معاد در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار، اصلاح نویسه‌های عربی)
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش}}
{{تکمیل}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در قرآن چه مطالبی در مورد معاد بیان شده است؟
در قرآن چه مطالبی در مورد معاد بیان شده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
111
 
[[قرآن]] به [[معاد]] به عنوان یکی از مهم‌ترین مسائل اشاره کرده و اهمیت آن را برجسته، و از مسایل و جنبه‌های مختلف آن بحث کرده است. همچنین معاد را با صفات و مختصات بسیار عجیب و محیر العقول وصف کرده است.


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


== جایگاه معاد در قرآن ==
== جایگاه معاد در قرآن ==
هرکس که قرآن را ورق زده باشد یقین خواهد کرد که معاد یکی از مهم ترین مسائلی است که قرآن به آن اشاره کرده است. علامه طباطبایی تعداد آیات معاد را 2000 و برخی 1400 و آیت الله سبحانی بیش از این تعداد می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منشور جاوید|سال=1388|نام=جعفر|نام خانوادگی=سبحانی تبریزی|ناشر=موسسه امام صادق(ع)|جلد=11|صفحه=10|مکان=قم}}</ref> و آیت الله مصباح یزدی می گویند: «تلاش آنها (انبیاء) براى اثبات این اصل(معاد)، بیش از تلاشى بوده كه براى اثبات توحید كرده‌اند؛ زیرا اكثر مردم، سرسختى بیشترى براى پذیرفتن این اصل، نشان مى‌داده اند.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آموزش عقاید|سال=1384|نام=محمدتقی|نام خانوادگی=مصباح یزدی|ناشر=شركت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامى|صفحه=342|مکان=تهران}}</ref>
هرکسی که قرآن را ورق زده باشد یقین خواهد کرد که [[معاد]] یکی از مهم‌ترین مسائلی است که قرآن به آن اشاره کرده است. آیت الله سبحانی می‌نویسند: «گاهی گفته می‌شود که یک سوم قرآن مربوط به قیامت و عالم پس از مرگ است. مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمود: مجموع آیات مربوط به جهان پس از مرگ، در حدود دو هزار آیه است، در حالی که برخی با شمارش دقیق تر، آن را یک هزار و چهارصد آیه می‌دانند. ولی اگر بنا شد اشارات آیات را راجع به معاد، به حساب آوریم، آمار آیات از تعداد اخیر بالا می‌رود.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منشور جاوید|سال=1388|نام=جعفر|نام خانوادگی=سبحانی تبریزی|ناشر=موسسه امام صادق(ع)|جلد=11|صفحه=10|مکان=قم}}</ref> و آیت الله مصباح یزدی می‌گویند: «تلاش آنها (انبیاء) برای اثبات این اصل (معاد)، بیش از تلاشی بوده که برای اثبات [[توحید]] کرده‌اند؛ زیرا اکثر مردم، سرسختی بیشتری برای پذیرفتن این اصل، نشان می‌داده‌اند.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آموزش عقاید|سال=1384|نام=محمدتقی|نام خانوادگی=مصباح یزدی|ناشر=شرکت چاپ و نشر بین‌الملل سازمان تبلیغات اسلامی|صفحه=342|مکان=تهران}}</ref>


== دسته بندی آیات معاد ==
== دسته‌بندی آیات معاد ==
آیت الله مصباح یزدی در یک گزارش اجمالی، دسته های مختلف آیات معاد را بیان می کنند:
آیت الله مصباح یزدی در یک گزارش اجمالی، دسته‌های مختلف آیات معاد را بیان می‌کنند:
 
* لزوم ایمان به [[آخرت]]: سوره بقره: آیه ۴، سوره نمل: آیه ۳ و…
* لزوم ایمان به آخرت: سوره بقره: آیه سوره نمل: آیه 3 و...
* پی آمدهای انکار آخرت: سوره اسراء: آیه ۱۰، سوره فرقان: آیه ۱۱، سوره صبا: آیه ۸، سوره مؤمنون: آیه ۷۴ و…
 
* بیان نعمتهای ابدی: سوره الرحمن: آیه ۴۶ تا آخر، سوره الواقعه: آیه ۱۵–۳۸، سوره الدهر: آیه ۱۱–۲۱ و…
* پی آمدهاى انكار آخرت: سوره اسراء: آیه 10، سوره فرقان: آیه 11، سوره صبا: آیه سوره مؤمنون: آیه 74 و...
* بیان عذاب‌های جاودانی: سوره الحاقه: آیه ۲۰–۲۷، سوره الملک: آیه ۶–۱۱، سوره الواقعه: آیه ۴۲، ۵۶ و…
 
* رابطه بین اعمال نیک و بد با نتایج اخرویِ آنها ذکر گردیده است.
* بیان نعمتهاى ابدى: سوره الرحمن: آیه 46 تا آخر، سوره الواقعه: آیه 15-38، سوره الدهر: آیه 11-21 و...
* پاسخ شبهات منکران :شیوه‌های گوناگونی امکان و ضرورت [[رستاخیز]] مورد تأکید و تبیین قرار گرفته است.
 
* منشأ تبهکاری‌ها وکجروی‌ها: فراموش کردن یا انکار [[قیامت]] و [[روز حساب]]؛ سوره ص: آیه ۲۶، سوره سجده: آیه 140.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آموزش عقاید|سال=1384|نام=محمدتقی|نام خانوادگی=مصباح یزدی|ناشر= شرکت چاپ و نشر بین‌الملل سازمان تبلیغات اسلامی|صفحه=341|مکان=تهران}}</ref>
* بیان عذاب هاى جاودانى: سوره الحاقه: آیه 20-27، سوره الملك: آیه 6-11، سوره الواقعه: آیه 42، 56 و...
 
* رابطه بین اعمال نیك و بد با نتایج اخروىِ آنها ذکر گردیده است.  
 
* پاسخ شبهات منكران :شیوه هاى گوناگونى امكان و ضرورت رستاخیز مورد تأكید و تبیین قرار گرفته است.
 
* منشأ تبهكاریها وكجرویها: فراموش كردن یا انكار قیامت و روز حساب؛سوره ص: آیه 26، سوره سجده: آیه 140.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آموزش عقاید|سال=1384|نام=محمدتقی|نام خانوادگی=مصباح یزدی|ناشر= شركت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامى|صفحه=341|مکان=تهران}}</ref>


== اوصاف معاد ==
== اوصاف معاد ==
برای معاد اوصافی بسیاری است ولی به چند صفت آن اکتفا می کنیم:
برای معاد اوصافی بسیاری است لکن در اینجا، تنها چند صفت آن را بیان می‌کنیم:


=== حیات حقیقی ===
=== حیات حقیقی ===
خدای متعال می فرماید: {{قرآن|وَمَا هَٰذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ ۚ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ|ترجمه=این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست؛ و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر می‌دانستند!|سوره=عنکبوت|آیه=64}} اين آيه شريفه، زندگى دنيا را منحصر در لهو و لعب كرده و با كلمه «هذه: این زندگی دنیا»، آن را تحقير نمود، و زندگى آخرت را منحصر در حيوان يعنى زندگى واقعى كرده و اين انحصار را با ادوات تاكيدى چون حرف «ان» و «حرف لام» و «ضمير فصل هى» ، و آوردن مطلب را با «جمله اسميه»، تاكيد نموده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسير الميزان‌|سال= 1402|نام=محمدحسين‌|نام خانوادگی=طباطبايى|ناشر=جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى‌|جلد=16|صفحه=225|مکان=قم}}</ref>
خدای متعال می‌فرماید: {{قرآن|وَمَا هٰذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ ۚ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ ۚ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ|ترجمه=این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست؛ و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر می‌دانستند!|سوره=عنکبوت|آیه=۶۴}} این آیه شریفه، زندگی دنیا را منحصر در لهو و لعب کرده و با کلمه «هذه: این زندگی دنیا»، آن را تحقیر نمود، و زندگی آخرت را منحصر در حیوان یعنی زندگی واقعی کرده و این انحصار را با ادوات تأکیدی چون حرف «ان» و «حرف لام» و «ضمیر فصل هی»، و آوردن مطلب را با «جمله اسمیه»، تأکید نموده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسیر المیزان|سال= 1402|نام=محمدحسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی|جلد=16|صفحه=225|مکان=قم}}</ref>


=== جاوید و ابدی ===
=== جاوید و ابدی ===
با توجه به آیه:{{قرآن|يا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ|ترجمه=اى قوم من! به اين دنيا دل نبنديد كه اين زندگى دنيا متاع زودگذرى است و آخرت سراى هميشگى و ابدى شما است|سوره=غافر|آیه=39}} آدمى بعد از زندگى ناپايدار دنيا زندگى ابدى و جاودانى دارد كه عبارت است از زندگى آخرت، و اين زندگى دنيا در آخرت متاعى است، و در حقيقت مقدمه‌اى است براى آن.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسير الميزان‌|سال= 1402|نام=محمدحسين‌|نام خانوادگی=طباطبايى|ناشر=جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى‌|جلد=17|صفحه=504|مکان=قم}}</ref>
با توجه به آیه:{{قرآن|یا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِیَ دارُ الْقَرارِ|ترجمه=ای قوم من! به این دنیا دل نبندید که این زندگی دنیا متاع زودگذری است و آخرت سرای همیشگی و ابدی شما است|سوره=غافر|آیه=۳۹}} آدمی بعد از زندگی ناپایدار دنیا زندگی ابدی و جاودانی دارد که عبارت است از زندگی آخرت، و این زندگی دنیا در آخرت متاعی است، و در حقیقت مقدمه‌ای است برای آن.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسیر المیزان|سال= 1402|نام=محمدحسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی|جلد=17|صفحه=504|مکان=قم}}</ref>


=== حقیقتی موجود ===
=== حقیقتی موجود ===
آخرت، همین الان موجود بوده و اینگونه نیست که بعدا خلق می شود. آیات بسیاری به این مطلب، دلالت دارد، مانند؛ {{قرآن|لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ|ترجمه=تو از اين زندگى غافل بودى، ما پرده‌ات را كنار زديم، اينک ديدگانت خيره شده است|سوره=ق|آیه=22}} لغت غفلت در موردى استعمال مي شود كه آدمى از چيزى كه پيش روى او و حاضر نزد او است بى خبر بماند، نه در مورد چيزى كه اصلا وجود ندارد، و بعدها موجود مي شود، پس معلوم مي شود زندگى آخرت در دنيا نيز هست، لكن پرده‌اى ميانۀ ما و آن حائل شده.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسير الميزان‌|سال= 1402|نام=محمدحسين‌|نام خانوادگی=طباطبايى|ناشر=جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى‌|جلد=1|صفحه=143|مکان=قم}}</ref>
آخرت، همین الان موجود بوده و اینگونه نیست که بعداً خلق بشود. آیات بسیاری به این مطلب، دلالت دارد، مانند؛ {{قرآن|لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ|ترجمه=تو از این زندگی غافل بودی، ما پرده‌ات را کنار زدیم، اینک دیدگانت خیره شده است|سوره=ق|آیه=۲۲}} لغت غفلت در موردی استعمال می‌شود که آدمی از چیزی که پیش روی او و حاضر نزد او است بی‌خبر بماند، نه در مورد چیزی که اصلاً وجود ندارد، و بعدها موجود می‌شود، پس معلوم می‌شود زندگی آخرت در دنیا نیز هست، لکن پرده‌ای میانهٔ ما و آن حائل شده.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسیر المیزان|سال= 1402|نام=محمدحسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی|جلد=1|صفحه=143|مکان=قم}}</ref>


=== وسعت زیاد ===
=== وسعت زیاد ===
با عنایت به آیات قرآن این مطلب مسلم است که وسعت آخرت بسیار بسیار وسیع میباشد به حدی که در توصیف بهشت که قسمتی از جهان آخرت را تشکیل می دهد اینجور آمده است:{{قرآن|وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ|ترجمه=براى رفتن به سوى مغفرت پروردگار و بهشتى كه وسعت آن آسمانها و زمين است بر يكديگر پيشى گيريد|سوره=آل عمران|آیه=133}} در نتیجه وسعت بهشت به اندازه وسعت هفت آسمان و زمین می باشد.
با عنایت به آیات قرآن این مطلب مسلم است که وسعت آخرت بسیار بسیار وسیع می‌باشد به حدی که در توصیف بهشت که قسمتی از جهان آخرت را تشکیل می‌دهد اینجور آمده است:{{قرآن|وَسَارِعُوا إِلَی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ|ترجمه=برای رفتن به سوی مغفرت پروردگار و بهشتی که وسعت آن آسمانها و زمین است بر یکدیگر پیشی گیرید|سوره=آل عمران|آیه=۱۳۳}} در نتیجه وسعت [[بهشت دنیوی و اخروی|بهشت]] به اندازه وسعت [[هفت آسمان]] و زمین می‌باشد.
 
== جستارهای وابسته ==
* [[کارکرد اعتقاد به معاد]]
* [[توصیف بهشت با تصورات محدود انسانی]]


== منابع ==
== منابع ==
خط ۵۵: خط ۵۳:
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه = -
  | شناسه = -
  | تیترها = -  
  | تیترها = -
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
خط ۶۳: خط ۶۱:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =  
  | بازبینی نویسنده =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =ب
  | اولویت =ب

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۵۰

الگو:تکمیل

سؤال

در قرآن چه مطالبی در مورد معاد بیان شده است؟

قرآن به معاد به عنوان یکی از مهم‌ترین مسائل اشاره کرده و اهمیت آن را برجسته، و از مسایل و جنبه‌های مختلف آن بحث کرده است. همچنین معاد را با صفات و مختصات بسیار عجیب و محیر العقول وصف کرده است.


جایگاه معاد در قرآن

هرکسی که قرآن را ورق زده باشد یقین خواهد کرد که معاد یکی از مهم‌ترین مسائلی است که قرآن به آن اشاره کرده است. آیت الله سبحانی می‌نویسند: «گاهی گفته می‌شود که یک سوم قرآن مربوط به قیامت و عالم پس از مرگ است. مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمود: مجموع آیات مربوط به جهان پس از مرگ، در حدود دو هزار آیه است، در حالی که برخی با شمارش دقیق تر، آن را یک هزار و چهارصد آیه می‌دانند. ولی اگر بنا شد اشارات آیات را راجع به معاد، به حساب آوریم، آمار آیات از تعداد اخیر بالا می‌رود.»[۱] و آیت الله مصباح یزدی می‌گویند: «تلاش آنها (انبیاء) برای اثبات این اصل (معاد)، بیش از تلاشی بوده که برای اثبات توحید کرده‌اند؛ زیرا اکثر مردم، سرسختی بیشتری برای پذیرفتن این اصل، نشان می‌داده‌اند.»[۲]

دسته‌بندی آیات معاد

آیت الله مصباح یزدی در یک گزارش اجمالی، دسته‌های مختلف آیات معاد را بیان می‌کنند:

  • لزوم ایمان به آخرت: سوره بقره: آیه ۴، سوره نمل: آیه ۳ و…
  • پی آمدهای انکار آخرت: سوره اسراء: آیه ۱۰، سوره فرقان: آیه ۱۱، سوره صبا: آیه ۸، سوره مؤمنون: آیه ۷۴ و…
  • بیان نعمتهای ابدی: سوره الرحمن: آیه ۴۶ تا آخر، سوره الواقعه: آیه ۱۵–۳۸، سوره الدهر: آیه ۱۱–۲۱ و…
  • بیان عذاب‌های جاودانی: سوره الحاقه: آیه ۲۰–۲۷، سوره الملک: آیه ۶–۱۱، سوره الواقعه: آیه ۴۲، ۵۶ و…
  • رابطه بین اعمال نیک و بد با نتایج اخرویِ آنها ذکر گردیده است.
  • پاسخ شبهات منکران :شیوه‌های گوناگونی امکان و ضرورت رستاخیز مورد تأکید و تبیین قرار گرفته است.
  • منشأ تبهکاری‌ها وکجروی‌ها: فراموش کردن یا انکار قیامت و روز حساب؛ سوره ص: آیه ۲۶، سوره سجده: آیه 140.[۳]

اوصاف معاد

برای معاد اوصافی بسیاری است لکن در اینجا، تنها چند صفت آن را بیان می‌کنیم:

حیات حقیقی

خدای متعال می‌فرماید: ﴿وَمَا هٰذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ ۚ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ ۚ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ؛ این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست؛ و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر می‌دانستند!(عنکبوت:۶۴) این آیه شریفه، زندگی دنیا را منحصر در لهو و لعب کرده و با کلمه «هذه: این زندگی دنیا»، آن را تحقیر نمود، و زندگی آخرت را منحصر در حیوان یعنی زندگی واقعی کرده و این انحصار را با ادوات تأکیدی چون حرف «ان» و «حرف لام» و «ضمیر فصل هی»، و آوردن مطلب را با «جمله اسمیه»، تأکید نموده است.[۴]

جاوید و ابدی

با توجه به آیه:﴿یا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِیَ دارُ الْقَرارِ؛ ای قوم من! به این دنیا دل نبندید که این زندگی دنیا متاع زودگذری است و آخرت سرای همیشگی و ابدی شما است(غافر:۳۹) آدمی بعد از زندگی ناپایدار دنیا زندگی ابدی و جاودانی دارد که عبارت است از زندگی آخرت، و این زندگی دنیا در آخرت متاعی است، و در حقیقت مقدمه‌ای است برای آن.[۵]

حقیقتی موجود

آخرت، همین الان موجود بوده و اینگونه نیست که بعداً خلق بشود. آیات بسیاری به این مطلب، دلالت دارد، مانند؛ ﴿لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ؛ تو از این زندگی غافل بودی، ما پرده‌ات را کنار زدیم، اینک دیدگانت خیره شده است(ق:۲۲) لغت غفلت در موردی استعمال می‌شود که آدمی از چیزی که پیش روی او و حاضر نزد او است بی‌خبر بماند، نه در مورد چیزی که اصلاً وجود ندارد، و بعدها موجود می‌شود، پس معلوم می‌شود زندگی آخرت در دنیا نیز هست، لکن پرده‌ای میانهٔ ما و آن حائل شده.[۶]

وسعت زیاد

با عنایت به آیات قرآن این مطلب مسلم است که وسعت آخرت بسیار بسیار وسیع می‌باشد به حدی که در توصیف بهشت که قسمتی از جهان آخرت را تشکیل می‌دهد اینجور آمده است:﴿وَسَارِعُوا إِلَی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ؛ برای رفتن به سوی مغفرت پروردگار و بهشتی که وسعت آن آسمانها و زمین است بر یکدیگر پیشی گیرید(آل عمران:۱۳۳) در نتیجه وسعت بهشت به اندازه وسعت هفت آسمان و زمین می‌باشد.

جستارهای وابسته

منابع

  1. سبحانی تبریزی، جعفر (۱۳۸۸). منشور جاوید. ج. ۱۱. قم: موسسه امام صادق(ع). ص. ۱۰.
  2. مصباح یزدی، محمدتقی (۱۳۸۴). آموزش عقاید. تهران: شرکت چاپ و نشر بین‌الملل سازمان تبلیغات اسلامی. ص. ۳۴۲.
  3. مصباح یزدی، محمدتقی (۱۳۸۴). آموزش عقاید. تهران: شرکت چاپ و نشر بین‌الملل سازمان تبلیغات اسلامی. ص. ۳۴۱.
  4. طباطبایی، محمدحسین (۱۴۰۲). ترجمه تفسیر المیزان. ج. ۱۶. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی. ص. ۲۲۵.
  5. طباطبایی، محمدحسین (۱۴۰۲). ترجمه تفسیر المیزان. ج. ۱۷. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی. ص. ۵۰۴.
  6. طباطبایی، محمدحسین (۱۴۰۲). ترجمه تفسیر المیزان. ج. ۱. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی. ص. ۱۴۳.