تفاوت برزخ با عالم مثال: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
* عالم جسم و نظام مادی است که عالم شهادت و ناسوت است.  
* عالم جسم و نظام مادی است که عالم شهادت و ناسوت است.  


از نظر وجود، عالم تجرّد نزدیک‌ترین و عالم مادی دورترین عالم به مبدأ متعال هستند; از این رو در عالم تجرّد، نقص نیست و در عالم مادی نقص و محدودیت و تدریج و قوه است.
مباحث عالم مثال، در فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه، با برزخ در مباحث معاد، همخوانی بسیاری دارد.


مباحث عالم مثال، در فلسفه و حکمت متعالی، با برزخ در مباحث معاد، همخوانی بسیاری دارد.
امام صادق(ع) در پاسخ شخصی که خیال می‌کرد، روح پس از مرگ در قالب پرنده‌ای منتقل می‌شود، کرامت مؤمن را بالاتر از آن دانست که در قالب پرنده‌ای قرار داده شود. امام ارواح مومنان را در بدن‌هایی مانند بدن‌های دنیایی آنها دانست.<ref>الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۴، ح ۱.</ref>
 
گستردگی عالم مثال و برزخ، به حدی است که دنیا در مقایسه با آن، مانند انگشتری در بیابان است.<ref>رفیعی قزوینی، زندگی پس از مرگ، ص۷۷.</ref>
 
حقایق دنیایی، تابش‌های ضعیفی از حقایق مثالی و قائم به عالم مثال اند. عالم مثال، بر این عالم محیط و باطن این عالم است. به گونه ای که اگر عالم مثال نبود، عالم ماده نیز نبود. اگر عالم مجرّد نبود، عالم مثال نبود، و اگر ذات خداوند نبود، هیچ‌کدام نبودند.
 
پس هر آنچه در عالم ماده وجود دارد، کامل آن در عالم مثال و کامل تر آن، در عالم تجرّد وجود دارد.
 
شاید به دلیل همین تناسب است که محقق لاهیجی، برخی از اخبار مانند: معراج، آسمان‌های هفت‌گانه، عالم قبر و ملائکه را اشاره‌هایی برای عالم مثال می‌داند و روایات دیگری را تصریح به این امر می‌داند. مانند این روایت از امام صادق(علیه السلام):
 
در عرش برای هر مؤمنی مثالی است. هر گاه این شخص مؤمن ]در این دنیا[ به رکوع و سجده می‌پردازد، مثال او نیز چنین کند، در این هنگام ملائکه او را می‌بینند. پس برای او درود می‌فرستند و استغفار می‌کنند.<ref>محمد مظاهری، الانسان و عالم البرزخ، ص۶۰، به نقل از: (شیخ بهائی)، مفتاح الفلاح،.</ref>
 
 
'''عالم برزخ و همخوانی آن با عالم مثال:'''
 
امام صادق(علیه السلام) در پاسخ شخصی که خیال می‌کرد، روح پس از مرگ در قالب پرنده ای منتقل می‌شود، فرمود: «خیر; کرامت مؤمن، بالاتر از این است که در قالب پرنده ای قرار داده شود; بلکه ارواح آنها در بدن‌هایی مانند و مثل بدن‌های ]دنیایی[ آنها قرار می‌گیرد».<ref>الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۴، ح ۱.</ref>


این روایت، بسیار آشکار، از بدن مثالی و عالم برزخی سخن می‌گوید: ... وقتی خداوند ]روح شخصی را[قبض می‌کند، این روح به قالبی مانند قالب دنیایش منتقل می‌شود. روح در این قالب]جدید [می‌خورد و می‌آشامد. هر گاه کسی نزد او آید، او را به همان صورتی می‌شناسد که در دنیا بود.<ref>همان، ص۲۴۵، ح ۶.</ref>
این روایت، بسیار آشکار، از بدن مثالی و عالم برزخی سخن می‌گوید: ... وقتی خداوند ]روح شخصی را[قبض می‌کند، این روح به قالبی مانند قالب دنیایش منتقل می‌شود. روح در این قالب]جدید [می‌خورد و می‌آشامد. هر گاه کسی نزد او آید، او را به همان صورتی می‌شناسد که در دنیا بود.<ref>همان، ص۲۴۵، ح ۶.</ref>


طبق این حدیث، ارواح در عالم برزخ، جسم لطیفی دارند که کاملاً مانند جسم مادی دنیایی آنهاست، به گونه ای که کاملاً قابل شناسایی است.
طبق این حدیث، ارواح در عالم برزخ، جسم لطیفی دارند که کاملاً مانند جسم مادی دنیایی آنهاست، به گونه ای که کاملاً قابل شناسایی است. این نوع تطبیقات برای عالم برزخ، بسیار شبیه به توصیفات عالم مثال دانسته شده است.
 
 
مرحوم مجلسی پس از اثبات برزخ از آیات قرآن می‌فرماید:


در احادیث بسیاری، از طرق عامه و خاصه مذکور است که پس از مفارقت روح از بدن دنیایی، روح به بدن لطیفی مثل بدن دنیا تعلق می‌گیرد که در لطافت، مثل جسم‌های ملائکه و جن است. با آن بدن حرکت و پرواز می‌کند.<ref>حق الیقین، ص۴۷۳.</ref>
علامه مجلسی پس از اثبات برزخ می‌گوید: احادیث بسیاری نقل شده که پس از جدایی روح از بدن دنیایی، روح به بدن لطیفی مثل بدن دنیا تعلق می‌گیرد که در لطافت، مثل جسم‌های ملائکه و جن است.<ref>حق الیقین، ص۴۷۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۹

سؤال

حقیقت عالم برزخ چگونه است و با عالم مثالی که فیلسوفان می‌گویند، چه ارتباطی دارد؟

خداوند، جهان هستی را در سه عالم آفریده است:

  • عالم تجرّد و جبروت است که موجوداتی برتر و دارای سعه ی خاص اند و ماده و آثار مادی ندارند.
  • عالم مثال (برزخ) یا ملکوت است که تنها اشکال ماده را دارند و جرم و جسم آن را ندارند.
  • عالم جسم و نظام مادی است که عالم شهادت و ناسوت است.

مباحث عالم مثال، در فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه، با برزخ در مباحث معاد، همخوانی بسیاری دارد.

امام صادق(ع) در پاسخ شخصی که خیال می‌کرد، روح پس از مرگ در قالب پرنده‌ای منتقل می‌شود، کرامت مؤمن را بالاتر از آن دانست که در قالب پرنده‌ای قرار داده شود. امام ارواح مومنان را در بدن‌هایی مانند بدن‌های دنیایی آنها دانست.[۱]

این روایت، بسیار آشکار، از بدن مثالی و عالم برزخی سخن می‌گوید: ... وقتی خداوند ]روح شخصی را[قبض می‌کند، این روح به قالبی مانند قالب دنیایش منتقل می‌شود. روح در این قالب]جدید [می‌خورد و می‌آشامد. هر گاه کسی نزد او آید، او را به همان صورتی می‌شناسد که در دنیا بود.[۲]

طبق این حدیث، ارواح در عالم برزخ، جسم لطیفی دارند که کاملاً مانند جسم مادی دنیایی آنهاست، به گونه ای که کاملاً قابل شناسایی است. این نوع تطبیقات برای عالم برزخ، بسیار شبیه به توصیفات عالم مثال دانسته شده است.

علامه مجلسی پس از اثبات برزخ می‌گوید: احادیث بسیاری نقل شده که پس از جدایی روح از بدن دنیایی، روح به بدن لطیفی مثل بدن دنیا تعلق می‌گیرد که در لطافت، مثل جسم‌های ملائکه و جن است.[۳]

منابع

  1. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۴، ح ۱.
  2. همان، ص۲۴۵، ح ۶.
  3. حق الیقین، ص۴۷۳.