خطای حضرت آدم و محرومیت همه انسان‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} آيا با عدالت خداوند سازگار است که به خاطر خطاي حضرت آدم، تم...» ایجاد کرد)
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا با عدالت خداوند سازگار است که به خاطر خطاي حضرت آدم، تمام نسل او دچار محروميت از بهشت و اين همه مشکلات شوند؟
آیا با عدالت خداوند سازگار است که به خاطر خطای حضرت آدم، تمام نسل او دچار محرومیت از بهشت و این همه مشکلات شوند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
مقدمه‌اي كه بايد قبل از جواب بپذيريم اين است كه همه پيامبران الهي از نظر معرفت و تقوا داراي مقام والائي هستند و نمايندگان خداوند متعال در روي زمين اند و صاحبان عصمت مي‌باشند. حضرت آدم(ع) نيز نماينده خدا در زمين و معلم فرشتگان و مسجود ملائكه بزرگ خدا گرديد، پس با اين امتيازات مسلماً گناه نمي‌كند، به علاوه كه او پيامبربوده و هر پيامبري معصوم است.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، چاپ بيست و پنجم، ۱۳۶۹، ج۱، ص۱۸۷؛ و مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، چاپ دوازدهم، ۱۳۶۹، ج۶، ص۱۲۲؛ و مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، چاپ هفتم، دارالكتب الاسلاميه، ۱۳۶۹، ج۱۳، ص۳۲۳، و مأخذ ديگر.</ref>  
مقدمه‌ای که باید قبل از جواب بپذیریم این است که همه پیامبران الهی از نظر معرفت و تقوا دارای مقام والائی هستند و نمایندگان خداوند متعال در روی زمین اند و صاحبان عصمت می‌باشند. حضرت آدم(ع) نیز نماینده خدا در زمین و معلم فرشتگان و مسجود ملائکه بزرگ خدا گردید، پس با این امتیازات مسلماً گناه نمی‌کند، به علاوه که او پیامبربوده و هر پیامبری معصوم است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ۱۳۶۹، ج۱، ص۱۸۷؛ و مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوازدهم، ۱۳۶۹، ج۶، ص۱۲۲؛ و مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ هفتم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۹، ج۱۳، ص۳۲۳، و مأخذ دیگر.</ref>


با اين مقدمه، بايد بدانيم كه آنچه از آدم سر زد چه بود؟ آيا عمل او باعث شد كه بشر از بهشت محروم گردد و تا قيامت در دنيا معذب باشد؟ يا اينكه بناي خداوند و مشيت ازلي اين بود كه بشر، دنيا را محل زندگي خويش قرار دهد و بهشت آدم نيز در همين دنيا بوده است؟ نه بهشت سراي ديگر كه بهشت جاوداني است؟
با این مقدمه، باید بدانیم که آنچه از آدم سر زد چه بود؟ آیا عمل او باعث شد که بشر از بهشت محروم گردد و تا قیامت در دنیا معذب باشد؟ یا اینکه بنای خداوند و مشیت ازلی این بود که بشر، دنیا را محل زندگی خویش قرار دهد و بهشت آدم نیز در همین دنیا بوده است؟ نه بهشت سرای دیگر که بهشت جاودانی است؟


گرچه بعضي بهشت آ دم را بهشت موعود نيكان و پاكان مي‌دانند ولي تحقيق مسئله نشانگر اين است كه بهشت موعود نبوده است بلكه از باغهاي پرنعمت و روح افزاي يكي از مناطق سرسبز زمين بوده است، زيرا:
گرچه بعضی بهشت آ دم را بهشت موعود نیکان و پاکان می‌دانند ولی تحقیق مسئله نشانگر این است که بهشت موعود نبوده است بلکه از باغهای پرنعمت و روح‌افزای یکی از مناطق سرسبز زمین بوده است، زیرا:


اولاً بهشت موعود قيامت، نعمتي جاوداني است كه در آيات زيادي از قرآن به جاودانگي آن اشاره شده است و بيرون رفتن از آن ممكن نيست.  
اولاً بهشت موعود قیامت، نعمتی جاودانی است که در آیات زیادی از قرآن به جاودانگی آن اشاره شده است و بیرون رفتن از آن ممکن نیست.


و در رواياتي كه از طريق اهل بيت(ع) به ما رسيده به اين موضوع تصريح شده است؛ راوي مي‌گويد، از امام صادق(ع) راجع به بهشت آدم پرسيدم ـ امام فرمود: «باغي از باغهاي دنيا بود كه خورشيد و ماه بر آن مي‌تابيد و اگر بهشت جاوداني بود، ‌هرگز از آن بيرون رانده نمي‌شد.<ref>مجلسي، محمد باقر، چاپ آخوندي، بحارالانوار، ج۱۱.</ref>  
و در روایاتی که از طریق اهل بیت(ع) به ما رسیده به این موضوع تصریح شده است؛ راوی می‌گوید، از امام صادق(ع) راجع به بهشت آدم پرسیدم ـ امام فرمود: «باغی از باغهای دنیا بود که خورشید و ماه بر آن می‌تابید و اگر بهشت جاودانی بود، هرگز از آن بیرون رانده نمی‌شد.<ref>مجلسی، محمد باقر، چاپ آخوندی، بحارالانوار، ج۱۱.</ref>


از اينجا روشن مي‌شود كه منظور از هبوط و نزول آدم به زمين، نزول مقامي است نه مكاني يعني از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سرسبز پائين آمد. بهرحال اين بهشت آدم، غير از بهشت سراي ديگر است چراكه آن پايان سير انسان است و اين آغاز سير آدم بود. و نيز اين مقدمه اعمال و برنامه‌هاي او است و آن (بهشت قيامت) نتيجه اعمال و برنامه‌هايش.
از اینجا روشن می‌شود که منظور از هبوط و نزول آدم به زمین، نزول مقامی است نه مکانی یعنی از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سرسبز پائین آمد. بهرحال این بهشت آدم، غیر از بهشت سرای دیگر است چراکه آن پایان سیر انسان است و این آغاز سیر آدم بود؛ و نیز این مقدمه اعمال و برنامه‌های او است و آن (بهشت قیامت) نتیجه اعمال و برنامه‌هایش.


ثانيا: ابليس در آن بهشت راه ندارد، در آنجا نه وسوسه‌هاي شيطاني وجود دارد و نه نافرماني خدا.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، ج۱، ص۱۸۶.</ref>
ثانیا: ابلیس در آن بهشت راه ندارد، در آنجا نه وسوسه‌های شیطانی وجود دارد و نه نافرمانی خدا.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۸۶.</ref>


بعد از تعيين بهشت آدم، روشن مي شود كه آنچه آدم مرتكب شد، گناهي نبود كه همانند شرك و كفر و دروغ و ظلم، در خور مجازات باشد، بلكه «ترك اولي» و «عصيان نسبي» بود. و آن اين است كه گاه بعضي اعمال مباح و يا حتي مستحب در خور مقام افراد بزرگ نيست و بايد از آن ها چشم بپوشند و به كار مهمتر بپردازند، در غير اين صورت، ترك اولي كرده‌اند. في المثل نمازي را كه ما مي‌خوانيم قسمتي از آن با حضور قلب و قسمتي بدون حضور قلب مي‌گذرد، ولي اين نماز هرگز در خور مقام شخصي همچون پيامبر(ص) و علي(ع) نيست، او بايد سراسر نمازش، غرق در حضور پيشگاه خدا باشد و اگر غير اين كند، گناهي مرتكب نشده اما «ترك اولي» كرده است.<ref>همان، ذيل آيات ۳۰ ـ ۳۸ سوره بقره.</ref>
بعد از تعیین بهشت آدم، روشن می‌شود که آنچه آدم مرتکب شد، گناهی نبود که همانند شرک و کفر و دروغ و ظلم، در خور مجازات باشد، بلکه «ترک اولی» و «عصیان نسبی» بود؛ و آن این است که گاه بعضی اعمال مباح یا حتی مستحب در خور مقام افراد بزرگ نیست و باید از آن‌ها چشم بپوشند و به کار مهمتر بپردازند، در غیر این صورت، ترک اولی کرده‌اند. فی المثل نمازی را که ما می‌خوانیم قسمتی از آن با حضور قلب و قسمتی بدون حضور قلب می‌گذرد، ولی این نماز هرگز در خور مقام شخصی همچون پیامبر(ص) و علی(ع) نیست، او باید سراسر نمازش، غرق در حضور پیشگاه خدا باشد و اگر غیر این کند، گناهی مرتکب نشده اما «ترک اولی» کرده است.<ref>همان، ذیل آیات ۳۰–۳۸ سوره بقره.</ref>


پس اكنون كه منظور از بهشت آدم، مشخص گرديد و عمل و كار حضرت آدم(ع) نيز معلوم گشت، لازم است بدانيم كه دوران بهشت آدم، يك دوران تعليماتي و آموزشي براي آدم محسوب مي‌شد، دوران آشنايي با تكاليف و امر و نهي پروردگار، دوران شناختن دوست از دشمن و دوران ديدن نتيجه عصيان و مخالفت فرمان خدا، پس در واقع، تكليفي در ميان نبود تا مخالفت تكليف صدق كند بلكه نهي خداوند از نزديكي آدم به درخت خاص، نهي ارشادي بوده است نه نهي مولوي.<ref>نهي ارشادي، همانند نهي پزشك از غذاي معلومي است كه تكليف آور نيست و مخالفتش گناه محسوب نمي‌شود.</ref>
پس اکنون که منظور از بهشت آدم، مشخص گردید و عمل و کار حضرت آدم(ع) نیز معلوم گشت، لازم است بدانیم که دوران بهشت آدم، یک دوران تعلیماتی و آموزشی برای آدم محسوب می‌شد، دوران آشنایی با تکالیف و امر و نهی پروردگار، دوران شناختن دوست از دشمن و دوران دیدن نتیجه عصیان و مخالفت فرمان خدا، پس در واقع، تکلیفی در میان نبود تا مخالفت تکلیف صدق کند بلکه نهی خداوند از نزدیکی آدم به درخت خاص، نهی ارشادی بوده است نه نهی مولوی.<ref>نهی ارشادی، همانند نهی پزشک از غذای معلومی است که تکلیف آور نیست و مخالفتش گناه محسوب نمی‌شود.</ref>


بنابراين مطابق آيه ۳۶ از سوره بقره، زمين جايگاه و محل استقرار و آسايش همه انسانهاست و اين تصميم و خواست الهي است و حضرت آدم(ع) هيچ تقصير و دخالتي در اين امر نداشته است، و حكمت و مشيت خداوندي با ملاحظه مصالح بندگان آن را اقتضا كرده است و هيچ منافاتي با عدالت او ندارد بلكه در اختيار گذاشتن امكانات و نعمتهاي دنيوي به علاوه نعمت‌هاي بدني و جسمي براي انسان، از الطاف پروردگار متعال است تا انسان بتواند از همه اينها بهره برده و براي خانه آخرتش، توشه‌هاي خوبي مهيا سازد.<ref>از كتابهاي تفسير نمونه، تفسير پيام قرآن، پرتوي از قرآن، استفاده شده است. (ج ۱و۶و۱۳).</ref>  
بنابراین مطابق آیه ۳۶ از سوره بقره، زمین جایگاه و محل استقرار و آسایش همه انسانهاست و این تصمیم و خواست الهی است و حضرت آدم(ع) هیچ تقصیر و دخالتی در این امر نداشته است، و حکمت و مشیت خداوندی با ملاحظه مصالح بندگان آن را اقتضا کرده است و هیچ منافاتی با عدالت او ندارد بلکه در اختیار گذاشتن امکانات و نعمتهای دنیوی به علاوه نعمت‌های بدنی و جسمی برای انسان، از الطاف پروردگار متعال است تا انسان بتواند از همه اینها بهره برده و برای خانه آخرتش، توشه‌های خوبی مهیا سازد.<ref>از کتابهای تفسیر نمونه، تفسیر پیام قرآن، پرتوی از قرآن، استفاده شده است. (ج ۱و۶و۱۳).</ref>


نکته مهم ديگری که بايد به آن اشاره شود اين است که خداوند بر اساس حکمت خويش جهان را بر اساس تأثير علل و اسباب آفريده است اصابت سنگ به چشم، باعث کور شدن آن مي شود چه چشم يک فرد عادي باشد و یا چشم يک انسان معصوم مانند پيامبر و يا امام باشد پس تأثير علل و اسباب را نمي توان نفي کرد همانگونه که رفتار تغذيه اي و آميزشي يک پدر و مادر مي تواند در سلامت نسل وي مؤثر باشد حال بايد توجه داشت که فرمان الهي و نهي خداوند از خوردن از درخت ممنوعه آثاري در پي داشته که از جمله محروميت از ادامه زندگي در آن جاي راحت از عواقب آن بوده است بر اساس قانون عليت اين اثر بر آن علت مترتب مي شود چه بخواهيم و چه دوست نداشته باشيم و اين امر، ارتباطي به عدالت خداوند ندارد چرا که انجام دهنده ي کار خود ما بوده ايم و از اول هم مشخص بود که آثار آن به خود انجام دهنده کار و نسل وي بازگشت مي کند و ربطي به عدالت خدا ندارد آيا اگر پدري خانه ي خود را بفروشد و بدون منزل باقي بماند مي توان گفت که عدالت خداوند با بي خانمان شدن نسل وي سازگار نيست زيرا آن ها دست به فروش منزل خود نزده اند؟ خير، چرا که جهان مکان تأثير علل و اسباب است.
نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره شود این است که خداوند بر اساس حکمت خویش جهان را بر اساس تأثیر علل و اسباب آفریده است اصابت سنگ به چشم، باعث کور شدن آن می‌شود چه چشم یک فرد عادی باشد یا چشم یک انسان معصوم مانند پیامبر یا امام باشد پس تأثیر علل و اسباب را نمی‌توان نفی کرد همانگونه که رفتار تغذیه ای و آمیزشی یک پدر و مادر می‌تواند در سلامت نسل وی مؤثر باشد حال باید توجه داشت که فرمان الهی و نهی خداوند از خوردن از درخت ممنوعه آثاری در پی داشته که از جمله محرومیت از ادامه زندگی در آن جای راحت از عواقب آن بوده است بر اساس قانون علیت این اثر بر آن علت مترتب می‌شود چه بخواهیم و چه دوست نداشته باشیم و این امر، ارتباطی به عدالت خداوند ندارد چرا که انجام دهندهٔ کار خود ما بوده‌ایم و از اول هم مشخص بود که آثار آن به خود انجام دهنده کار و نسل وی بازگشت می‌کند و ربطی به عدالت خدا ندارد آیا اگر پدری خانهٔ خود را بفروشد و بدون منزل باقی بماند می‌توان گفت که عدالت خداوند با بی خانمان شدن نسل وی سازگار نیست زیرا آن‌ها دست به فروش منزل خود نزده‌اند؟ خیر، چرا که جهان مکان تأثیر علل و اسباب است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==منابع جهت مطالعه بیشتر:==
 
تفسیر نمونه ،ج ۱، ناصر مکارم شیرازی.
== منابع جهت مطالعه بیشتر ==
تفسیر نمونه، ج ۱، ناصر مکارم شیرازی.


پیام قر آن، ناصر مکارم شیرازی.
پیام قر آن، ناصر مکارم شیرازی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی
|شاخه فرعی۲ = عدل
|شاخه فرعی۲ = عدل
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۴

سؤال

آیا با عدالت خداوند سازگار است که به خاطر خطای حضرت آدم، تمام نسل او دچار محرومیت از بهشت و این همه مشکلات شوند؟

مقدمه‌ای که باید قبل از جواب بپذیریم این است که همه پیامبران الهی از نظر معرفت و تقوا دارای مقام والائی هستند و نمایندگان خداوند متعال در روی زمین اند و صاحبان عصمت می‌باشند. حضرت آدم(ع) نیز نماینده خدا در زمین و معلم فرشتگان و مسجود ملائکه بزرگ خدا گردید، پس با این امتیازات مسلماً گناه نمی‌کند، به علاوه که او پیامبربوده و هر پیامبری معصوم است.[۱]

با این مقدمه، باید بدانیم که آنچه از آدم سر زد چه بود؟ آیا عمل او باعث شد که بشر از بهشت محروم گردد و تا قیامت در دنیا معذب باشد؟ یا اینکه بنای خداوند و مشیت ازلی این بود که بشر، دنیا را محل زندگی خویش قرار دهد و بهشت آدم نیز در همین دنیا بوده است؟ نه بهشت سرای دیگر که بهشت جاودانی است؟

گرچه بعضی بهشت آ دم را بهشت موعود نیکان و پاکان می‌دانند ولی تحقیق مسئله نشانگر این است که بهشت موعود نبوده است بلکه از باغهای پرنعمت و روح‌افزای یکی از مناطق سرسبز زمین بوده است، زیرا:

اولاً بهشت موعود قیامت، نعمتی جاودانی است که در آیات زیادی از قرآن به جاودانگی آن اشاره شده است و بیرون رفتن از آن ممکن نیست.

و در روایاتی که از طریق اهل بیت(ع) به ما رسیده به این موضوع تصریح شده است؛ راوی می‌گوید، از امام صادق(ع) راجع به بهشت آدم پرسیدم ـ امام فرمود: «باغی از باغهای دنیا بود که خورشید و ماه بر آن می‌تابید و اگر بهشت جاودانی بود، هرگز از آن بیرون رانده نمی‌شد.[۲]

از اینجا روشن می‌شود که منظور از هبوط و نزول آدم به زمین، نزول مقامی است نه مکانی یعنی از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سرسبز پائین آمد. بهرحال این بهشت آدم، غیر از بهشت سرای دیگر است چراکه آن پایان سیر انسان است و این آغاز سیر آدم بود؛ و نیز این مقدمه اعمال و برنامه‌های او است و آن (بهشت قیامت) نتیجه اعمال و برنامه‌هایش.

ثانیا: ابلیس در آن بهشت راه ندارد، در آنجا نه وسوسه‌های شیطانی وجود دارد و نه نافرمانی خدا.[۳]

بعد از تعیین بهشت آدم، روشن می‌شود که آنچه آدم مرتکب شد، گناهی نبود که همانند شرک و کفر و دروغ و ظلم، در خور مجازات باشد، بلکه «ترک اولی» و «عصیان نسبی» بود؛ و آن این است که گاه بعضی اعمال مباح یا حتی مستحب در خور مقام افراد بزرگ نیست و باید از آن‌ها چشم بپوشند و به کار مهمتر بپردازند، در غیر این صورت، ترک اولی کرده‌اند. فی المثل نمازی را که ما می‌خوانیم قسمتی از آن با حضور قلب و قسمتی بدون حضور قلب می‌گذرد، ولی این نماز هرگز در خور مقام شخصی همچون پیامبر(ص) و علی(ع) نیست، او باید سراسر نمازش، غرق در حضور پیشگاه خدا باشد و اگر غیر این کند، گناهی مرتکب نشده اما «ترک اولی» کرده است.[۴]

پس اکنون که منظور از بهشت آدم، مشخص گردید و عمل و کار حضرت آدم(ع) نیز معلوم گشت، لازم است بدانیم که دوران بهشت آدم، یک دوران تعلیماتی و آموزشی برای آدم محسوب می‌شد، دوران آشنایی با تکالیف و امر و نهی پروردگار، دوران شناختن دوست از دشمن و دوران دیدن نتیجه عصیان و مخالفت فرمان خدا، پس در واقع، تکلیفی در میان نبود تا مخالفت تکلیف صدق کند بلکه نهی خداوند از نزدیکی آدم به درخت خاص، نهی ارشادی بوده است نه نهی مولوی.[۵]

بنابراین مطابق آیه ۳۶ از سوره بقره، زمین جایگاه و محل استقرار و آسایش همه انسانهاست و این تصمیم و خواست الهی است و حضرت آدم(ع) هیچ تقصیر و دخالتی در این امر نداشته است، و حکمت و مشیت خداوندی با ملاحظه مصالح بندگان آن را اقتضا کرده است و هیچ منافاتی با عدالت او ندارد بلکه در اختیار گذاشتن امکانات و نعمتهای دنیوی به علاوه نعمت‌های بدنی و جسمی برای انسان، از الطاف پروردگار متعال است تا انسان بتواند از همه اینها بهره برده و برای خانه آخرتش، توشه‌های خوبی مهیا سازد.[۶]

نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره شود این است که خداوند بر اساس حکمت خویش جهان را بر اساس تأثیر علل و اسباب آفریده است اصابت سنگ به چشم، باعث کور شدن آن می‌شود چه چشم یک فرد عادی باشد یا چشم یک انسان معصوم مانند پیامبر یا امام باشد پس تأثیر علل و اسباب را نمی‌توان نفی کرد همانگونه که رفتار تغذیه ای و آمیزشی یک پدر و مادر می‌تواند در سلامت نسل وی مؤثر باشد حال باید توجه داشت که فرمان الهی و نهی خداوند از خوردن از درخت ممنوعه آثاری در پی داشته که از جمله محرومیت از ادامه زندگی در آن جای راحت از عواقب آن بوده است بر اساس قانون علیت این اثر بر آن علت مترتب می‌شود چه بخواهیم و چه دوست نداشته باشیم و این امر، ارتباطی به عدالت خداوند ندارد چرا که انجام دهندهٔ کار خود ما بوده‌ایم و از اول هم مشخص بود که آثار آن به خود انجام دهنده کار و نسل وی بازگشت می‌کند و ربطی به عدالت خدا ندارد آیا اگر پدری خانهٔ خود را بفروشد و بدون منزل باقی بماند می‌توان گفت که عدالت خداوند با بی خانمان شدن نسل وی سازگار نیست زیرا آن‌ها دست به فروش منزل خود نزده‌اند؟ خیر، چرا که جهان مکان تأثیر علل و اسباب است.


منابع جهت مطالعه بیشتر

تفسیر نمونه، ج ۱، ناصر مکارم شیرازی.

پیام قر آن، ناصر مکارم شیرازی.


منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ۱۳۶۹، ج۱، ص۱۸۷؛ و مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوازدهم، ۱۳۶۹، ج۶، ص۱۲۲؛ و مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ هفتم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۹، ج۱۳، ص۳۲۳، و مأخذ دیگر.
  2. مجلسی، محمد باقر، چاپ آخوندی، بحارالانوار، ج۱۱.
  3. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۸۶.
  4. همان، ذیل آیات ۳۰–۳۸ سوره بقره.
  5. نهی ارشادی، همانند نهی پزشک از غذای معلومی است که تکلیف آور نیست و مخالفتش گناه محسوب نمی‌شود.
  6. از کتابهای تفسیر نمونه، تفسیر پیام قرآن، پرتوی از قرآن، استفاده شده است. (ج ۱و۶و۱۳).