گریه حضرت فاطمه(س) برای امام حسین(ع) تا قیامت: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== متن و ترجمه == | |||
[ | |||
{{عربی|...يا أبا بصير إذا نظرتُ إلى وُلْدِ الحسين أتاني ما لا أملكه بما اُتي إلى أبيهم وإليهم، يا أبا بصير إنّ فاطمة(س) لتبكيه وتشهق ، فتَزْفِر جهنَّم زَفْرَة لولا أنَّ الخَزَنة يسمعون بُكاءَها وقد استَعدُّوا لذلك مَخافة أنْ يخرج منها عُنُق أو يَشْرَر دُخانها فيحرق أهل الأرض فيَكْبَحونها ما دامَتْ باكية، و يزجُرونها ويستوثِقون من أبوابها مَخافةً على أهل الأرض، فلا تَسْكنْ حتّى يسكن صوتُ فاطمة(س)...}}<ref>ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ترجمه ذهنی تهرانی، انتشارات پیام حق، تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۷ ش. ص۲۶۳</ref> | |||
{{نقل قول|امام صادق(ع): ... ای ابا بصیر، فاطمه(س) بر امام حسین(ع) گریست و ضجّه زد و به دنبال آن جهنم فریادی کشید که فرشتگان حافظ و نگهبان بر آن، صدای گریه دوزخ را شنیدند و سریع آماده شدند آن را کنترل کنند، زیرا احتمال آن بود که از درون دوزخ آتش زبانه بکشد، یا دود آن بیرون رفته و اهل زمین را بسوزاند. بنابراین، تا زمانی که دوزخ گریان و نالان است، فرشتگانِ حافظ آن را مهار کرده و به دلیل نگرانی که برای اهل زمین دارند، آن را محافظت نموده و دربهای آن را محکم بستهاند؛ ولی با این همه، دوزخ ساکت و آرام نمیشود، مگر زمانی که صدای فاطمه(ع) آرام گردد…»}} | |||
احادیث دیگری نیز وجود دارد که ضمن اشاره به گریهی جانسوز فاطمه(س) برای فرزندش امام حسین(ع)، به آرام کردن او توسط نبی اکرم(ص) یا علی(ع) نیز اشاره دارد، مثل حدیثی از امام صادق(ع) که میفرماید: | احادیث دیگری نیز وجود دارد که ضمن اشاره به گریهی جانسوز فاطمه(س) برای فرزندش امام حسین(ع)، به آرام کردن او توسط نبی اکرم(ص) یا علی(ع) نیز اشاره دارد، مثل حدیثی از امام صادق(ع) که میفرماید: | ||
نسخهٔ ۱۷ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۳۳
متن و ترجمه
[
«...يا أبا بصير إذا نظرتُ إلى وُلْدِ الحسين أتاني ما لا أملكه بما اُتي إلى أبيهم وإليهم، يا أبا بصير إنّ فاطمة(س) لتبكيه وتشهق ، فتَزْفِر جهنَّم زَفْرَة لولا أنَّ الخَزَنة يسمعون بُكاءَها وقد استَعدُّوا لذلك مَخافة أنْ يخرج منها عُنُق أو يَشْرَر دُخانها فيحرق أهل الأرض فيَكْبَحونها ما دامَتْ باكية، و يزجُرونها ويستوثِقون من أبوابها مَخافةً على أهل الأرض، فلا تَسْكنْ حتّى يسكن صوتُ فاطمة(س)...»[۱]
« | امام صادق(ع): ... ای ابا بصیر، فاطمه(س) بر امام حسین(ع) گریست و ضجّه زد و به دنبال آن جهنم فریادی کشید که فرشتگان حافظ و نگهبان بر آن، صدای گریه دوزخ را شنیدند و سریع آماده شدند آن را کنترل کنند، زیرا احتمال آن بود که از درون دوزخ آتش زبانه بکشد، یا دود آن بیرون رفته و اهل زمین را بسوزاند. بنابراین، تا زمانی که دوزخ گریان و نالان است، فرشتگانِ حافظ آن را مهار کرده و به دلیل نگرانی که برای اهل زمین دارند، آن را محافظت نموده و دربهای آن را محکم بستهاند؛ ولی با این همه، دوزخ ساکت و آرام نمیشود، مگر زمانی که صدای فاطمه(ع) آرام گردد…» | » |
احادیث دیگری نیز وجود دارد که ضمن اشاره به گریهی جانسوز فاطمه(س) برای فرزندش امام حسین(ع)، به آرام کردن او توسط نبی اکرم(ص) یا علی(ع) نیز اشاره دارد، مثل حدیثی از امام صادق(ع) که میفرماید:
«فاطمه اطهر(س) در حالی به زائران امام حسین نظر میکند که تعداد: هزار پیغمبر، هزار صدّیق، هزار شهید و هزار هزار ملائکه کروبین با آن بانو هستند و او را در گریه کردن یاری مینمایند. فاطمه زهراء(س) ناله و فریادی میزند که کلیه ملائکه آسمانها به علت ناله آن بانو گریان میشوند. حضرت زهرای اطهر(س) آرام نمیشود تا اینکه پیامبر خدا(ص) میآید و به وی میفرماید: ای دخترم! تو کلّیّه ملائکه آسمانها را گریان نمودی و آنان را از تقدیس و تسبیح خدا بازداشتی. آرام باش تا آنان مشغول تقدیس و تسبیح باشند؛ زیرا خدا امر خود را اجرا خواهد کرد»[۲]
بررسی سند حدیث:
در میان روات سلسله سند حدیثی که در ابتدا آوردیم، شخصی است به نام: عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ که نجاشی او را ضعیف غال (غلو کننده) مینامد و ابن غضائری او را ضعیف، مرتفع القول و از دروغگویان اهل بصره میشمارد.[۳] لذا این حدیث از احادیث ضعیف شمرده میشود و نمیتوان به آن اطمینان نمود.
اگر چه این روایت از حیث سندی ضعیف است، ولی از حیث دلالی با سایر احادیث و عقاید شیعه تضادی ندارد که در ادامه، بیشتر روشن خواهد شد.
پاسخ به سؤال ب:
اولاً: مگر مادران سایر شهدا بر فرزندشان گریه نمیکنند با اینکه میدانند که فرزندشان زنده است و در نزد خدا از روزی او تناول میکنند: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ.[۴]
گریه نشانه عاطفه، عشق، سوز و معرفت است و مظلومیّت یک دلیل معنوی برای گریه است و زمان و مکان نمیشناسد، لذا روایاتی زیادی وجود دارد که فرشتگان و آسمانیان بر امام حسین(ع) گریه میکنند، همچنین روایات زیادی است که پیامبر اکرم و علی(ع) فاطمه زهرا(س) امام حسن(ع) قبل از شهادت امام حسین(ع) بر ایشان گریه کردند[۵] تا چه رسد بعد از شهادتش؛ بنابراین گریهی حضرت زهرا(س) برای امام حسین(ع) قبل از قیامت چیز بعیدی نیست.
ثانیاً: انسان تا رسیدن قیامت، در عالم برزخ قرار دارد و این عالم، تا حدودی ویژگیهای دنیا را نیز دارد.
«میان دنیا وآخرت تفاوتی بنیادی وجود دارد. انسان باید از دنیا به آخرت پا بگذارد و این دو سرا، از هر نظر با یکدیگر متفاوتاند. انتقال به جایی، که با جای پیش متفاوت است، آنگاه تحمّلپذیر است که مرحلهای میانی در کار باشد؛ یعنی جایی که پارهای از ویژگیهای هر دو جا را دارا باشد. عالم برزخ این چنین است و مرحلهای است میان دنیا و آخرت… جهان برزخ نیز- همانند زمین- صبح و شام دارد (مؤمن/ ۴۶) و عمری مشخص که تا ظهور قیامت است. برزخیان همانند زندگان- امّا متناسب با زندگی برزخی- میخورند و میآشامند و با یکدیگر سخن میگویند و نشست و برخاست دارند. چون روحی از دنیا به برزخ میرسد، برزخیان به استقبالش میشتابند و اخبار زندگان را از او میگیرند»[۶] لذا شاد شدن، گریه کردن و … از ویژگیهای عالم برزخ است و تا وقتی که خداوند قیامت را ایجاد نکند، همچنان غم و اندوه مصیبت امام حسین(ع) بر دوش مادرش و اهل بیت(ع) سنگینی میکند چنانکه اگر فاطمه زهرا(ع) در دنیا بودند یقیناً بر مصائب فرزندش امام حسین(ع) گریه میکردند_چنانکه مادران سایر شهدا نیز چنین میکنند_ در عالم برزخ نیز بر امام حسین(ع) گریه خواهند کرد، اگرچه میدانند که امام حسین(ع) در پیشگاه خداست، زیرا هنوز انتقام خون سیّدالشهدا(ع) از قاتلین واقعی آن حضرت، گرفته نشده است؛ تا اینکه قیامت برسد و قصاص در خور قاتلین امام(ع)، موجب تسکین دل اهلبیت(ع) شود.
پیامبراکرم(ص) میفرماید: چون روز قیامت فرا رسد، دخترم فاطمه(س)، به همراه جمعی از بانوانی- که با او نسبتی دارند- قدم در محشر میگذارند، و از جانب حق به او خطاب میشود که وارد بهشت شو! گوید که: قدم در بهشت نمیگذارم، مگر آنکه بدانم پس از من بر سر فرزندم- حسین علیه السّلام- چه آوردند، به او خطاب میشود که: در میانه محشر نگاه کن! و او حسین علیه السّلام را مینگرد که به پا خاسته ولی سر در بدن ندارد، دخترم- فاطمه (با دیدن این صحنه دلخراش) شیون میکند و من نیز با شنیدن شیون او، فریاد برآورم و بخروشم، و بر اثر ضجّه و بیقراریهای ما، همه فرشتگان به فریاد آیند، و خداوند به خاطر بیتابی ما به قهر آید و از سر خشم به نوعی از آتش (دوزخ) که «هبهب» نام دارد و هزار سال (به امر خدا در آن) دمیدهاند، لحظهای از افروختن بازنمانده است و هیچ غم و اندوهی از (گرفتاران به) آن جدا نمیشود فرمان میدهد که قاتلان حسین را- اگر چه حاملان قرآن باشند- در کام خود فرو کشد، و چون چنین کنند به خروش آید و آنان نیز خروشیدن آغاز کنند، با نعره او هم آوا شوند و با غرّش او در غرّش آیند، آنگاه سخن در آیند و با زبانی گویا و کلامی رسا (به ناله در آیند) که: پروردگارا! چرا پیش از آنکه بت پرستان را به این آتش (هبهب) کیفر دهی، به عقوبت ما پرداختی و آن را بر ما چیره ساختی؟! به آنان از جانب پروردگار خطاب میشود که: براستی، آن که میداند با کسی که نمیداند، همانند و برابرست.[۷]
ثالثاً: فضائلی که برای گریه کنندگان بر ابا عبدالله(ع) در روایات وارد شده است را نمیتوان فقط مختص اهل زمین دانست، خصوصاً مختص کسانی که بعد از شهادت امام حسین(ع) در دنیا زنده بودند و بر ایشان گریه کردند، بلکه مؤمنینی که قبل از امام حسین(ع) از دنیا رفتند، چه پیامبران و اوصیا و چه پیروان آنها، همه دوست دارند بر آن فیض، نایل شوند، پس اگر گریه آنها بعید نباشد، گریه فاطمه زهرا(س) نیز نباید بعید به نظر بیاید.
پاسخ به سؤال ج:
اولاً: مقایسه حضرت زهرا(س) با سایر مادران شهدا قیاس مع الفارق است، زیرا او نه تنها سرور تمام مادران شهداست، بلکه سرور تمام زنهای عالم است.[۸] و واقعاً اگر فاطمه(س) بر اهل زمین نفرین کند خداوند به خاطر مقامی که حضرت فاطمه(س) در پیشگاهش دارد، به یقین دعایش را مستجاب خواهد نمود امّا فاطمه(س) سایه رحمت و فرزند رحمه للعالمین(ص) است خصوصاً برای محبّانش، چنانکه پیامبر(ص) میفرماید: من دختر خودم را فاطمه نام نهادم به این جهت که حقتعالی او و دوستان او را از آتش منع میکند[۹] خداوند در مورد فاطمه و پدرش و همسرش و فرزندانش میفرماید: لَوْلَاهُمْ مَا خَلَقْتُکَ وَ لَا خَلَقْتُ الْجَنَّه وَ النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ الْأَرْض (اگر آنها را خلق نمیکردم نه بهشت و جهنمی خلق میکردم و نه آسمان و زمینی را)[۱۰]و یقیناً جایگاهی که او درپیش خدا دارد برای ما غیرقابل درک است و رضایت او رضایت خداست: إِنَّ اللَّهَ یَرْضَی لِرِضَاکِ وَ یَغْضَبُ لِغَضَبِک.[۱۱] لذا گریه بر مصائب اهل بیت(ع) در اوج عبادات است: نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ، وَ هَمُّهُ لِأَمْرِنَا عِبَادَه.[۱۲](نفس شخص اندوهگین به خاطر ستمی که بر ما رفته به منزله تسبیح است، و اندوه او بخاطر ما عبادت است) و ذکر چنین احادیثی، ضمن نشان دادن نهایت مظلومیّت اهل بیت، بر اهمّیّت گریه و عزاداری برای اهل بیت(ع) تأکید میکند و ضمن رشد روحی و معنوی شیعیان، باعث پایداری شیعیان، در دفاع از حق و دین اسلام نیز میشود.
ثانیاً: مقایسهی فرزند فاطمه(س) یعنی امام حسین(ع)، با سایر شهدا نیز مع الفارق است؛ زیرا او، یکی از دو سرور جوانان اهل بهشت است.[۱۳] چنانکه تمام شهدای کربلا جان خویش را فدای او کردند و همچنین هیچ شهیدی به مظلوممیت او نیست، چراکه در نیم روزی او و تمام مردان خویشاند او و یاران باوفایش را به فجیعترین شکل به شهادت رساندند و هیچ روزی به سختی روز عاشورا نبوده است: ْ لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّه(ع)[۱۴]و از سوی دیگر او امام شیعیان و یکی از معصومین(ع) است که واقعاً هیچ گناهی در طول عمر شریفش از او سر نزده بود و هدفی که او برای قیام علیه ظلم و ظالم داشت فوقالعاده بزرگ بود، در حالی که خیلی از شهدای حال حاضر، نه معصومند نه امامند و نه هدفی چون هدف امام حسین داشتند و نه مثل او قیام کردند و نه مثل او مظلومانه به شهادت رسیدهاند. و به عبارتی دیگر، در واقع امام حسین(ع) به شهادت آبرو داد در حالی که شهدای امروز با شهادت به آبرو رسیدهاند. «ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا»
ثالثاً: مردم قدردان شهدا هستند و ضمن تشیع باشکوه پیکر شهدا، هر سال یادوارههای متعدّدی برای ایشان میگیرند، ولی آنچه که در پیشگاه خداست افضل و برتر است و اجر پاداشی که خدا برای آنها و پدر و مادر صبورشان در نظر گرفته است، قابل درک برای اهل زمین نیست و باید رفت و دید، و خوشا به سعادت کسانی که با شهادت از دنیا میروند.
رابعاً: اگر برای حضرت زهرا(س) چیزی را اثبات میکنیم، این دلیل نمیشود که از سایر مادران شهدا چیزی را نفی کنیم؛ چه بسا حال برخی از مادران شهدا نیز مثل حال زهراء(س) باشد و ما خبر از عالم آخرت نداریم، امّا اگر واقعاً از مادر شهدا بپرسیم که فرق تو و حضرت زهرا(س) و فرق فرزند شهیدت با فرزند شهید حضرت زهرا(س) چیست؟ به یقین خواهد گفت: من فدای زهرایم و فرزندم فدای فرزند زهرا(س) است.
منابع
- ↑ ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ترجمه ذهنی تهرانی، انتشارات پیام حق، تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۷ ش. ص۲۶۳
- ↑ علامه مجلسی، زندگانی حضرت امام حسین(ع)(ترجمهی جلد ۴۵ بحارالأنوار)، نجفی، محمد جواد، اسلامیه، تهران، چاپ سوم، ۱۳۶۴ ش. ص۲۵۸
- ↑ معجمرجالالحدیث، ج: ۱۰ ص: ۲۴۲ شماره راوی: ۶۹۵۱
- ↑ سورهی آلعمران، آیه۱۶۹(هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند، مرده مپندار، بلکه زندهاند که نزد پروردگارشان روزی داده میشوند)
- ↑ ب مراجعه کنید به بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۲۳ الی ۲۵۰
- ↑ فرهنگ شیعه، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، زمزم هدایت، چ: دوّم، قم، ۱۳۸۶ ش، ص ۱۵۸
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الشریف الرضی للنشر، قم، چاپ: دوم، ۱۴۰۶ ق. ص۲۱۷
- ↑ علامه مجلسی، بحار الأنوار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ: دوم، ۱۴۰۳ ق. ج۸؛ ص۲۲
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا علیه السلام، نشر جهان، تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۸ق. ج۲؛ ص۴۶
- ↑ بحارالانوار، ج۱۱؛ ص۱۶۵
- ↑ همان، ج۳۰؛ ص۳۴۷
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، دار الحدیث - قم، چاپ: اول، ق۱۴۲۹. ج۳؛ ص۵۷۲
- ↑ بحارالانوار، ج۱۷؛ ص۲۴۲
- ↑ همان، ج۴۵؛ ص۲۱۸