(۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{در حال ویرایش}}
{{پیش نویس|نیازمند به ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}راهکارهای باطل کردن سحر و جادو چیست؟{{پایان سوال}}
سحر و جادو چیست؟ و چه راهکارهایی در آیات قرآن و روایات برای باطل کردن سحر موجود دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|واژهها}}
{{درگاه|واژهها}}
{{درگاه|زن و خانواده}}
{{درگاه|زن و خانواده}}
[[سحر]] در لغت به معنی هرکاری یا چیزی است که مخفی و پنهان باشد، ولی در عرف غالباً به همان کارهای خارقالعادهای سحر میگویند که با استفاده از وسایل مختلف انجام میشود. [[سحر]] آموختنی است و منشأ سحر [[ابلیس و شیطان در قرآن|ابلیس]] یا همان [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیطان]] است، لذا کسانی که از [[سحر]] استفاده میکنند، با [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیاطین]] در ارتباط هستند. با توجّه به تصریح [[شناخت خدا|خداوند]] در آیات [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن]] در باب مسئله [[سحر]]، میتوان به این نتیجه رسید که برخی از شعبههای [[سحر]] از امور واقعی است، ولی [[جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب|اسلام]]، رفتن به سوی این امور و استفاده از آن را به شدّت نهی میکند. همانگونه که در دین [[پیدایش ایده صهیونیسم|یهود]] نیز [[سحر]] مورد نهی فراوان قرار گرفته، هرچند که قوم [[پیدایش ایده صهیونیسم|یهود]] بسیار مرتکب این [[گناه]] میشوند. البتّه یادگیری [[سحر]] بهطور کل [[حرام]] نیست و راههایی برای مقابله با آن وجود دارد؛ و افراد خاص خود را میطلبد؛ زیرا درغیر این صورت، آثار مخرب فردی و اجتماعی یا حتی خانوادگی به بار میآورد.
يكي از اموري كه در ازمنه قديم رواج بسيار زيادی داشته و بسيار مورد توجه مردم قرار میگرفته، [[سحر و جادو]] است كه اكنون نيز در بين مردم ما ديده میشود و بسياری از مردم اثرات آن را در زندگی خود مشاهده میكنند و به دنبال علاج آن هستند؛ برای مثال گاهی شاهد دشمنی بين زن و شوهر يا ايجاد محبت بين دو شخص غريبه يا ايجاد دشمنی بين دو دوست هستيم.
== تاریخچه سحر ==
در جامعه امروزی برخی افراد از سحر و جادو برای رسیدن به مقاصد خود استفاده میکنند، در حالی که در [[اسلام]] سحر به شدت مذمت شده و باعث گمراهی و آسیب به اعتقادات دینی میشود. سحر در آیات و روایات به عنوان عملی مخفی و ارتباط با [[شیاطین]] شناخته شده و در بسیاری از موارد به عنوان [[کفر]] و شرک معرفی میشود.
در بررسی تاریخی مسئله [[سحر]]، کشف آثار گیاهان، نخستین عامل پیدایش [[تفاوت معجزه با سحر و جادو|جادوگری]] و [[سحر]] به نظر میرسد. در دورانی که بشر از شناخت واقعیت بیماریها عاجز بود، اولین تلاشها برای توجیه بیماری بر اساس مُدرکات بود و مبنای درمان نیز در تمام زمینههای پزشکی در ابتدا [[تفاوت معجزه با سحر و جادو|جادوگری]] و [[افسون]] بود که مخلوق فکر و چارهاندیشی بشر و اساس اعتقادات او بوده است. قرنها پیش از [[عیسی مسیح در منابع مسیحی و اسلامی|حضرت مسیح(ع)]] اختلال روانی، مترادف با [[سحر]] و [[تفاوت معجزه با سحر و جادو|جادو]] و [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح]] [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیاطین]] بود. آنها بیماری را نتیجه [[تسخیر]] [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح خبیثه]] میدانستند که چاره آن منحصر به خارج کردن آن [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح موذی]] از بدن شخص مبتلا بود که طی مراسم ویژه انجام میگرفت. در سال ۱۴۸۶ کتابی درباره [[آفرینش جن به شکل حیوانات|تسخیر جن]] نوشته شد که در آن ویژگیهای زشت و عادات ناپسند [[تفاوت معجزه با سحر و جادو|جادوگران]] و شیوه کار آنان تشریح شده بود و نشان میداد که بسیاری از قربانیان آنان، بیماران روانی بودهاند. برای درمان هر کس که کوچکترین اثری از اختلال روانی در وی بود، راهی جز [[افسون]] و [[تفاوت معجزه با سحر و جادو|جادوگری]] وجود نداشت.
مسایل مربوط به [[سحر]] و [[تفاوت معجزه با سحر و جادو|جادو]] از روزگاران قدیم به تدریج تنظیم میشد و با نام [[علوم غریبه]] به صور گوناگون مورد کاربرد [[ساحران]] و [[تفاوت معجزه با سحر و جادو|جادوگران]] قرار میگرفت. در دوران [[جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب|اسلامی]] در ایران، [[علوم غریبه]] در تعالیم [[فرقههای شیعه|اسماعیلیّه]] رخنه عمیق داشته است و افسانههایی نیز درباره اقدامات [[تفاوت معجزه با سحر و جادو|جادوگرانه]] آنها وجود دارد. علیرغم توضیح ذکر شده، در این مسئله که [[سحر]] از چه زمانی در میان بشر پدیدار شد و چه کسی آن را به دیگران انتقال داد، نظرهای فراوان داده شده که هیچکدام قانعکننده نیست، امّا آن نظری که بیشتر با ظاهر آیات [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآنی]] و احادیث سازگار است این است که آغاز پیدایش [[سحر]] به صورت علمی منسجم و دانشی که از استاد به شاگرد انتقال پیدا میکرد به زمان [[حضرت سلیمان(ع)]] برمیگردد و خاستگاه آن قوم [[پیدایش ایده صهیونیسم|یهود]] است. در عصر حاضر نیز به مسئله [[سحر]] از دیدگاههای مختلف علمی و فلسفی پرداخته شده، بهطوریکه بسیاری از افعالی که در گذشته به صورت خرق عادت مطرح بوده، امروزه یک اصل مسلّم علمی است که تقویت نیروی اراده و تلقین به وسیله مرتاضان نمونهای از این امور میباشد.
باطلالسّحر، آن چیزی است که در بی اثر کردن سحر و جادو به کار میرود. باطل سحرها، شامل تَمائم و نَفِرات، اشیاء و نمادهایی هستند که مردم به آنها نیرویی ماورای طبیعی و خاصیت جادویی نسبت میدهند. این اشیاء بهویژه در جوامع باستانی و ابتدایی بهعنوان ابزارهایی برای گریزاندن دیوها و ارواح پلید از انسانها و محیطهای زندگی، مانند خانه و مزرعه، مورد استفاده قرار میگرفتند.
== تعریف سحر ==
از این رو، در روایات دینی و آیات، راهکارهایی برای مقابله با سحر و جادو ارائه شده است، از جمله دعاهایی که از اهل بیت نقل شده و همچنین دعاها و راهکار هایی که علما نقل کردهاند و به ویژه آیات [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن]] که در آن واژه سحر و مشتقات آن حدود ۶۰ بار ذکر کرده است. این دعاها به [[مسلمانان]] کمک میکند تا از آسیب سحر در امان بمانند.
ارتباط و استفاده علمی و عملی از [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح]]، [[آفرینش جن به شکل حیوانات|اجنه]] و [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیاطین]] در اصطلاح لغوی و فقهی، [[سحر]] نام<ref>ثم الظاهر أن التسخیرات بأقسامها داخله فی السحر علی جمیع تعاریفه، جزائری، سید محمد علی، شرح مکاسب محرمه مزجی، ج ۲، ص ۱۱۲؛ او علی سبیل الاستعانه بالارواح الساذجه، همان، ص ۷۱٫.</ref>دارد. طبق دلایل [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآنی]]، [[روایی]] و [[فقهی]]، [[ساحری]]، به صلاح زندگی دنیوی و اخروی [[حقیقت انسان|انسان]] نیست. اگرچه در تعریف و تعیین موارد [[سحر]] در کتب لغوی و [[فقهی]] تعاریف زیادی بیان شده است، اما در این که ارتباط با [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح]]، [[آفرینش جن به شکل حیوانات|اجنه]] و [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیاطین]]، [[سحر]] نامیده میشود، از مسلّمات شمرده شده است.<ref>جزائری، سید محمد علی، شرح مکاسب محرمه مزجی، ج ۲، ص ۱۱۲٫.</ref> [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن کریم]]؛ [[ساحری]] را [[نجس بودن کافر|کفر]]، [[بیایمانی]]، [[بیتقوایی]]، معاملهای بد با خود، بی بهرگی از آخرت،<ref>«و اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلی مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کفر سلیمان و لکن الشیاطین کفروا …» بقره، ۱۰۳ – ۱۰۲؛ طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۲۳۴٫.</ref> افزایش گناه و خواری دانسته است.<ref>«و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن فزادهم رهقا»، جن، ۶٫.</ref>
=== سحر در لغت ===
قرآن کریم بهطور کلی تأکید دارد که تنها خداوند قادر به دفع آسیبهای سحر و جادو است و ایمان به خداوند و انس با قرآن بهترین راهکار برای حفاظت در برابر چنین خطراتی است.
[[سحر]] در لغت به معنای [[خدعه]] و [[نیرنگ]]، چشمبندی، و به تعبیر قاموس: [[سحر]] کردن یعنی خدعه نمودن. اظهار باطل در چهره حق، برگرداندن چیزی از مسیر درست آن و هر چیزی که منشأ و سبب آن دقیق و لطیف باشد، آمده است: کل مالطف و دق. برخی لغویان گفتهاند: اصل [[سحر]] تبدیل چیزی از حقیقت خود به غیر آن است و به عمل ساحر از این جهت که باطل را به صورت حق نشان میدهد و چیزی را در خیال افراد، خلاف حقیقت آن نمایان میسازد، [[سحر]] گفتهاند.<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، واژه «سحر» ج۳، ص۱۳۵</ref><ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، واژه «سحر» ج۴، ص۳۴۸.</ref> در مفردات راغب که مخصوص واژههای [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن]] است به سه معنی اشاره شده:
# خدعه و خیالات بدون حقیقت و واقعیت همانند [[شعبده]] و [[تردستی]].
# جلب [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیطانها]] از راههای خاصی و کمک گرفتن از آنان.
# معنی دیگری است که بعضی پنداشتهاند و آن این که: ممکن است، با وسائلی ماهیت و شکل اشخاص و موجودات را تغییر داد، مثلاً [[حقیقت انسان|انسان]] را به وسیله آن به صورت حیوانی درآورد، ولی این نوع خیال و پنداری بیش نیست و واقعیت ندارد.<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات راغب، ج۱، ص۴۰۰، «سحر».</ref>
=== سحر در اصطلاح ===
== معرفی باطل سحر ==
فقها از [[سحر]] تعریفهای مختلفی ارائه کردهاند. این اختلاف در تعریف موجب شده که بعضی کارها بنابر برخی تعریفها از مصادیق [[سحر]] و بنابر تعاریفی دیگر، خارج از آن قلمداد گردد؛ چنانکه به تعریفهای ارائه شده، از جهت جامع و مانع بودن نیز اشکال شده است. از اینرو، برخی گفتهاند: به تعریفی تام که همه مصادیق [[سحر]] را شامل شود و از دخول کارهایی که سحر بهشمار نمیروند، مانعگردد، دست نیافتیم.<ref>نراقی، احمد، مستند الشیعة، ج۱۴، ص۱۱۴.</ref> تعریفهای ارائه شده از [[سحر]] عبارتند از:
باطل سحرها از جمله تَمائم ([[تعویذ]] و اشیاء آویختنی، به ویژه اشیاء سنگی) و نَفِرات یا رمانندههایی هستند که مردم آنها را دارای نیرویی ماورای طبیعی و خاصیت جادویی و شرزُدایی میپندارند و در گریزاندن دیو و [[جن]] و ارواح پلید از [[حقیقت انسان|انسان ]]، دام و حیوان خانگی، خانه، مزرعه ، باغ و... مؤثر میانگارند. در جامعههای باستانی و ابتدایی برای این رمانندهها نیرویی به نام «مانا» (واژهای پولینزیایی؛ احتمالاً شبیه «فَرّ» یا «فَرّه» یا «خرّه» نزد ایرانیان،) قائل بودند که شخص یا شیئی با برخورداری از آن نیرویی ایزدی و جادویی تأثیرگذار مییافت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پژوهشی در اساطیر ایران|سال=1362|نام=مهرداد|نام خانوادگی=بهار|جلد=1|صفحهها=۱۱۹-۱۲۰|مکان=تهران}}</ref>
* '''تعریف اول:'''
گفتار، نوشتار، رُقیه یا هر عملی که در بدن، [[قلب]] یا [[عقل]] فرد [[سحر]] شده تأثیر بگذارد؛ بدون آنکه ساحر با او تماس پیدا کند. [[سحر]] ممکن است سبب [[قتل]]، [[بیماری]]، جدایی میان زن و شوهر، [[کینه]] و دشمنی میان آن دو یا پیدایی [[محبت]] شخصی به دیگری گردد.<ref>حلی، حسن بن یوسف، تحریر الأحکام الشرعیه علی مذهب الإمامیه، ج۵، ص۳۹۶.</ref><ref>حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، ج۱۲، ص۱۴۴.</ref>
* '''تعریف دوم:'''
همان تعریف نخست با اضافه استخدام [[فرشته نگهبان انسان|فرشتگان]]، [[آفرینش جن به شکل حیوانات|جنیان]] و [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیاطین]] جهت کشف امور پنهان و درمان فرد [[آفرینش جن به شکل حیوانات|جنزده]] و نیز احضار [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح]] و تعلّق دادن روح به بدنی که آمادگی پذیرش آن را دارد. همچنین نیرنجات (آمیختن مواد عنصری، اشکال و اخلاط دارای مزاجهای گوناگون و نیز کمک گرفتن از اسرار [[خورشید]] و [[ماه]] به منظور اظهار امور شگفتآمیز) و [[طلسمها]] (ممزوج کردن قوای آسمانی با قوای زمینی جهت اظهار امور شگفت).<ref>عاملی، محمد بن مکی، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۳، ص۱۶۳–۱۶۴.</ref><ref>مکی عاملی، محمد بن جمالالدین، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج۳، ص۲۱۴–۲۱۵.</ref>
در این تعریف به جای جمله «اثر گذاشتن در مسحور» که در تعریف نخست آمده، جمله «زیان رساندن به مسحور» به کار رفته است.
== کاربرد باطل سحر ==
کاربرد سحر و باطل سحر از کهنترین زمان در جامعههای باستانی [[آریایی ]] و سامی ، و مردم [[افریقا]] و [[استرالیا]] و سرزمینهای دیگر رایج بوده است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقدمه|سال=۱۳۸۴|نام=ابراهیم بن عبد الرحمن|نام خانوادگی=ابن خلدون|جلد=3|صفحه=1148|مکان=قاهره|کوشش=علی عبدالواحد وافی}}</ref> (تأثیرگذاری از طریق چیزی شبیه چیزی یا کسی، مانند تندیس یا پیکره آن چیز یا کس) و روش «جادوی ساری» (تأثیرگذاری از طریق اجزاء و اشیائی که زمانی در مجاورت و تماس نزدیک با چیزی یا کسی بودهاند، مانند مو و ناخن و یا پارههایی از جامه کسی) استفاده میکردند.
تعریف دوم از نظر گستره اعم از تعریف اول است؛ زیرا اموری را در بر میگیرد که تعریف نخست شامل آنها نمیشود؛ لیکن از جهت کارکرد؛ تعریف اول اعم خواهد بود؛ چون تأثیر، اعم از زیان و نفع است، مگر آنکه مراد از تأثیر در تعریف نخست همان اضرار باشد.
[[ابن خلدون]] سحرهایی را که بیواسطه بر عالم تأثیر میگذارند، «ساحری»، و آنهایی را که با واسطه اثر میگذارند، « [[طلسمات]] » خوانده است.
* '''تعریف سوم:'''
ایجاد کارهای خارقالعاده که منشأ آن یا تأثیرات نفسانی است، یا بهرهگیری از فلکیات یا درآمیختن قوای آسمانی با قوای زمینی یا استعانت از [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح]] بسیط از جمله [[فرشته نگهبان انسان|فرشتگان]]، [[آفرینش جن به شکل حیوانات|اجنه]] و [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیاطین]]. در اصطلاح خاص، اولی (ایجاد کارهای خارقالعاده به سبب تأثیرات نفسانی) [[سحر]]، دومی [[دعوت کواکب]]، سومی [[طلسمات]] و چهارمی [[عزائم]] نامیده میشود. [۹] این تعریف، اعم از تعریفهای پیشین است؛ زیرا در آن نه از تأثیر سخن رفته و نه از اضرار؛ بنابراین، ایجاد کار خارقالعاده از راههای یاد شده، [[سحر]] بهشمار میرود؛ در دیگری تأثیر بگذارد یا نگذارد.
* '''تعریف چهارم:'''
کاری که پدید آمدن امری را در پی داشته و منشأ آن پنهان و غیر متعارف باشد. البته نه بدین معنا که هر عمل این چنینی مصداق [[سحر]] است؛ بلکه بدین معنا که [[سحر]] چنین ماهیتی دارد، با این توضیح که چنین عملی گاه در پرتو تقویت و تصفیه نفس از راه ریاضت از فرد صادر میشود؛ گاه با بهکارگیری قوانین طبیعی یا هندسی؛ گاه با تسخیر روحانیات افلاک، [[ستارگان]] و مانند آنها که مشهور نزد [[یونانیان]] و [[کلدانیان]] بوده است؛ گاه با تسخیر [[آفرینش جن به شکل حیوانات|جنیان]] و [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیاطین]]؛ گاه با اعمالی که مناسب مطلوب و مقصود است، مانند کشیدن تصاویر مسحور، نقشها، گره زدن و بستن، دمیدن یا نوشتن که به [[رُقیه]] (کلماتی که با آن، فرد مبتلا به آفتی همچون [[صرع]] و [[تب]] را تعویذ میکنند) و [[عزیمه]] (کلماتی که با آن [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح]] خبیث را از بدن کسی که بدان تعلق گرفته خارج میسازند) تقسیم میشود، یا دود کردن گیاهان خوشبو و مناسب در زمانی خاص که نزد [[نَبَطیان]] معروف بوده است. و گاه با ذکر نامهایی که معانی آنها معلوم نیست و نوشتن آن نامها به ترتیبی خاص. این قسم به [[اعراب]] و[[نبطیان]] منسوب است، و گاه با ذکر الفاظ دارای معانی معلوم غیر از دعاها و گاه با تصرف در بعضی آیات یا دعاها یا نامها. گاهی نیز با قرار دادن اعداد به ترتیبی خاص در لوحهایی. گوینده این قول پس از بیان اسباب نهگانه اشاره رفته، میگوید: قدر متیقن از [[سحر]] نوع پنجم است.
نوع اول و دوم بهطور یقین از مصادیق سحر نیست. باقی موارد مشتبه و مشکوک است.<ref>نراقی، احمد، مستند الشیعة، ج۱۴، ص۱۱۵.</ref> بنابر تعریف چهارم، عمل خارقالعاده پدید آمده در پرتو تقویت نفس مصداق [[سحر]] نیست؛ چنانکه آنچه به سبب نوع دوم ایجاد میشود نیز مصداق [[سحر]] نخواهد بود. مصداق [[سحر]] بودن کارهایی که با تسخیر [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح افلاک]] ([[فرشتگان نگهبان انسان|فرشتگان]]) یا [[آفرینش جن به شکل حیوانات|جنیان]] و [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیاطین]] و سایر اسباب نهگانه جز نوع پنجم صورت میگیرد، مورد شک و شبهه است؛ بنابراین، تعریف چهارم اخص از تعریف سوم است؛ لیکن از حیث قید نشدن اضرار به دیگری در این تعریف، از تعریف اول و دوم اعم میباشد.
== طبقه بندی باطل سحر ==
* '''تعریف پنجم:'''
مطلق ایجاد چیزی که دارای آثار شگفت، شبیه [[کرامات]] باشد؛ بدون استناد به امور [[حسی]] یا [[شرعی]]، از قبیل آیات و دعاهای وارد شده؛ خواه در مسحور اثر بگذارد یا نه و خواه [[سحر]] شده [[حقیقت انسان|انسان]] باشد یا حیوان یا جماد. استخدام [[فرشته نگهبان انسان|فرشتگان]]، احضار و تسخیر [[آفرینش جن به شکل حیوانات|جنیان]] و احضار و تسخیر [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح]] و امثال آن، ملحق به [[سحر]] است.<ref>موسوی گلپایگانی، محمدرضا، هدایة العباد، ج۱، ص۳۴۲.</ref>
این تعریف اعم از تعریفهای قبلی است.
* '''تعریف ششم:'''
انجام دادن عملی خارقالعاده از راههای باطل و غیر مشروع به منظور زیان رساندن به کسی. این تعریف، از جهتی همچون تعریف پیشین عمومیت دارد؛ زیرا هر نوع کار خارقالعاده پدید آمده از راه غیر مشروع را شامل میشود و از جهتی اخص است؛ زیرا مقید به اضرار است؛ بنابراین، عمل خارقالعاده غیر زیانآور برای کسی در صورت عدم حرمت از جهتی دیگر، موضوعاً یا حکماً مصداق [[سحر]] نخواهد بود.<ref>بهجت، محمدتقی، وسیلة النجاة، ص۴۱۷.</ref>
* '''تعریف هفتم:'''
آنچه که بر اثر چیرگی حالتی بر حس بینایی یا شنوایی یا غیر آن موجب پیدایی چیزی در وهم شود، بدون آنکه واقعیت داشته باشد؛ بنابراین تعریف، [[سحر]]، چشمبندی و نوعی [[نیرنگ]] است و [[ساحر]] کسی است که با بهرهگیری از اسباب پنهان، غیر واقع را در خیال [[انسان]] به صورت واقع جلوه میدهد و در نتیجه غیر واقع به شکلهای شگفتانگیز دیده میشود. بر اساس این تعریف، نسبت [[سحر]] به واقع، نسبت مکر به واقع خواهد بود.<ref>خویی، سیدابوالقاسم، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۴۵۴.</ref><ref>سبزواری، عبدالاعلی، مهذب الأحکام فی بیان حلال و الحرام، ج۱۶، ص۹۹.</ref><ref>زینالدین، محمدامین، کلمة التقوی، ج۴، ص۱۷–۱۸.</ref>
ماهیت تعریف هفتم با دیگر تعریفها متفاوت است و در حقیقت، تعریفی جدید از [[سحر]] است؛ بنابراین تعریف، ایجاد عمل خارقالعاده مطلقاً با هر سبب پنهان [[سحر]] بهشمار نمیرود؛ چنانکه تسخیر نیز مطلقاً [[سحر]] نخواهد بود.<ref>خویی، سیدابوالقاسم، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۴۵۳.</ref>
قدما باطل سحرها را به دو دسته تقسیم میکردند:<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=یواقیتالعلوم و دراری النجوم|سال=1364|نام=طاهر بن احمد|نام خانوادگی=قزوینی|جلد=1|صفحه=201|کوشش=محمدتقی دانشپژوه}}</ref>
* '''تعریف هشتم:'''
دانشی که به کار بستن آن، موجب پیدایی ملکهای نفسانی در فرد شده، او را بر ایجاد کارهای شگفت با اسباب ناپیدا توانا میسازد.<ref>حلی، مقداد بن عبدالله، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، ج۲، ص۱۲.</ref> طبق این تعریف، منشأ [[سحر]] قوت نفس [[ساحر]] است و او در پرتو توانایی نفس خود، بدون آنکه از بیرون کمک بگیرد کارهای خارقالعاده انجام میدهد؛ بنابراین، کارهای خارقالعاده انجام گرفته به سببی از اسباب بیرونی و نه قوت و ملکه نفسانی [[ساحر]] مصداق [[سحر]] نخواهد بود. در نتیجه این تعریف از این جهت اخص از تعریفهای پیشین خواهد بود.
=== نقطه اشتراک تعاریف ===
# تعویذهایی که نام [[ضرورت خداشناسی|خدا]] در آنها به کار رفته.
نقطه اشراک همه تعریفها از [[سحر]] این است که سبب آن، پنهان و غیر متعارف است؛ بنابراین، چنانچه سبب، متعارف و آشکار باشد، [[سحر]] بهشمار نمیرتود؛ از اینرو، ایجاد افعال شگفتآور با استفاده از اسباب طبیعی یا اشکال هندسی مصداق [[سحر]] نخواهد بود؛ چنانکه ایجاد عمل خارقالعاده با بهرهگیری از اسباب شرعی از قبیل [[ذکر]]، [[دعا]] و [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|آیات قرآن]] نیز همین حکم را دارد؛ بلکه به تصریح برخی، هر عملی که منشأ آن خواص اشیا، حتی حروف باشد همینگونه است و مصداق [[سحر]] نمیباشد.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۸۵</ref><ref>موسوی گلپایگانی، محمدرضا، هدایة العباد، ج۱، ص۳۴۲.</ref>
# تعویذهایی که نام خدا در آنها به کار نرفته بود.
== تفاوت معجزه و سحر ==
== راه های بطلان سحر ==
{{اصلی|تفاوت معجزه با سحر}}
همانطور که خداوند برای بعضی داروهای مُضر تأثیراتی را در بدن قرار داده و در بعضی داروها اثراتی را قرار داده که تأثیرات داروهای مضر را از بین میبرد، برای بعضی اعمال نیز تأثیراتی را در بدنها و عقول مردم قرار داده است که همان سحر باشد و بر زبان [[انبیا]] و [[اوصیا]]، آیات و ادعیه و اسما و اعمالی جاری ساخته که ضرر آن [[چشم زخم]] را دفع میکند. پس بهترین راه برای علاج این مقوله توجه به معارف و دستورات [[اهل بیت (ع)]] است. در بعضی از کتب و روایات برای از بین بردن سحر خواندن آیات و دعاهایی توصیه شده است.
یکی از نسبتهایی که در طول تاریخ به [[انبیاء]] و مخصوصاً [[پیامبر اسلام(ص)]] داده شده، [[جادوگری]] است؛<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴۳۷.</ref> در حالی که میان [[سحر]] و [[معجزه]] تفاوتهایی مطرح است:
ما از باب نمونه به چند مورد اشاره میکنیم:
[[سحر]] و [[معجزه]] هر دو تأثیراتی را دارند؛ اما [[معجزه]]حق است و [[سحر]] باطل. [[معجزه]] در راستای اصلاح و تربیت است؛ اما [[سحر]] بیهدف یا دارای اهداف سطحی و کمارزش است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴۳۸.</ref>
=== 1. دستورات اهل بیت برای علاج سحر: ===
[[سحر]] متکی به امور بشری است. به همین علت، [[ساحران]] کارهای خارقالعادهای انجام میدهند که تمرین کردهاند؛ امّا [[معجزه]] امری الهی است و انبیا کارهایی را انجام میدادند که مردم از آنها طلب میکردند.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۵۱۹.</ref>
==== حضرت محمد(ص): ====
[[معجزه]] همراه با ادّعای نبوت است؛ امّا [[ساحر]] نمیتواند ادّعای نبوّت کند؛ چون حکمت الهی مانع از آن میشود که کسی به [[دروغ]] مدعی نبوت شود و اگر این کار را بکند رسوا میشود.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۵۱۹–۵۲۰.</ref>
راهکارهای [[حضرت محمد(ص)]] برای دفع سحر:
== باطل کردن سحر ==
# از رسول خدا(ص) برای دفع [[شیاطین]] و جادوگران وارد شده: «[[آیه سُخره]]» را بخوانند که این آیه است:<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفاتیح الجنان|نام خانوادگی=شیخ عباس قمی|صفحهها=520-521|ناشر=مطبوعات دینی|مکان=قم|سال=۱۳۰۴}}</ref> {{قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيّٰامٍ ثُمَّ اسْتَوىٰ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهٰارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّرٰاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاٰ لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبٰارَكَ اللّٰهُ رَبُّ الْعٰالَمِينَ |ترجمه=|ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لاٰ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ،| وَ لاٰ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاٰحِهٰا وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّٰهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ|سوره=اعراف|آیه=54 الی 56}}
در روایات و آیات راهکارهایی برای ابطال سحر و جادو و [[طلسم]] داریم از جمله:
# از رسول خدا (ص) نقل شده که بر هر یک از برگ و دانه اسپند ملکی [[موکل]] است که با آنهاست تا بپوسد و ریشهاش و شاخهاش غم و سحر را برطرف میکند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفاتیحالجنان|سال=۱۳۴۴|نام=عباس|نام خانوادگی=قمی|فصل=باب سوم}}</ref>
# ابن عباس گوید: لبید یهودی پیغمبر(ص) را سحر کرد و سحر را در چاه بنیزریق انداخت، حضرت بیمار شد؛ درحالیکه حضرت به خواب بود، دو فرشته آمدند، یکی از آن دو کنار سر حضرت و دیگری پهلوی پای او نشست و به ایشان خبر دادند که شما را سحر کرده و سحر را در زیر پوست نهاده و در زیر سنگی در چاه زروان گذاردهاند، پیغمبر(ص)، [[علی (ع)]] و [[زبیر]] و [[عمار]] را فرستاد تا آب چاه را کشیدند و سنگ را برداشتند و جف را درآوردند و دیدند که در آن مقداری مو است با دندانههایی از شانه که ۱۱ گره با سوزن بر آن زدهاند، در این موقع معوذتین آمد، هر گرهی را که میگشودند، آیهای از آنها را میخواندند، حضرت احساس سبکی کرد و برخاست گویا از قید و زنجیر آزاد شده است و جبرئیل میگفت: {{متن عربی|بسم الله ارقیک من کل شیء یؤذیک من حاسد و عین و الله یشفیک}} <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صحیح بخاری|تاریخ=1407|نام=محمد بن اسماعیل|نام خانوادگی=بخاری|جلد=3|صفحه=1193}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر کبیر فخر رازی|سال=1420|نام=محمّد بن عمر|نام خانوادگی=فخـررازی|جلد=32|صفحه=368}}</ref>
# دعایی که پیامبر (ص) برای امام حسن (ع) و [[امام حسین (ع)]] خواندند و به اصحاب نیز توصیه فرمودند: {{متن عربی|اللَّهُمَّ یا ذَا السُّلْطَانِ الْعَظِیمِ، وَالْمَنِّ الْقَدِیمِ، وَالْوَجْهِ الْکَرِیمِ، ذَالْکَلِمَاتِ التَّامَّاتِ وَالدَّعَوَاتِ الْمُسَتَجَابَاتِ عَافِ فِلاناً مِنْ اَنْفُسِ الْجِنِّ وَاَعْیُنِ الاِنْسِ}}».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=1315|نام=محمدباقر|نام خانوادگی=مجلسی|جلد=۹۲|صفحه=۱۳۳}}</ref>
=== * در آیات ===
==== حضرت علی(ع): ====
در [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن]] آیاتی داریم که میرساند یک نوع از سحر و واقعیت دارد چنانکه میخوانیم: «فَقالَ اِن هذا الا سحرٌ یُؤثرُ؛ [۲۸] این نیست جز سحر جالب» از این آیه در مییابیم یک نوع سحر مؤثر، که به راستی روی اشیا نیز اثر میگذارد وجود دارد. ولی آیا تأثیر سحر فقط جنبه روانی دارد یا اینکه اثر جسمانی و خارجی هم ممکن است داشته باشد؟ در آیات بالا اشارهای به آن نشده و لذا بعضی معتقدند سحر مؤثر اثرش تنها در جنبههای روانی است.
راهکارهای [[حضرت علی(ع)]] برای دفع سحر:
#امیرالمؤمنین علی (ع) میفرمایند: برای علاج سحر هفت مرتبه بگوید: {{متن عربی|بِسْمِ الله وَ بِاللهِ وَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِاَخِیکَ وَنَجْعَلُ لَکُمَا سُلْطَانًا فَلَا یَصِلُونَ اِلَیْکُمَا بِآیَاتِنَا اَنْتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغَالِبُونَ}}».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=1315|نام=محمدباقر|نام خانوادگی=مجلسی|جلد=۹۲|صفحه=۱۲۵}}</ref>
# از امیرالمؤمنین (ع) نقل است که باید این دعا روی پوست آهو نگارش و به وی آویزان یا همراه شود. حضرت در این روایت میفرماید: نوشتن این دعا روی پوست آهو و آویزان کردن آن به شخص باعث میشود ضرری از سحر و طلسم و نیرنگها به شخص وارد نشود:<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفاتیح الجنان|نام خانوادگی=شیخ عباس قمی|ناشر=مطبوعات دینی|صفحهها=520-521|مکان=قم}}</ref> {{متن عربی|بسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَماشاءَ اللّهِ بِسْمِ اللّهِ لاحَوْلَ وَلاقُوَّةِ اِلاّ بِاللّهِ قالَ مُوسى ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرَاِنَّ اللّهَ سَيُبْطِلُهُ اِنَّ اللّهِ لايُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدينَ فَوَقَعَ الْحَقُ وَبَطَلَ ماكانُوا يَعْمَلُونَ فَغْلِبُوا هُنالِكَ وَانْقَلَبُوا صاغِرينَ|ترجمه=به نام خدا، و به خدا، به نام خدا، آنچه خدا خواست، به نام خدا، و جنبش و نیرویى نیست مگر به خدا. موسى گفت: آنچه شما آوردید سحر است، همانا خدا آن را باطل مىکند. خدا کار بدکاران را اصلاح نمىکند. پس حق واقع شد، و آنچه آنان انجام داده بودند باطل گشت، در آنجا مغلوب شدند، و با خوارى بازگشتند.}}
==== امام صادق(ع): ====
{{اصلی|دستور امام صادق(ع) برای باطل کردن سحر}}
# از امام صادق (ع) در باره معوذتین سؤال شد فرمود: پیغمبر را لبید یهودى سحر کرد، جبرئیل معوذتین را براى حضرت آورد حضرت على را خواست و نخى را دوازده گره زد و باو فرمود: به بئر ذروان برو و به ته چاه برو و آیهاى بخوان و گرهى را بگشاى على (ع) باندرون چاه رفت و همچنان کرد، حضرت از سحر آسوده گشت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مکارم الأخلاق|ترجمه عنوان=میرباقرى|نام=حسن بن فضل|نام خانوادگی=طبرسی|جلد=2|صفحه=327}}</ref>
# امام جعفر صادق (ع) فرمودند: سه مرتبه بگویید: {{متن عربی|ما شاءَ الله لا قوَّةَ الّا باللهِ العَلِیِّ العَظیم}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=1315|نام=محمدباقر|نام خانوادگی=مجلسی|جلد=۹۲|صفحه=۱32}}</ref>
=== * در روایات ===
==== امام رضا(ع): ====
دَخلَ عیسیً بنُ شقفیٍّ، عَلی ابی عبدالله(ع) و کان ساحراً یاتیهِ الناسُ و یاخذُ علی ذلک الاجرَ، فقال انا رجلٌ کانت صناعتی السحرَ و کنتُ آخذُ علیه الاجرَ، و کان مَعاشی و قد حججتَ منه و مَنَّ اللهُ عَلیَّ بلقائکَ، و قدتبتُ الی اللهِ عزوجل، فَهل لی فی شیءٍ من ذلکَ مخرجٌ؟ فقال له ابو عبدالله(ع): «حلٌ و لا تُعقد؛<ref>حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، کتاب التجاره، ج۱۲، ص۱۰۵ ما یکتسب به.</ref> یکی از جادوگران که در برابر انجام عمل سحر مزد میگرفت (بنام عیسی ثقفی) خدمت امام صادق(ع) رسید، و پرسید که: حرفه من سحر بوده است، و در برابر آن مزد میگرفتم خرج زندگی من نیز از همین راه تأمین میشد، و با همان پول حج خانه [[شناخت خدا|خدا]] را انجام دادهام، ولی (اکنون) توبه کردهام آیا برای من راه نجاتی هست؟ امام صادق(ع) فرمود: «عقده سحر را بگشای، ولی گره جادوگری مزن». از این حدیث استفاده میشود که برای گشودن سحر عمل و آموختن آن بیاشکال است. علامه (رح) در تحریر در بحث مکاسب محرمه میفرماید: یاد دادن و یادگرفتن سحر و جادو و شعبده، کهانت و قیافه و گرفتن اجرت بر آن حرام است.<ref>حلی، حسن بن یوسف، تحریرالاحکام، ج۱، ص۱۶۱.</ref> قالَ علیٌ(ع): «مَن تَعلم شیئاً مِن السحرِ قلیلاً او کثیراً فَقد کَفَرَ و کان آخِرَ عهدِهِ بِربهِ؛<ref>حرعاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعة، ج۱۲، ص۱۰۷، باب ۲۵، ابواب ما یکتسب به.</ref> علی(ع) فرموده است: «کسی که سحر بیاموزد کم یا زیاد کافر شده است و رابطه او با [[شناخت خدا|خداوند]] به کلی قطع میشود». قال رسولالله(ص): «مَن مَشی الی ساحرٍ اوکاهنٍ او کذابٍ یُصَدقَهُ بما یقولُ فَقد کَفر بما انزلَ اللهُ مِن کتابٍ؛<ref>قمی، عباس، سفینة البحار، ج۴، ص۹۴.</ref> رسول خدا(ص) فرموده است: «کسی که نزد ساحر یا کاهن یا دروغگویی برود در حالی که آنچه را که میگویند، تصدیقکننده باشد به تمام کتابهای آسمانی که [[شناخت خدا|خدا]] فرستاده کافر شده است». قال الصادق(ع): «الساحِرُ یُضرَبُ بالسیفِ ضربهً واحدهً علی اُمِ راسِهِ؛<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۷، ص۲۶۰، باب حد السحر.</ref> امام صادق(ع) فرموده است: «ساحر را یک ضربت شمشیر بر سرش میزنند و او را میکشند». قال رسولالله(ص): «ساحِرُ المُسلمینَ یُقتَلُ و ساحرُ الکفارِ لا یُقتلُ قیل یا رسولَ اللهِ(ص) و لِمَ لا یُقتلُ ساحرُ الکفارِ قال لاَنَّ الکُفرَ اعظمُ مِن السحرِ و لاَنَّ السحرَ و الشرکَ مقرونانِ؛<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۷، ص۲۶۰، باب حد السحر.</ref> پیامبر [[شناخت خدا|خدا]] فرمود: «ساحر مسلمان باید کشته شود و ساحر کافر کشته نمیشود. کسی عرض کرد چرا ساحر کافر نباید کشته شود؟ فرمود، برای این که کفر از سحر عظیمتر است و سحر و شرک باهمند یعنی جایی که کافر غیر حربی به سبب کفرش کشته نشود به طریق اولی برای سحر کشته نمیشود. چون کفر از سحر بزرگتر است و مسلمان ساحر کشته میشود چون به شرک نزدیک شده است».
{{اصلی|دستور امام رضا(ع) برای باطل کردن سحر}}
# محمد بن عیسی گوید از [[حضرت رضا (ع)]] درباره سحر پرسیدم حضرت فرمود: سحر واقعیت دارد و به اذن خدا اثر میکند؛ هرگاه تو را سحر کردند، دستت را تا مقابل صورتت بالا ببر و این دعا را بخوان: {{متن عربی|باسم الله العظیم باسم الله العظیم رب العرش العظیم الا ذهبت و انقرضت}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مکارم الأخلاق|نام=حسن بن فضل|نام خانوادگی=طبرسی|صفحه=413}}</ref>
راهکارهایی برای ابطال سحر و [[طلسم]]
== بطلان سحر در آیات ==
۱ - پناه بردن به [[شناخت خدا|خداوند]] (گفتن اعوذ ب[[شناخت خدا|الله]] من [[ابلیس و شیطان در قرآن|الشیطان]] الرجیم) و زیاد خواندن سورههای فلق و ناس.
آیاتی از قرآن برای محفوظ ماندن از سحر و جادو هستند که چند نمونه از آنها را برای شما بیان میکنیم:<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|جلد=92|صفحه=124}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حلیه المتقین|فصل=یازدهم}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفاتیح الجنان|فصل=باب سوم باقیات الصالحات (بخش ادعیه و عوذات)}}</ref>
# شبها پس از نماز و روزها پیش از نماز هفت مرتبه بخوانید:{{قرآن|بِسمِ الله وَ بِالله سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَنَجْعَلُ لَکُمَا سُلْطَانًا فَلَا یَصِلُونَ إِلَیْکُمَا بِآیَاتِنَا أَنْتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغَالِبُونَ|سوره=قصص|آیه=۳۵}} ت
۲- خواندن آیه ۵۱ و ۵۲ سوره قلم (یعنی از: «و إن یکادالّذین. . . تا آخر سوره») و هم چنین خواندن «آیة الکرسی».
# حاج شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل نموده است که جهت باطل کردن سحر این جملات را بنویسید و همراه خود داشته باشید: «بِسمِ الله وَ بِالله، بِسمِ الله وَ ما شاءَالله، بِسم الله لاحَولَ ولاقُوّه الا بالله، قالَ موسی ما جِئتُم بِه السِّحرُ اِنَّ اللهَ سَیُبطِلُهُ اِنَّ اللهَ لا یُصلِحُ عَملَ المُفسِدینَ، فَوَقَعَ الحَقُّ و بَطَلَ ما کانُوا یَعمَلونَ فَغُلِبوا هُنالِکَ وَانقَلَبُوا صاغِرینَ»
# همچنین از حضرت روایت شده است: جهت محفوظ ماندن از سحر و جادو، شبها پس از نماز و روزها پیش از نماز هفت مرتبه بخوانید: «بِسمِ الله وَ بِالله سَنشُدُّ عَضُدَکَ بِأخیک وَ نَجعَلَ لَکُما سُلطاناً فَلا یَصِلونَ إلَیکُما بِآیاتِنا أنتُما وَ مَن اتَّبَعَکُما الغالِبون».
محمد بن مسلم از امام صادق علیه السلام نقل کرده: جهت بطلان سحر، این دعا را بنویسید و همراه خود نگه دارید: «قالَ موسی ما جِئتُم بِهِ السِّحر إنَّ الله سَیُبطِلُه إنّ الله لا یُصلِحُ عَملَ المُفسِدین و یَحِقّ الله الحَقّ بِکلِماتِه و لَو کَرِهَ المُجرِمون اَأنتم أشَدُّ خَلقاً أمِ السماءَ بناها رَفعَ سَمکَها فَسوّاها» تا آخر آیات سوره نازعات. در ادامه: «فَوَقَعَ الحَقُّ و بَطَلَ ما کانُوا یَعمَلونَ فَغُلِبوا هُنالِکَ وَانقَلَبُوا صاغِرینَ و أُلقی السَّحرةُ ساجدین، قالوا آمَنّا بِربِّ العالَمین رَبِّ موسی وَ هارون»
# در صحیفه الرضا از امام رضا علیه السلام نقل شده است: به جهت دفع ضرر سحر و بطلان آن دستت را مقابل صورت قرار بده و بخوان: «بِسمِ الله الْعَظیم رَبّ الْعرشِ الْعظیم إلاّ ذَهبت و انْقرضت».
# علامه کفعمی دعایی به عنوان حدیث قدسی نقل کرده است که [[شناخت خدا|خداوند]] به حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که دوست دارد از سحر در امان باشد، بگوید: «اللَّهُمَّ رَبَّ مُوسَی وَ خَاصَّهُ بِکَلَامِهِ وَ هَازِمَ مَنْ کَادَهُ بِسِحْرِهِ بِعَصَاهُ وَ مُعِیدَهَا بَعْدَ الْعَوْدِ ثُعْبَاناً وَ مُلَقِّفَهَا إِفْکَ أَهْلِ الْإِفْکِ وَ مُفْسِدَ عَمَلِ السَّاحِرِینَ وَ مُبْطِلَ کَیْدِ أَهْلِ الْفَسَادِ مَنْ کَادَنِی بِسِحْرٍ أَوْ بِضُرٍّ عَامِداً أَوْ غَیْرَ عَامِدٍ أَعْلَمُهُ أَوْ لَا أَعْلَمُهُ وَ أَخَافُهُ أَوْ لَا أَخَافُهُ فَاقْطَعْ مِنْ أَسْبَابِ السَّمَاوَاتِ عَمَلَهُ حَتَّی تُرْجِعَهُ عَنِّی غَیْرَ نَافِذٍ وَ لَا ضَارٍّ لِی وَ لَا شَامِتٍ بِی إِنِّی أَدْرَأُ بِعَظَمَتِکَ فِی نُحُورِ الْأَعْدَاءِ فَکُنْ لِی مِنْهُمْ مُدَافِعاً أَحْسَنَ مُدَافَعَةٍ وَ أَتَمَّهَا یَا کَرِیم».
# سعی کنید از ذکر یونسیه (لا اِلهَ اِلّا اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظالِمین) که [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن]]، آن را مایه نجات حضرت یونس معرفی نموده، غفلت نورزید.
# این دعا را بنویسید و همراه داشته باشید: «بِسمِ الله وَ بِالله، بِسمِ الله وَ ما شاءَالله، بِسم الله لاحَولَ ولاقُوّه الا بالله، قالَ موسی ما جِئتُم بِه السِّحرُ اِنَّ اللهَ سَیُبطِلُهُ اِنَّ اللهَ لا یُصلِحُ عَملَ المُفسِدینَ، فَوَقَعَ الحَقُّ و بَطَلَ ما کانُوا یَعمَلونَ فَغُلِبوا هُنالِکَ وَانقَلَبُوا صاغِرینَ» (این دعا از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است).
۱۰- مرحوم شیخ عباس قمی (رحمه الله) در کتاب «باقیات صالحات» (حاشیه کتاب مفاتیح الجنان) میگوید:جهت باز کردن بسته شده، آیات زیر بر کاغذ نوشته شود، و بر او آویزان گردد. سپس این جمله افزوده گردد: «کَذلِکَ حَلَلتُ فُلانَ بنَ فُلانٍ عَن بِنتِ فُلانَةَ»؛ «به جای فلان بن فلان اسم کسی که تصور میکنید برایتان سحر کرده و نام پدرش، و به جای فلانه اسم خودتان را بنویسید». ۱- سوره فتح، آیه ۱و۲۲- سوره نصر۳- سوره روم، آیه ۲۱ «وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لاَیَت لِّقَوْم یتَفَکَّرُونَ»۴- سوره مائده، آیه ۲۳ «ادْخُلُواْ عَلَیْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّکُمْ غَالِبُونَ»۵- سوره قمر، آیه ۱۱–۱۲ «فَفَتَحْنَآ أَبْوَابَ السَّمَآءِ بِمَآء مُّنْهَمِر * وَ فَجَّرْنَا الاْرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَی الْمَآءُ عَلَی أَمْر قَدْ قُدِرَ»۶- سوره طه، آیه ۲۵–۲۸ «قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی * وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی * وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی * یَفْقَهُواْ قَوْلِی» ۷- سوره کهف، آیه ۹۹ «وَ تَرَکْنَا بَعْضَهُمْ یَوْمَئِذ یَمُوجُ فِی بَعْض وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا»۸- سوره توبه، آیه ۱۲۸–۱۲۹ «لَقَدْ جَآءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ * فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ حَسْبِی اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ».
۱۱- صدقه دادن.
ان شاء الله با تداوم صدقه، تغییر محل زندگی، و تکرار سوره «یس» مشکلات و نفوس بد از اطراف شما دور خواهد شد؛ و در هر صورت به [[شناخت خدا|خداوند]] و حاکمیت اراده الهی همچنان معتقد باشید چه بسا همین فراز و نشیبها دامی از سوی [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیطان]] باشد که ایمان شما را متزلزل کند؛ لذا با پایداری و استقامت ایمان خود را حفظ کنید تا در نتیجه آن [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیطان]] ناامید شود و درهای رحمت الهی به سوی شما بازگردد.
علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار روایاتی را ذیل عنوان «دعا برای دفع سحر و چشمزخم» جمعآوری کرده است.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۲، ص۱۲۴.</ref> در کتاب طب الائمه نیز روایاتی تحت عنوان «تعویذهایی برای باطلکردن سحر» گردآوری شده است.<ref>ابنا بسطام، طب الأئمه، ۱۴۱۱ق، ص۳۵.</ref> برای نمونه، امام علی(ع)، در پاسخ به درخواست بعضی از اصحاب، دعایی را به آنان آموزش میدهد و سفارش میکند آن را در پوست آهو بنویسند و همراه خود نگه دارند.<ref>ابنا بسطام، طب الأئمه، ۱۴۱۱ق، ص۳۵؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۲، ص۱۲۴.</ref> همچنین در روایتی از پیامبر(ص) نقل شده که طبق آن، هرکس از سحر یا [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیطان]] ترس دارد، آیه ۵۴ سوره اعراف را بخواند.<ref>سید ابنطاووس، الأمان، ۱۴۰۹ق، ص۱۳۰؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۲، ص۱۳۲.</ref>
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۱۱۰:
خط ۸۵:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی =کلام
| شاخه اصلی =اخلاق
| شاخه فرعی۱ =عدل الهی
| شاخه فرعی۱ =تهذیب نفس
| شاخه فرعی۲ =جبر و اختیار
| شاخه فرعی۲ =رذائل اخلاقی
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۶
این متن یک پیشنویس است که در وضعیت نیازمند به ویرایش قرار دارد
سؤال
راهکارهای باطل کردن سحر و جادو چیست؟
درگاهها
درگاهها
يكي از اموري كه در ازمنه قديم رواج بسيار زيادی داشته و بسيار مورد توجه مردم قرار میگرفته، سحر و جادو است كه اكنون نيز در بين مردم ما ديده میشود و بسياری از مردم اثرات آن را در زندگی خود مشاهده میكنند و به دنبال علاج آن هستند؛ برای مثال گاهی شاهد دشمنی بين زن و شوهر يا ايجاد محبت بين دو شخص غريبه يا ايجاد دشمنی بين دو دوست هستيم.
در جامعه امروزی برخی افراد از سحر و جادو برای رسیدن به مقاصد خود استفاده میکنند، در حالی که در اسلام سحر به شدت مذمت شده و باعث گمراهی و آسیب به اعتقادات دینی میشود. سحر در آیات و روایات به عنوان عملی مخفی و ارتباط با شیاطین شناخته شده و در بسیاری از موارد به عنوان کفر و شرک معرفی میشود.
باطلالسّحر، آن چیزی است که در بی اثر کردن سحر و جادو به کار میرود. باطل سحرها، شامل تَمائم و نَفِرات، اشیاء و نمادهایی هستند که مردم به آنها نیرویی ماورای طبیعی و خاصیت جادویی نسبت میدهند. این اشیاء بهویژه در جوامع باستانی و ابتدایی بهعنوان ابزارهایی برای گریزاندن دیوها و ارواح پلید از انسانها و محیطهای زندگی، مانند خانه و مزرعه، مورد استفاده قرار میگرفتند.
از این رو، در روایات دینی و آیات، راهکارهایی برای مقابله با سحر و جادو ارائه شده است، از جمله دعاهایی که از اهل بیت نقل شده و همچنین دعاها و راهکار هایی که علما نقل کردهاند و به ویژه آیات قرآن که در آن واژه سحر و مشتقات آن حدود ۶۰ بار ذکر کرده است. این دعاها به مسلمانان کمک میکند تا از آسیب سحر در امان بمانند.
قرآن کریم بهطور کلی تأکید دارد که تنها خداوند قادر به دفع آسیبهای سحر و جادو است و ایمان به خداوند و انس با قرآن بهترین راهکار برای حفاظت در برابر چنین خطراتی است.
معرفی باطل سحر
باطل سحرها از جمله تَمائم (تعویذ و اشیاء آویختنی، به ویژه اشیاء سنگی) و نَفِرات یا رمانندههایی هستند که مردم آنها را دارای نیرویی ماورای طبیعی و خاصیت جادویی و شرزُدایی میپندارند و در گریزاندن دیو و جن و ارواح پلید از انسان ، دام و حیوان خانگی، خانه، مزرعه ، باغ و... مؤثر میانگارند. در جامعههای باستانی و ابتدایی برای این رمانندهها نیرویی به نام «مانا» (واژهای پولینزیایی؛ احتمالاً شبیه «فَرّ» یا «فَرّه» یا «خرّه» نزد ایرانیان،) قائل بودند که شخص یا شیئی با برخورداری از آن نیرویی ایزدی و جادویی تأثیرگذار مییافت.[۱]
کاربرد باطل سحر
کاربرد سحر و باطل سحر از کهنترین زمان در جامعههای باستانی آریایی و سامی ، و مردم افریقا و استرالیا و سرزمینهای دیگر رایج بوده است[۲] (تأثیرگذاری از طریق چیزی شبیه چیزی یا کسی، مانند تندیس یا پیکره آن چیز یا کس) و روش «جادوی ساری» (تأثیرگذاری از طریق اجزاء و اشیائی که زمانی در مجاورت و تماس نزدیک با چیزی یا کسی بودهاند، مانند مو و ناخن و یا پارههایی از جامه کسی) استفاده میکردند.
ابن خلدون سحرهایی را که بیواسطه بر عالم تأثیر میگذارند، «ساحری»، و آنهایی را که با واسطه اثر میگذارند، « طلسمات » خوانده است.
طبقه بندی باطل سحر
قدما باطل سحرها را به دو دسته تقسیم میکردند:[۳]
تعویذهایی که نام خدا در آنها به کار نرفته بود.
راه های بطلان سحر
همانطور که خداوند برای بعضی داروهای مُضر تأثیراتی را در بدن قرار داده و در بعضی داروها اثراتی را قرار داده که تأثیرات داروهای مضر را از بین میبرد، برای بعضی اعمال نیز تأثیراتی را در بدنها و عقول مردم قرار داده است که همان سحر باشد و بر زبان انبیا و اوصیا، آیات و ادعیه و اسما و اعمالی جاری ساخته که ضرر آن چشم زخم را دفع میکند. پس بهترین راه برای علاج این مقوله توجه به معارف و دستورات اهل بیت (ع) است. در بعضی از کتب و روایات برای از بین بردن سحر خواندن آیات و دعاهایی توصیه شده است.
از رسول خدا(ص) برای دفع شیاطین و جادوگران وارد شده: «آیه سُخره» را بخوانند که این آیه است:[۴]﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيّٰامٍ ثُمَّ اسْتَوىٰ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهٰارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّرٰاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاٰ لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبٰارَكَ اللّٰهُ رَبُّ الْعٰالَمِينَادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لاٰ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ،وَ لاٰ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاٰحِهٰا وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّٰهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ﴾(اعراف:54 الی 56)
از رسول خدا (ص) نقل شده که بر هر یک از برگ و دانه اسپند ملکی موکل است که با آنهاست تا بپوسد و ریشهاش و شاخهاش غم و سحر را برطرف میکند.[۵]
ابن عباس گوید: لبید یهودی پیغمبر(ص) را سحر کرد و سحر را در چاه بنیزریق انداخت، حضرت بیمار شد؛ درحالیکه حضرت به خواب بود، دو فرشته آمدند، یکی از آن دو کنار سر حضرت و دیگری پهلوی پای او نشست و به ایشان خبر دادند که شما را سحر کرده و سحر را در زیر پوست نهاده و در زیر سنگی در چاه زروان گذاردهاند، پیغمبر(ص)، علی (ع) و زبیر و عمار را فرستاد تا آب چاه را کشیدند و سنگ را برداشتند و جف را درآوردند و دیدند که در آن مقداری مو است با دندانههایی از شانه که ۱۱ گره با سوزن بر آن زدهاند، در این موقع معوذتین آمد، هر گرهی را که میگشودند، آیهای از آنها را میخواندند، حضرت احساس سبکی کرد و برخاست گویا از قید و زنجیر آزاد شده است و جبرئیل میگفت: «بسم الله ارقیک من کل شیء یؤذیک من حاسد و عین و الله یشفیک» [۶][۷]
دعایی که پیامبر (ص) برای امام حسن (ع) و امام حسین (ع) خواندند و به اصحاب نیز توصیه فرمودند: «اللَّهُمَّ یا ذَا السُّلْطَانِ الْعَظِیمِ، وَالْمَنِّ الْقَدِیمِ، وَالْوَجْهِ الْکَرِیمِ، ذَالْکَلِمَاتِ التَّامَّاتِ وَالدَّعَوَاتِ الْمُسَتَجَابَاتِ عَافِ فِلاناً مِنْ اَنْفُسِ الْجِنِّ وَاَعْیُنِ الاِنْسِ»».[۸]
امیرالمؤمنین علی (ع) میفرمایند: برای علاج سحر هفت مرتبه بگوید: «بِسْمِ الله وَ بِاللهِ وَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِاَخِیکَ وَنَجْعَلُ لَکُمَا سُلْطَانًا فَلَا یَصِلُونَ اِلَیْکُمَا بِآیَاتِنَا اَنْتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغَالِبُونَ»».[۹]
از امیرالمؤمنین (ع) نقل است که باید این دعا روی پوست آهو نگارش و به وی آویزان یا همراه شود. حضرت در این روایت میفرماید: نوشتن این دعا روی پوست آهو و آویزان کردن آن به شخص باعث میشود ضرری از سحر و طلسم و نیرنگها به شخص وارد نشود:[۱۰] «بسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَماشاءَ اللّهِ بِسْمِ اللّهِ لاحَوْلَ وَلاقُوَّةِ اِلاّ بِاللّهِ قالَ مُوسى ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرَاِنَّ اللّهَ سَيُبْطِلُهُ اِنَّ اللّهِ لايُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدينَ فَوَقَعَ الْحَقُ وَبَطَلَ ماكانُوا يَعْمَلُونَ فَغْلِبُوا هُنالِكَ وَانْقَلَبُوا صاغِرينَ؛ به نام خدا، و به خدا، به نام خدا، آنچه خدا خواست، به نام خدا، و جنبش و نیرویى نیست مگر به خدا. موسى گفت: آنچه شما آوردید سحر است، همانا خدا آن را باطل مىکند. خدا کار بدکاران را اصلاح نمىکند. پس حق واقع شد، و آنچه آنان انجام داده بودند باطل گشت، در آنجا مغلوب شدند، و با خوارى بازگشتند.»
از امام صادق (ع) در باره معوذتین سؤال شد فرمود: پیغمبر را لبید یهودى سحر کرد، جبرئیل معوذتین را براى حضرت آورد حضرت على را خواست و نخى را دوازده گره زد و باو فرمود: به بئر ذروان برو و به ته چاه برو و آیهاى بخوان و گرهى را بگشاى على (ع) باندرون چاه رفت و همچنان کرد، حضرت از سحر آسوده گشت.[۱۱]
امام جعفر صادق (ع) فرمودند: سه مرتبه بگویید: «ما شاءَ الله لا قوَّةَ الّا باللهِ العَلِیِّ العَظیم»[۱۲]
محمد بن عیسی گوید از حضرت رضا (ع) درباره سحر پرسیدم حضرت فرمود: سحر واقعیت دارد و به اذن خدا اثر میکند؛ هرگاه تو را سحر کردند، دستت را تا مقابل صورتت بالا ببر و این دعا را بخوان: «باسم الله العظیم باسم الله العظیم رب العرش العظیم الا ذهبت و انقرضت»[۱۳]
بطلان سحر در آیات
آیاتی از قرآن برای محفوظ ماندن از سحر و جادو هستند که چند نمونه از آنها را برای شما بیان میکنیم:[۱۴][۱۵][۱۶]
شبها پس از نماز و روزها پیش از نماز هفت مرتبه بخوانید:﴿بِسمِ الله وَ بِالله سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَنَجْعَلُ لَکُمَا سُلْطَانًا فَلَا یَصِلُونَ إِلَیْکُمَا بِآیَاتِنَا أَنْتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغَالِبُونَ﴾(قصص:۳۵) ت