کشتار کودکان بیگناه با ولادت حضرت موسی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{جا:ویرایش}} {{سوال}} به خاطر حضرت موسي ـ عليه السلام ـ كه متولد مي...» ایجاد کرد) |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }} | {{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
به خاطر حضرت | به خاطر حضرت موسی ـ علیه السلام ـ که متولد میشود، این همه بچه کشته میشود. گناه این کودکان چه بود؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
بدون | بدون شک کودکان هیچ گناهی را مرتکب نشده بودند و تردیدی وجود ندارد که آنها بی گناه کشته شدند؛ بنابراین اگر محتوای پرسش شما، گناه کودکان باشد مثل این است که بپرسید چرا امروز در عصر ما این همه انسان بی گناه کشته میشوند؟! | ||
اما ظاهر سؤال | اما ظاهر سؤال چنین نشان میدهد که به عمل و کار یکی از سه شخص متعرض هستید: | ||
۱. خداوند: در | ۱. خداوند: در این فرض پرسش به این صورت طرح خواهد شد که، با وجود عدل و حکمت خداوند، چرا به خاطر اینکه پیامبری را به پیامبری مبعوث نماید. جان این همه انسان بی گناه را در معرض خطر قرار میدهد؟ | ||
پاسخ شبهه | پاسخ شبهه نیز، به این صورت است که تا آن مقدار که ما از افعال خداوند آگاهی داریم، او میان دو امر مخیّر بود: یا باید اقدامی در جهت فرستادن پیامبر نمیکرد و مردم را در گمراهی رها مینمود، یا با ارسال پیامبر که قطعاً با مرگ و کشته شدن انسانهایی بی گناه همراه بود، عده ای را هدایت مینمود. امّا منطق قرآن به ما میگوید که راه دوم را باید اختیار میکرد. چون اولاً: امر هدایت انسانها که برای ایشان زندگی سعادت مند جاویدان را به ارمغان میآورد، بسیار ارزشمند تر از به خطر افتادن جان و حیات چند روزه دنیا میباشد. خداوند برای اینکه بر معاندین، حجتش را تمام نماید تا در روز قیامت با برهان و حجت به عذاب ایشان بپردازد و راه هدایت را برای کسانی که آمادگی هدایت را دارند، هموار سازد، باید پیامبر میفرستاد. | ||
ثانیاً: بچهها و کودکانی که در مسیر این هدایت الهی جان خود را از دست دادند نیز، همانند شهیدانی که آگاهانه جان شان را در راه دوست قربانی میکنند، مطابق روایات از اجر و ثواب بهرهمند میشوند.<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ هـ ق، ج۳، ص۴۹۰. و کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ هـ ش، ج۵، ص۳۳۴.</ref> و بنابراین، باختن جان دنیایی برای آنها زیان و ضرر به حساب نمیآید. البته برای درک این مطلب لازم است که با منطق قرآن آشنا شد و زندگی را فقط در همین دنیا و سرمایه را به همین حیات چند روزه منحصر ندانست. | |||
ممکن است اصل اعتراض این باشد که چرا خداوند پیامبرش را به گونه ای مبعوث نکرد که جان آن همه بچه بی گناه به خطر نیافتد؟ | |||
پاسخ آنست | پاسخ آنست که خداوند براساس علم و حکمتش، در کارهایش سنّت و شیوه خاصی را تعقیب میکند؛ و در این سنّت خداوند تغییری رخ نمیدهد.<ref>فلن تجد لسنه الله تبدیلاً و لن تجد لسنه الله تحویلاً. فاطر/ ۴۳.</ref> خداوند باید پیامبری را در همان جامعه و آشنا با فرهنگ همان جامعه، از راه طبیعی بوجود میآورد. از طرفی با توجه به علم کهانت که در گذشته رایج بود و بعضی از حوادث آینده را پیش گویی میکرد، ستمگران از وجود این پیامبران در آینده نزدیک، آگاه شدند، و برای اینکه جلو اراده خدا را بگیرند اقدام به کشتن بچههای بی گناه کردند. خداوند برای اینکه از طرفی اراده خودش را محقق سازد، و از طرفی نشان دهد که اراده مستکبران در مقابل اراده خداوند تا چه اندازه بی بنیاد و ضعیف است، این پیامبران را به گونه ای به دنیا آورد که خود یک معجزه بود و نه تنها بطور معجزه آسا به دنیا آورد بلکه بهطور معجزه آسا و حتی در خانه دشمنش به تربیت ایشان پرداخت و حتی زمینه را بگونه ای مهیّا ساخت که دشمن خدا خود مربّی پیامبر خدا شد. | ||
۲. | ۲. ممکن است اعتراض متوجه پیامبران الهی باشد که گویا به خاطر آنها بود که این همه کشتار اتفاق افتاد. | ||
پاسخ | پاسخ این فرض از شبهه بسیار روشن است. مطابق اصول جرمشناسی، کسی مسئول کیفر جرم است که در انجام آن کار مجرمانه نقشی داشته باشد. پیامبران در این عمل نقشی نداشتند. | ||
۳. | ۳. ممکن است پرسش متوجه فرعون و نمرود باشد؛ که در این صورت پرسش کاملاً برحقی است و از همه مستکبرانی که دست به جنایت میزنند و به خاطر حفظ قدرت شان جان انسانها را به بازی میگیرند، باید این پرسش را کرد و خداوند هم در این پرسش شریک خواهد بود و از قبل در قرآن فرمود که در قیامت از اطفال زنده بگور شده پرسیده خواهد شد که به کدامین جرم کشته شدهاند؟<ref>بایّ ذنب قتلت.</ref> | ||
مگر در | مگر در دنیای معاصر رژیمهای مستکبر برای قدرت شان موشک و بمب بر سر مردم بی گناه فرو نمیریزند؟! داستان ظلم داستان دیروز نیست، در همیشه تاریخ وجود داشته است. | ||
پایان سخن اینکه مردمانی که حضرت موسی ـ علیه السلام ـ و حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ به آنها تعلّق داشتند، قبل از تولد این پیامبران تحت انواع ظلم و ستم قرار داشتند و بنابراین مبعوث شدن ایشان عطیه و هدیّه الهی بود که آنها را از ظلم رهایی بخشند و کشته شدن بچهها نه ربطی به خدا دارد و نه حضرت موسی(ع) بلکه این فعل مجرمانه مربوط به سوء اختیار فرعون است و خدا نخواسته که جلوی اختیار انسان را بگیرد. | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
۱. | == مطالعه بیشتر == | ||
۱. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱، (عدل الهی)، انتشارات صدرا، قم. | |||
۲. | ۲. محمدتقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج۲، (درس شصت و هفتم) ص۴۲۳، (بحث حکمت و نظام احسن) شرکت چاپ و نشر بینالمللی سازمان تبلیغات اسلامی، دوم، ۱۳۷۹. | ||
۳. | ۳. محمدتقی مصباح یزدی، معارف قرآن ۳–۱، (بخش خداشناسی)، ص۹۶، (کلیات افعال الهی)، مؤسسه امام خمینی، سوّم، ۱۳۸۰ قم. | ||
۴. عبدالله | ۴. عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص۱۹۸، (بحث مبانی حقوق بشر)، نشر اسراء، دوم، ۱۳۷۷، قم. | ||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{پانویس}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = کلام | | شاخه اصلی = کلام | ||
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی | |شاخه فرعی۱ = عدل الهی | ||
|شاخه فرعی۲ = سایر مباحث | |شاخه فرعی۲ = سایر مباحث | ||
|شاخه فرعی۳ = | |شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = | ||
| تیترها = | | تیترها = | ||
| ویرایش = | | ویرایش = | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = | ||
| کیفیت = | | کیفیت = | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ ۴ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۱
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
به خاطر حضرت موسی ـ علیه السلام ـ که متولد میشود، این همه بچه کشته میشود. گناه این کودکان چه بود؟
بدون شک کودکان هیچ گناهی را مرتکب نشده بودند و تردیدی وجود ندارد که آنها بی گناه کشته شدند؛ بنابراین اگر محتوای پرسش شما، گناه کودکان باشد مثل این است که بپرسید چرا امروز در عصر ما این همه انسان بی گناه کشته میشوند؟!
اما ظاهر سؤال چنین نشان میدهد که به عمل و کار یکی از سه شخص متعرض هستید:
۱. خداوند: در این فرض پرسش به این صورت طرح خواهد شد که، با وجود عدل و حکمت خداوند، چرا به خاطر اینکه پیامبری را به پیامبری مبعوث نماید. جان این همه انسان بی گناه را در معرض خطر قرار میدهد؟
پاسخ شبهه نیز، به این صورت است که تا آن مقدار که ما از افعال خداوند آگاهی داریم، او میان دو امر مخیّر بود: یا باید اقدامی در جهت فرستادن پیامبر نمیکرد و مردم را در گمراهی رها مینمود، یا با ارسال پیامبر که قطعاً با مرگ و کشته شدن انسانهایی بی گناه همراه بود، عده ای را هدایت مینمود. امّا منطق قرآن به ما میگوید که راه دوم را باید اختیار میکرد. چون اولاً: امر هدایت انسانها که برای ایشان زندگی سعادت مند جاویدان را به ارمغان میآورد، بسیار ارزشمند تر از به خطر افتادن جان و حیات چند روزه دنیا میباشد. خداوند برای اینکه بر معاندین، حجتش را تمام نماید تا در روز قیامت با برهان و حجت به عذاب ایشان بپردازد و راه هدایت را برای کسانی که آمادگی هدایت را دارند، هموار سازد، باید پیامبر میفرستاد.
ثانیاً: بچهها و کودکانی که در مسیر این هدایت الهی جان خود را از دست دادند نیز، همانند شهیدانی که آگاهانه جان شان را در راه دوست قربانی میکنند، مطابق روایات از اجر و ثواب بهرهمند میشوند.[۱] و بنابراین، باختن جان دنیایی برای آنها زیان و ضرر به حساب نمیآید. البته برای درک این مطلب لازم است که با منطق قرآن آشنا شد و زندگی را فقط در همین دنیا و سرمایه را به همین حیات چند روزه منحصر ندانست.
ممکن است اصل اعتراض این باشد که چرا خداوند پیامبرش را به گونه ای مبعوث نکرد که جان آن همه بچه بی گناه به خطر نیافتد؟
پاسخ آنست که خداوند براساس علم و حکمتش، در کارهایش سنّت و شیوه خاصی را تعقیب میکند؛ و در این سنّت خداوند تغییری رخ نمیدهد.[۲] خداوند باید پیامبری را در همان جامعه و آشنا با فرهنگ همان جامعه، از راه طبیعی بوجود میآورد. از طرفی با توجه به علم کهانت که در گذشته رایج بود و بعضی از حوادث آینده را پیش گویی میکرد، ستمگران از وجود این پیامبران در آینده نزدیک، آگاه شدند، و برای اینکه جلو اراده خدا را بگیرند اقدام به کشتن بچههای بی گناه کردند. خداوند برای اینکه از طرفی اراده خودش را محقق سازد، و از طرفی نشان دهد که اراده مستکبران در مقابل اراده خداوند تا چه اندازه بی بنیاد و ضعیف است، این پیامبران را به گونه ای به دنیا آورد که خود یک معجزه بود و نه تنها بطور معجزه آسا به دنیا آورد بلکه بهطور معجزه آسا و حتی در خانه دشمنش به تربیت ایشان پرداخت و حتی زمینه را بگونه ای مهیّا ساخت که دشمن خدا خود مربّی پیامبر خدا شد.
۲. ممکن است اعتراض متوجه پیامبران الهی باشد که گویا به خاطر آنها بود که این همه کشتار اتفاق افتاد.
پاسخ این فرض از شبهه بسیار روشن است. مطابق اصول جرمشناسی، کسی مسئول کیفر جرم است که در انجام آن کار مجرمانه نقشی داشته باشد. پیامبران در این عمل نقشی نداشتند.
۳. ممکن است پرسش متوجه فرعون و نمرود باشد؛ که در این صورت پرسش کاملاً برحقی است و از همه مستکبرانی که دست به جنایت میزنند و به خاطر حفظ قدرت شان جان انسانها را به بازی میگیرند، باید این پرسش را کرد و خداوند هم در این پرسش شریک خواهد بود و از قبل در قرآن فرمود که در قیامت از اطفال زنده بگور شده پرسیده خواهد شد که به کدامین جرم کشته شدهاند؟[۳]
مگر در دنیای معاصر رژیمهای مستکبر برای قدرت شان موشک و بمب بر سر مردم بی گناه فرو نمیریزند؟! داستان ظلم داستان دیروز نیست، در همیشه تاریخ وجود داشته است.
پایان سخن اینکه مردمانی که حضرت موسی ـ علیه السلام ـ و حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ به آنها تعلّق داشتند، قبل از تولد این پیامبران تحت انواع ظلم و ستم قرار داشتند و بنابراین مبعوث شدن ایشان عطیه و هدیّه الهی بود که آنها را از ظلم رهایی بخشند و کشته شدن بچهها نه ربطی به خدا دارد و نه حضرت موسی(ع) بلکه این فعل مجرمانه مربوط به سوء اختیار فرعون است و خدا نخواسته که جلوی اختیار انسان را بگیرد.
مطالعه بیشتر
۱. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱، (عدل الهی)، انتشارات صدرا، قم.
۲. محمدتقی مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ج۲، (درس شصت و هفتم) ص۴۲۳، (بحث حکمت و نظام احسن) شرکت چاپ و نشر بینالمللی سازمان تبلیغات اسلامی، دوم، ۱۳۷۹.
۳. محمدتقی مصباح یزدی، معارف قرآن ۳–۱، (بخش خداشناسی)، ص۹۶، (کلیات افعال الهی)، مؤسسه امام خمینی، سوّم، ۱۳۸۰ قم.
۴. عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص۱۹۸، (بحث مبانی حقوق بشر)، نشر اسراء، دوم، ۱۳۷۷، قم.