حدیث بوسیدن پیشانی مؤمن: تفاوت میان نسخهها
(←سند) |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==سند== | ==سند== | ||
حدیث بوسیدن پیشانی مؤمن در کتاب الکافی از امام صادق(ع) نقل شده است. در سند این روایت، ابو علی اَشْعَری، حسن بن علی کوفی و عُبَیْس بن هِشام وجود داردند که هر سه شیعه، ثقه و جلیلالقدر هستند.<ref>رک: نرم افزاردرایه، ذیل این افراد.</ref> ولی راوی چهارم حسین بن احمد مِنْقَری،<ref>رک: رجال النجاشی، ص۵۳؛ رجال الطوسی، ص۳۳۵؛ رجال ابن داوود، ص۴۴۳؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۳۱۶ و ….</ref> و راوی پنجم یونس بن ظَبْیان ضعیف شمرده شدهاند.<ref>رک: رجال النجاشی، ص۴۴۸؛ رجال الکشی، ص۳۶۳؛ رجال ابن الغضائری، ج۱، ص۱۰۱؛ رجال ابن داوود، ص۵۲۷؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۲۶۶ و ….</ref> بنابراین این حدیث از نظر سندی ضعیف است. | حدیث بوسیدن پیشانی مؤمن در کتاب [[الکافی (کتاب)|الکافی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است. در سند این روایت، ابو علی اَشْعَری، حسن بن علی کوفی و عُبَیْس بن هِشام وجود داردند که هر سه شیعه، ثقه و جلیلالقدر هستند.<ref>رک: نرم افزاردرایه، ذیل این افراد.</ref> ولی راوی چهارم حسین بن احمد مِنْقَری،<ref>رک: رجال النجاشی، ص۵۳؛ رجال الطوسی، ص۳۳۵؛ رجال ابن داوود، ص۴۴۳؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۳۱۶ و ….</ref> و راوی پنجم یونس بن ظَبْیان ضعیف شمرده شدهاند.<ref>رک: رجال النجاشی، ص۴۴۸؛ رجال الکشی، ص۳۶۳؛ رجال ابن الغضائری، ج۱، ص۱۰۱؛ رجال ابن داوود، ص۵۲۷؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۲۶۶ و ….</ref> بنابراین این حدیث از نظر سندی ضعیف است. | ||
==نور معرفت در چهره مؤمن== | ==نور معرفت در چهره مؤمن== | ||
[[ملاصالح مازندرانی]] در شرح حدیث بوسیدن پیشانی مؤمن، نوری که در مؤمن وجود دارد را نور معرفت، ایمان، اخلاق و عمل دانسته است. به گفته او، منظور از «تُعْرَفُون؛ شناخته میشوند» فرشتگان و افراد صالح هستندکه با نگاه به سیمای مؤمن، آن نور را دیده و او را میشناسند.<ref>مازندرانی، محمد صالح، شرح الکافی-الأصول و الروضه، تهران، المکتبه الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۲ق، ج۹، ص۶۰.</ref> به نظر علامه مجلسی نیز، لازم نیست نور مؤمن را هم بشناسند؛ بلکه فرشتگان و معصومان(ع) آن را میشناسند و ممکن است مؤمنان کامل نیز آنها را بشناسند. به گفته او، عبارت «تُعْرَفُون» اشاره به آیه ۲۹ سوره فتح دارد.{{یادداشت}} | |||
علامه مجلسی نیز مینویسد: «تُعْرَفُونَ» اشاره به آیه قرآن کریم دارد که میفرماید: «سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ»<ref>فتح/ ۲۹.</ref> و لازم نیست این نور را همه بشناسند و بلکه ملائکه و معصومین آن را میشناسند و ممکن است مؤمنان برجسته و ایمان کامل نیز آنها را بشناسند.<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۹، ص۷۸.</ref> | علامه مجلسی نیز مینویسد: «تُعْرَفُونَ» اشاره به آیه قرآن کریم دارد که میفرماید: «سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ»<ref>فتح/ ۲۹.</ref> و لازم نیست این نور را همه بشناسند و بلکه ملائکه و معصومین آن را میشناسند و ممکن است مؤمنان برجسته و ایمان کامل نیز آنها را بشناسند.<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۹، ص۷۸.</ref> |
نسخهٔ ۱۵ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۸
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
امام صادق -علیه السلام- میفرمایند: «إِنَّ لَکُمْ لَنُوراً تُعْرَفُونَ بِهِ فِی الدُّنْیَا حَتَّی إِنَّ أَحَدَکُمْ إِذَا لَقِیَ أَخَاهُ قَبَّلَهُ فِی مَوْضِعِ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ» «... پیشانی را ببوسید که محل نور است» منظور امام چه نوری میباشد؟
روایت از نظر سند ضعیف و قابل اعتماد نیست و بر فرض قبول مراد از نور، نور معرفت و ایمان است که ملائکه الهی، رسول خدا، ائمه اطهار و مؤمنان وارسته، آن نور را میشناسند.
حدیث و ترجمه
«عن ابی عبدالله(ع): إِنَّ لَکُمْ لَنُوراً تُعْرَفُونَ بِهِ فِی الدُّنْیَا حَتَّی إِنَّ أَحَدَکُمْ إِذَا لَقِیَ أَخَاهُ قَبَّلَهُ فِی مَوْضِعِ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ».[۱]
« | امام صادق(ع): «شیعیان نوری دارند که در دنیا با آن نور شناخته میشوند و وقتی با همدیگر ملاقات میکنند، سزاوار است که پیشانی هم را ببوسند؛ چرا که محل نور در پیشانی شیعه است». | » |
سند
حدیث بوسیدن پیشانی مؤمن در کتاب الکافی از امام صادق(ع) نقل شده است. در سند این روایت، ابو علی اَشْعَری، حسن بن علی کوفی و عُبَیْس بن هِشام وجود داردند که هر سه شیعه، ثقه و جلیلالقدر هستند.[۲] ولی راوی چهارم حسین بن احمد مِنْقَری،[۳] و راوی پنجم یونس بن ظَبْیان ضعیف شمرده شدهاند.[۴] بنابراین این حدیث از نظر سندی ضعیف است.
نور معرفت در چهره مؤمن
ملاصالح مازندرانی در شرح حدیث بوسیدن پیشانی مؤمن، نوری که در مؤمن وجود دارد را نور معرفت، ایمان، اخلاق و عمل دانسته است. به گفته او، منظور از «تُعْرَفُون؛ شناخته میشوند» فرشتگان و افراد صالح هستندکه با نگاه به سیمای مؤمن، آن نور را دیده و او را میشناسند.[۵] به نظر علامه مجلسی نیز، لازم نیست نور مؤمن را هم بشناسند؛ بلکه فرشتگان و معصومان(ع) آن را میشناسند و ممکن است مؤمنان کامل نیز آنها را بشناسند. به گفته او، عبارت «تُعْرَفُون» اشاره به آیه ۲۹ سوره فتح دارد.
علامه مجلسی نیز مینویسد: «تُعْرَفُونَ» اشاره به آیه قرآن کریم دارد که میفرماید: «سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ»[۶] و لازم نیست این نور را همه بشناسند و بلکه ملائکه و معصومین آن را میشناسند و ممکن است مؤمنان برجسته و ایمان کامل نیز آنها را بشناسند.[۷]
منابع
- ↑ کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۲، ص۱۸۵، بَابُ التَّقْبِیلِ، حدیث۱.
- ↑ رک: نرم افزاردرایه، ذیل این افراد.
- ↑ رک: رجال النجاشی، ص۵۳؛ رجال الطوسی، ص۳۳۵؛ رجال ابن داوود، ص۴۴۳؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۳۱۶ و ….
- ↑ رک: رجال النجاشی، ص۴۴۸؛ رجال الکشی، ص۳۶۳؛ رجال ابن الغضائری، ج۱، ص۱۰۱؛ رجال ابن داوود، ص۵۲۷؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۲۶۶ و ….
- ↑ مازندرانی، محمد صالح، شرح الکافی-الأصول و الروضه، تهران، المکتبه الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۲ق، ج۹، ص۶۰.
- ↑ فتح/ ۲۹.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۹، ص۷۸.