تعاریف ایمان نخبهگرایانه یا عمومی: تفاوت میان نسخهها
(جایگزینی متن - ' | ارجاعات =' به ' | ارجاعات = | بازبینی نویسنده = ') |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = کلام | | شاخه اصلی = کلام | ||
|شاخه فرعی۱ = کلام جدید | | شاخه فرعی۱ = کلام جدید | ||
|شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله |
نسخهٔ ۱۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۰
آیا تعاریف از ایمان نخبه گرایانه است یا برای عموم مردم مناسب است؟
نخبهگرا بودن یعنی تعریف تنها شامل تعدادی از نخبگان شود. «رویارویی مجذوبانه با خداوند»، تعریف محمد مجتهد شبستری، به اقرار او نخبهگرایانه است؛[۱] چنانکه تعریف مصطفی ملکیان که ایمان را به «دویدن در پی آواز حقیقت» تعریف نموده نیز چنین است. اما تعریف به معرفت قلبی در تعریف سنتی و برگرفته از قرآن و روایات معصومین(ع) و به معنای امید در تعریف عبدالکریم سروش، عمومیت دارد و تنها شامل نخبگان نمیشود.[۲]
در تعریف ایمان در قرآن نیز این ایراد گرفته میشود که لحن قرآن در باب ایمان، نخبهگرایانه است. آنجا که میگوید ﴿وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ؛ لکن بیشتر مردمان به آن ایمان نمیآورند.﴾(هود:۱۷ رعد:۱) یا ﴿وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ؛ و بیشترشان به خدا ایمان نیاورند بلکه همچنان مشرکند.﴾(یوسف:۱۰۶) از این آیات مختص بودن ایمان برای نخبگان نتیجه گرفته میشود.
اما باید توجه داشت بیشتر این نمونهها که حدود هفتاد آیه است درباره علم است ﴿وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ؛ لیکن اکثر مردم بر این حقیقت آگاه نیستند.﴾(اعراف:۱۸۷) و پس از آن، موضوع درباره شکر است؛ ﴿وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ؛ لیکن بیشتر مردم شکرگذار نیستند.﴾(غافر:۶۱)
در توضیح میتوان چنین گفت که:
- در بیشتر این نمونهها از تعبیر «اکثرهم» استفاده شده که همراه با ضمیر است و این ضمایر اشاره به اقوام سابق دارد؛ پس معنا چنین است که مثلا «اکثر قوم ابراهیم چنیناند»، و به این ترتیب عمومیت ندارد.
- در آن نمونههایی که آیه ناظر به ایمان بوده و عمومیت نیز داشته باشد، مراد ایمان کامل و توحید ناب است.[۳] به تعبیر دیگر ایمان مراتبی دارد و مرتبه بالا و کامل آن تنها در افرادی نادر پدید میآید. ایمان مراتبی دیگر نیز دارد که شامل غیر نخبگان هم میشود.
- باید میان تعریف محدود و کم بودن مصداق، تفاوت گذاشت. بدین معنا که گاه از ابتدا تعریف ایمان چنان محدود بیان شده که مصادیق نادری داشته باشد؛ اما زمانی تعریف به خودی خود عمومیت دارد، ولی مصادیق خالص آن اندکاند. با توجه به این نکته باید گفت تعریف ایمان به معنای، معرفت قلبی، در عین حال که تعریفی پیشینی یعنی مبتنی بر تعریف قرآن و سنت از ایمان است، به کار هدایت جامعه میآید، و عمومیت لازم را نیز داراست؛ هرچند مصداق خالص و تمامعیار آن بسیار اندک باشد.