راههای غلبه بر شیطان: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
(ویرایش کلی.) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== یاد خدا == | == یاد خدا == | ||
یکی از راههای غلبه بر شیطان یاد خدا است. یاد خدا به این معنی است که انسان در هیچ شرایطی خدا را فراموش نکند و او را در همه حال بر خود ناظر و در همه جا حاضر ببیند. بر اساس روایتی از پیامبر اسلام(ص)، | یکی از راههای غلبه بر شیطان یاد خدا است. یاد خدا به این معنی است که انسان در هیچ شرایطی خدا را فراموش نکند و او را در همه حال بر خود ناظر و در همه جا حاضر ببیند. بر اساس روایتی از پیامبر اسلام(ص)، تنها در صورت غافل شدن انسان از یاد خدا، شیطان میتواند به قلب انسان وارد شود.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، نشر مؤسسه مطبوعات اسماعیلیان، ۱۳۷۱ ش، ج۲۰، ص۳۹۸.</ref> مبارزه با شیطان را مانند جهاد دانستهاند، که لحظهای غفلت و سهلانگاری، باعث شکست انسان میشود. | ||
== طهارت روح == | |||
حفظ طهارت و پاکیزگی روح، یکی از راههای غلبه بر شیطان است. هر اندازه روح انسان آلودهتر باشد، شیطان بیشتر تلاش میکند تا از آلودگی روح انسان استفاده کرده و بیماریهای روحی را برای انسان به وجود آورد. در برابر، روح انسان، هر اندازه پاکیزهتر باشد، در برابر شرارتهای شیطان، بیشتر میتواند مقاومت کند. | |||
اخلاص، یکی از راههای حفظ طهارت روح است. بر پایه آیاتِ {{قرآن|قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ|۸۲|إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ|۸۳ | |||
| ترجمه = گفت: به عزتت سوگند همه آنان را گمراه می کنم، مگر بندگان خالص شدهات را. | |||
}} در سوره ص، شیطان در کسی که خالص شده نمیتواند راه پیدا کند. | |||
از | == توجه نکردن به وسوسهها == | ||
یکی از راههای غلبه بر شیطان آن است که انسان تلاش کند، به وسوسههای شیطان توجه نکرده و به آن عمل نکند. به گفته امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و عارف شیعه، وقتی انسان مدتی مخالفت شیطان را کرد و به وسوسههای او اعتنایی نکرد، طمعش از او بریده میشود. البته به گفته همراه با این مخالفت، تضرع و زاری به درگاه خدا و پناه بردن از شر شیطان به او لازم است.<ref>همان، ص۴۰۷.</ref> | |||
== انس با قرآن و دعا == | |||
تلاوت قرآن و انس با دعا یکی از راههای غلبه بر شیطان است. [[شهید مرتضی مطهری]]، عبادت، از جمله قرآن خواندن را در غلبه بر شیطان تأثیرگذار دانسته است. او از ذکرها و دعاهایی مانند «لا حول و لا قوه الا بالله» و «توکلت علی الحی الّذی لا یموت و الحمد لله الّذی لم یتخد صاحبه و لا ولداً و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له ولی من الذّل و کبّره تکبیراً» یاد کرده است.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه مقالات، قم، نشر دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۲ ش، ص۲۷۰، مقاله ۱۴.</ref> | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |
نسخهٔ ۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۴
چگونه میتوان بر شیطان غلبه پیدا کرد؟
برای غلبه بر شیطان راههای زیادی وجود دارد؛ به برخی از این راهها اشاره میشود.
یاد خدا
یکی از راههای غلبه بر شیطان یاد خدا است. یاد خدا به این معنی است که انسان در هیچ شرایطی خدا را فراموش نکند و او را در همه حال بر خود ناظر و در همه جا حاضر ببیند. بر اساس روایتی از پیامبر اسلام(ص)، تنها در صورت غافل شدن انسان از یاد خدا، شیطان میتواند به قلب انسان وارد شود.[۱] مبارزه با شیطان را مانند جهاد دانستهاند، که لحظهای غفلت و سهلانگاری، باعث شکست انسان میشود.
طهارت روح
حفظ طهارت و پاکیزگی روح، یکی از راههای غلبه بر شیطان است. هر اندازه روح انسان آلودهتر باشد، شیطان بیشتر تلاش میکند تا از آلودگی روح انسان استفاده کرده و بیماریهای روحی را برای انسان به وجود آورد. در برابر، روح انسان، هر اندازه پاکیزهتر باشد، در برابر شرارتهای شیطان، بیشتر میتواند مقاومت کند.
اخلاص، یکی از راههای حفظ طهارت روح است. بر پایه آیاتِ ﴿قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ۸۲إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ۸۳؛ گفت: به عزتت سوگند همه آنان را گمراه می کنم، مگر بندگان خالص شدهات را.﴾ در سوره ص، شیطان در کسی که خالص شده نمیتواند راه پیدا کند.
توجه نکردن به وسوسهها
یکی از راههای غلبه بر شیطان آن است که انسان تلاش کند، به وسوسههای شیطان توجه نکرده و به آن عمل نکند. به گفته امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و عارف شیعه، وقتی انسان مدتی مخالفت شیطان را کرد و به وسوسههای او اعتنایی نکرد، طمعش از او بریده میشود. البته به گفته همراه با این مخالفت، تضرع و زاری به درگاه خدا و پناه بردن از شر شیطان به او لازم است.[۲]
انس با قرآن و دعا
تلاوت قرآن و انس با دعا یکی از راههای غلبه بر شیطان است. شهید مرتضی مطهری، عبادت، از جمله قرآن خواندن را در غلبه بر شیطان تأثیرگذار دانسته است. او از ذکرها و دعاهایی مانند «لا حول و لا قوه الا بالله» و «توکلت علی الحی الّذی لا یموت و الحمد لله الّذی لم یتخد صاحبه و لا ولداً و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له ولی من الذّل و کبّره تکبیراً» یاد کرده است.[۳]
مطالعه بیشتر
۱. آیت الله مظاهری حسینی، جهاد با نفس، ج۴، ۳، نشر انجمن اسلامی فرهنگیان قم، ۱۳۷۷ ش.
۲. ملامحسن فیض کاشانی، راه نجات با ترجمه رضا رجبزاده نشر پیام آزادی چاپ اول سال ۱۳۶۴ ش.
۳. جواد ملکی تبریزی، لقاء الله، انتشارات هجرت، چاپ ۲ سال ۱۳۶۹ ش.
۴. علامه سید محمد حسین طهرانی، رساله لبّ اللباب، انتشارات حکمت، ۱۳۶۶ ش.