دلیل عصمت اهل‌بیت(ع) در آیه تطهیر: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
جز (ابرابزار)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا این موضوع درست است که آیهٔ تطهیر دربارهٔ اهل بیت خاص پیامبر و از جمله امام حسین(ع) است و این آیه چه ارتباطی با عصمت آنان دارد؟
عصمت اهل‌بیت چگونه از آیه تطهیر استفاده می‌شود و این آیه چه ارتباطی با عصمت آنان دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
۲. عصمت اهل بیت چگونه از این آیه استفاده می‌شود؟


واژهٔ «رجس» که در این آیه آمده در قرآن دو معنا دارد:


الف: به معنای قذارت و آلودگی ظاهری، همان‌گونه که در آیه ۱۴۵ سورهٔ انعام آمده است: {{قرآن|إلّا أن یکون میته او دماً مسفوحاً او لحم خنزیر فَإنّه رجسٌ}}
واژه «رجس» که در این آیه آمده در قرآن دو معنا دارد:


ب: به معنای آلودگی معنوی مانند شرک و کفر و آثار گناه و کردارهای بد مانند آیهٔ ۱۲۵ سوره توبه: {{قرآن|وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَی رِجْسِهِمَ …}} و نیز آیهٔ ۱۲۵ سورهٔ انعام.
الف: به معنای قذارت و آلودگی ظاهری، همان‌گونه که در آیه ۱۴۵ سوره انعام آمده است: {{قرآن|إلّا أن یکون میته او دماً مسفوحاً او لحم خنزیر فَإنّه رجسٌ}}


با توجه به این دو معنای رجس در قرآن و با توجه به این‌که این واژه به همراه الف و لام ـ که برای جنس و عموم و شمول است ـ آمده است معنای آن به صورتی عام و گسترده خواهد بود که به معنای همهٔ حالات خبیثه نفس و قذارت و آلودگی‌های آن می‌باشد، و تطهیر از این حالت و دوری از این وضعیت روشن است که به معنای دوری از هرگونه آلودگی ظاهری و معنوی خواهد بود.
ب: به معنای آلودگی معنوی مانند شرک و کفر و آثار گناه و کردارهای بد مانند آیه ۱۲۵ سوره توبه: {{قرآن|وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَی رِجْسِهِمَ …}} و نیز آیه ۱۲۵ سوره انعام.
 
با توجه به این دو معنای رجس در قرآن و با توجه به این‌که این واژه به همراه الف و لام ـ که برای جنس و عموم و شمول است ـ آمده است معنای آن به صورتی عام و گسترده خواهد بود که به معنای همه حالات خبیثه نفس و قذارت و آلودگی‌های آن می‌باشد، و تطهیر از این حالت و دوری از این وضعیت روشن است که به معنای دوری از هرگونه آلودگی ظاهری و معنوی خواهد بود.


و مقابل اعتقاد به باطل، اعتقاد به حق و ادراک حقایق در مقام اعتقاد و عمل است، و مجهز شدن به سلاح علم و عمل، قهراً منطبق بر عصمت الهی خواهد بود، و آن حالتی است که صاحب خود را از اعتقاد به باطل یا ارتکاب هر رفتار بد نگاه می‌دارد، علاوه بر این، تأکیدی که در آیه در همین راستا وجود دارد ما را در این برداشت از آیه مصمم‌تر می‌کند، پس از این‌که با اداه تأکید و حصر یعنی «إنّما» و به همراه فعل «یرید» آیه را آغاز می‌نماید، در ادامه می‌فرماید: و «یطهرکم تطهیراً»
و مقابل اعتقاد به باطل، اعتقاد به حق و ادراک حقایق در مقام اعتقاد و عمل است، و مجهز شدن به سلاح علم و عمل، قهراً منطبق بر عصمت الهی خواهد بود، و آن حالتی است که صاحب خود را از اعتقاد به باطل یا ارتکاب هر رفتار بد نگاه می‌دارد، علاوه بر این، تأکیدی که در آیه در همین راستا وجود دارد ما را در این برداشت از آیه مصمم‌تر می‌کند، پس از این‌که با اداه تأکید و حصر یعنی «إنّما» و به همراه فعل «یرید» آیه را آغاز می‌نماید، در ادامه می‌فرماید: و «یطهرکم تطهیراً»
خط ۱۸: خط ۱۸:
اضافه نمودن این بخش از آیه خود تأکید معنای آیه را به همراه دارد چه رسد به این‌که با مفعول مطلق آورده شود که به نحوی خاص معنا را تأکید و تأیید می‌نماید.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، چاپ جامعه مدرسین، قم، ج۱۶ ص۳۱۲.</ref>
اضافه نمودن این بخش از آیه خود تأکید معنای آیه را به همراه دارد چه رسد به این‌که با مفعول مطلق آورده شود که به نحوی خاص معنا را تأکید و تأیید می‌نماید.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، چاپ جامعه مدرسین، قم، ج۱۶ ص۳۱۲.</ref>


علامه طبرسی در «مجمع البیان» دربارهٔ این موضوع که آیا می‌توان عصمت ائمه(ع) را از این آیه برداشت کرد می‌فرمایند: کلمه إنّما که در ابتدای جمله مورد نظر از آیهٔ ۳۳ سورهٔ احزاب آمده است، برای نشان دادن این موضوع مهم است که مفاد جملهٔ بعد از إنّما، محقق است و هیچ شکی در تحقق آن نیست، و هم‌چنین نفی می‌کند مفهوم مخالف با آن را.
علامه طبرسی در «مجمع البیان» درباره این موضوع که آیا می‌توان عصمت ائمه(ع) را از این آیه برداشت کرد می‌فرمایند: کلمه إنّما که در ابتدای جمله مورد نظر از آیه ۳۳ سوره احزاب آمده است، برای نشان دادن این موضوع مهم است که مفاد جمله بعد از إنّما، محقق است و هیچ شکی در تحقق آن نیست، و هم‌چنین نفی می‌کند مفهوم مخالف با آن را.


و نکتهٔ دیگر این‌که اراده خداوند یک ارادهٔ خاص و ویژه‌ای است نسبت به اهل بیت(ع) و الّا اگر یک ارادهٔ مطلق و همگانی بود، این نیاز به این همه تأکید نداشت! چرا که خداوند از هر مکلفی، ترک گناه و انجام اوامر الهی را خواسته است، پس خداوند یک ارادهٔ خاص نسبت به اهل بیت پیامبر(ص) داشته است، و این‌گونه اراده‌ای مقتضی مدح و تعظیم است، و اگر ما این اراده را یک اراده همگانی و عمومی بدانیم مدحی در برنخواهد داشت، با توجه به این دو نکته می‌توان گفت: با اثبات این دو موضوع، مسئله عصمت ثابت می‌شود، و آن این‌که خداوند تأکیداً و با اراده‌ای خاص، پاکی اهل بیت(ع) از هرگونه زشتی و گناه را اراده کرده است.<ref>طبرسی، ابو علی، مجمع البیان، بیروت، چاپ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶، ج۷ و ۸، ص۴۶۳.</ref>
و نکته دیگر این‌که اراده خداوند یک اراده خاص و ویژه‌ای است نسبت به اهل بیت(ع) و الّا اگر یک اراده مطلق و همگانی بود، این نیاز به این همه تأکید نداشت! چرا که خداوند از هر مکلفی، ترک گناه و انجام اوامر الهی را خواسته است، پس خداوند یک اراده خاص نسبت به اهل بیت پیامبر(ص) داشته است، و این‌گونه اراده‌ای مقتضی مدح و تعظیم است، و اگر ما این اراده را یک اراده همگانی و عمومی بدانیم مدحی در برنخواهد داشت، با توجه به این دو نکته می‌توان گفت: با اثبات این دو موضوع، مسئله عصمت ثابت می‌شود، و آن این‌که خداوند تأکیداً و با اراده‌ای خاص، پاکی اهل بیت(ع) از هرگونه زشتی و گناه را اراده کرده است.<ref>طبرسی، ابو علی، مجمع البیان، بیروت، چاپ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶، ج۷ و ۸، ص۴۶۳.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}

نسخهٔ ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۳

سؤال

عصمت اهل‌بیت چگونه از آیه تطهیر استفاده می‌شود و این آیه چه ارتباطی با عصمت آنان دارد؟


واژه «رجس» که در این آیه آمده در قرآن دو معنا دارد:

الف: به معنای قذارت و آلودگی ظاهری، همان‌گونه که در آیه ۱۴۵ سوره انعام آمده است: ﴿إلّا أن یکون میته او دماً مسفوحاً او لحم خنزیر فَإنّه رجسٌ

ب: به معنای آلودگی معنوی مانند شرک و کفر و آثار گناه و کردارهای بد مانند آیه ۱۲۵ سوره توبه: ﴿وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَی رِجْسِهِمَ … و نیز آیه ۱۲۵ سوره انعام.

با توجه به این دو معنای رجس در قرآن و با توجه به این‌که این واژه به همراه الف و لام ـ که برای جنس و عموم و شمول است ـ آمده است معنای آن به صورتی عام و گسترده خواهد بود که به معنای همه حالات خبیثه نفس و قذارت و آلودگی‌های آن می‌باشد، و تطهیر از این حالت و دوری از این وضعیت روشن است که به معنای دوری از هرگونه آلودگی ظاهری و معنوی خواهد بود.

و مقابل اعتقاد به باطل، اعتقاد به حق و ادراک حقایق در مقام اعتقاد و عمل است، و مجهز شدن به سلاح علم و عمل، قهراً منطبق بر عصمت الهی خواهد بود، و آن حالتی است که صاحب خود را از اعتقاد به باطل یا ارتکاب هر رفتار بد نگاه می‌دارد، علاوه بر این، تأکیدی که در آیه در همین راستا وجود دارد ما را در این برداشت از آیه مصمم‌تر می‌کند، پس از این‌که با اداه تأکید و حصر یعنی «إنّما» و به همراه فعل «یرید» آیه را آغاز می‌نماید، در ادامه می‌فرماید: و «یطهرکم تطهیراً»

اضافه نمودن این بخش از آیه خود تأکید معنای آیه را به همراه دارد چه رسد به این‌که با مفعول مطلق آورده شود که به نحوی خاص معنا را تأکید و تأیید می‌نماید.[۱]

علامه طبرسی در «مجمع البیان» درباره این موضوع که آیا می‌توان عصمت ائمه(ع) را از این آیه برداشت کرد می‌فرمایند: کلمه إنّما که در ابتدای جمله مورد نظر از آیه ۳۳ سوره احزاب آمده است، برای نشان دادن این موضوع مهم است که مفاد جمله بعد از إنّما، محقق است و هیچ شکی در تحقق آن نیست، و هم‌چنین نفی می‌کند مفهوم مخالف با آن را.

و نکته دیگر این‌که اراده خداوند یک اراده خاص و ویژه‌ای است نسبت به اهل بیت(ع) و الّا اگر یک اراده مطلق و همگانی بود، این نیاز به این همه تأکید نداشت! چرا که خداوند از هر مکلفی، ترک گناه و انجام اوامر الهی را خواسته است، پس خداوند یک اراده خاص نسبت به اهل بیت پیامبر(ص) داشته است، و این‌گونه اراده‌ای مقتضی مدح و تعظیم است، و اگر ما این اراده را یک اراده همگانی و عمومی بدانیم مدحی در برنخواهد داشت، با توجه به این دو نکته می‌توان گفت: با اثبات این دو موضوع، مسئله عصمت ثابت می‌شود، و آن این‌که خداوند تأکیداً و با اراده‌ای خاص، پاکی اهل بیت(ع) از هرگونه زشتی و گناه را اراده کرده است.[۲]


مطالعه بیشتر

۱. المیزان، علامه طباطبایی، جلد ۱۶.

۲. البرهان، سید هاشم بحرانی، جلد ۶.

۳. مجمع البیان، طبرسی، جلد ۷ و ۸.

۴. بررسی شخصیت اهل بیت(ع) در قرآن، ولی‌اللّه نقی‌پور فرد.


منابع

  1. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، چاپ جامعه مدرسین، قم، ج۱۶ ص۳۱۲.
  2. طبرسی، ابو علی، مجمع البیان، بیروت، چاپ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶، ج۷ و ۸، ص۴۶۳.