جایگاه انسان در قرآن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}قرآن، انسان را تکریم کرده و گرامی داشته است. جان و مال و آبروی انسان ارزشمند است و تمام دنیا برای او آفریده شد. بدو علم اسماء آموخته شد و خداوند او را خلیفه خود بر زمین قرار داد. | {{پاسخ}}قرآن، انسان را تکریم کرده و گرامی داشته است. جان و مال و آبروی انسان ارزشمند است و تمام دنیا برای او آفریده شد. بدو علم اسماء آموخته شد و خداوند او را خلیفه خود بر زمین قرار داد. | ||
سراسر قرآن خطاب به انسان است و درباره نقش، حقوق و تکالیف او در زمین صحبت می کند. | |||
== کرامت انسان == | == کرامت انسان == | ||
{{قرآن|وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ|ترجمه=و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم.|سوره=اسراء|آیه=۷۰}} | یکی از آیات مهم قرآن درباره تکریم انسان آیه ۷۰ سوره اسراء است: {{قرآن|وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ|ترجمه=و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم.|سوره=اسراء|آیه=۷۰}} در تفسیر این آیه گفتهاند: «روح انسان علاوه بر امتيازات جسمى مجموعهاى است از استعدادهاى عالى و توانايى بسيار براى پيمودن مسير تكامل بطور نامحدود.»<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱۲، صفحه ۱۹۸</ref> بعضی دلیل این تکریم را اعطاى قوه عقل و نطق و استعدادهاى مختلف و آزادى اراده میدانند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱۲، صفحه ۱۹۸</ref> | ||
== | == فضیلت انسان بر دیگر موجودات == | ||
در مورد فضیلت انسان بر سایر موجودات در آیه {{قرآن|وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا|ترجمه=و آنها را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى آشكار داديم.|سوره=اسراء|آیه=۷۰}} مباحث مختلفی گفته شده است. علامه طباطبایی می فرماید: «انسان در ميان ساير موجودات عالم خصوصيتى دارد كه در ديگران نيست، و آن داشتن نعمت عقل است. و معناى تفضيل انسان بر ساير موجودات اين است كه در غير عقل از ساير خصوصيات و صفات هم انسان بر ديگران برترى داشته و هر كمالى كه در ساير موجودات هست حد اعلاى آن در انسان وجود دارد.»<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۵</ref> | |||
علامه طباطبایی در ادامه تفسیر این آیه میفرماید: «بنى آدم در ميان ساير موجودات عالم، از يك ويژگى و خصيصهاى برخوردار گرديده و به خاطر همان خصيصه است كه از ديگر موجودات جهان امتياز يافته و آن عقلى است كه به وسيله آن حق را از باطل و خير را از شر و نافع را از مضر تميز میدهد. و اما اينكه مفسرين گفتهاند و يا روايتى هم بر طبقش رسيده كه مقصود از آن خصيصه مساله "نطق و گويايى" است، و يا "بر دو پا راه رفتن"، و يا "انگشت داشتن" است كه با آنها به دلخواه خود كار كند، و يا عبارت از" خوردن با دست" و يا" قدرت بر نوشتن" و يا" خوش تركيبى" و" حسن صورت"، و يا "تسلط بر ساير مخلوقات و تسخير آنها" است و يا آنكه "خداوند پدر ايشان- آدم- را به دست خود خلق كرده"، و يا "هم چون خاتم انبيا محمد (ص)، پيغمبرى را براى آنان برانگيخته و يا آنكه "به خاطر همه اينها"يى است كه گفته شد هيچيك صحيح نيست، بلكه روايات اينها را به عنوان مثل ذكر كرده نه اينكه مراد از آن خصيصه اينها باشد.»<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۵</ref> | |||
== آزادی انسان == | |||
نسخهٔ ۶ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۹
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
جایگاه انسان را در قرآن و روایات بیان کنید؟
قرآن، انسان را تکریم کرده و گرامی داشته است. جان و مال و آبروی انسان ارزشمند است و تمام دنیا برای او آفریده شد. بدو علم اسماء آموخته شد و خداوند او را خلیفه خود بر زمین قرار داد.
سراسر قرآن خطاب به انسان است و درباره نقش، حقوق و تکالیف او در زمین صحبت می کند.
کرامت انسان
یکی از آیات مهم قرآن درباره تکریم انسان آیه ۷۰ سوره اسراء است: ﴿وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ؛ و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم.﴾(اسراء:۷۰) در تفسیر این آیه گفتهاند: «روح انسان علاوه بر امتيازات جسمى مجموعهاى است از استعدادهاى عالى و توانايى بسيار براى پيمودن مسير تكامل بطور نامحدود.»[۱] بعضی دلیل این تکریم را اعطاى قوه عقل و نطق و استعدادهاى مختلف و آزادى اراده میدانند.[۲]
فضیلت انسان بر دیگر موجودات
در مورد فضیلت انسان بر سایر موجودات در آیه ﴿وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا؛ و آنها را بر بسيارى از آفريدههاى خود برترى آشكار داديم.﴾(اسراء:۷۰) مباحث مختلفی گفته شده است. علامه طباطبایی می فرماید: «انسان در ميان ساير موجودات عالم خصوصيتى دارد كه در ديگران نيست، و آن داشتن نعمت عقل است. و معناى تفضيل انسان بر ساير موجودات اين است كه در غير عقل از ساير خصوصيات و صفات هم انسان بر ديگران برترى داشته و هر كمالى كه در ساير موجودات هست حد اعلاى آن در انسان وجود دارد.»[۳]
علامه طباطبایی در ادامه تفسیر این آیه میفرماید: «بنى آدم در ميان ساير موجودات عالم، از يك ويژگى و خصيصهاى برخوردار گرديده و به خاطر همان خصيصه است كه از ديگر موجودات جهان امتياز يافته و آن عقلى است كه به وسيله آن حق را از باطل و خير را از شر و نافع را از مضر تميز میدهد. و اما اينكه مفسرين گفتهاند و يا روايتى هم بر طبقش رسيده كه مقصود از آن خصيصه مساله "نطق و گويايى" است، و يا "بر دو پا راه رفتن"، و يا "انگشت داشتن" است كه با آنها به دلخواه خود كار كند، و يا عبارت از" خوردن با دست" و يا" قدرت بر نوشتن" و يا" خوش تركيبى" و" حسن صورت"، و يا "تسلط بر ساير مخلوقات و تسخير آنها" است و يا آنكه "خداوند پدر ايشان- آدم- را به دست خود خلق كرده"، و يا "هم چون خاتم انبيا محمد (ص)، پيغمبرى را براى آنان برانگيخته و يا آنكه "به خاطر همه اينها"يى است كه گفته شد هيچيك صحيح نيست، بلكه روايات اينها را به عنوان مثل ذكر كرده نه اينكه مراد از آن خصيصه اينها باشد.»[۴]
آزادی انسان
دنیا برای انسان
خداوند تمام هستی و موجودات و زمین و آسمان را برای انسان میداند و میفرماید: ﴿هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً؛ خداوند تمام چیزهایی که در زمین وجود دارد را برای انسان خلق نموده است﴾(بقره:۲۹) ﴿وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ؛ زمین را برای مردم قرار داد.﴾(الرحمن:۱۰) ﴿وَ الْخَیْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوها وَ زِینَه؛ و اسبان و استران و خران را آفرید تا بر آنها سوار شوید و زینت و تجملی برای شماست.﴾(نحل:۸)
انسان و خلیفه الهی﴿وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَه إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَه؛ و (به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روی زمین، جانشینی (نمایندهای) قرار خواهم داد.﴾(بقره:۳۰)
بالاترین ظرفیت پذیرش معلومات در میان مخلوقات﴿وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلائِکَه فَقالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ؛ سپس علم اسماء را همگی به حضرت آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست میگویید، اسماء اینها را به من خبر دهید.﴾(بقره:۳۱)
انسان و فطرت خداگرایی﴿إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ …؛ (حضرت ابراهیم(ع) فرمود:) همانا من با فطرت درونی خودم، رو به سوی خدا آوردم؛﴾(انعام:۷۹)
انسان دو بعدی (جسم، روح)﴿فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی؛ هنگامی که کار او را به پایان رساندم و در او از روح خود دمیدم﴾(حجر:۲۹)
انسان آزاد و امانتدار﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَه عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها …؛ ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهی) را به آسمان و زمین و کوهها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتهاند و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید.﴾(احزاب:۷۲)
انسان دارای وجدان اخلاقی﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها؛ سپس فجور و تقوی (شر و خیرش) را به او الهام کرده است.﴾(شمس:۸)
خلقت انسان برای آگاهی از قدرت و شناخت خداوند﴿اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍقدیر﴾[۵] خداوند کسی است که هفت آسمان را آفرید و زمین را نیز همانند آن آفرید. فرمان او پیوسته فرود میآید تا بدانید خداوند بر همه چیز تواناست.
مطالعه بیشتر
۱. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، طباطبایی، تفسیرالمیزان، ذیل آیات مربوطه در متن.
۲. معارف قرآن، مصباح یزدی، مؤسسه در را ه حق، قم، ص۱۵۹.
۳. مجله صباح، شماره ۹–۱۰، مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه، قم، ص۷۴–۶۸.
۴. مرتضی مطهری، مقدمه ای به جهان بینی اسلامی، انسان در قرآن، ص۲۴۸–۲۵۳.
منابع