ابن شهر آشوب، بدون سند نقل شده و معتبر نیست. بر اساس این روایت امام علی(ع) توسط پیامبر(ص) به جنگ با جُلُنْدَی بن کِرکِره حاکم وقت شهر امان (پایتخت کنونی اردن) فرستاده شد. امام علی(ع) با فیل‌هایی که سپاه جلندی به همراه داشت سخن گفت و آنها امام(ع) را از ایمان خود به پیامبر(ص) خبردار کردند. امام(ع) تنها، فیل فرمانده سپاه را که به پیامبر(ص) ایمان نداشت کشت.

محتوای این حدیث نیز، با روایت‌های تاریخی سازگاری ندارد؛ زیرا جلندی در آن زمان درگذشته بود و فرزندان او حاکم امان بودند. همچنین با توجه به برخی روایت‌های تاریخی، عمرو بن عاص به دستور پیامبر(ص) به امان رفت و مردم آن بدون جنگ اسلام آوردند.

متن حدیث

«لَمَّا أَرْسَلَ النَّبِیُّ(ص) عَلِیّاً(ع) إِلَی مَدِینَةِ عَمَّانَ فِی قِتَالِ الْجُلُنْدَی بْنِ کِرْکِرَةَ وَ جَرَی بَیْنَهُمَا حَرْبٌ عَظِیمٌ… دَعَا الْجُلُنْدَی بِغُلَامٍ یُقَالُ لَهُ الْکِنْدِیُّ وَ قَالَ لَهُ إِنْ أَنْتَ خَرَجْتَ إِلَی صَاحِبِ الْعِمَامَةِ السَّوْدَاءِ… فَتَأْخُذَهُ أَسِیراً… أُزَوِّجُکَ ابْنَتِی… فَرَکِبَ الْکِنْدِیُّ الْفِیلَ الْأَبْیَضَ وَ کَانَ مَعَ الْجُلُنْدَی ثَلَاثُونَ فِیلًا… و [علی(ع)] جَعَلَ یُکَلِّمُهَا بِکَلَامٍ لَا یَفْهَمُهُ الْآدَمِیُّونَ وَ إِذَا بِتِسْعَةٍ وَ عِشْرِینَ فِیلًا قَدْ دَارَتْ رُءُوسُهَا وَ حَمَلَتْ عَلَی عَسْکَرِ الْمُشْرِکِینَ… ثُمَّ رَجَعَتْ وَ هِیَ تَتَکَلَّمُ بِکَلَامٍ یَسْمَعُهُ النَّاسُ یَا عَلِیُّ کُلُّنَا نَعْرِفُ مُحَمَّداً وَ نُؤْمِنُ بِرَبِّ مُحَمَّدٍ إِلَّا هَذَا الْفِیلَ الْأَبْیَضَ فَإِنَّهُ لَا یَعْرِفُ مُحَمَّداً وَ لَا آلَ مُحَمَّدٍ… فَضَرَبَهُ الْإِمَامُ بِذِی الْفَقَارِ ضَرْبَةً رَمَی رَأْسَهُ عَنْ بَدَنِهِ… وَ أَخَذَ الْکِنْدِیَّ مِنْ ظَهْرِهِ… قَالَ(ع)... مُدَّ نَظَرَکَ فَمَدَّ عَیْنَیْهِ فَکَشَفَ اللَّهُ عَنْ بَصَرِهِ فَنَظَرَ النَّبِیَّ عَلَی سُورِ الْمَدِینَةِ وَ صَحَابَتِهِ. فَقَالَ: مَنْ هَذَا یَا أَبَا الْحَسَنِ؟ فَقَالَ: سَیِّدُنَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) فَقَالَ کَمْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ؟ قَالَ: مَسِیرَةُ أَرْبَعِینَ یَوْماً. فَقَالَ: یَا أَبَا الْحَسَنِ… مُدَّ یَدَکَ فَأَنَا أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ. وَ قَتَلَ عَلِیٌّ الْجُلُنْدَی وَ غَرَّقَ فِی الْبَحْرِ مِنْهُمْ خَلْقاً کَثِیراً… وَ أَسْلَمَ الْبَاقُونَ…»[۱]

بررسی سند

حدیث فتح شهر امان توسط امام علی(ع)، در کتاب المناقب نوشته ابن شهر آشوب، بدون سند از عمّار نقل شده است.[۱] به گفته علامه بحرانی محدث شیعه، این روایت مرسل بوده و سند ندارد؛ بنابراین نمی‌توان به آن استناد کرد.[۲]

ناسازگاری محتوای حدیث با روایت‌های تاریخی

محتوای حدیث فتح شهر امان توسط امام علی(ع)، با برخی روایت‌های تاریخی سازگاری ندارد. بر اساس این روایت، امام علی(ع) در شهر امان به جنگ جُلُنْدَی بن کِرکِرة رفته است؛ در حالی که بر اساس منابع تاریخی در آن زمان حکومت امان در درست پسران جلندی بوده است. به گفته احمد بن یحیی بَلاذُری تاریخ‌نگار قرن دوم قمری در کتاب فتوح البلدان، پیامبر(ص) در سال هشتم هجری، عمرو بن عاص را به همراه نامه‌ای به امان فرستاد. به گفته وی، در آن زمان حکومت در دست پسران جُلُنْدَی بن کِرکِرة، جیفر و عبید بوده است.[۳]

به گفته علامه بحرانی محدث شیعه نیز، واقعه فتح امان توسط امام علی(ع) در کتاب‌های تاریخی ذکر نشده است. به نظر او، پیامبر(ص) عمرو بن عاص بن وائل یا زید بن ثابت را به امان فرستاد و مردم آن بدون جنگ اسلام آوردند.[۲]

علی بن یوسف حلی از عالمان شیعه قرن هفتم قمری، جلندی بن کرکره را همان ابرهه دانسته که قبل از حضرت محمد(ص) درگذشته بود.[۴]

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ ق، ج‏۲، ص۳۱۱.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ بحرانی، هاشم، مدینه معاجز الأئمه الإثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، قم، مؤسسه المعارف الإسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق، ج‏۱، ص۲۸۴.
  3. بلاذری، ابوالحسن احمد، فتوح البدان، بیروت، المکتبه الهلال، ۱۹۸۸م، ص۸۳.
  4. حلی، رضی الدین علی، العدد القویّه لدفع المخاوف الیومیه، قم‏، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ‏چاپ اول‏، ۱۴۰۸ ق‏، ص۲۲۰.